نوشته شده توسط: الهه ناز
بسم الله الرحمن الرحیم
مقصود از وحدت چیست؟ و آیا وحدت بین مذاهب اسلامی امکان دارد؟
1- مذاهب اسلامی یعنی مذاهبی که هر کدام به اسلام و اصول آن اعتقاد و باور دارند و همه آنها در تحت لوا و نام اسلام جمع شدهاند، در برابر مذاهب و گروهایی که مذاهب غیراسلامی را انتخاب نمودهاند و نام اسلام بر آنان صدق نمیکند مانند اهل کتاب، غلات، نواصب.
2- عمود و پایههای اسلام عبارت است از توحید، نبوت، عقیده به قیامت، نماز، زکات، حج، جهاد و بسیاری از احکام دیگر که همه مذاهب اسلامی بدان عقیده دارد هر چند در مسائل فراوان دیگر اختلاف وجود دارد امّا آن اختلافات فرعی و صغروی است. این گونه اختلافات را که بیشترشان از اجتهاد علما و فقهای هر مذهب سرچشمه میگیرد نمیتوان از بین برد چنان که از صدر اسلام در بین صحابه وجود داشته است و سپس در بستر تاریخ همچنان ادامه دارد.
3- مقصود از وحدت اگر آن باشد که همه مذاهب دست از باورهای خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، امکان عملی ندارد و اگر عملی شود پس از مدتی مذاهب دیگر پدید خواهد آمد چرا که با حذف مذاهب و یا ادغام آنها وحدت تحقق پیدا نمیکند. بکله مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامی به باورهای مسلم خود ملتزم و بدان عمل نماید ولی در برابر مذاهب دیگر از ظرفیت وسعهصدر برخوردار باشد و هیچگونه تعصّب اظهار نکند چرا که تعصبات موجب نزاع و درگیری میشود قرآن کریم میفرماید: ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا او تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین سوره انفال، آیه46
و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسولخدا باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع در پیش نگیرید که در اثر تفرقه ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود میشود یکدل , پایدار و صبور باشید که خدا با صابرین است.
بهار محمد (ص)
گل نکند جلوه در جوار محمد
رونق گل مىبرد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان
ولیکن نیست خزان از پى بهار محمد
سایه ندارد ولى تمام خلایق
سایه نشینند در جوار محمد
سایه ندارد ولى به عالم امکان
سایه فکنده است، اقتدار محمد
سایه نمىماند از فروغ جمالش
هاله نور است در کنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سیه فام
آیت و اللیل و النهار محمد
تا که بماند اثر زنکهت مویش
خاک حسین است یادگار محمد
تربتخوشبوى کربلاى معلاست
یک اثر از موى مشگبار محمد
رایت فتحش به اهتزاز درآمد
دست خدا بود چون که یار محمد
من چه بگویم [حسان] به مدح و ثنایش
بس بودش مدح کردگار محمد
"حسان"