نوشته شده توسط: الهه ناز
عاشقی یکبار مصرف نیست
اگر تجربه یک عشق شکست خورده، نامزدی از دست رفته یا حتی زندگی مشترکی را داشته اید که با فوت همسر یا طلاق به پایان رسیده است، باید بدانید که ازدواج بعدی شما و رابطه جدید عاطفی که آغاز می کنید، اهمیت زیادی دارد. شما تجربیاتی دارید که می توانید از آنها برای بهتر کردن رابطه جدیدتان استفاده کنید یا به واسطه آنها زندگی تان را یک بار دیگر به چالش بکشید.
دیگر عاشق نمی شوم!
وفاداری به عشق از دست رفته، یکی از خطاهای بزرگ اما رایج آدمهای عاشق است. برای این افراد مهم نیست که وارد رابطهای حقیقی شده باشند یا تنها عشقی خیالی را تجربه کرده باشند. آنها میگویند به احترام کسی که دوستش دارند، هرگز عاشق نمیشوند. اما یک رابطه سالم، رابطهای است که با واقعیت زندگی همخوان باشد.
به خاطر دیگران ازدواج نکنید
ازدواج نه وظیفه است و نه راهی برای جلب توجه یا انجام خواسته دیگران. ازدواج یک قرارداد اجتماعی- عاطفی است که لازمهاش وجود اندازهای از دوست داشتن و احساس نیاز برای داشتن شریکی برای زندگی است. اصرار دیگران، نیاز فرزندان به داشتن مراقب یا آرزوی والدین به دیدن عروس و داشتن نوهها، هیچ کدام نمیتواند انگیزهای منطقی و درست برای نشستن پای سفره عقد باشد و آمار بالای طلاق در جامعه این روزهای ما هم نشان میدهد که انگیزههای نادرست شروع زندگی و ناتوانی آدمها در انتخاب شریک مناسب برای زندگی و در روبهرو شدن با چالشهای دنیای بعد از ازدواج تا چه اندازه در ویران شدن یک رابطه تاثیرگذار است.
وقتی پای ازدواج به میان میآید، دیگر خود فرد به تنهایی سوژه تصمیمگیری نیست. با تصمیمی که او میگیرد زندگی افراد دیگر هم درگیر میشود. بعید نیست فردی که دیگران را مسئول وارد شدنش به رابطه میداند، به جای تلاش کردن برای حل چالشها و ایجاد صمیمیت بیشتر با همسرش، بار مسئولیت را متوجه خود نداند و انرژی و انگیزهای برای بهتر کردن شرایط یک ارتباط عاطفی نداشته باشد.حتی اگر همه دوستانتان به خانه بخت رفتهاند، حتی اگر والدینتان برای ساختن یک زندگی به شما فشار میآورند و حتی اگر به اصرار کسی را برای بودن در کنارتان پیشنهاد میکنند، تا زمانی که در خود توانایی اداره زندگی مستقل را نمیبینید و تا زمانی که احساسی از درون شما را به سمت چنین شروعی هل نمیدهد؛ کسی را به زندگیتان راه ندهید. به زن یا شوهری که قرار است با شما زندگی کند به عنوان مرد یا زن زندگی تان نگاه کنید. همه چیزهایی که در رابطه عاطفی قبلی به کار می بستید سعی کنید اکنون برای او در نظر بگیرید. سعی کنید عشق جدیدتان را همیشه تازه نگه دارید و از تصور این که «این چیزها برای من دیر شده»، یا «من قبلا این تب و تاب را گذرانده ام و دیگر حوصله اش را ندارم» فاصله بگیرید.
احساسی نشوید
به همان نسبت که بی احساس بودن برای رابطه جدید شما خطرناک است، زیادی احساساتی شدن هم خطرناک است. ازدواجهایی که مبنای احساسی دارند ازدواجهای پرخطری هستند؛ فردی که برای فرار از شرایط موجود ازدواج میکند، برای نجات دادن طرف مقابل از مشکلاتی که دارد، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، کسانی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی هستند و کسانی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی، روانی، اعتیاد طرف مقابل را نادیده میگیرند.
مراقب تله های عاطفی باشید
اغلب ما ناخودآگاه عاشق کسانی میشویم که به آدمهای تاثیرگذار زندگیمان شباهت زیادی داشتهاند یا کاملا از آنها متفاوت بودهاند. تجربه ما در ارتباطهایی که با اعضای خانواده داشتهایم و تصویری که از اولین عاشق شدنها برایمان به یادگار مانده است، ناخودآگاه به جای خود ما برایمان دست به انتخاب میزنند. اما مراقب باشید! اگر شما هم در این تله بیفتید، از تجربه یک عشق واقعی و متفاوت محروم خواهید شد و تا پایان عمر تصویری تکراری از افرادی که پیش از این در زندگیتان حاضر بودهاند را در چهره همسرتان خواهید دید؛ تصویری که باعث میشود به اشتباه در مورد خوبیها یا اشتباههایش قضاوت کنید. پس مراقب باشید شما به این دام نیفتید.
در واقع شباهت یا تفاوت یک فرد با عشق سابق، یکی دیگر از دلایل اشتباهی است که آدمها را به ازدواج ترغیب میکند. یکی از دلایل اصرار روانشناسان به در نظر گرفتن فاصله چند ماهه میان دو رابطه عاطفی، پرهیز از چنین خطایی است. بسیاری از کسانی که از یک رابطه آزاردهنده بیرون میآیند، تنها به دلیل تفاوت فرد مقابلشان با همسر سابق به او دل میبندند و بسیاری از کسانی که با خاطره یک عشق نافرجام زندگی میکنند، تنها به دلیل شباهت فرد مقابل با این عشق به ازدواج با او تن میدهند.
از نظر روانشناسان این شباهتها یا تفاوتها، در آغاز رابطه تمام تمرکز فرد را به خود معطوف میکنند و او را از بررسی ویژگیهای دیگر همسر آینده یا موضوعات مهم دیگری از قبیل شرایط اجتماعی، خانواده و انتظارات فرد مقابل از زندگی باز میدارد. قدرت این ویژگیها یا حتی تکهکلامهای مشابه آنقدر زیاد است که باعث میشود فرد بدون به دست آوردن شناخت کافی از کسی که میخواهد با او ازدواج کند، مهر تایید را به همه ویژگیهای شخصیتی و رفتاری او بزند. اما چنین تاییدی ناپایدار و در اغلب موارد زمینهساز بحرانهای دیگر است. هیچ وقت بهخاطر درمان شدن زخمهای روانتان و برای فرار کردن از شرایطی که دارید به ازدواج تن ندهید. شما نمیتوانید از واقعیات زندگیتان فرار کنید و اگر بهخاطر رها شدن از فکر و خیالها و دور شدن از برخی شرایط آزاردهنده و آدمها به ازدواج تن دهید، خود را وارد باتلاق دیگری میکنید که در آینده نزدیک، باید راهی برای فرار کردن از آن پیدا کنید.
سیمرغ
مجله خانواده سبز