نوشته شده توسط: الهه ناز
امام حسین علیه السلام از مادرش میگوید
ستایشگران فاطمه
اشاره:
حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستودهاند. در این مجموعه قصد آن داریم تا ستایشها و ستایشگران بانوی آب و آیینه را به منظر چشم شما آوریم.
در زندگی حضرت سیدالشهدا، حسین بن علی علیه السلام به نکاتی بر میخوریم که حاکی از کمال عظمت حضرت زهرا از دیدگاه آن حضرت است. او در موارد مختلف، از مادر سخن میگفت و یاد وی را زنده نگاه میداشت و از الهاماتی که از مادر گرانقدر خود گرفته بود یاد میکرد. حال به نمونهای از توصیفات امام حسین علیهالسلام از مادرش اشاره میکنیم:
1- شیخ مفید رضوان الله نقل کرده که حسن فرزند امام حسن مجتبی علیهالسلام به خواستگاری دختر امام حسین عموی گرامی خود رفت و از آن حضرت خواست که یکی از دو دختر خود را به او تزویج فرماید، امام حسین فرمود: « یَا بُنیّ اختِر اَحبَّهُما اِلَیک ؛ فرزندم! هر کدام را که بیشتر دوست داری انتخاب کن ».
او در برابر امام حسین ساکت ماند و شرم و حیا مانع شد که از انتخاب خود سخن بگوید. امام حسین علیه السلام فرمود:
« فَانّی قَد اَختَرتُ لَکَ ?بْنَتی فاطمة وُ هِی اَکثُرهُما شَبَهاً باُمّی فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیهما1 ؛ [اکنون که تو سکوت کرده و جوابی نمیدهی] پس من دخترم فاطمه را برای تو اختیار کردم و اوست که شباهتش به مادرم فاطمه، دختر پیامبر خدا بیشتر است ».
این جملهی زیبا و جذاب، حاکی از موقعیت والای حضرت زهرا از دیدگاه امام حسین علیه السلام است به طوری که شباهت داشتن فرزندانش به فاطمه، برایش اهمیت داشته و آن یکی که به حضرت زهرا بیشتر شبیه بوده در نظرش از ویژگی خاص و امتیاز مخصوص برخوردار بوده است. چنان که نام فاطمه را برای دختر خود انتخاب فرموده است تا هر لحظه و هر ساعت ذکر فاطمه بر لب داشته باشد و این نام مقدس از زبانش نیفتد!!
2- در جریان شب عاشورا و بی تابی حضرت زینب کبری سلام الله علیها آمده که امام حسین علیه السلام خواهر خود را تسلیت داده و نوازش میکرد و در گذشت نیاکان و اسلاف پاک خود را یادآوری میفرمود و از جمله خاطرهی مادر گرامی خود را برای خواهرش زینب بیان نموده و فرمود: « وَ اُمّی خَیرٌ مِنّی...2 ؛ مادرم فاطمهی زهرا از من بهتر بود اما باقی نماند و از دنیا رفت ».
آری! امام حسین در آن شب حساس توصیف ناپذیر و در آن لحظات بحرانی و بیم جان خواهرش زینب را داشت او را به یاد مادر میاندازد و درگذشت و مرگش را یادآوری میکند تا شهادت خود را برای وی آسان ساخته و او را آمادهی تحمل این بارگران و مصیبت کمر شکن و جانسوز بنماید و علاوه بر این با ذکر جملهی «خیر منّی»، مرتبهی والا و شأن رفیع حضرت زهرا را ترسیم میکند و او را بهتر از خود شمرده و فضیلت عظمتش را یادآوری مینماید.
3- قطب راوندی رحمه الله علیه نقل میکند که حضرت امام زین العابدین علیه السلام (در مورد روز عاشورا و ساعات پایانی عمر امام حسین) میفرماید: پدرم – که سلام و درود خدا بر او باد – روز شهادتش درحالیکه خون از بدنش میجوشید مرا به سینه چسباند و فرمود: «احفظ عنّی دعاء علَّمتنیه فاطمة صلوات الله علیها و علّمها رول الله صلی الله علیه و اله و علّمه جبرئیل فی الحاجة و المهمّ و الغمّ و النازلة اذا نزلت و الامر العظیم الفادح ؛ دعایی از من فراگیر و حفظ کن که مادرم فاطمه صلوات الله علیها به من آموخته است او نیز آن را از رسول الله فرا گرفته و جبرئیل این دعا را به جدّم تعلیم داده بود. دعایی که در وقت حاجت، امر مهم، و غم و اندوه، حوادث و رویدادهای تلخ و پیشامدهای سخت و شکننده خوانده میشود ».
فرمود دعا کن و بخوان: « بحقّ یس و القران الحکیم و بحقّ طه و القرآن العظیم یا من یقدر علی حوائج السائلین یا من یعلم ما فی اضمیر یا منفّساً عن المکروبین یا مفرّجاً عن المغمومین یا راحم الشیخ الکبیر یا رازق الطف الصغیر یا من لا یحتاج الی التفسیر صلّ علی محمد و آل محمّد وافعل بی کذا و کذا » 3
قابل توجه و شایان ذکر است که امام حسین علیه السلام در آن شرایط خطرناک که صدها درد و رنج و گرفتاری جانکاه از هر سو به وجود تابناکش هجوم آورده بود و در آن اثنا که درست همانند نگینی در میان حلقهی بلا و داغ و محنت های گوناگون محاصره شده بود به این فکر است تا دعایی را که روزی در ایام کودکی، مادرش فاطمه به او آموخته و او نیز از پدر گرامی خود فرا گرفته است، به فرزند خود تعلیم نماید تا این یادگار کانون عصمت و این گنج پربها دست به دست و سینه به سینه گشته و منتقل شود و در نتیجه باقی بماند تا همهی آیندگان از برکات و آثار بی شمار آن بهره مند گردیده و استفاده نمایند.