نوشته شده توسط: الهه ناز
تاج محل؛ بناى یادبود عشق :: داریوش رجبیان
رابیند رانات تاگور، شاعر و اندیشمند بنگالی هند تاج محل را "قطره اشکی بر رخسار تاریخ" نامیده بود. همسر یک افسر بریتانیایی در قرن نوزدهم میلادی نوشته بود: "اگر قرار است برای من هم تاج محلی دیگر بسازند، حاضرم فردا بمیرم".
"ادوین آرنولد"، شاعر انگلیسی، در توصیف تاج محل می نویسد: "این ساختمان به مانند دیگر بناها، صرفا یک کار معماری نیست، بلکه روی سنگ های زنده آن اشتیاق و علاقه شدید عاشقانه یک امپراتور حک شده است." و جهانیان تاج محل را به عنوان یکی از هفت عجایب دنیا شناخته اند.
داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی می درخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزوده است. تاج محل، در واقع، باشکوه ترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفته اش است و پایه های آن بر عشق وافر شاه جهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است.
شاید اگر در سال ١٦٠٧ میلادی شاهزاده خرم، که بعدا با نام شاه جهان شناخته شد، ارجمند بانو بیگم را، که بعدا به ممتاز محل ملقب شد، نمی دید، امروز از تاج محل خبری نبود.
بانویی ایرانی؛ شهبانوی گورکانی
ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. "نور جهان"، عمه ارجمند بانو همسر محبوب جهانگیر، پدر شهزاده خرم و شاه گورکانی وقت بود که در سیاست و دولتداری هم نقش بارزی داشت.
شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.
او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتاز محل" است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند "بیگم" خطاب می شد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام "قزوینی" از او یاد می شود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و "خرم" هیچ زن دیگری را شایسته محبت و شیفتگی ای که نثار ممتاز محل می کرد، نمى دانست.
سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به "شاه جهان" ملقب شد. ممتاز محل نمى خواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نام های زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب می داد و از شوهرش می خواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانواده های بینوا نفقه تعیین می کرد. او نیز مانند شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت.
از ١٣ فرزندی که ممتاز محل به دنیا آورد، هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. ممتاز محل در سال ١٦٣١ میلادی هم که شاه جهان را در یک سفر جنگی به شهر برهان پور همراهی می کرد، باردار بود و پس از وضع حمل شدیدا بیمار شد. او در حالی که در بستر مرگ خوابیده بود، به شاه جهان چهار وصیت کرد که یکی از آنها ساختن آرامگاهی بی همتا برای او بود.