نوشته شده توسط: الهه ناز
ارزش یک خواهر را،
از کسی بپرس
که آن را ندارد.
To realize
The value of a sister
Ask someone
Who doesn"t have one.
ارزش ده سال را،
از زوج هائی بپرس که
تازه از هم جدا شده اند.
To realize
The value of ten years:
Ask a newly
Divorced couple.
ارزش چهار سال را،
از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس.
To realize
The value of four years:
Ask a graduate.
ارزش یک سال را،
از دانش آموزی بپرس که
در امتحان نهائی
مردود شده است.
To realize
The value of one year:
Ask a student who
Has failed a final exam.
ارزش یک ماه را،
از مادری بپرس که
کودک نارس به دنیا آورده است.
To realize
The value of one month:
Ask a mother who has given birth to a premature baby.
ارزش یک هفته را،
از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس.
To realize
The value of one week:
Ask an editor of a weekly newspaper..
ارزش یک ساعت را،
عاشقانی بپرس که
در انتظار زمان قرار ملاقات هستند.
To realize
The value of one hour:
Ask the lovers who are waiting to meet.
ارزش یک دقیقه را،
از کسی بپرس که
به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است.
To realize
The value of one minute:
Ask a person who has missed the train, bus or plane.
ارزش یک ثانیه را،
از کسی بپرس که
از حادثه ای جان سالم به در برده است.
To realize
The value of one-second:
Ask a person who has survived an accident.
ارزش یک میلی ثانیه را،
از کسی بپرس که در مسابقات المپیک،
مدال نقره برده است.
To realize
The value of one millisecond:
Ask the person who has won a silver medal in the Olympics.
زمان برای هیچکس صبر نمی کند.
قدر هر لحظه خود را بدانید.
قدر آن را بیشتر خواهید دانست، اگر بتوانید آن را با دیگران نیز تقسیم کنید.
Time waits for no one. Treasure every moment you have.
You will treasure it even more when you can share it with someone special.
برای پی بردن به ارزش یک دوست،
آن را از دست بده.
To realize the value of a friend:
Lose one.
نوشته شده توسط: الهه ناز
و عمـــــــرتــــان بلنـــــــد باد
مشخصات کلی متولدین آبان ماه:
قوی و قدرتمند ، مصمّم و با اراده پولادین ، ورزشکار ، هوشیار ، حسّاس و خجول ، در ظاهر آرام ولی در باطن خروشان ، انتقامجوی شدید ، پر انرژی ، واقعاْ کوشا ، عاشق ماورالطبیعه ، اهل معنویّات ، عاشق مسائل مرموز ، هر کاری را به پایان می رساند ، مشکوک و کنجکاو و تودار ، مجری بسیار خوب ، پایدار و با ثبات ، محقّق ورزیده ، کاشف و دانشمند ، علاقه مند به تفتیش عقاید ، فکر سایرین را می خواند ، دارای روح قوی ، واقعاْ امیدوار ، فرمانده و سیاستمدار ، مقاوم و پر تحمّل ، فنا ناپذیر ، عدّه کمی را وارد زندگی خود می کند ، عاشق تولّد مجدّد ، دارای اهداف عالی ، بلند پرواز ، علاقهمند به روانکاوی و روانشناسی ، پر شور و حرارت ، پدری فداکار ، عاشق نصیحت کردن دیگران ، دارای افکار تخیّلی و ایده آل ، زیبا ، حسود ، موقع شناس ، جاه طلب ، خشن ، قابل اعتماد ، متنفّر از دروغ ، با وقار ، منطقی ، ماجراجو ، عاشق اسرار حیات و جهان ، با اعتماد به نفس ، شجاع و دلیر ، کمال گرا ، اهل معنویّات و واقعاْ قاطعانه عمل می کند .
مرد متولد آبان
تیز هوش، با اراده، خواستار هدفهای بزرگ، پدری دلسوز و مهربان، مواظب باشید که هرگز به مرد متولد این ماه دروغ نگوئید و احساسات او را جریحه دار نکنید و یا بر خلاف غرور مردانه او رفتار و گفتاری نداشته باشید زیرا که انتقام و عکس العمل خشمگینانه او بسیار سوزنده و خطرناک است.
زن متولد آبان
طناز و زیبا، خانه دار و گرم، حسود و انتقامجو، راز دار و خود دار، موقع شناس و گاه جاه طلب، جذاب و مغرور و با اعتماد به نفس، برای متولد این ماه اندکی علاقه و یا اندکی تنفر مفهوم ندارد یا عاشق است یا دشمن و در غیر اینصورت کاملا بی تفاوت و بی اعتناست.
نوشته شده توسط: الهه ناز
در این که حضرت معصومهسلاماللهعلیها ازدواج نکرده اتفاق نظر هست و در مورد علت عدم ازدواج ایشان نظریات مختلفی گفته شده است:
1. در تاریخ یعقوبی آمده است که حضرت موسی بن جعفرعلیهالسلام وصیت کرده بود که دخترانش شوهر نکنند و برای همین هیچیک از دختران آن حضرت شوهر نکردند. (تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 2، ص 421 ، س 14)
لکن این نظریه را نمیتوان به این آسانی پذیرفت چون در اصول کافی آمده است که حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام کار شوهر کردن و شوهر دادن دخترانش را به پسرش حضرت امام رضا واگذار کرد و فرمود : اگر علی خواست آنان را شوهر می دهد و اگر نخواست شوهر نمیدهد. و جز پسرم علی هیچکس حق ندارد دخترانم را شوهر بدهد. نه برادران دیگرشان، نه عموهایشان و نه سلطان وقت هیچکدام حق ندارند در امر ازدواج دخترانم دخالت کنند. (اصول کافی ، عربی، ج اول ، ص 316، حدیث 15)
بر اساس این روایت، نمیتوان گفت که امام موسی بن جعفرعلیهالسلام وصیت به عدم ازدواج کرده بلکه وصیت کرده که امر ازدواج دخترانش به امام رضا علیهالسلام مربوط است و دیگران حق دخالت ندارند.
2. از دیدگاه برخی، خفقان شدید هارونی باعث شد که دختران امام موسی بن جعفرعلیهالسلام نتوانند ازدواج کنند و در عصر هارون خفقان و استبداد و ستم به جایی رسید که کسی جرأت نداشت به خانه امام کاظم رفت و آمد کند. اگر کسی نتواند به خانه امام رفت و آمد داشته باشد، بطور یقین نمیتواند خیال دامادی آن حضرت را در سر بپروراند. (زندگانی کریمه اهلبیت ، مهدی پور، نشر حاذق، 1380 ، چاپ اول، ص 150)
هارون می خواست کاری کند که نسل امام موسی بن جعفر کم گردد و یکی از راههای این، جلوگیری از ازدواج زنان و دختران این خاندان است و بطور طبیعی اگر دختران و زنان شوهر نکنند، نسل آل علیعلیهالسلام کم می گردد و کمی این نسل برای دستگاه خلافت بسیار مطلوب بود و علت کشتار آنهمه سادات هم میتواند همین باشد که این نسل برافتد. |
منبع: کلوب ازدواج و خانواده http://www.cloob.com/clubname/shenakhtclub
نوشته شده توسط: الهه ناز
پیامدهای مخرب مقایسه
1. حسادت:
طبیعتاً وقتی موفقیت کسی چماقی شود برای تحقیر افرادی که همردیف و قابل مقایسه با او هستند ـ همکلاسان و همکاران، بچههای فامیل و حتی گاه خواهران و برادران ـ آنان از این موفقیت خوشحال نخواهند شد.2. کارشکنی: مقایسه همچنین باعث میشود افراد از فراهم آوردن امکاناتی که بتواند دیگران را به موفقیتی برساند مضایقه کنند و حتی از راههای گوناگون مانع پیشرفت آنها شوند (چوب لای چرخ گذاشتن و سنگاندازی).
3. عیبجویی از دیگران: عیبجویی از دیگری باعث میشود که در مقایسة احتمالی با او پیروز شویم. برای مثال، وقتی مرتب همسر و فرزندان دیگران را به رخ همسر و فرزندان خود کشیدیم، آنان را وادار میکنیم تا با عیبجویی حتی نادرست، شخصیت آنها را در نظر ما مخدوش کنند و بدینوسیله در مقایسههای احتمالی بعدی سربلند بیرون آیند. کوچک و ناچیز انگاشتن موفقیتهای دیگران و گرفتن ایرادهای جزئی از کارِ کسانی که بههرحال کاری میکنند، تمایل به لطمه زدن به حیثیت سیاسی و اجتماعی و علمی دیگران با اظهارنظرها و نقدهای غرضورزانه و ترور شخصیت نیز که در سطوح بالاتری از جامعه صورت میگیرد میتواند ریشه در همین پدیده داشته باشد.
4. احساس رضایت از کوچک شدن دیگران: کم شاهد نبودهایم که ایراد گرفتن از یک شخص و کوچک شدن او باعث رضایت فرد یا افرادی شده است که احتمال داشته با او مقایسه شوند. این احساس رضایت را معمولاً وقتی یکی از فرزندان مورد انتقاد یا شماتت والدین قرار میگیرد در چهرة بقیة خواهران و برادران میتوان دید و به همان نحو هنگامی که رئیس به کارمندی انتقاد یا اعتراض میکند در چهرة سایر کارمندان. حتی بسیاری از ادبا و نویسندگان ما نیز که داعیة رهبری فرهنگی مردم را دارند در همین دایرة بستة مقایسه و رقابت و حسادت اسیرند.
5. از بین رفتن اعتمادبهنفس: با توجه به اینکه اعتمادبهنفس با تشویق بجا در انسان بهوجود میآید، مقایسه و تحقیر بهتدریج اعتمادبهنفس را از فرد میگیرد.
6. کتمان، تظاهر، دروغ و تقلید: ترس از مقایسه شدن با دیگران و تحقیر شدن باعث میشود افراد، علاوه بر تلاش برای بالا رفتن از پلههای هرم اجتماعی، به کتمان ناداشتههای مادی و علمی خود بپردازند یا به داشتن آنها تظاهر کنند. اصطلاحاتی چون قمپز درکردن، خالیبندی، پز عالی، جیب خالی در همین مورد مصداق مییابد. این ترس همچنین باعث میشود که مردم صورت خود را با سیلی سرخ نگاه دارند و به تقلید از شیوة زندگی کسانی بپردازند که در سطوح بالاتر و مورد تقدیر و توجه جامعه هستند. بهعلاوه، در جوامعی که افتخار و ننگ یک فرد، افراد خانواده و فامیل را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، دروغ گفتن در مورد نقاط ضعف و کمبودهای خانواده و بستگان رواج مییابد.
7. کنجکاوی، مچگیری و قضاوت: کنجکاوی چیزی نیست جز میل شدید به دانستن چیزها. پیشرفت بشر در بسیاری از زمینهها تا اندازة زیادی مرهون حس کنجکاوی اوست. اما نوعی از کنجکاوی که در اینجا مد نظر است و یکی دیگر از خصایص مخرب و آزاردهندة ماست، علاقه به داشتن اطلاعات در مورد کسانی است که با ما منافع مشترکی دارند و احتمال دارد که با ما مقایسه شوند، مانند همکلاس، همکار، همسایه و فامیل. این اطلاعات معمولاً شامل مواردی است از قبیل میزان درآمد آنها، چیزهای تازهای که خریدهاند، محلی که تعطیلات خود را در آنجا گذراندهاند، یا مدارک و مدارجی که کسب کردهاند. این کنجکاوی به شکل مطرح کردن سؤالات متعدد مستقیم یا غیرمستقیم از خود افراد یا اشخاص دیگر بروز مییابد. از طرفی، مخفی کردن نقاط ضعف و دروغپردازی در مورد نقاط قوت که شرح آن گذشت، خود منجر به مشکوک شدن افراد نسبت به یکدیگر و تحریک بیشتر کنجکاوی آنان و ایجاد حالت مچگیری در افراد نسبت به یکدیگر میشود. چنین است که گاه فقط با دیدن یک مورد یا شنیدن یک جمله در مورد یک شخص که مغایر تصوری است که او از خود در ما ایجاد کرده است، دربارة او قضاوت و حکم صادر میکنیم.
8. توهم و تفسیر اعمال دیگران: نتیجة این وضعیت تفسیر رفتارها و گفتارهای دیگران بر مبنای فاصلهای است که نسبت به ما در هرم اجتماعی دارند. بدین معنی که اگر یکی از همکاران کار ما را مورد تمسخر قرار دهد، اهمیتی نمیدهیم و حتی با او همکلام نیز میشویم. اما همین عمل را از جانب شخصی که در ردة پایینتری از ما قرار دارد حسادت و از جانب شخصی که در ردة بالاتری از ما قرار دارد توهین تلقی میکنیم چرا که تصور میکنیم او با این عمل قصد به رخ کشیدن موقعیت خود و در نتیجه تحقیر ما را داشته است.
9. مقایسة دائمی خود با دیگران و احساس برتری و کهتری: مقایسه شدنهای متوالی باعث میشود که اگر کسی هم ما را با دیگری مقایسه نکند، خودمان این کار را انجام دهیم. بدین معنی که دیگران را از نظر شغل، درآمد، میزان تحصیلات، همسر و فرزندان و... با خود مقایسه میکنیم و اگر در این مقایسه برنده نشدیم در مقابل آنان احساس کهتری و اگر موفق شدیم احساس اعتمادبهنفس و غرور میکنیم.
10. نیاز به تعریف و تمجید شنیدن و مطرح شدن: بدون شک، تحقیر شدنهای متوالی زخمهایی در روح بهوجود میآورد که مرحمشان شنیدن تعریف و تمجید و جلب توجه کردن و مطرح شدن است. در حقیقت، نیاز به شنیدن تعریف و تمجید سکهای است که روی دیگر آن تاب نیاوردن انتقاد است. به بیان دیگر، هرچه افراد جامعهای تحمل بیشتری برای پذیرش انتقاد داشته باشند، به همان میزان کمتر از تعریف و تمجیدهای افراطی و ستایشهای اغراقآمیز و دروغین خوشحال میشوند و بالعکس افرادی که تحمل کمتری برای شنیدن انتقاد دارند، لذت بیشتری از شنیدن تعریف و تمجید میبرند.
11. تلاش برای رسیدن به موقعیتهای افتخارآمیز و احترامبرانگیز: نیاز به مطرح شدن باعث میشود که دنبال کسب چیزهایی برویم که در جامعه ملاک ارزش و احترام است. با توجه به اینکه ثروت و مدرک و به دنبال آن موقعیت اجتماعی معیار ارزش در جوامع غیردموکراتیک است، اکثریتی به دنبال آن میروند. فراهم نبودن شرایط و امکانات برای همگان باعث میشود که عدهای از راههای نادرست و با فدا کردن ارزشهای انسانی به کسب این ارزشهای قراردادی بپردازند. ناکامی در این راه باعث بهوجود آمدن احساسات منفی چون کینه، نفرت، سرخوردگی، یأس و پوچی در افراد جامعه میشود. بنابراین، بذر اعتمادبهنفس و عشق را با تشویق خصوصیات یا قابلیتهای مثبت فرزندانمان در منزل و شاگردانمان در مدرسه بکاریم و از مقایسه کردن آنها با دیگران و از مقایسه کردن هر انسان با انسان دیگر اجتناب کنیم و با این عمل موجبات رشد و شکوفایی بیشتر افراد جامعه را در هر سن و شرایطی فراهم آوریم.
نوشته شده توسط: الهه ناز
تست روانشناسی مخصوص مجرد ها (آمادگی برای ازدواج کردن)
در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح می دهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده می دهند میل به ازدواج احساس می شود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده می دهند... حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم... آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود می آید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟
1- آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
2- آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
3-آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
4- زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
5-آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
6- آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
7-آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
8- آیا شما موسقی های آرام گوش می دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
9- آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
10- آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند.
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
11- آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
12- زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
13- آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
14- آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
نتیجه:
اگر از 14 پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج در وجودتان احساس شده است .
اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است .
اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین |
نویسنده administrator |
نوشته شده توسط: الهه ناز
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود
صد حیف از این بساط که برچیده می شود
در این بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آنکس است که بخشیده می شود
وداع با ماه رمضان
خدایا هستند انسانهایی که ایمان در قلب و دل ایشان جای دارد و حرمتهای الهی را حفظ کردهاند و حدود الهی را رعایت نمودهاند و از اینرو آن چنان که سزاوار بود حق تو را در این ماه رعایت نمودند وحرمت روزهداری و شب زندهداری این ماه را که تو قرار دادهای مراعات کردند و حدود حلال و حرام آن را حرمت نگاه داشتند و از گناهان پرهیز داشتند و به خاطر آگاهی از پیامدهای منفی گناه برای سرنوشت بدانها نزدیک نشدند و با گفتار و رفتار و روابط خویش که بندگان را در معرض محبت و رضایت تو قرار میدهند به تو تقرب جستند.
پس تو نیز از آنان راضی شدی و با شفقت و مهربانی خویش از رحمت خویش بدانها بخشیدی و ازعطای خود که برای پرهیزگاران مخلص قرار دادهای به ایشان پاداش دادی. اما تمام عطای تو به ایشان از روی فضل و عنایت توست نه سزاواری ایشان.
زیرا بندگان هیچگونه حقی ندارند. پروردگارا! از تو میخواهیم که مانند اینها را به ما نیز ببخشی و برای ما مضاعف بگردانی. زیرا عطا و بخشش تو تابع حساب و کتاب نیست که از نقصان گنجینههای خود بترسی. زیرا گنجینه تو پایانی ندارد و با فضل و عنایت تو از آن چیزی کاسته نمیشود.
پروردگارا! عطای خود را که بندگانت در سایه رفاه و آسایش آن سعادتمندانه زندگی می کنند ادامه بده.
آیا واژگانی داریم که بتواند حق ستایش تو را ادا کند و آیا می توانیم به معنای بلند ستایش که از عهده فضل تو برآید برسیم؟ و آیا در ازای این همه کرمی که پایانی ندارد، میتوانیم از تو بخواهیم که پاداش تمام روزهداران و شب زندهداران تا روز قیامت را به ما ببخشی؟
اما ما از آن اعمال صالحی که بندگان تو انجام میدهند تا به تو نزدیک شوند و به پاداش تو نایل گردند و تو به ایشان ثواب میدهی چیزی در اختیار نداریم، ولی خواست ما این است که به سزاواری ما نگاه نکنی بلکه به فضل و کرم و رحمت بیمنتهای خود بنگری.
پس این درخواست ما را مورد اجابت قرار ده، ای کریمترین کریمان!
پروردگارا! از تو میخواهیم که به فضل خودت از ما درگذری و گناهانمان را بیامرزی. امّا ما این را فقط برای خودمان نمیخواهیم بلکه به یاد پدران و مادران خود نیز هستیم. زیرا همان گونه که از ما خواستهای به خاطر احسان و فضل بینهایتت نیز تو را سپاس گوئیم خودت از ما خواستهای که به خاطر نیکیهایشان از آنان سپاسگزاری کنیم.
همینطور تمام همکیشان خود را نیز یاد میکنیم که از طریق ایمان با ایشان مرتبط شدهایم.
کسانی که پیامبر خود را برای ایشان فرستادی، ولی اینان مدتهاست که مردهاند و به سوی تو آمدهاند تا در برابر تو با حساب خود مواجه شوند و با حکم عادلانه و رحمت گستردهات منتظر سرنوشت خویش میباشند.
ما به یاد ایشان هستیم و میدانیم که ایشان باز از دست دادن فرصت عمل و تصحیح و جبران اشتباهات و گناهان خود، نیازمند مغفرت و رضوان تو هستند.
لذا از تو میخواهیم که از ایشان درگذری و آن گونه که از ما درگذشتی و ما را بخشیدی از آنان نیز درگذر و آنان را بیامرز تا در فردای قیامت در سایه ایمان که راز وحدت و یگانگی ماست همگی گردهم آییم و در بهشت سرشار از نعمت تو یکجا گردیم.
نوشته شده توسط: الهه ناز
قورباغه موجودی است که cns یا سیستم عصبی مرکزی آن متصل به لایه های درمیک و اپی درمیک پوست است پوست آن بسیار به حرارت حساس است اگر این قورباغه را در سطح آب گرم قرار دهیم به محض برخورد پاهایش با آب به دلیل شدت حساسیت به آب گرم از جا می پرد ولی اگر این قورباغه را در یک قابلمه آب سرد بگذاریم و قابلمه را روی شعله ی گاز بگذاریم و ارام ارام درجه به درجه حرارت را بالا ببریم قورباغه چون یک موجود دو شخصیتی است (دوزیست) متوجه این تغیر دما نمی شود تصورش این است که این حرارت ثابت محیط است آرام آرام این درجه بالا میرود تا جایی که به پنجاه و سه و نیم درجه میرسد قورباغه یک مرتبه متوجه می شود که این حرارت از بیرون اعمال میشود تا می آید عمل کند بپرد دیگر فلج شده و سرش یک تکانی می خورد که گویی دارد به گذشته تاسف میخورد گذشته ای که با غفلت باعث فلج شدن او شد جوامع و انسان این طور منحرف میشود هرگز جوامع یا افرادی یک باره منحرف نمی شوند درجه به درجه میتوان جامعه را منحرف کرد دختر و پسر جامعه ما درجه به درجه منحرف میشود.
سخنی از بزرگان:
افسوس که جوان نمیداند و پیر نمی تواند(حجازی)
نوشته شده توسط: الهه ناز
تکالیف شب قدر
براى عبادت و درک فضیلت و فیض شب قدر, عموما به مسجدها مى رویم, اما براى این که با انجام اعمال جنبى ـ که خود نیز اعمال پر فضیلتى است ـ خویشتن را براى درک عظمت و فضایل عمیق شب قدر آماده تر گردانیم تا بتوانیم در نورانیت قرآن نورانى شویم و بافرشتگان پاک آسمانى هم نوا گردیم و موجى در دریاى روح خود ایجاد کنیم, پیشوایان والامقام اسلام, ما را به انجام تکالیف زیر دعوت نموده اند.
الف - غسل شب قدر
غسل, از یک سو عبادت است, چون مى بایست به نیت تقرب و اطاعت خداوند انجام شود, و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند. امام صادق(ع) فرموده است: هرکس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بیست و یکم و بیست سوم ماه مبارک رمضان, که امید شب قدر بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاک مى گردد, و مانند روزى مى شود که از مادر متولد گردیده است.
ب ـ احیا و شب زنده دارى
همان طور که در سیره پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه کردیم, احیا, بیدار بودن و شب هاىقدر را باعبادت سپرى نمودن, از تکالیف دیگر در این شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظیفه اى براى همه شب هاى قدر است, اما امام حسن عسکرى(ع) فرموده: فلا یفوتک احیإ لیله ثلاث و عشرین; اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى, سعى کن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى. امام باقر(ع) نیز, فرموده است: هر کس شب قدر را احیا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را می آمرزد. اما نکته بسیار مهمى که درباره احیا باید مورد توجه باشد, این است که اولا: شب را تا سپیده صبح به عبادت و دعا بگذرانیم; ثانیا: به بیدارى چشم قناعت نکنیم, زیرا آنچه داراى اهمیت فوق العاده است, بیدارى دل و آگاهى و بصیرتى است که انسان را در محضر الهى و قرآن کریم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لایق گرداند. زیرا, فرشتگان آسمانى که به زمین نزول مى کند, طبق روایت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى یابند, تا علاوه بر سلامت آفرینى در شب قدر یا سلام رسانى به بندگان, پیام الله را به حجه الله (ع) ابلاغ دارندو طبیعى است اگر حجه الله(ع) از وضع عباد الله رضایت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدیر و سرنوشت سال آینده عباد الله از جانب (الله) , وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.
ج ـ قرآن بر سر گرفتن
تکلیف دیگر شبهاى قدر، قرآن به سرگرفتن است، مومنان روزه گرفته، در ماه خدا و خانه خدا، کتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفیع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى اندیشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پیوند و پیمان مجدد برقرار مى نمایند, تا با معارف نورانى آن, همه زوایاى زندگى خویش را نورانى و متعالى گردانند. البته براى آگاهى به خصوصیات کامل این اعمال به کتاب هاى دعا باید مراجعه نمود. امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى قدر قرآن کریم را جلوى خود قرار دهید, آن را بگشایید و بخوانید: اللهم انى إسئلک بکتابک المنزل, وما فیه وفیه اسمک الاکبر, وإسمائک الحسنى, وما یخاف ویرجى, إن تجعلنى من عتقائک من النار
د ـ نماز و دعا
امام صادق(ع) فرموده است: در هر یک از دو شبهاى قدر صد رکعت نماز مى بایست خوانده شود. آن حضرت, خود نیز این عمل را انجام مى داد, چنانکه از سر شب تا سفیده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت. از جمله دعاهایى که به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن کبیر مى باشد.
ه ـ استغفار و توبه
اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارک رمضان, به خصوص دریافت فیض شب هاى قدر اداى دین خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عین حال, در این شب هاى نورانى, که به بیان امام صادق(ع): درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گریه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسیدن به حاجت هاى مادى و معنوى, کارى ضرورى خواهد بود. به هر حال, عظمت و تکالیف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز قدر فراوان است, که این مقال را مجال آن نیست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تکالیفى را هم که تاکنون برشمردیم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
شباهتهای شب قدر با حضرت زهرا. روایت : من ادرک الفاطمه فقد ادرک الیه القدر
نوشته شده توسط: الهه ناز
معناى شب قدر
چرا این شب، شب قدر نامیده شده، در آن چه اسرارى نهفته و چه وقایع و حوادثى در آن رخ داده و رخ مى دهد؟ مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم علیهم السلام، درباره نام گذارى این شب به شب قدر مطالب و دلایل زیادى آورده اند, که مهم ترین و مناسب ترین آن ها بدین شرح است:
شب قدر
یعنى شب بزرگ و با عظمت, زیرا در قرآن کریم، قدر به معناى منزلت وبزرگى خداوند عالم آمده هم چنان که در این آیه مى خوانیم: (ما قدروا الله حق قدره) آنان عظمت خداوند را نشناختند حبیش، در کتاب وجوه القرآن ، لیله القدر را به لیله العظمه معنا کرده رمز این بزرگى هم در خود سوره قدر بیان گردیده است آن جا که مى فرماید: شب قدر, از هزار ماه بهتر است.
شب با ارزش و پر قیمتجهت دیگرى براى معناى قدر مى تواند باشد، زیرا از یک سو در همین سوره مى خوانیم: عبادت، در این شب از عبادت در هزار ماه بهتر و با ارزش تر است در فارسى هم مى گوییم: قدر جوانى, قدر سلامت ونعمتى را که در اختیار دارى بدان قدر به معناى سختى معیشت آمده در قرآن کریم مى خوانیم:« ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله » هر کس گرفتار تنگى روزى و تنگدستى در زندگى شود مقدارى از آنچه را خداوند به او عطا کرده، در راه خدا انفاق نماید.
قدر به معناى اندازه گیرى، تقدیر و تنظیم امور آمد
طبق آیات متعدد قرآن کریم، مى خوانیم: ما قرآن را در شب مبارکى نازل کردیم, و ما همواره بیم دهنده بوده ایم و در آن شب:«فیها یفرق کل إمر حکیم» هر کارى, بر طبق حکمت خداوند تعیین و تنظیم مى گردد
راغب اصفهانى, مى نویسد:«لیله القدر اى لیله قیضها لامور مخصوصه»شب قدر, یعنى شبى که خداوند براى تنظیم و تعیین امور مخصوصى, آن را آماده و مقرر فرموده است.
طبق روایات فراوانى که وارد شده, در شب قدر, سرنوشت افراد براى سال آینده, مانند: رزق و روزى, مرگ و میر, خوشى و ناخوشى, و امور و حوادث دیگر زندگى, بر اساس استعدادها و لیاقت ها, رقم مى خورد, و این تقدیر و تنظیم حکیمانه هم, در انسان هیچ گونه اجبار وسلب اختیارى به وجود نمی آورد.
درباره تنظیم و تقدیر سرنوشت افراد در شب قدر براى سال آتى آنان، امام صادق(ع)فرموده است:«التقدیر فى لیله القدر تسعه عشر, والابرام فى لیله احدى و عشرین, والامضإ فى لیله ثلاث و عشرین» تقدیر امور و سرنوشت ها در شب نوزدهم, تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاى آن در شب بیست و سوم صورت مى گیرد.
آرى, به خاطر اهمیت شب قدر, ارزش و عظمت آن, نزول فرشتگان بى شمار آسمانى به زمین و سرنوشت سازى این شب الاهى ده ها روایت در کتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت وارد شده است. در بیان پیامبر گرامى اسلام(ص) هم مى خوانیم:«من قام لیله القدر ایمانا و احتسابا, غفر له ما تقدم من ذنبه»
هر کس در شب قدراز روى ایمان و اخلاص, به قیام و عبادت ایستد, گناهان گذشته او, بخشیده و آمرزیده مى شود.
...ادامه دارد