نوشته شده توسط: الهه ناز
صبر نکنید تا که وقتش برسد؛همین حالا هم، میتوانید زندگی کنید.
گاهیوقتها، با سرسختی کردن، روی سختیها را ـ همـ باید کم کرد.
اصلاً،
شما برای همین بهدنیا آمدهاید!
هیچوقت، دیر نیست.
همین حالا هم ـکه در آنیمـ آری همین لحظه و نقطهای که در آن بهسر میبریم، بهترین و سرخوشانهترین فرصت، برای خلقِ دگرگونیهاست.
فرصتها را باید ساخت؛ فرصتها را باید خلق کرد!
تصمیمسازی و فرصتسازی، برترین ویژگی آدمیست؛
و گوهر «اختیار» ـکه تنها در جوهرهی آدمیزادگانستـ برای همینست که انسان،
هروقت که بخواهد، بتواند تغییر کند؛
و هروقت که بخواهد، بتواند تغییر دهد!...
یادگرفتن، تغییر کردنست و یاددادن، تغییردادن.
هیچوقت برای تغییر و دگرگونی، دیر نیست.
«سرگذشت» را میشود از سر گرفت؛
و «سرنوشت» را میشود از سر نوشت:
ساقی! بیا که یار ز رُخ پرده برگرفت / کارِ چراغِ خلوتیان، باز، درگرفت
آن شمعِ سرگرفته، دگر، چهره برفروخت / وین پیر سالخورده، جوانی ز سرگرفت
بارِ غمی که خاطرِ ما خسته بود از او / عیسا دَمی، خُدا بفرستاد و برگرفت
زین قصّه، هفت گنبدِ افلاک پُرصداست / کوتهنظر نگر که سخن مختصر گرفت!
«حافظ»
جان و جهان، چشمبهراهِ فرصتسازی و تصمیمآفرینی و طراحیهای مناسب و کارساز شماست.
«فرصت نداشتن»، بهانهی همیشگیِ آدمهای معمولیست.
اما حقیقت اینست که
فرصت، از جنس «داشتن و نداشتن» نیست؛ از جنس «خلاقیت» و «نوآفرینی»ست.
این، خود شما هستید که باید فرصتها را خلق کنید.
جهان، گوشبهزنگِ مهندسیِ تصمیم و طراحی و برنامهریزی شماست.
اصلاً مهم نیست که در چه موقعیت و مناسبتی بهسر میبرید.
مهم نیست که سالخورده هستید یا جوان؛ مهم نیست که بازنشستهاید یا شاغل...
اینها، همه نسبیست و هیچ نقشی در طرح و چشمانداز و دورنمایِ کلاننگرانهی شما ندارد!
مهم اینست که «زندگی»تان را در نهایتِ «آرامش» و «اختیار»، در اختیار خویش درآورید.
انتظار شما از هستی و حیات، چیست؟
و طرح و تعبیرتان از طراحی سرنوشت، کدام است؟
سرنوشت، یک سفر است؛ سفری دیگرگون و فراگیر.
و گفتن ندارد که ـالبتهـ هر سفری، نقشهی راه هم میخواهد.
سفر سرنوشت، بزرگراهِ بلندش را زیر پایتان گسترانیده است.
مهندسی طراحی سرنوشت،خصوصیت و تخصص کمی نیست.
معجزههایی فراوان در راه است؛ معجزههای فراوانی، معجزههای زندگانی...
منتظر کفشهایتان هم نمانید. یکبار هم که شده، سبکبار و مصمّم ـحتی با پاهای برهنهـ همین حالا، بهراه بیفتید.
«سبکباران»، آنقدرها هم شیوههای «سایهسنگینان» را جدی نمیگیرند!
نوشته شده توسط: الهه ناز
از سوی خداوند به یکی از پیامبران به نام حزقیل که سومین خلیفه موسی ـ علیه السّلام ـ در بنی اسرائیل بود الهام شد که به فلان حاکم بگو پس از مدت اندکی میمیری، حزقیل پیام خداوند را به او ابلاغ کرد.
حاکم، سخت وحشت زده شده روی تختش به دعا و راز و نیاز پرداخت و به قدری هنگام دعا متوجه خدا بود که ضعف بر او عارض شد و از روی تخت به زمین افتاد، و در دعایش میگفت:
یا ربّ اَخّرنی حتی یَشبَّ طفلی و اَقْضی امری.
ای پروردگار من به من آن قدر مهلت بده که کودکم بزرگ شود و زندگی خودمان را سامان بدهم.
خداوند دعای او را به استجابت رساند، و به حزقیل وحی کرد:
برو به حاکم بگو مرگ تو را تا پانزده سال تأخیر انداختم.
ای عمر من ای جان من، ای جان و ای جانان من ای مرهم و درمان من، ای جان و ای جانان من
هم شادی از تو،غم زتو، زخم و از تو و مرهم زتو جان بلاکش هم زتو، ای جان و ای جانان من
گاهی ز وصل افروزیم، گاهی ز هجران سوزیم گاهی دری، گه دوزیم، ای جان و ای جانان من
نوشته شده توسط: الهه ناز
دل شکستن گناه ...
شکستن دل انسانی و ناراحت کردن او از گناهانی است که فقط با پشیمان شدن و طلب آمرزش از خداوند آمرزیده نمی شود. بلکه باید به نحوی دل آن فرد را نیز به دست آورد و او را از خود راضی و خشنود نمود .
در این زمینه شما می توانید با عذرخواهی و جبران کردن به وسیله احسان و هدیه و همچنین با به کار بردن کلمات دلنشین، اندوه و گرفتگی را از آن فرد برطرف نمایید.
در حدیث آمده است که خداوند می فرماید: «انا عند المنکسره قلوبهم؛ من همدم قلب های شکسته هستم» یعنی انسان دل شکسته در پیشگاه خداوند دارای جایگاه ویژه ای است و مورد توجه خداوند می باشد و دعا و نفرین انسان دل شکسته خیلی زود اثر می بخشد.
به طور کلی شکستن دل انسان مؤمن که به تعبیر روایات، احترام او از کعبه بیشتر است، دارای آثار وضعی و جانبی فراوانی است و دلی که شکست به سادگی التیام نمی یابد و جبران آن دشوار است.
پس در مرحله اول باید انسان مراقب باشد دل کسی را نشکند و قلبی را جریحه دار نسازد و اگر خدای ناخواسته این اتفاق افتاد باید به سرعت جبران و تلافی کند و دل شکسته را التیام بخشد و آن را به دست آورد و تنها استغفار و آمرزش کافی نیست مگر این که آن فرد از انسان دور باشد و انسان قدرت جبران نداشته باشد که در این صورت علاوه بر استغفار و طلب آمرزش از درگاه الهی باید در حق آن فرد دعای خیر کرد و خیر دنیا و آخرت او را از خداوند درخواست نمود و با این کار انشاءالله قلب او در باطن از شما راضی و خشنود می گردد.
آیا دل آزردن و دل شکستن گناه دارد؟ آیا میتوانم بی اعتنا باشم؟ آیا با این عمل کسی به بهشت میرود؟
دل آزردن و دل شکستن اگر ناحق باشد، از مصادیق "ایذاء" مؤمن است و "ایذاء" و اذیت مؤمن از گناهان بزرگ محسوب میشود. قرآن مجید میفرماید: "کسانی که مردان و زنان مؤمن را میرنجانند، در حالی که استحقاق آن را ندارند، بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیدهاند".
رسول خدا (ص) میفرماید: "هر کس مؤمنی را به ناحق اذیت کند، مثل این است که ده هزار مرتبه مکه معظمه و بیت المعمور را خراب کرده و هزار فرشته مقرب را کشته باشد".
در جایی فرموده است: "کسی که مؤمنی را بیازارد، گرچه به یک کلمه باشد، روز قیامت محشور میشود، در حالی که بین دو چشمش نوشته شده است: او از رحمت الهی محروم است و مانند کسی است که کعبه و بیت المقدس را ویران کرده باشد و ده هزار فرشته را به قتل رسانده باشد".
از این روایت بر میآید که آزار رساندن و رنجاندن مؤمن، مانع ورود به بهشت میشود مگر کسی که این گناه را مرتکب شده است، توبه نماید و از عمل خود پشیمان گردد و یا در عالم برزخ کیفر گناه خود را ببیند.
در این صورت استحقاق ورود به بهشت را پیدا میکند، یعنی این گناه مانند گناهان دیگر به نحوی باید جبران شود. از روایات برمیآید که شیعیان گناهکار اگر در دنیا موفق به توبه نشده باشند، در عالم برزخ با عذاب قبر کیفر میبینند و پاک میشوند و در قیامت به بهشت خواهند رفت. با توجه به این نکته معلوم میشود که بی اعتنایی در برابر این گناه معنی ندارد.
وظیفه انسان در این مورد جبران گناه است و جبران گناه به اینصورت است که از عمل خود پشیمان باشد و استغفار نماید و برای او دعا کند و اگر محذوری ندارد، از ایشان عذرخواهی کند و با خوبی تلافی نماید.
اگه واقعا دل داری
اگه واقعا زندگی یه مومن واست مهمه هیچوقت دل یه مومن رو نشکن
هیچوقت...
شکستن دل تاوان سنگینی داره
نوشته شده توسط: الهه ناز
ثـمـر نـرسـیدن تلاشها در زندگی چه بسا ممکن است انسان را برای هـمیشه از پیروزی نهایی مایوس گرداند, اما دعا چون بارقه امیدی اسـت کـه در کانون دل انسان میدرخشد و ابرهای یاس و اضطراب را از آسـمـان دل کنار میزند, دعاکننده خود را با قدرتی مرتبط میبـیـنـد کـه مـشکل و آسان برای او مطرح نیست و گشودن بن بستها بـرای او کـاملا فراهم و میسر است. این امیدواری که از دعا برمی خـیزد همانند خون تازهای در شریانهای جان آدمی جاری میشود و او را از نـگـرانی نجات میدهد. در سایه دعا و مناجات با خدا و تـوجه به مبدا هستی احساس پوچی و بیهودگی از بین میرود. شواهد و قـرایـن نـشـان میدهـد که حجم مشکلات روانی با پیش رفت تمدن صـنـعتی افزایش چشمگیری پیدا کرده است و « گویا این امور کفارهای است که ما باید در ازای تمدن صنعتی و تـغـیـیـراتـی کـه در طرز زندگی ما داده است, ادا کنیم »1. یک محقق پـس از ارائه آماری از آمریکا که به طور متوسط هر سی و پـنج دقیقه یک نفر خودکشی میکند و هر دو دقیقه یک نفر دیوانه میشـود, میگوید: « اگر مردم از تسکین خاطر و آرامشی که دین و عبادت به آدمی میبخشد نصیبی داشتند, ممکن بود از اغلب این به خودکشیها و بسیاری از دیوانگیها جلوگیری کرد ».2
بـر ایـن اسـاس در روایات اسلامی از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شـده است. حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «الدعا ترس المومن؛ دعا سپر مومن اسـت».3 رسـول گـرامـی اسـلام (صلیاللهعلیهوآله) نـیـز میفرماید: «الدعا سلاح المومن؛ دعا سلاح مومن است.»4
خداوند بلند مرتبه نیز مشتاق دعای ماست، چنانکه میتوان انسانیت و ارزش انسان را به دعا و ارتباط وی با خالقش دانست. در سوره فرقان، آیهی 77 میخوانیم: قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ؛ بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگار ارجی برایتان قائل نیست
بـدیـهی است که سپر و اسلحه از ابزارهای تهاجمی و دفاعی انسان است و دعا بـه عـنـوان سـلاحـی برنده در برابر شداید و سختیها و ناملایمات زنـدگی و سپری نفوذناپذیر در مقابل هجوم گسترده مشکلات تلقی شده اسـت.
امـروزه روان پزشکی به این امر مهم پی برده و به قول دیل کارنگی: «روان پزشکی همان چیزهایی را تعلیم میدهد که پیامبران تـعلیم میدادند», چون پزشکان روحی دریافتهاند که دعا و نماز و داشـتـن یـک ایمان محکم به دین, نگرانی, تشویش, هیجان و ترس را کـه مـوجـب بـیم بیشتری از ناخوشیهای ما است, برطرف میسازد. یـکـی از پیشوایان علم مزبور میگوید: «کسی که به حقیقت معتقد به مذهب است, هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد».5
الـکـسـیـس کـارل, جـراح دانشمند و فیزیولوژیست محقق فرانسوی و گـیـرنـده بزرگترین افتخار علمی جهان یعنی جایزه نوبل در مورد دعـا مـطـالـب سـودمندی دارد, او در مقالهای مینویسد: «دعا و نـمـاز قـویترین نـیـرویی است که انسان میتواند تولید کند؛ نـیـرویـی اسـت کـه چـون قوه جاذبه زمین وجود حقیقی و خارجی دارد».6 و در جـای دیگر میگوید: «نیایش را نباید با مرفین هم ردیـف دانـسـت, زیرا نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده اسـت بـه طـور کـامـل و صحیحی در فعالیتهای مغزی انسان یک نوع شـگـفـتـگـی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک میکـنـد».7
گاندی که پس از بودا بزرگترین پیشوای هندوستان بود, میگـفت: «اگر دعا و نماز نبود, من مدتها قبل دیوانه و مجنون شده بودم».8
دیـل کـارنگی میگوید: «دعا کردن سه احتیاج اصلی روان شناسی را کـه هـمـه کـس اعـم از مومن و مشرک در آن سهیم است, برآورده میکند:
الـف) در مـوقع دعا کردن چیزهایی را که باعث زحمت و ناراحتی مـا شده است بر زبان جاری میسازیم؛ دعا کردن همان عمل یادداشت کردن روی کاغذ را انجام میدهد.
ب) هـنـگام دعا کردن این احساس به ما دست میدهد که یک شریک غم پـیدا کردهایم و تنها نیستیم. تمام پزشکان روان شناس تایید میکـنـند که وقتی ما گرفتار هیجان و غمهای فشرده در سینه و تالم روحـی هـستیم, برای معالجه لازم است مشکلات و گرفتاریهای خود را بـرای کسی بگوییم و به اصطلاح درد دل خود را خالی کنیم. وقتی که مـا نمیتوانیم به هیچ کس دیگر بگوییم, همیشه میتوانیم خداوند را محرم اسرار خود قرار دهیم.
ج) دعا کردن انسان را وادار به کار میکند».9
دعاکننده خود را با قدرتی مرتبط میبـیـنـد کـه مـشکل و آسان برای او مطرح نیست و گشودن بن بستها بـرای او کـاملا فراهم و میسر است
وقـتـی انـسان بتواند در تمامی حالات و لحظات با خدای خود راز و نـیـاز کـند و دردها و نگرانیهایش را به او عرضه دارد و از او در غـلـبـه بر مشکلات مدد جوید, بدون شک از تنهایی بیرون خواهد آمـد. کسی که با ذکر و دعا دامنه ارتباط خود را گسترش داده, میتـوانـد در مـقابل مصایب زندگی آرامش لازم را کسب کند و با تکیه بـر خـداوند به نقطه اطمینانی نایل گردد. شاید هیچ یک از مکاتب الـهـی بـه انـدازه مـکتب تشیع مشحون از ادعیه غنی و انسان ساز نـبـاشد؛ دعاهایی که حاصل آن سبکی روح و تصفیه دل است. گریه که یـکـی از وسایل بسیار مهم در تلطیف روح به شمار میآید, در متن بـرخـی از ایـن ادعیه وجود دارد.
اشک، حکایت از نوعی ارتباط غیر کـلامـی با خدا دارد. بر این اساس امام سجاد(علیهالسلام) عشق به معبود را آرام بخش دلها و شفابخش دردها میداند و میگوید: «فانت لاغیرک مـرادی... فـی مـنـاجـاتک روحی و راحتی وعندک دوأ علتی و شفأ غـلـتـی؛ تـویـی مقصودم... مناجات با تو فرح و آرامش خاطر من و دوای مرض و شفای قلب سوزانم است.»10
دعا انسان را به «انقطاع الی الله» و عدم وابستگی به تعلقات مادی سـوق میدهد و همین امر در مهار بسیاری از مشکلات روحی که ناشی از حـرص و دل بـسـتگی به دنیا است, موثر است. بر این اساس امام راحـل(ره) در سـخـنـان خـود به نقش مهم دعا در تقویت روح انسان اشـاره میکـردنـد و میفرمودند: «این دعاها است که به تعبیر بـعـضـی از مـشـایخ ما قرآن صاعدند. میفرمودند که: قرآن, قرآن نـازل اسـت؛ آمـده اسـت به طرف پایین و دعا از پایین به بالا میرود, ایـن قـرآن صـاعد است... این ادعیه با یک زبان خاصی که در دعـاها هست, اینها این انسان را دستش را میگیرد و میبردش به بـالا, آن بـالایی که من و شما نمیتوانیم بفهمیم, اهلش هستند... این دعاهایی که در ماهها هست, در روزها هست, خصوصا در ماه رجب و شـعبان و ماه مبارک رمضان, اینها انسان را هم چو تقویت روحی میکـند و هم چو راه را برای انسان باز میکند و نورافکن است, بـرای ایـن کـه این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آسا است.)11
ثـمـر نـرسـیدن تلاشها در زندگی چه بسا ممکن است انسان را برای هـمیشه از پیروزی نهایی مایوس گرداند, اما دعا چون بارقه امیدی اسـت کـه در کانون دل انسان میدرخشد و ابرهای یاس و اضطراب را از آسـمـان دل کنار میزند
خداوند بلند مرتبه نیز مشتاق دعای ماست، چنانکه میتوان انسانیت و ارزش انسان را به دعا و ارتباط وی با خالقش دانست. در سوره فرقان، آیهی 77 میخوانیم: قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ؛ بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگار ارجی برایتان قائل نیست
کلمهى «عَبأ» به معناى وزن و سنگینى است و جملهى «ما یعبأ بکم ربّی» یعنى خداوند براى شما وزن و ارزشى قائل نیست، مگر در سایه دعا و عبادت شما. کلمهى «دعائکم» دو نوع معنا شده است :
الف : دعا کردن به درگاه خداوند؛ یعنی همین نالهها و تضرّعها و دعاها سبب عنایت خداوند به شماست. چنانکه در حدیث مىخوانیم : کسى که اهل دعا باشد، هلاک نمىشود. بعد خداوند از گروه مقابل که اهل دعا نیستند شکایت مىکند که شما حقّ را تکذیب کردند و به جاى نیایش به سراغ بتها و هوسها و طاغوتها رفتید و حقّ را تکذیب نمودید که کیفرتان را خواهید دید.
ب : دعوت خداوند از مردم؛ زیرا سنّت الهى، دعوت از مردم براى پذیرفتن حقّ و اتمام حجّت بر آنان است و اگر این دعوت نباشد، «لولا دعائکم» مردم ارزشى ندارند. آنچه آنان را موجود برتر و ارزشمند مىکند، همان پذیرش دعوت خداوند مىباشد، ولى شما دعوت الهى را نپذیرفتید و تکذیب نمودید، پس امید خیرى در شما نیست و به کیفر عملتان مىرسید.
خداوند در یک جا مىفرماید: «و ما خلقتُ الجنّ و الانس الاّ لِیعبدون» بشر را براى عبادت آفریدم و در این آیه مىفرماید: اگر دعاى انسان نبود، او ارزشى نداشت، بنابراین دعا روح و مغز عبادت است. چنانکه در روایت مىخوانیم : «الدعاء مُخّ العباده»12
1ـ الکسیس کارل, انسان موجود ناشناخته, ص150.
2ـ دیل کارنگى, همان, ص191.
3ـ اصول کافى, ج4, ص214.
4ـ همان, ص213.
5ـ دیل کارنگى, همان, ص188.
6ـ همان, ص193.
7ـ الـکسیس کارل, نیایش, ترجمه محمدتقى شریعتى, (قم, انتشارات تشیع, چاپ سال 1355) ص62.
8ـ دیل کارنگى, همان.
9ـ همان, ص196.
10ـ مفاتیح الجنان, مناجات المریدین.
11ـ صحیفه نور (سازمان چاپ و انتشارات, چاپ دوم) ج7, ص38
12- تفسیر نور
محمد سبحانى نیا - با معارف اسلامى آشنا شویم ـ ش 44 ـ اسفند 78
نوشته شده توسط: الهه ناز
آلبرت انیشتین :
مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید میشوند .
ناپلئون بناپارت :
هنگامی که دشمنت در حال اشتباه کردن است ، در کارش وقفه نینداز .
آلبرت انیشتین :
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت توضیحش بدی !
اسکار وایلد :
همیشه دشمنانت را ببخش ، هیچ چیز بیش از این آنها را ناراحت نمیکند .
ناپلئون بناپارت :
مذهب چیزی است که مانع کشته شدن پولدار بدست فقیر میشود .
مارک تواین :
بهتر است دهانت را ببندی و احمق بنظر برسی ، تا اینکه بازش کنی و همه بفهمند که واقعاً احمقی !
آلبرت انیشتین :
تفاوت بین نابغه و کودن بودن در این است که نابغه بودن محدودیت های خودش را دارد .
آلبرت انیشتین :
دو چیز را پایانی نیست : یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان . البته در مورد اولی مطمئن نیستم !
ژوزف استالین :
مرگ یک نفر تراژدیه ، مرگ یک میلیون نفر آمار !
ماهاتما گاندی :
آنچنان زندگی کن گویی که فردا خواهی مرد ، آنچنان بیاموز گویی که تا ابد زنده خواهی ماند .
البرت هوبارد :
زندگی رو زیاد جدی نگیر ، چون هرگز از اون زنده بیرون نمیری .
آلبرت انیشتین :
انسانهای باهوش مسائل را حل میکنند ، نوابغ آنها را اثبات میکنند .
ژان کوکتو :
ما باید به شانس ایمان بیاوریم ، تا کی میتوانیم موفقیت کسانی را که دوستشان نداریم تفسیر کنیم .
آیزاک آسیموف :
زندگی لذتبخش است و مرگ آرامش بخش ،این میان انتقال رنج آور است .
ناپلئون :
اگر با دشمنی زیاد بجنگی ، بعد از مدتی تمام استراتژی های تو را فرا میگیرد .
وینستون چرچیل :
پیروزی یعنی توانایی رفتن از یک شکست به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق
نوشته شده توسط: الهه ناز
او هرچه دارد، از خویشتنِ خویش دارد؛ آرامش را، موج پرقدرت را و هر آنچه که میخواهد داشته باشد، از خود دارد. او آنقدر به توان خویش، پایبند است که با دستان مهربان و بامحبت خویش، موجی میسازد سرکش و جسور اما از جنس خویش، خوب که به دریایِ بیکران بنگری، همین دریای بهظاهر آرام، چیزهایی در خود نهفته دارد که بسیاری از آدمها آن را مدتهاست در خویشتن خویش یا گم کردهاند و یا به فراموشی سپردهاند. آری، دریا سینهای پرهمت و دلی مهربان و خالی از کینه دارد. با آنکه در بطن او، بخش عظیم و پیچیدهای از خلقت قادرِ بیمثال در جریان است، او، اما آرام و مهربان، پذیرای تمامی خوبیهای خلقت است، درست مثل برخی آدمهای بهظاهر آرام که باطنی پرجوشوخروش و سرشار از مهربانی و عاطفه را سخاوتمندانه به همراه دارند و تا در پنهان آنان رخنه نکنی، پی به این راز بزرگشان نخواهی برد، چونان دریا که باید رنجِ غوطهور شدن را در اعماقش بر خویش همواره ساخته تا به زیباییهایش آن هم اندکی، آری فقط اندکی دستیابی.
به سخاوتمندی او نگاه کن، به آن دوردستها، به آنجا که خورشید -سرچشمهی انرژی الهی- خود را به نیمهی دیگر زندگی رخمینمایاند تا عدالتش در تابیدن رعایت شود. به دریا نگاه کن و به دریا بیندیش تا آنجا که جزئی از دریا شوی. خود را نه در کنار او و نه بر پهنهی نیلگونش که با دریا حس کن، لابهلای جریانات مبهم آبی دریا همراه او گاهی سر به اعماق تاریک و در عین حال شگفتانگیز و زیبایش بسپار و گاه با امواج از دریا جدا شو و به سوی آسمان پرواز کن؛ پروازی که از دریا جداییناپذیر باشد؛ پایت بر آبهای دریا و بالهایت گسترده در افق زیبا و باز هم جسورانه به دریا نگاه کن.
حالا دیگر باید خودت را جزئی از دریا بدانی، آری اگر خوبِ خوب در خود غوطهور شوی، میبینی حالا خود تو هم دریایی، دریایی زیباتر از این دریایی که تا به حال نظارهگرش بودی، تو دیگر دریا شدهای؛ آبیتر، آرامتر، تو دریایی شدهای؛ آبی آرام، زیبای غرورانگیز، جسور مهربان، قدرتمندی بامعرفت و پرتلاطمی امن؛ تو دیگر دریایی هستی آبیتر، سخاوتمندتر، قویتر و زیباتر، هروقت خوب به خوبیهای اطرافت نگاه کنی، خیلی بهتر از آنها خواهی شد یعنی میبینی که تو هم دارای همهی آن خوبیهایی هستی که محو تماشایشان میباشی. باور کن تو حالا از دریا هم دریاتر شدهای، دریایی که میداند و میبیند و میفهمد که دریاست. دریایی که میداند زیباست، قدرتمند است، مفید است، خلقتش بیعیب و نقص و هدفمند است، آمدهایم که دریا باشیم با تمامی خوبیها.
قدرتی که دریا دارد، غیرقابل تصور است ولی او به ساحلِ آرمیده در کنارش ظلم نمیکند، با او یار و همراه است، به زیباترین شکل ممکن، همدیگر را مهربانانه و خالی از هر کینه و عداوتی در آغوش میگیرند و تو میتوانی در دل شب، قدم به ساحل پرعطوفت دریا گذاری و ببینی و بفهمی و بشنوی سرودهای عاشقانهی دریا و ساحل را، آنها در کنار هم ترانهی آرامش و آسایش میخوانند. نه دریا فخر به بزرگی و پهناوری و دارندگیاش میورزد و نه ساحل به کوچکیاش سر خجلت فرود میآورد، نه دریا بر ساحل خشم میگیرد نه ساحل بر دریا سخت؛ هر موجی که به ساحل میآید، حاوی پیام مهربانانهی دریاست - صدها و هزاران هزار سرود و ترانهی مهر، عشق و دوستی- و هر موجی که از ساحل به دریا بازمیگردد، حامل بهترین و عاطفیترین پاسخهاست.
دوست خوب من، به دریا نگاه کن و دریا شو چون دریا، آرام، زیبا، قدرتمند، مهربان و سخاوتمند.
دوست خوب من، حالا دیگر بهجای نگاه کردن به دریا، خودت دریا باش.
همانگونه آرام، به همان اندازه مقتدر و مهربان.
آری دریا باش.
(از یک دوست)
نوشته شده توسط: الهه ناز
هوالحق
طی یک سال گذشته در عرصههای مختلف هنری به خصوص در زمینه موسیقی اتفاقاتی به وقوع پیوست که در زیر به اختصار به آنها اشاره میکنیم. طی یک سال گذشته در عرصههای مختلف هنری به خصوص در زمینه موسیقی اتفاقاتی به وقوع پیوست که در زیر به اختصار به آنها اشاره میکنیم.
امسال نیز به دنبال برنامهریزی هنرمندان موسیقی ، از ابتدای سال شاهد برگزاری کنسرتها و انتشار آلبومهایی بودیم که رونق بازار موسیقی را در برداشت.
*ارکستر ملی آغازگر کنسرتهای سال
ارکستر موسیقی ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی علی مینوسپهر 4 تا 6 اردیبهشت در تالار وحدت به روی صحنه رفت. در این اجرا که به مناسبت دهمین سال فعالیت ارکستر ملی برگزار شد قطعاتی چون سوئیت آفرینش، لولاک، معراج، محمد آخرین مرسل و بخشی از موسیقی سریال امام علی (ع) نواخته شد.در این سه شب همانند تمامی اجراهای ارکستر ملی صندلی تالار وحدت مملو از مخاطبان این کنسرت بود.
اجرای دیگر این ارکستر در سال جاری در جشن خانه موسیقی ،در شیراز و بیست و چهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر بود.همچنین این ارکستر آخرین اجرای خود را همراه با دو خواننده جدید در اواخر اسفندماه برگزار می کند.
*شجریان و حراج خوشنویسی هایش
محمدرضا شجریان که سال گذشته انبوهی از مردم را به واسطه برگزاری کنسرتهایش به تالار بزرگ کشور کشانده بود ابتدای سال با برگزاری دور نهایی کارگاه آوازش ، تابلوهای خوشنویسی اهدایی اش را در معرض فروش قرار داد.
این نمایشگاه که در مجموعه فرهنگی هنری آسمان دایر شد دربرگیرنده 100 تابلوی اهدایی به استاد مسلم آواز بود.
* نوای تار لطفی با گروههای سه گانه شیدا
محمدرضا لطفی که به گفته بسیاری از هنردوستان سال گذشته با برگزاری کنسرتش بعد از 25 سال در ایران باعث گردید دیگر بزرگان موسیقی نیز به صحنه بیایند امسال نیز از 26 تا 28 اردیبهشت با گروههای سهگانه شیدا در تالار بزرگ کشور به روی صحنه رفت.
در این کنسرت که توسط مؤسسه فرهنگی -هنری آوای شیدا برگزار میشود ابتدا گروه "بازسازی شیدا " به خوانندگی "امیر اثنیعشری " قطعات بازسازی شده از آثار "درویشخان " و "علیاکبر شیدا " در مایه آواز ابوعطا را اجرا کردند.
در بخش دیگری از این برنامه گروه "بانوان شیدا " آثار منتشر نشدهای از "محمدرضا لطفی " در دستگاه ماهور و گروه همنوازان شیدا به خوانندگی محمد معتمدی آثار منتشر نشده و بعضا جدیدی از محمدرضا لطفی در مایه آواز دشتی را اجرا نمودند.
همزمان با این کنسرت آلبوم "وطنم، ایران " اولین کار گروه جدید همنوازان "شیدا " به آهنگسازی "محمدرضا لطفی " و خوانندگی "محمد معتمدی " در تالار وزارت کشور رونمایی شد.
بعد از این اجرا محمدرضا لطفی به همراه گروه محمد قوی حلم نوازنده تنبک و گروه همنوازان شیدا در بیست و چهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر به روی صحنه رفت و بعد از 30 سال سپیده و چاوش 6 و8 را اجرا نمود و سپس اجراهایی را نیز در گرگان برگزار کرد.
*اجرای آثار هنرمندان انقلاب در تالار وحدت
ارکستر سمفونیک تهران به رهبری منوچهر صهبایی اولین اجرای خود را در سال 87 9تا 11 خرداد برگزار کرد.
در این کنسرت که به پاسداشت جایگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامی، همزمان با نوزدهمین سالگرد ارتحال ایشان با عنوان "روایت موسیقایی همپای جلودار " برگزارشد، ارکستر سمفونیک تهران به همراه گروه کر دفتر موسیقی قطعاتی از آهنگسازان 2 نسل انقلاب از جمله "خمینی ای امام " از محمد حسن شاهنگیان و قطعاتی از علی رحیمیان ،علی شکوهی ، سعید ذهنی و علی بکان را به خوانندگی علی مینو سپهر ، اسفندیار قرهباغی و محمد گلریز اجرا کردند.
ارکستر سمفونیک تهران علاوه بر این اجرا کنسرتهایی را در هفته دفاع مقدس و جشنواره موسیقی فجر برگزار کرده است.
* جشنواره موسیقی آوای مهر
همزمان با ولادت حضرت فاطمه کبری (س) و هفته گرامیداشت مقام مادر و روز زن سومین جشنواره موسیقی آوای مهر به همت مرکز موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به دبیری ارفع اطرایی برگزار شد.
در این جشنواره گروهای مختلفی از بانوان در ژانرهایی چون سنتی، محلی، کوبهای، پاپ، آواز جمعی، تکخوانی و ... با موضوع "زن ایرانی، جلوه پاکی و مهر "، " زن ایرانی، خلاقیت و نوآوری "، " زن ایرانی، انتظار و امید به آینده روشن "، " زن ایرانی، مهر و زندگی شهری "، "زن ایرانی، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس " ، از دوم لغایت چهارم تیر به رقابت پرداختند.
* انتشار آلبوم "کریس دیبرگ " و "آریان "
حضورکریس دی برگ در ایران و نوید اجرای او با گروه آریان از جمله اتفاقات موسیقایی سال بود که همه مخاطبان را در انتظار شنیدن این موسیقی مشترک گذاشته بود اما به دلایل بسیار این امر محقق نشد و تنها دوستداران این هنرمند با انتشار آلبوم موسیقی "بی تو با تو " که اولین همکاری "کریس دیبرگ " و "آریان "بود بخشی از این کنسرت را به خانه هایشان آوردند.
این آلبوم که به همت محسن رجب پور شکل گرفت و منتشرشد فروش بالایی را در بازار موسیقی به خود اختصاص داد به طوری که انتشار آن به دور سوم و چهارم هم کشید.
*اجرای شجریان با شهناز بدون همایون
از دیگر کنسرتهای مهم سال اجرای محمدرضا شجریان به همراه گروه شهناز و البته بدون حضور همایون شجریان در تالار بزرگ کشور بود.
این کنسرت که 29 و 30 خرداد، 1، 2، 6، 8 و 9 تیر در تالار بزرگ کشور برگزار شد گروه شهناز قطعاتی را بر اساس اشعار مولانا، حافظ و سعدی اجرا کردند .
قبل از زمان کنسرت مسئولین برگزاری اعلام کرده بودند که بخشی از درآمد حاصل از این کنسرت به بازسازی آرامگاه شمس تبریزی در شهرستان خوی اختصاص می یابد اما استاد آواز ایران در حین اجرا در جمع خبرنگاران گفت که چنین نخواهد شد.
*روایت "حسن کسایی " از "قصههای عشق مجنون "
تازهترین اثر "حسن کسایی " استاد نی، با عنوان "قصههای عشق مجنون " به صورت آلبوم موسیقی در بازار منتشر شد.
قصههای عشق مجنون، حاوی اشعاری از مولانا جلالالدین بلخی است که توسط رضا معینی حکایت میشود و نوازندگان سازهای کوبهای همایون نصیری، محمود رفیعیان، حسن آزده فر، سام خاجه وند و شاهین شیخ بهایی، استاد کسایی را همراهی میکنند.
این اثر منحصر به فرد از محصولات موسسه نغمه شهر است که همراه با کتابچهای حاوی مطالبی از بزرگان موسیقی و شعر منتشر گردیده است.
* پورناظریها بر آفتاب خلیج فارس را روایت کردند
گروه موسیقی شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری به همراه نوازندگان مسلمان از دیگر کشورها دیگر گروهی بودند که 23 تا 26 مرداد کنسرت خود را با عنوان "برآفتاب خلیج فارس " در کاخ سعدآباد برگزار کردند.
این کنسرت که به لحاظ فرم واندازه و نیز تبلیغات گسترده جزء کنسرتهای پر هزینه بود با اجرای متفاوت پورناظری ها و نوازندگانی از دیگرکشورها حجم بسیاری از مخاطبان را به خود اختصاص داده بود.
*آواز شهرام ناظری در کاخ نیاوران
یکی دیگر از بزرگان موسیقی که امسال اجرایی را در تهران برگزار کرد، شهرام ناظری بود که بعد از دریافت نشان شوالیه اولین کنسرت خود را به همراه گروه مولوی در کاخ نیاوران برگزار کرد.
در این کنسرت که بلیتهای آن همانند دیگر کنسرتها از 10 تا 40 هزار تومان به فروش رسیده بود مخاطبان شاهد اجرای آلبوم جدید ناظری با عنوان رومی و چند قطعه قدیمی بودند.
یکی از دیگر جریانهایی که ناظری در این سال به راه انداخت اجرای خود و گروهش در شهرستانهای مختلف بود که باعث گردید که هم سالنهای شهرستانهای مربوطه فعال شوند و هم هنردوستان شهرستانی از موسیقی فاخر بهره مند گردند.
*اولین اجرای مستقل همایون شجریان در تهران
بعد از اجرای گروه شهناز بدون همایون شجریان، این خواننده جوان اولین اجرای خود را بدون پدر به همراه گروه دستان در اواخر مرداد و اوایل شهریور در تالار بزرگ کشور برگزار کرد.
این کنسرت که در دوبخش با عنوان قیژک کولی و خورشید آرزو به مدت 4 شب برگزار گردید بازهم نتوانست نیاز طرفداران شجریانها را برآورده کند تا اینکه آلبوم این کنسرت در بازار موسیقی منتشر شد.
این اثر نیز همانند دیگر آثار همایون شجریان در راس جدول فروش آثار موسیقایی قرار گرفت.
* این فصل را با من بخوان روایت دیگر انتظامی از جنگ
در هفته دفاع مقدس ارکستر سمفونیک تهران به رهبری مجید انتظامی اثری را با عنوان سوئیت سمفونی "این فصل را با من بخوان " در تالار وحدت اجرا کرد.
این اثر که ترکیبی از موسیقی و حرکات نمایشی است، قصهای را بر اساس برخی آثار موسیقی در حوزه دفاع مقدس بیان میکرد، که روایت با روز واقعه آغاز و از حماسه خرمشهر، از کرخه تا راین و بوی پیراهن یوسف میگذشت و به آژانس شیشهای و سرانجام سمفونی ایثار میرسید.
قطعات نمایشی این ارکستر نیز به کارگردانی حسین پارسایی بود که 4 تا 12 مهر در تالار وحدت اجرا شد.
*جشن خانه موسیقی و حضور پررنگ هنرمندان
نهمین جشن خانه موسیقی به دبیری داریوش پیرنیاکان امسال با رویکرد درآمدزایی برای خانه موسیقی به مدت یک هفته در تالار بزرگ کشور برگزار شد و گروههایی چون شهناز به سرپرستی محمدرضا شجریان، کامکارها و ارکستر ملی در آن به اجرای برنامه پرداختند.
این جشن 25 مهر با اجرای کامکارها آغاز و با برگزاری کنسرت ارکستر ملی و گروهشهناز ادامه یافت و از آنجایی که قرار بود درآمد حاصل از این کنسرتها به خرید ملک خانه موسیقی اختصاص یابد بلیت های آنها به همان قیمت همیشگی بلیت ها یعنی از 10تا 40 هزار تومان به فروش رفت.
در این یک هفته گروه کامکارها و ارکستر کلی قطعات قدیمی خود را برای مخاطبان نواختند و تنها گروه شهناز بود که با معرفی سه ساز ابداعی استاد شجریان برگزار گردید.
*اجرای پاپیها برای جذب مخاطب
اجرای چهار هنرمند موسیقی پاپ کشورمان از جمله عصار،مدیری،رهنما و یزدانی اتفاق موسیقایی دیگری بود که با فروش هنگفت بلیت مخاطبان را برای شنیدن چند قطعه کوتاه موسیقی به تالار بزرگ کشور کشانده بود.
این کنسرت که در قالب جشنواره فرهنگی ایدز به همت یونیسف برگزار شده بود نه تنها کنسرت نبود بلکه فضایی برای جذب مخاطب برای اجراهای مستقل هر کدام از این هنرمندان بود چرا که هر کدام در زمان مشخصی که از این کنسرت داشتند تنها 2 قطعه از آثار گذشته خود را اجرا کردند و سپس نوید برگزاری کنسرتی مستقل را به مردم داند و از آنها خواستند که در آن اجراها نیز آنان را همراهی کنند.
این کنسرت که جزء پرفروش ترین کنسرتهای پاپ بود نتوانست نیاز مخاطبان را پاسخ دهد.
*نوای موسیقی هنرمندان ایران و جهان در جشنواره فجر
جشنواره بیست و چهارم موسیقی فجر از 19 تا 26 دی در تالارهای بزرگ تهران برگزار شد.
این جشنواره که بزرگ ترین جشنواره موسیقی در سال است بواسطه حضور گسترده گروههای داخلی و خارجی و اجراهای متعدد خیل عظیمی از مخاطبان را به خود اختصاص می دهد.
در جشنواره امسال درآمدزایی همانند سال گذشته بواسطه حضور گروههای پاپ بیشتر از دورهایی قبلی بود چرا که در بخش پاپ جشنواره هنرمندانی به روی صحنه رفتند که جزء پرطرفدارترین گروههای پاپ بودند.
*کنسرت مشترک علیزاده و درویشی
بعد از جشنواره موسیقی فجر اتفاق جدیدی در موسیقی رخ داد وآن هم اجرای آثار "علیزاده " و "درویشی " توسط ارکستر سمفونیک ناسیونال اکراین بود.
در این کنسرت که به همت مجله موسیقی فرهنگوآهنگ و با همکاری انجمن موسیقی ایران برگزار شد، قطعات مشهور "عصیان " برای پیانو، ارکستر سازهای زهی و کوبهای، اثر جاودان "نینوا " برای نی و ارکستر زهی و همچنین قطعه معروف "ترکمن " برای تریوی سهتار و ارکستر زهی از ساختههای حسین علیزاده و همچنین سوییت "کلیدر " برای ارکستر زهی اثر جدید "محمدرضا درویشی " به اجرا درآمد.
*نتهای "مجید انتظامی " برای انقلاب
سمفونی بزرگ انقلاب به مناسبت سی امین سال انقلاب به سفارش معاونت هنری ارشاد توسط مجید انتظامی شد و از 16تا 19 بهمن توسط ارکستر سمفونیک تهران و کروه کر دفترموسیقی در تالار وحدت اجرا شد.
این اثر که به خوانندگی سالار عقیلی ونیما مسیحا اجرا گردید جزء بزرگترین پروژهای موسیقی در طول سال جاری بود که بودجه ای از موسیقی را به خود اختصاص داده بود.
*تغییر مدیریت دفتر موسیقی ارشاد
یکی از اتفاقات بارزی که امسال در زمینه موسیقی رخ داد تغییر مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد بود.
محمدحسین احمدی از خرداد 85 مدیریت دفتر موسیقی را عهدهدار بود که بعد از گذشت سه سال از مدیریت طی حکمی از سوی وزیر ارشاد، محمدعلی خبری به جای او منصوب گردید
نوشته شده توسط: الهه ناز
بیشتر ما خودمان را چنین متقاعد مى کنیم که با ازدواج کردن زندگى بهترى خواهیم داشت، وقتى بچه دار شویم بهتر خواهد شد و با به دنیا آمدن بچه هاى بعدى زندگى به مراتب بهترمى شود، اما وقتى مى بینیم کودکانمان به توجه و مراقبت مداوم نیازمندند خسته مى شویم و بهترین راه را آن مى دانیم که صبر کنیم تا آنها بزرگ تر شوند. فرزندانمان که به سن نوجوانى مى رسند باز کلافه مى شویم چون مرتب باید با آنها سرو کله بزنیم اما بى تردید وقتى بزرگ تر شوند خوشبخت خواهیم شد و با خود مى گوییم صبر و شکیبایى کلید حل این مشکلات است. گاه امیدواریم که همسرمان رفتارش را عوض کند و زندگیمان بهتر شود. اگر یک خودروى شیک تر داشته باشیم و یا بچه هایمان ازدواج بکنند، … و در نهایت بازنشسته شویم.
واقعیت این است که براى خوشبختى و سعادتمندى هیچ زمانى بهتر از همین الان وجود ندارد در غیر این صورت زندگى همواره پر از چالش و فراز و نشیب است. بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسایل، شاد و خوشبخت زندگى کنیم. گمان مى کنیم که زندگى همان زندگى دلخواه، هنگامى شروع مى شود که همه موانع سر راهمان کنار بروند، مشکلى که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم مى کنیم، بدهى هایى که باید بپردازیم، کارى که باید تمام کنیم و … است، پس از همه اینها زندگى ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود بعد از آن که همه اینها را تجربه کردیم تازه متوجه مى شویم که زندگى همین چیزهایى است که ما آنها را موانع برمى شمردیم. همه بزرگان مى گویند جاده اى به سوى خوشبختى وجود ندارد چرا که خوشبختى خود همین جاده است. براى شروع یک زندگى شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم.
در انتظار فارغ التحصیل شدن، کاهش وزن، افزایش وزن، شروع به کار، ازدواج، رفتن به مرخصى، صبح جمعه، در انتظار دریافت وام جدید، خرید یک ماشین نو، بازپرداخت قسط ها، بهار، تابستان و پاییز و زمستان، اول ماه و آخر ماه، پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون و … از میان این همه کار خوشبختى یک سفر است نه یک مقصد بنابراین به خالق هستى بیندیشید و از لحظه لحظه هاى زندگیتان لذت ببرید.
حال به این 4 پرسش پاسخ دهید :
اول 5 نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید.
2- برنده هاى پنج جام جهانى آخر را نام ببرید.
3- آخرین ده نفرى را که جایزه نوبل بردند چه کسانى بودند؟
4- آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.
به خودتان زحمت ندهید تقریبا هیچ کس این اسامى را به خاطر نمى آورد. از یاد نبریم که روزهاى تشویق به پایان مى رسند و برندگان اسکار به زودى فراموش مى شوند و …
اکنون به این پرسش ها پاسخ دهید :
1- نام سه نفر از معلمان خود را که در تربیت شما موثر بوده اند به خاطر آورید.
2- سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
3- به یاد بیاورید افرادى که با مهربانى هایشان بدون چشمداشت زندگى را برایتان معنا بخشیده اند.
اکنون ماجرا ساده تر شد، این طور نیست؟ افرادى که جایى مهم در زندگیتان دارند، در واقع هیچ ارتباطى با «ترین ها» ندارند، ثروت و اموال بیشترى ندارند، بهترین جوایز را نبرده اند.
آنها کسانى هستند که به فکر شما و مراقبتان بوده اند، همان هایى که در همه حال و شرایط، کنار شما مى مانند. کمى بیندیشید زندگى کوتاه تر از آن است که فکرش را بکنید. بیشتر شما و ما در زمره مشهورترین نیستیم و قرار هم نیست که باشیم و از اعماق درونمان مى دانیم که در زندگى چیزهاى مهم ترى از برنده شدن نیز هست. مهم ترین چیز در زندگى کمک به دیگران براى برنده شدن است حتى اگر به بهاى آهسته تر رفتن و تغییر در نتیجه مسابقه اى باشد که ما در آن شرکت داریم.
نوشته شده توسط: الهه ناز
خلاقیت باعث بروز افکار بزرگ در انسان میشود. اما معمولاً سـختترین مرحله نــقطه شروع است. افکار بزرگ ما را به سمت پیشرفت راهنمایی کرده و فردایی روشن را برایمــان به ارمغان میآورند. با به کارگیری اصولی که دراین قسمت برای شما شرح میدهیم، میتـوانـیـد یـک تـجارت بزرگ و بینقص راه اندازید. ما متأسفانه ذهن خود را به انجام این امور عادت ندادهایم. این امر سبب میشود تـا توانایی خـود را بـرای پروبال دادن بـه تـصورات و تخیلات از دست داده و در نـتـیـجه قـدرت را به کار نگیریم. به همین دلیل فرصتهای بیشماری را به آسانی از دست میدهیم.ایـدههای بـزرگ از مـحـلی فـــراتر از باورهای شخصی نشات میگـیـرند. بـاید بـه دوردسـتها بنگرید و افکار متفاوت را آزمایش کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید.عدهای بـــا به کار نگرفتن ذهن خود آن را به طرز وحشتناکی بیحس و کرخت میکنند، چنین رفتاری باعث میشود درخت افکار شما هیچ گاه به بار ننشیند.
زیاد مطالعه کنید
ذهن شما همانند بدنتان برای اینکه رشد پیدا کرده و پرورش یابد، نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. سعی کنید با افکار و عقاید انسانهای موفق در طول تاریخ آشنا شوید. شرح حال و تاریخچه زندگی هر یک از آنها را مرور کنید و از آن درس بگیرید. با مطالعه این کتب میتوان حدس زد که چگونه این افراد بزرگ ذهن خود را برای رسیدن به بهترینها پرورش داده بودند. همچنین میتوانید مجـــلاتی نظیـــر تجارت و یا اقتصـــاد روز را نیز مطالعــه کنید. با آگـــاهی از نظرات دیگران پیرامون مسایل مختلف شما سطحی نگری را کنار میگذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف مینگرید.
فرصتهایی را که در آن ذهنشما خلاق است از دست ندهید
شاید بروز بسیاری از مسائل را به شانس واگذار میکنید. تصور شما نادرست است. شاید بعضی مواقع حس میکنید که مغزتان اصلاً کار نمیکند و هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد. اما مواقعی هم وجود دارد که ذهنتان به قدری فعال است که میخواهید انیشتین را به رقابت دعوت کنید. تنها مشکل موجود این است که این زمان طلایی مواقعی که شما به آن نیاز دارید، ظاهر نمیشود. زمانی که ذهن در حال فوران است تا آنجا که میتوانید به افکار خود پر و بال دهید. اجازه دهید افکارتان مثل آب آتش نشانی به بالاترین نقطه صعود کنند. هنگامی که برای پرواز کردن به ذهن خود فضا میدهید، او شما را به دوردستها خواهد برد و نتایج شگفتانگیزی را به دست خواهد داد.
یک دفترچه یادداشت به همراهداشته باشید
هنگامی که افکار بینظیر به ذهن شما خطور میکنند، از ذخیره کردن آنها اطمینان حاصل کنید. در این امر به یادداشتهای ذهنی اکتفا نکنید زیرا ممکن است به دست فراموشی سپرده شوند. سعی کنید همیشه یک دفترچه یادداشت و یا یک ضبط صوت به همراه داشته باشید؛ به ویژه در کنار تخت خواب خود برای مواقعی که افکار طلایی در حدود ساعت 2 نیمه شب به ذهن شما خطور میکنند. هنگامی که افکارتان در جایی ثبت شوند، به راحتی میتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید و آنها را به سرعت به کار ببندید. افکار بزرگ نیز مانند میوهها فقط تا زمانی که تازه و شاداب باشند، قابل استفادهاند.
از افکار دیگران بهرهبجویید
بهره جستن از افکار و عقاید دیگران نیز به نوبه خود روش مناسبی برای گسترش ایدههای شخصی شماست. افراد مختلف دارای نقطه نظرات و چشم اندازهای متفاوتی هستند. تواناییهای آنها مختلف است و سوابق و پیشینههای متفاوتی دارند. کارکرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن یک بحث در میان جمع، پیشنهادهای مختلفی شنیده میشود که نیمی از آنها هرگز به ذهن شما نمیرسیدند. به این طریق شما میتوانید با کوله باری سرشار از افکار متفاوت در جاده تصمیمگیری گام بردارید.نسبت به نظر هیچ کس بیتوجهی نکنید. شاید در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شاید مانند صدفهایی باشند که در خود گوهرهای گرانقیمتی را جای داده اند. درست نیست که در مورد نظر دیگران به قضاوت بنشینیم. سعی کنید به جای قضاوتهای بیهوده آنها را سبک سنگین کرده و در امور روزمره خود به کار بندید.
تغییراتی در محیط اطراف ایجاد کنید
گاهی اوقات تنها چیزی که باعث میشود ذهن خسته شما دوباره به کار بیفتد، تغییر وضع ظاهــری محیـــط اطرافتــان است. اگر چشم انداز پیرامون شما تغییر کند، ذهن شما نیز به صورت ناخود آگاه به سمت یک دیدگاه جدید تغییر جهت میدهد. اگر تمام مدت پشت میز بنشینید، ذهن خود را در آن شرایط محدود میکنید و هیچ فضایی برای برانگیختگی آن باقی نمیگذارید.میتوانید پیاده روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید، کنار آب رود بنشینید و در کل به یک مکان جدید قدم بگذارید تا ذهن شما نیز بتواند آزادانه به تمرین و تقلا بپردازد.
بر روی شکاف میان دو نسل خطبطلان بکشید
ذهن کودکان تروتازه و شاداب است. آنها جسورند و احساساتشان از طریق فشارهای اجتماعی سرکوب نشده است. به جهان با شگفتی مینگرند و مانند بزرگترها پاکی و معصومیت خود را از دست ندادهاند. با کودکان پیرامون مسائل مختلف صحبت کنید تا با نقطه نظرات ساده و بیآلایش آنها آشنا شوید. اگر میخواهید مشکلی را حل کنید نظر آنها را نیز جویا شوید. عقاید آنها شما را به تعجب وا میدارند. آنها قصد تأثیرگذاری بر دیگران را ندارند و همه چیز را تنها با اتکا بر پاکی و صداقت بیان میکنند.
از سوی دیگر با افراد سالخورده و مسن نیز مشورت کنید. آنها مدتها پیش با تمام این مشکلات مواجه شدهاند و با آن دست و پنجه نرم کردهاند. تجربیاتشان آنقدر سودمند و با ارزش است که هیچ قیمتی نمیتوان بر روی آن گذاشت. پس آنها را دست کم نگیرید، با دیدگاههایشان نسبت به زندگی آشنا شوید و از آنها درس بگیرید. قطعا شما را به سوی جهت مناسب هدایت میکنند و از مشکلات در امان خواهید بود.
به رفیق شفیق خود مراجعهکنید
همه ما دوستی داریم که به نظر میرسد توانایی پاسخ به تمام مسائل و مشکلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشکلات شخصی از او کمک میخواهید؟ بد نیست گاهی در مورد مسائل مهمتر نیز از او یاری بجویید.
به تواناییهای خود اتکاکنید
قواعد و اصول کلی را برای یک لحظه هم که شده فراموش کنید. این رهنمونها در جای خود مفیدند اما ممکن است مانند یک چشمبند عمل کرده و قدرت داشتن دید وسیع را از شما بگیرند و اجازه دیدن چشم اندازهای متفاوت را به شما ندهند. هرازگاهی خود را از قید و بند قوانین آزاد کنید. شما میتوانید بدون توجه به کارآیی روشهای گذشته به آسانی و بدون بروز هیچ شک و تردیدی در راه مورد نظر خود گام بردارید. کمی جسارت به خرج دهید و سیستمهای فعلی را زیر سوال برید.
در حیطه کاری خود به فعالیتبپردازید
خیلی خوب است که به ذهن خود اجازه دهید آزادانه به گردش بپردازد. اما این گردش باید در حیطه دانش شما انجام پذیرد. اگر یک طراح هستید، لازم نیست راه حلی برای مشکلات اقتصادی پیدا کنید. افکار شما تنها در رشتهای که مهارت دارید خوب کار میکنند و در سایر رشتهها نتیجهای مصیبت بار به دنبال خواهند داشت. اگر نیاز به ورود به قلمرو دیگری دارید، بهتر است قبل از هر کار با یک متخصص مشورت کنید و اجازه انجام همه امور را به دست او بسپارید تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل کند.
به ذهن خود آزادی عمل دهید
آیا با تمرینهای رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیتها یک روش بسیار جالب را برگزیدهاند. فقط کافی است قلم را برروی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است، را بر روی کاغذ بیاورید. میتوانید از مشکلات شروع کنیــد و به دنبال هیچ گونه ارتباطی در دست نوشتههای خود نباشید. مهم نیست که تا چه حد عبث و نامعقول به نظر میرسند. بعداً میتوانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بیربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را دادهاید و این خود یک امتیاز محسوب میشود. هیچ کس نمیداند، شاید به نتیجهای برسید که سالها منتظر آن بودهاید.
ایدههای گذشته را از نوبسازید
افکار شما مثل کامپیوتر هستند. هر چند وقت یک بار نیاز است که سخت افزار آن را ارتقا دهید. ایدههای بزرگ گذشته را پیش روی خود بگذارید و بر روی آنها عملیات نوسازی انجام دهید. آنها را اصلاح کنید و برای بهبودی آنها تلاش کنید. ضمائم لازم را نیز برای تقویت هر چه بیشتر به آنها بیفزایید. این کارها را میتوان با نوشتن عقاید اولیه خود بر روی کاغذ و نظم دادن به آشفتگی ذهنتان انجام دهید. عالی به نظر میرسد. پس منتظر چه هستید؟ بهتر است در انجام آن تعجیل کنید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
آیا هرگز در حالتی گیر کردهاید که احساس ناامیدی و ناتوانی بکنید و ندانید که چگونه باید رفتار کنید؟ آیا تا به حال دیگران شما را برای انجام خواستههایشان تحت فشار قرار دادهاند بطوری که شما از سر اجبار و برخلاف میل خود تسلیم شده باشید؟ اگر چنین مواردی در زندگی شما بارها و بارها تکرار شده باشد، حتما لازم است که روشهایی را بیاموزید که بتوانید در چنین شرایطی رفتار مناسبی داشته باشید.ابراز وجود یعنی اینکه دل و جرات داشته باشید و بتوانید از حق خود و خواسته خود دفاع کنید و نگذارید حق شما ضایع گردد و یا مجبور به کاری شوید که تمایلی به آن ندارید. افرادی که در این زمینه مشکل دارند، بازیچه خواستههای دیگران میشوند و دائما احساس ناراحتی از وضعیت موجود دارند و خود را سرزنش میکنند. راه حل این کار سرزنش کردن خود نیست. روشهایی را باید یاد بگیرید تا برای همیشه از این مشکلات دور شوید.
در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی دارد، بر اساس یک منطق و دلیل (هر چند شخصی) از موضع خود دفاع میکند. و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام میگذارد، از حقوق خود نیز دفاع میکند و نمیگذارد فدای خواستههای دیگران شود. چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم میگیرد، ولی یکدنده و لجوج نیست. برای تصمیمگیری بهتر از دیگران کمک میخواهد، ولی تصمیم نهایی را خودش میگیرد، به میل خود شغلش را انتخاب میکند. قاطعانه جواب نه میدهد و خود را مقید به آداب و رسوم زائد نمیکند و کمتر میخواهد بنا به دلخوشی دیگران رفتار کند.
ابراز وجود کردن میزان برابری انسانها را افزایش میدهد و به ما امکان میدهد تا به سود خود اقدام کنیم و بدون اضطراب روی پای خود بایستیم و احساسات خود را صادقانه و خیلی راحت ابراز کنیم. به ما امکان میدهد تا بدون ضایع کردن حق کسی حق خود را بدست آوریم. روی پای خود ایستادن، یعنی بتواند در دقت مناسب نه بگوئید. در مقابل رفتارهای نامناسب دیگران واکنش نشان دهید و در صورت نیاز ابراز عقیده کنید و یا از عقیده مطرح شده دفاع کنید.