نوشته شده توسط: الهه ناز
نام اصلی: اسماعیل شنگله
تاریخ دقیق تولد: 13 خرداد 1315
محل تولد: تهران
فعالیت: سینما، تلویزیون و تئاتر
آغاز فعالیت: 1348
همسر: لاله پور غدیری
فرزندان: لیلا-نعنا-رامین
اسماعیل شنگله در تاریخ 13 خرداد 1315 در تهران به دنیا آمد. متاسفانه در همان دوران خردسالی پدرش را از دست داد و برای تحصیل در دوران ابتدایی به دبستان اقبال رفت. در ادامه تحصیل و دوران متوسطه خود را در دبیرستان های ناصر خسرو، داروالفنون، رشیدیه و اقبال گذراند.
وی فعالیت خود را در تئاتر از سال 1332 و با عضویت در جامعه باربد آغاز کرد و در ادامه در سال 1335 وارد هنرستان هنر پیشگی شد و به تحصیل آکادمیک هنر در کنار بازیگری تجربی پرداخت.
بعد ها شنگله به قصد ادامه تحصیل شروع به یادگیری زبان آلمانی کرد و در ادامه با مهاجرت به آلمان، لیسانس کارگردانی خود را از آکادمی هنر های نمایشی وین دریافت کرد.
اسماعیل شنگله در سال 1348 پس از فارغ التحصیلی در اتریش، به ایران بازگشت و به تدریس بازیگری در دانشکده هنر های دراماتیک پرداخت.
در ادامه شنگله در رادیو تلویزیون ملی شروع به کار کرد و حتی پس از انقلاب اسلامی نیز به فعالیت های هنری خویش مانند سینما، تلویزیون و تئاتر ادامه داد و تا کنون توانسته کارنامه هنری بسیار بزرگی برای خود ایجاد کند.
وی در رابطه با عوامل ایجاد علاقه و اشتیاقش در مورد بازیگری چنین می گوید:
باید اعتراف کنم که زمانی که ما کار را شروع کردیم هیچ مطلب و یا آموزشی در زمینه تئاتر و یا تلویزیون وجود نداشت. تلویزیون معنایی نداشت. اما در سال 1338 اداره ی هنر های دراماتیک تشکیل شد و ما به عنوان کارمند در آن جا استخدام شدیم.
هنوز هم در آن دوران اطلاعات و دانش کافی در مورد این حرفه نداشتیم اما رفته رفته حمید سمندریان، داود رشیدی، محمد علی کشاورز و عزت الله انتظامی مرا علاقه مند و مشتاق به تحصیل در این رشته کردند و من هم در ادامه برای تحصیل به آلمان و اتریش سفر کردم.
در اوایل وقوع انقلاب اسلامی و در سال 1357 شنگله با لیلا پور غدیری ازدواج کرد. وی دو دختر به نام لیلا و نعنا و یک پسر به نام رامین دارد.
ابتلا اسماعیل شنگله به سرطان روده
پس از این که اسماعیل شنگله یک دهه فعالیتی نداشت، در سال 99 و در گفتگو با یک خبر نگار دلیل غیبت خود را ابتلا به سرطان روده اعلام کرد. وی افزود : من از 10 سال پیش درگیر این کسالت بوده ام و هنوز هم بیمار هستم. به همین دلیل از تهران به گیلان نقل مکان کردم زیرا آب و هوای گیلان مناسب تر است.
حدود همان اوایل بیماری پزشکان روده بزرگ اسماعیل شنگله را در آوردند و به گفته وی تا مدت ها درگیر اثرات جراحی بوده است. در ادامه او با سفارش دکتر قلب که به او گفته بود که آب و هوای تهران برای شما مناسب نیست، به شمال کشور می رود و در گیلان اقامت می کند.
وی در ادامه افزود: در ابتدا برای تمامی همکارانم آرزوی سلامتی و سپس موفقیت در هر کاری که پیش رو دارند می کنم.
شنگله در مورد وضعیت حال بیماری اش می گوید: در حال حاضر آثار سرطان روده از بین رفته است ولی به دلیل این که روده بزرگ را درآورده اند مشکلاتی نیز ایجاد شده است ولی در هر صورت زندگی دشواری های خودش را دارد.
شتاب زدگی و سوژه های تکراری مشکل تلویزیون
به گفته اسماعیل شنگله سوژه های تکراری و شتاب زدگی و عجله در تولید محصولات دلیل کاهش کیفیت و جذابیت فیلم ها و سریال های تلویزیونی است.
در ادامه او افزود: انگار که مانند گذشته آن تعمق و اندیشه اتفاق نمی افتد و کار ها شتاب زده ساخته می شوند.
شنگله می گوید امروزه کمیت جای کیفیت را گرفته است و اکثر کارگردانان و تهیه کنندگان تلویزیونی به خاطر کمتر کردن خرج از جذابیت و زیبایی کار کم می کنند.
اسماعیل شنگله: کم کاری اثر بخش را به پر کاری ترجیح می دهم
وی در پاسخ به این که چرا دیگر پروژه ای کار نمی کنید گفت: پیشنهاد هایی داشتم که به دلیل کسالت و بیماری ام آن ها را رد کرده ام اما به نظر من کم کاری از پر کاری بی اثر بهتر است.
نصیحت اسماعیل شنگله به جوانان با استعداد و علاقه مند به حوزه بازیگری
من نمی توانم منکر این بشوم که جوانان امروز با استعداد تر از ما هستند اما خدا کند که خودشان را نفروشند و هرز نروند. امروزه می بینیم که جوانان بازیگر ما برای تامین زندگی خود در آگهی ها شرکت می کنند. آگهی برای کسی است که کارش آگهی است اما برخی از تازه کار ها به دنبال این کار رفته اند.
درست است که استعداد دارند اما از لحاظ دانش و سواد باید پیشرفت کنند و جلوتر باشند. مهم ترین نکته ای که این جوانان باید بدانند که امثال عزت الله انتظامی، محمد علی کشاورز و ... یک شبه نخبه نشده اند و رفته رفته و در طول مسیر پخته شده اند.
دایره مینا 1353 |
سام و نرگس 1379 |
سگ کشی 1379 |
پارتی 1379 |
آبی 1379 |
بانوی کوچک 1380 |
گاهی به آسمان نگاه کن 1381 |
عروسک فرنگی 1384 |
- |
مرد و جاده 1390 |
خانه ای در غبار 1389 |
شاه کلید 1389 |
باید رفت 1388 |
دزد و پرچین 1387 |
- |
سه یار دبستانی 1332 |
پدر 1338 |
وراجی 1338 |
همسایه 1339 |
پلوفت شبح کوچک |
پایان آهنگ |
پوشاندن آنان که برهنه اند |
بعد از سی سال 1339 |
پزشک دهکده کوکونیان 1339 |
غرور زندگی 1339 |
فرشته برف 1348 |
کلمب 1350 |
بازی استریندبرگ 1351 |
رومئو و ژولیت 1352 |
خداحافظی 1352 |
باتلاق 1353 |
ماه پنهان است 1362 |
پاتلن وکیل 1363 |
دست بالای دست 1363 | شیلی 1365 | اقدام به قتل 1366 |
کسب و کار آقای فابریزی 1375 | تاجر ونیزی 1376 | قطار ارواح 1376 |
در منطقه جنگی 1376 | قضیه رابرت اپنهایمر 1376 | من هستم اما سیاه |
سایه ارواح 1380 | - | - |
عطر گل یاس 1369 |
آوای فاخته 1373 |
با اجازه 1374/1375 |
بهشت گم شده 1375 |
تصویر یک رویا 1375/1377 |
روز های زندگی 1377/1378 |
محاکمه 1377/1378 |
روز ایپریت 1378 |
سال های خاکستری 1378 |
چراغ های خاموش 1380 |
روشن تر از خاموشی 1378/1381 |
باران عشق 1381 |
حامی 1381 |
خانه ای در تاریکی 1382 |
پایان نمایش 1384 |
ما چند نفر 1384/1385 |
اگر عشق نبود 1385 |
سال های برف و بنفشه 1385/1386 |
پاتوق 1386/1387 | شیخ بهایی 1387 | لبه آتش 1390 |
سال های ابری 1393 | - | - |
فرشته برف 1348 |
کلمب 1350 |
رومئو و ژولیت 1352 |
خداحافظی 1352 |
پاتلن وکیل 1363 |
دست بالای دست 1363 |
شیلی 1365 |
اقدام به قتل 1366 |
در منطقه جنگی 1376 |
من هستم اما سیاه |
- | - |
نهضت های آزادی بخش 1365 |
مدرس 1365 |
- |
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته