نوشته شده توسط: الهه ناز
اخیرا تحقیقی درخصوص میزان تنفر افراد از برندها در جهان انجام شد که در این پژوهش از 500 نفر، سوالاتی درخصوص احساس آنها نسبت به برندها پرسیده شده و نتیجه بررسیها نشان داد: تقریبا 50 درصد از برندهای فهرستشده، از میان 30 برند ارزشمند جهان بودند. برای نمونه، برندهای اپل و والمارت که از جمله برندهای باارزش دنیا بهشمار میروند، به ترتیب در 12 و 9 درصد از پاسخ شرکتکنندگان مشاهده شدند. در گزارشی به این پرسش پاسخ داده شده که چرا یکی از برندهای جذاب مورد تنفر برخی از مصرفکنندگان قرار دارد؟
در سالهای اخیر اپل به صورت متوالی بهعنوان ارزشمندترین برند دنیا انتخاب شده است؛ اما این انتخاب نمیتواند دلیل محبوبیت این برند نیز باشد. همانطور که میلیونها نفر در جهان از صمیم قلب، این شرکت و محصولات آن را دوست دارند، میلیونها نفر نیز از این برند و دستگاههایی که به بازار عرضه میکند، متنفرند. برای درک بهتر این موضوع، میتوانید به شبکههای اجتماعی رجوع کنید؛ جایی که میتوانید نظرات هر دو گروه از کاربران را بخوانید. در اینجاست که متوجه خواهید شد تعداد افرادی که از اپل متنفرند، کم نیستند. حالا قرار است نگاهی دقیقتر به این ادعا بیندازیم و مشخص کنیم که اپل و برند این شرکت چه جایگاهی نزد کاربران دارند.
آیا واقعا مردم از برند اپل متنفرند؟
اخیرا تحقیقی درخصوص میزان تنفر افراد از برندها در جهان انجام شد که در این پژوهش از 500 نفر، سوالاتی درخصوص احساس آنها نسبت به برندها پرسیده شده و نتیجه بررسیها نشان داد: شرکتکنندگان، بیش از 150 برند متفاوت را بهعنوان برندهایی که از آنها نفرت دارند، قید کردند. جالب آنجاست که تقریبا 50 درصد از برندهای فهرستشده، از میان 30 برند ارزشمند جهان بودند. برای نمونه، برندهای اپل و والمارت که از جمله برندهای باارزش دنیا بهشمار میروند، به ترتیب در 12 و 9 درصد از پاسخ شرکتکنندگان مشاهده شدند. نتیجه نشان داد که شرکتکنندگان نسبت به ارزشمندترین برندها، در مقایسه با برندهای کمتر ارزشمند، احساس نفرت بیشتری دارند. حالا باید دید که چرا مردم تا این حد از اپل نفرت دارند. پاسخ چندان پیچیده نیست؛ چون مردم اغلب چیزهایی را که همواره بهترین هستند، دوست ندارند. بسیاری بر این عقیدهاند که برندهای ارزشمند، بیشترین حس تنفر را از سوی کاربران به خود جذب میکنند.
این مساله از طریق صفحات توییتری که علیه برندها ایجاد میشود یا اکانتهای فیسبوکی و همچنین صفحات وبسایتهایی که نشاندهنده نفرت مردم از برندهای برتر یا شرکتهای بزرگ است، نمود پیدا میکند. شاید بتوان دلیل این مساله را این چنین عنوان کرد که برندهای ارزشمند یا شرکتهای بزرگ، همواره در صدر قرار دارند و جزو بهترینهای کلاس خود هستند؛ به این معنی که شاید جایگاه این برندها، یکی از دلایل نفرت از آنها باشد و میلیونها نفر، تنها به این دلیل که این شرکتها بهترین حوزه خود هستند، از آنها متنفرند. البته این مساله تنها به برندها یا شرکتها محدود نمیشود و همه چیز و حتی ورزشکاری را که برای چند سال، عنوان بهترین ورزشکار را از آن خود میکند، شامل میشود. در این میان، شرکت اپل نیز سالهاست که در بسیاری از دستهبندیها در صدر قرار گرفته است. این رویه نهتنها افزایش دوستداران این شرکت را بهدنبال داشته، بلکه به تعداد افرادی که از آن متنفرند نیز اضافه کرده است. دلایلی که این افراد برای این حس خود عنوان میکنند عبارتند از:
اپل همیشه خود را تافته جدابافته میپندارد
کاربران اغلب به محصولاتی که از آن استفاده میکنند، توجه دارند تا شرکتی که آنها را تولید کرده است. درخصوص گوشیهای هوشمند نیز افراد با توجه به نیازهای خود، گزینههایی را انتخاب و از آنها استفاده میکنند و هرگونه توهین و بیاحترامی به انتخاب گوشی خود را توهین به شخصیت خود تلقی میکنند. در دنیای امروز نیز گوشیهای هوشمند به دو دسته تقسیم میشوند؛ اندروید و iOS. محصولات اپل، تنها گوشیهای مجهز به iOS هستند و این در حالی است که شرکتهای بیشماری مانند گوگل، سامسونگ، هوآوی، وانپلاس، شیائومی و... محصولات خود را با سیستم عامل اندروید روانه بازار میکنند. اینجاست که اپل خود را از سایر شرکتها متمایز میداند و این تمایز سبب میشود تا گروه مقابل، به دشمنان این شرکت تبدیل شوند و افرادی که از دیگر برندها استفاده میکنند، در برابر اپل و محصولاتش جبهه بگیرند. برای مثال، دارندگان مدلهای اندروید و iOS معمولا بر سر کوچکترین ویژگیها یا عملکرد قابلیتی خاص در گوشیهای هوشمند، با یکدیگر به بحث و مشاجره میپردازند تا نشان دهند برند گوشی آنها، برند برتر است.
القای حس خودبرتربینی به کاربران اپل
اپل اغلب بهعنوان ارزشمندترین برند در جهان انتخاب میشود و این یعنی اهالی مانتینویو برنده بازار سرمایهداری هستند. این شرکت نهتنها میلیونها محصول را در سراسر جهان به فروش میرساند، بلکه این حس را در کاربران بهوجود میآورد که این محصولات، آنها را به انسانهای بهتر و شاید هم برتر تبدیل میکند. حتما این جمله را شنیدهاید که میگوید: ابزارهای شگفتانگیز را در اختیار افراد قرار بده و ببین که چه کارهای شگفتانگیزی با این ابزارها انجام میدهند. اگرچه این جمله هرگز اشتباه نیست، اما بسیاری از کاربران محصولات اپل مانند آیفون یا مکبوک، هیچ کار شگفتانگیزی هم انجام نمیدهند. اما اپل از طریق ابزارهای بازاریابی و تبلیغات و همچنین القای حس برتر بودن به کاربران، تلاش کرده تا افراد بیشتری را به استفاده از محصولات خود ترغیب کند. اینجاست که پرداخت صدها یا هزاران دلار برای محصولی که نمونه مشابه آن میتواند همان کارها را انجام دهد، هرگز توجیه منطقی ندارد. بسیاری از افرادی که نسبت به اپل حس نفرت دارند، بر این عقیدهاند که نباید چنین اجازهای را به اپل داد تا بتواند احساساتی از این دست را صرفا برای فروش بیشتر محصولات خود ایجاد کند.
نگاه متفاوت اپل
همه ما دوست داشتن بیچون و چرای شیء، فرد یا هر چیز دیگری را تجربه کردهایم؛ وضعیتی که در آن حاضریم بیقید و شرط و بدون توجه به آنچه میگوییم، از آن سوژه تعریف و تمجید کنیم. این مساله درخصوص طرفداران اپل نیز صدق میکند؛ به طوری که دیگر به نقطهای رسیدهاند که از هر محصولی که این شرکت تولید و به بازار عرضه میکند، تعریف میکنند و اصلا به کیفیت، اشتباهات ساخت یا دیگر معایب آن توجهی ندارند. شاید برخورد با یکی از طرفداران محصولات اپل، این حقیقت را بیشتر برایتان جا بیندازد. افرادی که به هر طریقی سعی دارند تا نشان دهند محصولات اپل بینظیرند و این مساله سبب میشود تا حس تنفر نسبت به این برند و محصولات آن در شما ریشه بدواند.
عدمارائه قابلیتهای اولیه کاربران
اپل اغلب بهدلیل برخی محدودیتهایی که برای کاربران خود بهوجود میآورد، مورد انتقاد قرار میگیرد. برای مثال، دارندگان محصولات اپل نمیتوانند میانبر اپلیکیشنها را در هر جایی که دلشان بخواهد قرار دهند، یا اینکه نمیتوانند از قابلیت «ارسال از طریق بلوتوث» استفاده کنند. قابلیتهای مشابه زیادی وجود دارند که اپل از ارائه آنها در گوشیها و دیگر محصولات خود خودداری میکند. این موضوع اغلب موجب رنجش کاربران این شرکت میشود، چراکه فقدان ویژگیهای کاربردی و اینچنینی نهتنها کاربران عادی بلکه، کاربران به اصطلاح پیشرفته اپل را نیز آزار میدهد. این روزها بسیاری از دارندگان محصولات اپل، جزو افراد عادی و معمولی هستند و نیازی به چنین تمایزی میان محصولات خود با دستگاه ساخت دیگر شرکتها ندارند. آنها و حتی کاربران پیشرفته، خواهان کار با دستگاهی هستند که بتوانند به راحتی از آن استفاده کرده و بتوانند مانند کاربران سایر دستگاهها، کارهای ابتدایی و کاربردی را با آنها انجام دهند.
مبهم بودن فعالیتهای اپل
شاید یکی از دلایل عمده احساس بد کاربران نسبت به برند و محصولات اپل، مبهم بودن یا سوالبرانگیز بودن فعالیتهای این شرکت باشد؛ چیزی که با آنچه اپل از آن همواره سخن میگوید، در تقابل است. برای نمونه، سرعت پایین شارژ گوشی توسط شارژرهای معمولی که کاربر را به خرید شارژرهای مجهز به فناوری شارژ سریع سوق میدهد یا استفاده از ظرفیت حافظه داخلی پایین برای مدل پایه که راهی جز خرید نمونههای مجهز به حافظه ذخیرهسازی بالا و البته گرانقیمت پیش روی کاربران قرار نمیدهد. از طرف دیگر، بعد از چند ماه کار با دستگاه، عملکرد پردازنده دستگاه بهدلیل ضعف باتری به شدت افت میکند و این مساله آنچنان آزاردهنده میشود که کاربر به ناچار مجبور میشود که گوشی خود را تعویض کند. اینها تنها بخشی از ابهاماتی هستند که اپل و عملکرد این شرکت را زیر سوال میبرند و طی سالهای اخیر، موجب شده تا کاربران زیادی را از دست دهد.
و بالاخره قیمت بالای محصولات اپل
محصولات اپل همواره جزو گرانقیمتترین مدلهای بازار به حساب میآیند و سابقه نداشته است که اپل، محصولی را به بازار عرضه و قیمت ارزانی برای آن تعیین کند. محصولات تحت این برند با قیمت بالا و البته مشخصات سختافزاری پیچیده عرضه میشوند و در نتیجه، هر کسی توان خرید آنها را ندارد. طبیعی است که چنین مسالهای سبب افزایش حس تنفر در کاربران نسبت به برند اپل و محصولات این شرکت خواهد شد؛ چراکه قیمت بالا، سدی را در برابر افرادی که تمایل به استفاده از این دستگاه دارند، قرار میدهد.
دنیای اقتصاد
نوشته شده توسط: الهه ناز
یه مرحله از عصبانیت خانومها هست که خودشون سوال میپرسن خودشون جواب میدن مثلا میگن:تو اصلا به من فکر میکنی؟معلومه که نمیکنی.فکر کردی من نمیفهمم؟فکر کردی من بیشعورم؟لابد هستم دیگه...
مرحله بعد این خیلی خطرناکه، فرار کنین
مطالب خنده دار
داشتم زردالو میخوردم توش کِرم دیدم جیغ کشیدم
بابام گفت بخاطر کرم سالم ناراحت نشو
هروقت کرم نصفه دیدی ناراحت شو...
قانع شدم رفتم باقی زردالوهارو خوردم...
جک خنده دار
دم عابر بانک یارو با سوییچِ ماشینش دکمه ها رو میزد
گفتم:
دمش گرم رعایت میکنه کرونا نگیره
بعد همونو کرد توى گوشش شروع کرد به چرخوندن درآورد مالید به کُتش
جوکهای خنده دار
یه بار با بابام درددل می کردم گفتم «از خودم بدم میاد»
.
.
.
گفت «حالا فکر کن ما چی می کشیم»
جوک خنده دار
هیتلر گفت
مردها 6 ساعت میخوابند
زنها 7 ساعت میخوابند
احمق ها 8 ساعت میخوابند!
شکر خدا که درباره اونایی که 12 ساعت میخوابن چیزی نگفته
لطیفه های خنده دار
عمم پست گذاشته:
آدم داغون از اول داغون نبوده عزیز
داغونش کردن
آدم آرومم همینطور!
آدم عصبی هم همینطور
مامانمم زیرش کامنت گذاشته:
ولی آدم بیشعور از اولش بیشعور بوده
جک خنده دار
یه بار ندای درونم گفتم:" پسر تو قیافت هیچ نقصی نداره، خودتو باور داشته باش ک چهرت زیباست".
همون موقع اتفاقی از جلو آینه رد شدمو الان 20سالی هست ک دیگه ندای درونم روش نمیشه حرف بزنه
جک های خنده دار
روزی که نتایج کنکور اومد بابام بالای سرم جلوی کامپیوتر وایساده بود؛
خواستم بهش بگم نتیجه کنکور یه چیز شخصیه
که دیدم خلال دندونی که من دیشب استفاده کرده بودم، تو دهنشه!
جک خنده دار
چرا مردا عینک آفتابی میزنن ؟ . . .
7% : بخاطر نور خورشید
23% : بخاطر اینکه ظاهر باحالی داشته باشن
70% : نمیخوان بقیه بدوونن دارن به کجا نگاه میکنن
جوک های خنده دار
بلند ترین صداها:
1- صدای بلندگو کنسرت ها
2- صدای شلیک گلوله
3- صدای وال دریایی
4- صدای موشک شاتل فضایی
5- صدای کلیپایی که بابام با گوشیش میبینه
جوک خنده دار
دوستم پدرش فوت شده بود دیدمش هول شدم بش گفتم ناراحت نباش
رفیق از کجا میدونی بابات بوده اصن
گفت ممد گمشو برو خرماتو بخور
جک خنده دار
یادش بخیر یه زمانی میخواستن به
یکی بگن خیلی میخوانش و براش هر کاری
میکنن میگفتن سرتا پاهات رو طلا می گیرم
الان چی باید بگن
میبرمت طلا فروشی نگاه کنی
مطالب خنده دار
یبار بابام داشت نصیحتم میکرد گفت انقد سیگار نکش برا سلامتیت ضرر داره
اگه میبینی من خودم میکشم چون دکتر بهم گفته بکش
همونجا پشمای کل جامعه ی پزشکی ریخت
جوک خنده دار
زنه گریه میکرد.
شوهرش اومد گفت چته؟ چرا گریه و زاری میکنی ؟
مادرش گفت:چه انتظار داری از زنی که طلاقش دادی؟!
شوهره گفت : کی طلاقش دادم ؟
مادرش گفت : پیام براش فرستادی که تو را طلاق دادم !
شوهره گفت : من از صبح گوشیمو گم کردم، شاید همونی که گوشیمو پیدا کرده پیام فرستاده ، گوشیتو بده بش زنگ بزنم .
زنگ زد به گوشیش بش گفت تو پیام فرستادی که زنم رو طلاق دادی ؟!
دزد گفت : بله از صبح تا حالا مخمو خورده ، پیام داده گوجه بخر، خیار بخر ، سبزی بخر، اونو بخر ، اینو بخر ، خواهرت اینجوریه ، مادرت اینجوری گفت ، بابات اونجوری گفت و ...
من هم بجات طلاقش دادم و راحتت کردم
صاحب گوشی به دزد گفت : گوشیم حلالت
جک خنده دار
من آزارم به مورچه هم نمیرسه!
البته چرا یکم میرسه!
کوچیک که بودم مورچه ها رو مینداختم تو آب
بعد براشون پوست تخمه میریختم تا خودشونو نجات بدن
اما توبه کردم
جوکهای خنده دار
یارو تو خیابون بدو بدو اومد سمتم یقه مو گرفت گفت: مرتیکه با زن من چیکار داری؟
منم هنگ کرده بودم گفتم هیچی به خدا
گفت: نمی تونی هم کاری داشته باشی! چون من اصلا زن ندارم!
بعد یه کم مثل اسب خندید رفت
بعد میگن تحریم ها هیچ اثری رو مردم نداشته
لطیفه های خنده دار
زنه به شوهرش میگه:
چرا قبل از ازدواج نگفتی اینقد فقیر و بی چیزی
مرد میگه: من که بهت گفتم تو دنیا غیر از تو هیچی ندارم ولی تو خوشحال بودی و می خندیدی
جک های خنده دار
آموزش مجازی فقط اونجا که میگی بچه ها تا ازتون نخواستم پیام نفرستین بعد 40 نفر مینویسن چشم چشم چشم چشم
.
.
.
بعد میگی بچه ها همین الان گفتم پیام نفرستین بعد 40 نفر مینویسن ببخشید خانم ببخشید خانم ببخشید خانم
جوک خنده دار
عدم امنیت یعنی: توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در، بیش از 1 متر باشه، درش قفل نداشته باشه
و رو به بیرون باز بشه، همش باید نیم خیز و آماده، مثل خط شروع دوی سرعت حالت بگیری!
جک خنده دار
یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره! کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”! هر هر هر!!!
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
متأسفانه خارج شدن از روابط عاطفی ناسالم به این سادگی نیست که ما متوجه نقاط ضعف شویم و خیلی منطقی با هم خداحافظی کنیم. ولی داشتن اگاهی از این که به چه دلیل نمی توانید رابطه را تمام کنید میتواند کمک بزرگی برای برخورد منطقی تر با این مسئله باشد.
حس خطر
طبیعی است که حس از دست دادن یک عزیز، دلهره آور است. رفتن شریک زندگی که تکیه گاه زندگی است با خود نومیدی و وحشت، جایگزین می کند. خیلی ها تحمل این ترس را ندارند.
عذاب وجدان
عذاب وجدان و احساس گناه یکی از متداول ترین علت هایی است که نمی گذارد اشخاص از رابطه ناسالم خارج شوند. امکان دارد ما چند ماه یا حتی چند سال با کسی در رابطه بوده باشیم و حالا وی همه امیدش را به ما بسته باشد. در اینصورت ترک کردن وی و قطع امیدش برایمان کار بسیار دردناکی خواهد بود.
طوری که ترجیح می دهیم تمام عمر در یک رابطه ناسالم بسوزیم ولی طرف مقابلمان را با این جدایی نابود نکنیم. این شرایط معمولاً زمانی به بدترین وضعیت ممکن روی می دهد که شما گرفتار محبوب وابسته شده باشید. بهرحال در این جا مجبوریم بین بد و بدتر انتخاب کنیم. بهترین کاری که میتوانید برای وی بکنید این است که با وی ظالمانه رفتار کنید. مسلما اگر رابطه ناسالم ادامه پیدا کند هم خود ما و هم محبوبمان اسیب بیشتری می بینیم.
عذاب وجدان نوع دیگری هم دارد و آن هنگامی است که ما به دلیل داشتن رابطه با کسی، حس گناه نموده و فکر می کنیم چنانچه این رابطه به ازدواج ختم نشود حتماً ما آدم بدی هستیم و برای این که این برچسب به ما زده نشود خودمان را به ادامه رابطه مجبور می کنیم.
ولی چه کار کنیم تا در چنین تله ای دچار نشویم؟ تعهد زودهنگام و بیجا علت اصلی ایجاد چنین وضعیتی است. چنانچه زودتر از هنگام و پیش از ایجاد شناخت کافی به کسی تعهد بدهیم، زمانیکه شناخت حاصل گردید و فهمیدیم که برای هم مناسب نیستیم جدا شدن به معنی بی تعهدی و بیوفایی ما تلقی می شود.
ترس از تنهایی
ترس از تنهایی را می توانیم دومین عامل مهمی بدانیم که ما را از بیرون آمدن از رابطه عاطفی ناسالم بازمی دارد. اگر حس کنیم که غیر از این هیچ کس را نداریم و خودمان را بین این دو مورد در منگنه قرار دهیم که یا باید در این رابطه بمانم و تحمل کنم تا در تنهایی بمیرم، دیگر امکان خارج شدن از رابطه ناسالم و اسیب زا برایمان میسر نیست. برای خارج شدن از چنین وضعیتی دو راه حل وجود دارد :نخست این که بدانیم تنهایی غول نیست که از آن بترسیم. ما همواره این توانایی را داریم که تنهایی خودمان را با چیزها یا دیگران پر کنیم؛ افراد خانواده، دوستان، علائق و سرگرمی ها و شاید یک رابطه بهتر از این، دوم این که به اصل فراوانی، اعتقاد داشته باشیم:همیشه اشخاص زیادی وجود دارند که میتوانید با آن ها خوشبخت شوید.
احساس تقصیر
ماندن در یک رابطه تنها به این خاطر که نسبت به دیگری حس گناه می کنیم، اصلاً فکر خوبی نیست. مانند این که تمام کیک های ظرف را بخوریم تا افراد دیگر متوجه نشوند که در وهله نخست یک عدد کیک برداشته ایم و نوش جان کرده ایم. یعنی می خواهیم طوری رفتار کنیم که کسی نفهمد به سراغ کیک رفته بودیم. در حالیکه این رفتار معده بیگناه مان را داغان و دیگر مهمان هایی را که خواهان خوردن کیک بودند شاکی می کند. در واقع لاپوشانی مسأله به شیوه ای غیرمنطقی است که برای هر دو طرف سودی ندارد.
هنگامی که از روی دلسوزی با کسی می مانیم، به شکلی ناخودآگاه( و بعضا خودآگاه) از درون وی را ازار می دهیم و به وی اسیب می رسانیم. برای این که رابطه ای ناموفق ادامه پیدا می کند که در آن فاصله ها زیاد است و خاموش بودن چراغ رابطه محسوس و مشخص. ماندن شما در چنین رابطه ای به مفهوم اعلام غیبت روانی شما است و هیچ سودی در پی ندارد. حس تقصیر و گناه از ترک رابطه ای که سالم نیست ظلم کردن بخود و طرف دیگر است.
مال و اموال
خب برخی وقت ها وجود منافع مالی مشترک یا چیزهایی مثل وجود منزل و… سبب می شود زوج های ناراضی هم چنان در کنار هم بمانند. ولی باید قبول کرد که مال دنیا را میتوان تقسیم کرد ولی رابطه شکست خورده و به بن بست رسیده را حتما باید ترک کرد. هیچ گاه نباید به خاطر مسائل مالی، رابطه ای را حفظ یا ترک کنیم. اصرار به ماندن در رابطه ای مغشوش فقط به خاطر منافع مالی مشترک، به مفهوم چشم پوشیدن تمام مشکلاتی است که رابطه را به کلافی سردرگم بدل نموده اند.
از دست دادن بهترین عشق
برخی ها فکر می کنند شانس بهترین عشق قسمت شان شده و هرگز نمی خواهند بپذیرند که دیگر تمام شده است. آن ها مطمئن هستند پیدا کردن عشق خوب، بسیار کمیاب است.
خود کم بینی
خود کم بین ها خودشان را آن قدر پائین و بی ارزش می دانند که معتقد هستند مستحق چنین روابط ناسالمی هستند و ارزش بیش از این را ندارند. بنابراین هر بلایی هم که سرشان بیاید رابطه را ترک نمی کنند. آخر رابطه مشکل دار این اشخاص – اگر پایانی در کار باشد – تقریباً مدام از طرف طرف مقابل است. اشخاص خود کم بین غالبا دچار اختلال وابستگی هم هستند. خودکم بین ها چنانچه در یک رابطه سالم قرار بگیرند دچار حس عذاب وجدان و ناارامی می شوند. اگر کم و بیش در خویش چنین احساسی دارید بهتر است پیش از آغاز هر رابطه ای مشکل را با کمک متخصص حل کنید و با اعتماد به نفس وارد یک رابطه سالم شوید.
امید
چنانچه چیزی سالم باشد نیازی به تعمیر و دست کاری نیست. اگر خراب شود باید آنرا بررسی و تعمیر کرد، ولی گاهی شدت خرابی بیش ازحدی است که هر گونه سعی و اقدامی پاسخ گو باشد؛ پس در چنین شرایطی باید یک گام فراتر رفته و وسیله ای را که هیچ رقم درست نخواهد شد، دور انداخت.
یاد بگیرید از رابطه ای که عمر آن پایان یافته است خارج شوید
رها کردن را یاد بگیرید
چنانچه به پایان رساندن و آغاز کردن دوباره از نقطه پایان را یاد می گرفتید امروز زمان کم تری را از دست داده بودید. چنانچه زمان را هم در نظر نگیرید؛ امروز کمتر اسیب دیده ، ناراحت شده و درمانده شده بودید و این اصلاً مسئله کمی نیست. البته که به پایان رساندن یک رابطه کار بسیار دشواری است. کدام مرحله از یک رابطه راحت بوده است که جدایی راحت باشد؟ آغاز کردن یک رابطه دشوار، پیش بردن آن مشکل و به پایان رساندن آن بسیار مشکل تر است. مدام پس از یک رابطه طولانی مدت تصور می شود که پس از به پایان رساندن رابطه دیگر انتخاب مناسب تری وجود نخواهد داشت.
اما برخلاف این تصور، گاهی فردی پیدا می شود که تنها در طول چند ماه چنان برای شما ساز می نوازد و چنان آهنگ عاشقانه می سازد که اگر 10 سال هم از رابطه قبلی می گذشت این گونه عاشق نمی شدید. گذر زمان باعث ایجاد عادت و ریشه کردن شما در رابطه می شود و این موضوع رفتن را سخت می کند. زیرا با تمام خوبی ها و بدی ها شما در آن مکان پیله بسته اید. اما این موضوع نمی تواند تنها دلیل شما برای ادامه یک رابطه باشد.
ترس وجود دارد ولی بیهوده است
ترس همان طنابی است که پاهای شما را محکم بسته و از رفتن و رسیدن به وضعیت جدید جلوگیری می کند. ترس همان چیزی است که سبب می شود بد را به اشتباه خوب ببینید و در واقع مرگ را نشان داده و شما را به تب راضی می کند. ترس، افکاری مانند« بهتر از این شخص سر راه من قرار نخواهد گرفت، در پایان همین است، تمام اطرافیان من ازدواج نموده و یا تمام دوستانم در حال ازدواج کردن هستند و من تنها مانده ام، نمی خواهم در عروسی آنها به تنهایی بنشینم» را در ذهن تان ایجاد نموده و شما را در رابطه ای نادرست نگه می دارد. شاید این ترس ها نادرست نباشند ولی بیهوده هستند.
خوشحالی یک مسئله حیاتی است
تمام کار هایی که انسانها در طول روز انجام میدهند برای این است که شادمان باشند. معنای خوشحالی را به هر شکلی که فرا گرفته باشید، سعی می کنید تا به همان سمت پیش بروید و بر اساس آن رفتار کنید. شاید در انتها روز متوجه این مسئله بشوید که هیچ کاری سبب خوشحالی شما نمی شود. ولی کارهایی مانند:پول درآوردن، کسب قدرت در شغل، انجام یک فعالیت اجتماعی، عاشق شدن، مادر شدن، دیدن دنیا، ورزش کردن، آشپزی کردن و... میتوانند به آسانی شما را شادمان کنند. البته گاهی ممکن است مسیر خویش را گم کنید و هیچ یک از این اتفاقات شما را خوشحال نکند؛ به این وضعیت افسردگی گفته می شود. این نقطه جایی است که زندگی از حرکت می ایستد. به همین علت شادمان بودن مسئله بسیار حیاتی است.
یادمان باشد:پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
اوضاع یه جوری شده میری لباس بخری دست خالی بر میگردی خونه، باید لباسهای قدیمیت رو ببوسی و تو بغل هم زار زار گریه کنید و خاطرات قدیمی رو با هم مرور کنید...
قیمتا انقد بالا رفته که فقط میتونیم عین ماهی لجن خوار بچسبیم به ویترین مغازه ها و نگاه کنیم فقط
جوکهای خنده دار
از نشونه های یه عطس? دلچسب اینه که
.
.
ندای "زهر مار" از اقصی نقاط خونه به گوش برسه..!
جوک جدید
یکی از انتخابهای سخت زندگی اینه که بین دو تیکهی آخر پیتزا که مونده و قراره فقط یکیش به خودت برسه، تخمین بزنی کدومش بزرگتره و گوشت بیشتری داره که انتخابش کنی
جوک خفن
بچهی دخترداییم نمکدونو آورد گفت بیا. مامانش گفت وقتی نمکدونو میدی باید چی بگی؟
.
.
اونم گفت انقد نمک بزن تا بمیری، تو به بابا همیشه اینو میگی
جوک های خنده دار
الان وقتشه یه تراول بزارین تو لباسای تابستونیتون که سال دیگه دست کردین تو جیبش ذوق کنید که پول دو سه تا نون تو جیبتون پیدا کردین
جوک باحال
اولین باری که وافل خوردم با دوست دخترم بودم وقتی از کافه اومدیم بیرون گفت دیوونه چرا ابرو ریزی میکنی؟ گفتم نباید توت فرنگیا رو میذاشتم لا نون؟ گفت نه احمق گذاشتی لا نون مهم نیست دیگه چرا میزنیش تو چای؟حالا تو چای ام زدی فدا سرت چرا وقتی خیس میخوره میفته تو چایی با انگشت درش میاری؟
خنده دار ترین جوک ها
رفته بودیم مشهد.یکی اومد از بابام عربی آدرس پرسید.عینک دودیمو برداشتم و گفتم اجازه بدید من جوابشو بدم پدر.گفت باشه.
گفتم کن یو اسپیک انگلیش؟ گفت لا
گفتم لا پرابلم. آی کن تکلم عربی!
یهو بابام یه قفل و زنجیر از صندوق درآورد دستمو گرفت کشید طرف حرم. انقدر با گریه جیغ زدم تا ولم کرد
چجوری تو مترو و تاکسی چتای بغل دستیتونو میخونید؟؟؟
من یه بار خواستم امتحان کنم سرمو آروم بردم نزدیک شونه های طرف که چتاشو بخونم ، یهو دیدم یارو دوربین جلوشو باز کرده داره خودشو میبینه ، چن ثانیه از تو گوشی چش تو چش شدیم ،
بعد خودمو عین یه گنجشک زدم به خواب رو شونهاش خوابیدم
جوکهای خنده دار
قیمت گوشی های آیفون رفته رفته داره طوری میشه که دیگه از فروختن کلیه اینا هم گذشته،
مثلاً تا چند ساله دیگه میبینی یارو خودشم فروخته تا آیفون بخره
یعنی خودش نیس ولی گوشیش هس
جوک جدید
بابابزرگم خرت و پرت دستش بود ازش گرفتم که اذیت نشه، داد زد آآآی دزد بگیرینش.
قرص آلزایمرشو دادم خورد بعد منو شناخت گفت: ممد تو کی دزد شدی؟
جوک خفن
شارژر به گوشیمه و گوشیم دستمه،
مامانم میگه این سِرُمِتو یه لحظه قطع کن بیا شام تو بخور دوباره برگرد
واقعا تا حالا اینطوری به قضیه نگاه نکرده بودم
ینی تشبیهش به معنای واقعی آخر تشبیه بود
جوک های خنده دار
ده مرد و ?ک زن به طناب? آو?زان بودند.
طناب تحمل وزن ?ازده نفر را نداشت
با?د ?کنفر طناب را رها م?کرد وگرنه همه سقوط م?کردند
زن گفت : من در تمام عمر هم?شه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چ?ز? مطالبه نکنم …
من طناب را رها م?کنم چون به فداکار? عادت دارم.
در ا?ن لحظه مردان سخت به ه?جان آمدند و شروع به کف زدن کردند
روحشان شاد و یادشان گرامی.....
س?است خانوم ها رو ه?چگاه دست کم نگ?ر?د
جوک جدید خنده دار
رفتم قیمت چتر پرسیدم.
انقد گرون بود که اصلا به قول سهراب،زیر باران باید رفت!
خیلی هم عاشقونه ست
مطالب طنز و خنده دار
دیشب ساعت 3 شب زنگ زدم به بابام گفتم نگران نباشید من 5 دقیقه دیگه خونه ام
با یه صدای خواب آلودی گفت شما؟
یعنی عاشق این همه محبتم
جوک کوتاه
یه بار خواستم خودکشی کنم التماسهای پدرم رو که دیدم منصرف شدم
.
.
میگفت خیلی خودخواهی داری ما رو از یارانهات محروم میکنی
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
فال عشق :
برای دیدن اسم عشق تان کمی با انگشتان دست تان گوشه های چشم تان را بکشید! (مثل ژاپنی ها)
مادر یعنی زندگی، مادر یعنی عشق، مادر یعنی مهر
همه می شناسیمش؛ همون که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است.
مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. مادر به راستی تندیس همه خوبی هاست.
مادر یعنی فرشتهای که با اشکت، اشک میریزد و با خندههایت میخندد. مادر یعنی فرشتهای که نگاهش به تو است و با هر لبخندت، زندگی میکند. مادر یعنی فرشتهای که موهایش برای بزرگ کردنت سفید میشود و به تو میگوید: «پیر شوی مادر، درد و بلایت به جانم…»
مادر یعنی فرشتهای که صبح که خوابی آرام میز صبحانه را میچیند تا وقتی بلند شدی زندگی را لمس کنی. مادر یعنی فرشتهای که شبهایی که غم داری یا مریضی تا صبح بالای سرت مینشیند و نگران است. مادر یعنی فرشتهای که وقتی موقع کار میگویی خسته شدم؛ با اینکه پاهایش درد میکند میگوید: «تو بشین مادر من انجام میدهم…». مادر یعنی فرشتهای که هیچوقت باور نمیکنی مریض شود یا پیر شود چون همیشه و توی هر حالتی به روی تو لبخند میزند. مادر یعنی فرشتهای که طاقت دیدن اشکهایش را نداری. مادر یعنی همه زندگی
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
11 اکتبر 2012، نخستین روز دختر بود. این یادبود، در پشتیبانی از فرصتهای بیشتر برای دختران و بالا بردن آگاهی در مورد نابرابری جنسیتی که دختران در سطح جهان به دلیل جنسیتشان مواجهاند، برگزار میشود.
نامگذاری روزی بین المللی به اسم دختربچهها در جهت حمایت از آنان و تلاش برای دسترسی بهتر و بیشتر دختران به آموزش و تغذیه و حقوق قانونی و مراقبتهای دکتری، و ممانعت از خشونت و تبعیض و ازدواج اجباری صورت گرفت.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته