نوشته شده توسط: الهه ناز
ابوبصیر از شاگردان برجسته امام باقر علیه السلام بود. او از بینایى محروم بود و از این جهتشدیدا رنج مىبرد. روزى به حضور امام باقر علیه السلام شتافته واز آن حضرت پرسید: آیا شما وارث پیامبر هستید؟
امام: بلى.
- آیا رسول خدا صلى الله علیه و آله وارث تمام پیامبران و وارث علوم و دانشهاى آنان بود؟
امام: بلى.
- شما مىتوانید مرده را زنده کنید و کور مادرزاد را معالجه نمایید و از آنچه که مردم در خانههایشان مىخورند، خبر دهید؟
امام: بلى. ما همه اینها را به اذن خداوند انجام مىدهیم.
او مىگوید: در این هنگام امام باقر علیه السلام فرمود: اى ابابصیر! نزدیک بیا. من نزدیک حضرت رفتم. آن حضرت با دست مبارک خود روى چشمان مرا مسح نمود. در اینحال من خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هرچه در شهر بود همه را دیدم.
آن گاه به من فرمود: آیا مىخواهى که این چنین باشى و در روز قیامتحساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هرچه را اراده فرمود، همان شود یا مىخواهى به حالاول برگردى و بدون حساب به بهشتبروى؟! ابوبصیر گفت: مىخواهم به حال اول برگردم.
پیشواى پنجم بار دیگر دستبر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت