نوشته شده توسط: الهه ناز
- یعنی به قدری به او اعتماد ندارم که آشکارترین ترین خبر را هم چنانچه از زبان او بشنوم باور نمی کنم.
- این ضرب المثل را درباره فردی به کار می برند که بسیار دروغ می گوید و به این کار زشت هم معروف است. به همین علت هیچ کس حرف های او را باور نمی کند حتی اگر راست بگوید!
- این ضرب المثل زیاده روی در باور نکردن حرف های شخص دروغگو را نشان می دهد. منظور از سفیدی ماست، چیزهای آشکار و پیش پا افتاده است که همه از آن باخبرند. اما چنانچه شخص دروغگو از همین اتفاقات خبر بدهد، هیچ کس به او و حرفهایش ارزشی نمی دهد!
- در صورتیکه بیشتر دقت کنیم می توان گفت این ضرب المثل را برای دشمنان هم به کار می برند! چرا که آنها هم به بدی و خیانتکاری شناخته شده اند و همیشه باید به آنها بدبین بود! چون فردی که تمام عمرش را با دروغ و فریب گذرانده و این عادات زشت در وجودش ثابت شده، خیلی سخت می تواند آن را کنار بگذارد مانند قماربازانی که حرص پول بیشتر، آن ها را در کارهای کثیف فرو برده است.
بنابراین کلا، این ضرب المثل را برای نشان دادن بی اعتماد بودن به اشخاص خلافکار به کار می برند.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته