همچنانکه، نیکی و احسان به پدر و مادر، موجب سعادت و رستگاری فرزندان شده و آثار و برکات مادی و معنوی به همراه دارد، ناسپاسی و بدی در حق آنان نیز فرجام ناشایست و آثار ذلتباری را به همراه دارد، که به چند مورد اشاره میکنیم:
1. سلب عدالت
شخصی به امام صادق علیه السلام عرضه داشت:
«پیشنمازی که تمام شرایط امامت را دارا است، جز اینکه با پدر و مادرش، رفتاری تند دارد و با سخنان درشت آنان را میرنجاند، آیا شایستگی امامت را دارد و ما میتوانیم به او اقتداء کنیم؟»
پیشوای ششم علیه السلام فرمود:
«لَا تَقْرَأُ خَلْفَهُ مَا لَمْ یَکُنْ عَاقّاً قَاطِعاً؛ (1)تا زمانی که او با پدر و مادرش رفتاری ناشایست دارد و والدین خود را ناراحت میکند، پشت سر او نماز نخوان.»
2. نرسیدن به الطاف خداوندی
امام صادق علیه السلام فرمود:
"هنگامی که یعقوب علیه السلام برای ملاقات فرزندش یوسف علیه السلام وارد مصر گردید، یوسف علیه السلام به استقبال پدر بزرگوارش آمد. یعقوب علیه السلام با دیدن یوسف علیه السلام فوراً از اسب پیاده شد، ولی جناب یوسف علیه السلام به خاطر رعایت مقام سلطنت ظاهری، برای احترام بیشتر به پدر از مرکب پایین نیامد و همانطوری که روی اسب قرار داشت، دست در گردن پدر انداخت.
حضرت یوسف علیه السلام هنوز از خوشآمد گویی با یعقوب فارغ نشده بود که جبرئیل نازل شد و به یوسف علیه السلام فرمود:
«دست خود را باز کن!» یوسف علیه السلام کف دست خود را گشود. نور درخشانی از دستش به سوی آسمان بالا رفت. یوسف علیه السلام پرسید: «این چه نوری بود که از کف دست من خارج شد؟»
جبرئیل فرمود:
«نُزِعَتِ النُّبُوَّةُ مِنْ عَقِبِکَ عُقُوبَةً لِمَا لَمْ تَنْزِلْ إِلَى الشَّیْخِ یَعْقُوبَ فَلَا یَکُونُ مِنْ عَقِبِکَ نَبِیٌّ؛ (2)
نورنبوت از صلب تو بیرون رفت [و دیگر پیامبری از نسل تو به وجود نخواهد آمد]. به سبب آنکه [کمال احترام را در مورد پدر پیرت رعایت نکردی، و] برای پدر پیرت یعقوب پایین نیامدی. پس کسی از فرزندانت به نبوت نخواهد رسید.»
3. محرومیت از حقوق اجتماعی
با اینکه در مورد اهمیت دادن به دستورات اخلاقی، در متون دینی ما سفارشهای اکید شده است، امّا در مورد کسانی که به والدین خود اهانت کرده و ناسپاسی میکنند دستورات باز دارندهای آمده است.
مثلا در حالی که در مورد سلام دادن، این همه سفارش و توصیهها داریم،
امّا امام علی علیه السلام میفرمایند:
«سِتَّةٌ لَا یَنْبَغِی أنْ یُسَلَّمَ عَلَیْهِمْ الْیَهُودُ وَ النَّصَرَی وَ أُصْحَابُ النَّرْدِ وَ الشَّطْرَنْجِ وَ أُصْحَابُ الْخَمْرِ وَ الْبَرْبَطِ وَ الطُّنْبُورِ وَ الْمُتَفَکِّهُونَ بِسَبِّ الْأُمَّهَاتِ وَ الشُّعَرَاءُ؛ (3 )
شش گروه هستند که سزاوار نیست به آنها سلام داده شود:
1. یهود و نصاری؛
2. قماربازان و شطرنجبازان؛
3. شرابخواران؛
4. اهل ساز و آواز و طنبور؛5
. کسانی که به مادرانشان دشنام میدهند؛
6. شاعران [و گویندگان بد دهن و هرزه].»
پی نوشت ها:
1:) من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، بیروت، مؤسس? الاعلمی، ج 1، ص379.
2) الکافی، ج 2، ص 309.
3) خصال، شیخ صدوق، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه، ج 1، ص330.
http://www.jonbeshnet.ir