• وبلاگ : جمله هاي طلايي و مطالب گوناگون
  • يادداشت : شما يادتون نمياد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ممنون و جالب بود و اينو هم اضافه کنيم که...

    شما هم يادتون نمي آد که شبا تو پناهگاه مي خوابيديم

    شما يادتون مي آد که برق نداشتيم بيشتر وقتا با يه فانوس درس مي خونديم...ديگه باور کرديم که هيج وقت برق کامل نداريم

    شما يادتون مي آد که هيچ وقت فکر نمي کرديم جنگ تموم شه...وقتي چنک تموم شد اصلا باور نمي کرديم...هر روز و شبمون جنگ بود

    شما يادتون نمي آد هر روز سر کوچه حجله يه شهيد جديد بود

    شما يادتون نبود هر کي ميرفت سربازي ديگه رفته حساب ميشد
    شما يادتون نبود بيشتر خونه ها حموم نبود هفته اي يه بار زمستون و تابستون مي رفتيم بيرون حموم عمومي يا نمره...

    شما يادتون نبود هر وقتي دير مي کرديم بچه ها رو به صف مي کردن و با خط کش دستشونو مي زدن...

    شما يادتون نبود اکثر خونه ها تلفن نداشتن دوزاري پنج زاري صف تلفن عمومي...و انتظار

    شما مصطفي رحماندوست يادتون نبود برا بچه ها شعر مي گفت...

    شما خيلي چيزا يادتون نبود...

    اما حالا بچه هاي الان کجا و ماها کجا و توقعاتمون چي بود...با چي دلخوش بوديم و شماها با همه چي دلخوش نيستين...