نوشته شده توسط: الهه ناز
نام اصلی: محمدرضا امیر ناجی معروف به رضا ناجی
تاریخ تولد: 5 دی ماه 1321
محل تولد: تبریز
حوزه فعالیت: بازیگر سینما و تلویزیون
محمدرضا امیر ناجی معروف به رضا ناجی بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر متولد 5 دی ماه سال 1321 می باشد. وی اصالتا اهل تبریز می باشد و در همان جا به دنیا آمده است.
رضا ناجی از کودکی به تئاتر علاقه داشت و در تئاترهای خیابانی مختلفی نقش بازی کرده بود.
او دارای گواهینامه پایه یک رانندگی و گواهینامه درجه یک مهارت فنی خودرو است و ابتدا به شغل مکانیکی مشغول بود سپس به استخدام نیرو هوایی ارتش درآمد.
رضا ناجی پس از بازگشت از دوران سربازی برای تحقق رویای بازیگری خود به تهران آمد و به کار مکانیکی مشغول شد و همزمان نزد استاد عباس جوانمرد دوره بازیگری را پشت سر گذاشت. سپس به درخواست یکی از دوستانش به نیروی هوایی رفت و از سال 1350 تا 1380 مسئول تئاتر آنجا بود.
رضا ناجی چندین سال است که ازدواج کرده است و متاهل می باشد . وی از این ازدواج نیز سه فرزند دارد، 2 دختر به نام سحر و سودابه و یک پسر به نام شهرام.
رضا ناجی بازیگری را از سال 1341 خورشیدی آغاز کرد ولی کار حرفه ای خود را از سال 1342 با نمایشنامه "غلام یحیی" آغاز کرده است.
اما حضور رسمی او در سینما در سال 1368 با فیلم گل سرخ اتفاق افتاد. رضا ناجی سال 74 در پروژهای در تبریز به نام «فرار از جهنم» یک نقش سه دقیقهای را ایفا کرد. سال بعدش جرقهای در زندگی بازیگری او بود و از بین 2500 نفر که برای فیلم بچه های آسمان آقای مجید مجیدی تست داده بودند رضا ناجی انتخاب شد و این آغاز شکوفایی و موفقیت این بازیگر بود.
رضا ناجی با بازی در فیلمهای مجید مجیدی به شهرت رسید. او برای فیلمهای «بچههای آسمان» و «او» از جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار گرفت و برای «باران» هم کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین در جشنواره نوزدهم فجر شد.
رضا ناجی با دریافت جایزه خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد جشنواره برلین 2008 به اوج شهرت خود رسید و به منظور پاسداشت از ایشان در شهر تبریز سینمایی به نام ناجی در مجموعه سینمایی 29بهمن تبریز به نام ایشان ثبت گردید.
علاوه بر "آواز گنجشکها" از مهمترین فیلمهای رضا ناجی میتوان به بچههای آسمان، ترنج، باران و باد در علفزارها میپیچد نیز اشاره کرد.
رضا ناجی همچنین در فیلم های سینمایی "ایکس لارج" و "آباچی" و "تگزاس" نیز بازی کرده است و در حدود 16 فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته است. رضا ناجی در تلویزیون نیز کم کار نبوده است و در سریالهایی مانند "از یاد رفته"، "دیوار به دیوار" و "موج و صخره" نیز بازی کرده است.
سال 1383 در روده بزرگم مشکل پیدا شد و بعد از عمل جراحی و برداشت 23 سانت از رودهام، پزشکان تشخیص دادند که بهبود پیدا کردهام و به من گفتند برو زندگیات را ادامه بده! اما بیماری بعد از 15 سال به سراغم آمد و شهریورماه سال 98 دوباره ناراحتم کرد.
این بار به سراغ پزشکان رفتم و برخی از آنها شکم را باز نکرده، تشخیص میدادند که رودهام را به طور کامل بردارم اما وقتی دوباره به دکتری که جراحیام کرده بود مراجعه کردم او گفت باید عمل شوم و شیمیدرمانی کنم تا بیماری به طور کلی از بین برود. وی افزود: 12 دوره شیمیدرمانی درنظر گرفتند که مراحل را گذراندم؛ بعد از پشتسر گذاشتن عمل جراحی روده و طی کردن دوازده دوره شیمیدرمانی، این بیماری سخت رو به بهبودی است.
از آقای رضا ناجی پرسیدیم کدام کارهایتان را بیشتر دوست دارید؟
همه کارهایم را بیشتر دوست دارم؛ هنرمند زحمت میکشد و عاشق نباشد نمیتواند کاراکتری را به یادگار بگذارد و آن را ماندگار کند. به طنزهایی که در کارنامهام دارم نگاه میکنم خوشحال میشوم خنده به روی لبانِ مخاطب آوردهام. به کارهای هنریام توجه میکنم از ارائه هنر و جوایز خارجیاش به وجد میآیم. اما مردم بیشتر فیلم "باران" و "آواز گنجشک ها" را دوست داشتند.
دوست داشتید چه نقشی را بازی کنید که تا به حال بازی نکردهاید؟
نقشهای تاریخی را خیلی دوست دارم. همیشه گفتهام که دوست داشتم نقش "مولانا" را کار کنم و آرزوی قلبیام بازی در این نقش بوده که قسمت نشده است. الان هم اتفاق بیفتد این نقش را بازی میکنم و ناامید نمیشوم.
نظرتون در مورد کار در تلویزیون چیست؟ آیا از همکاری با تلویزیون راضی هستید؟
دستم را داغ کردهام به تلویزیون نروم. سه سال است که ارتباطم را با تلویزیون قطع کردهام، دوست دارم فقط در سینما کار کنم چون تلویزیون اذیتم کرد. در جریان "دیوار به دیوار" آخرین سریالی که برای تلویزیون بازی کردم، همگان دیدند این تهیهکننده چگونه بیتعهدی کرد و جالب است هنوز هم دستمزد ما را پرداخت نکرده است. چندین بار به تلویزیون مراجعه کردیم اما به جایی نرسید.
من نمیگویم تلویزیون بد است یا برنامههایی که پخش میکند بد است اما فکر میکنم مسئولان تلویزیون به فکر پرکردن آنتن هستند و برای من که به انجام دادن بهترین کار معتقدم تلویزیون جای چندان مناسبی نیست.
نظرتون در مورد سینمای ایران چیست؟
جایگاه سینمای ایران در جهان الان زیرصفر است. فکر میکنم جایزههایی که در جشنوارههای خارجی میگیریم اتفاقی است. در واقع این لغزندگی سینمای ایران است که یک کار خوب در جشنواره برلین جایزه میگیرد. در سینما ما گاهی یک جرقه زده میشود اما باور کنید سینمای ما را در دنیا زیاد جدی نمیگیرند.
آیا تا به حال شده از نحوه بازی در فیلمی خجالت بکشید؟
من کاری نمیکنم که خجالت بکشم. من با کارم نشان میدهم که چکاره هستم. سعی میکنم کارم را درست انجام بدهم تا تماشاچی آن را باور کند به همین خاطر واژه «نابازیگر» را در مورد خودم قبول ندارم. اصلا این واژه را باید بگوییم «آماتور» من خودم با بازی در کنار بازیگران آماتوریسم مشکلی ندارم.
رابطه چهره با سینما چیست؟برخی عنوان میکنند که مانکنهای خوشچهره جای بازیگران واقعی را گرفته اند نظر شما چیست؟
در سینما برخی تهیه کنندگان و کارگردانان از چهره استفاده میکنند و برخی از هنرمند استفاده میکنند، که این موضوع هم جایگاه خودش را دارد.
یکی چشم آبی است و یکی چشم سیاه اما بازیگر را باید به خاطر قشنگ بازی کردن انتخاب کنند نه زیبا بودن. این قضیه به او لطمه میزند و خیلی زود این دسته بازیگران محو میشوند.
بازیگر باید واقعا بازیگر باشد تاماندگار شود باید به خاطر بازی فلان بازیگر به سینما برویم نه چهره فلان بازیگر!
فیلم های رضا ناجی
گل سرخ (1368) | فرار از جهنم (1375) | بچههای آسمان (1375) |
تولد یک پروانه (1376) | تونل 18 (1386) | پرواز خاموش (1377) |
باران (1379) | پرنده باز کوچک (1380) | باران رؤیاها را نمیشوید (1382) |
او (1382) | بید مجنون (1383) | باغهای کندلوس (1383) |
برای آمدنت دعا میکنم (1383) | یک قدم تا خدا (1385) | سرگیجه (1385) |
(1386) باد در علفزار میپیچد | آواز گنجشکها (1386) | پای پیاده (1387) |
نیمه ی پنهان ماه (1388) | یک سطر واقعیت (1390) | ترنج در ترنج (1391) |
مردی شبیه گرگ (1393) | نهنگ عنبر (1394) | سالهای انتظار (1393–1394) |
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته