نوشته شده توسط: الهه ناز
ضرب المثل عاشورایی
• دنیایش مثل آخرت یزید است.
آخرت یزید، به سبب پدید آوردن واقعة عاشورا ، با دردناکترین مجازاتها همراه است. این مثل به گذراندن زندگی با سختی و بدبختی اشاره دارد. گونه های دیگر آن عبارتند از:
الف) دنیای ما بدتر از آخرت یزید است.
ب) عاقبتش مثل عاقبت یزید شده است.
• آش یزید را میخوری و برای امام حسین(ع) سینه میزنی؟
خطاب به کسی گفته میشود که در ظاهر ادعای دوستی میکند و در نهان دشمنی میورزد. این مثل با مثلهای زیر هم معناست: الف) نماز علی را میخواند و پلوی معاویه را میخورد.
ب) هم طبال یزید است و هم علم دار حسین(ع)
• مثل مادر وهب
وهب یکی از دلاوران کربلا بود که به دست سپاه یزید به شهادت رسید. مادرش زنی بسیار شجاع بود. او از شدت خشم، عمود خیمه را کشید، به میدان رفت و قاتل پسرش را با یک ضربه به قتل رساند. مثل بدین واقعه نظر دارد و برای بیان شجاعت ، زبان آموزی، ایثارگری و ارادت به اهل بیت (ع) به کار میرود.
• آرزوی خاک مرقدش را دارم:
اگر در مجلسی نام امام حسین (ع) را بر زبان آورند، برخی افسوس میخورند و میگویند: «آه، نمیدانی که چقدر آرزوی خاک مرقدش را دارم.» این عبارت - که به صورت معترضه به کار میرود - برای بیان اشتیاق باطنی افراد به زیارت کربلا مورد استفاده قرار میگیرد.
• ما اهل کوفه نیستیم، امام تنها بماند.
تناقض در رفتار ، نیرنگ و تزلزل، سرکشی در برابر فرمانروایان، فرصت طلبی، اخلاق ناپسند، آزمندی و شایعه پذیری بخشی از ویژگیهای مردم کوفه است. امام علی(ع)، امام مجتبی (ع)، مسلم بن عقیل و سیدالشهدا(ع) هر یک به گونهای بیوفایی و سست عهدی کوفیان را تجربه کردند. این عبارت از شعرهای مردم ما است و در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی زیاد به کار برده میشد.
• هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!
این مصرع که در چاووش خوانیهای مسافران کربلا خوانده میشد، از خطبه امام حسین (ع) هنگام خروج از مکه برگرفته شده است. حضرت در آن موقعیت فرمود: «هر که میخواهد خون خود را در راه ما نثار کند و آماده حرکت است، همراه ما در مسیر کوچ گام نهد. این مثل به زیارت، ایثار، جانبازی و آمادگی اشاره دارد.
• مگر پول ما سکه یزید دارد؟
سکه یزید در برابر سکه امام علی(ع) قرار دارد. سکه علی(ع) از رونق و ارزش برخوردار است و مسلمانان با جان و دل آن را میپذیرند. ولی سکه یزید، به سبب ستمهای فراوانش، نزد مؤمنان جایگاهی ندارد و از پذیرش آن سرباز میزنند. این مثل به بیارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر کسی که حاضر نیست حتی با گرفتن پول کاری انجام دهد و انسان را از ثمره حرفهاش بهرهمند سازد، به کار میرود.
• مثل حرمله
حرمله سوی گلوی علی اصغر، کودک شیرخوار حضرت امام حسین(ع) ، تیرافکند و بی رحمانه وی را به قتل رساند. بدین سبب برای بیان شدت سنگ دلی افراد، آن ها را به حرمله تشبیه میکنند.
• دیگر حالا شمر جلودارش نمیشود:
گروهی وقتی به مقامی میرسند و یا ضعفی در کسی میبینند، خود و خدا را فراموش میکنند و مغرورانه به قدرتنمایی میپردازند. مثل به آنان اشاره دارد. گونه های دیگر آن چنین است: الف - شمر جلودارش نیست. ب - شمر جلودارش نمیشود. ج - خیلی بد رکاب است، شمر جلودارش نمیشود.
• روضه رفتن و گریه کردن هم حوصله میخواهد:
شرکت در مجالس روضه و بهرهمندی از آن به عشق، قلب مهربان و روحیه توسل نیاز دارد. از سوی دیگر این مجالس اغلب به طول میانجامد. به طور معمول گروهی به سبب عدم آمادگی یا ناآشنایی با این محافل به شکوه میپردازند. این مثل به عدم بردباری اشاره دارد.
• آب دست یزد افتاده است
در روزگار شاهان ستمگر، مأموران آب رسانی (میرابها) که در آن زمان بلدیه نامیده میشدند، با خیانت و سخت گیریهای ناروا، آسایش را از مردم میربودند. در چنین شرایطی، نالهمردم به آسمان بلند میشد که : «ما اسیر دست ستمگیریم و آب در دست یزید افتاده است.» این مثل کنایهای است از اسیر شدن در دست ستمگر، سپرده شدن امور به دست مسؤولان سخت گیر و مقرراتی، افتادن سر رشته کارها به دست اشخاص خسیس، محتکر و گران فروش .
• آب به امام نمیدهند و آتش به یزید:
مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگ چشمی است که نه عشق و ارادت به امام حسین (ع) او را وادار به انفاق میکند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل است: «از دستش آب نمیچکد.»
• پسر طوعه است
طوعه بانوی با ایمانی بود که مسلم بن عقیل را به خانه اش برد و به او پناه داد. بلال، پسر طوعه، از این راز آگاه شد و به نیروهای ابن زیاد خبر داد. در تعزیه مسلم، بلال به امیر میگوید: بده تو مژده پادشاه کل جهان ! که آورم خبر از مسلم اندرین سامان بدان امید که مسلم بود به خانه ما چو گنج جای نمود، در آشیانه ما کلمه پسر طوعه یادآور آن واقعه است و به جاسوسی، خیانت، نامردی و تهمت اشاره میکند. مگر من پسر طوعه هستم؟ گونهدیگر این مثل است که شخص هنگام دفاع و رفع تهمت از خود به کار می برد.
• هم طبل یزید است وهم علمدار حسین !
در گذشته برخی از تعزیه خوانان در دو نقش بازی می کردند .گاه نقش حضرت ابوالفضل (ع) داشتند و زمانی نقش طبل یزید . مثل ـ که در آن امرریشه دارد ـ به نفاق و دورویی اشاره میکند و دربارهی دو دلانی که نمیتوانند دل به یک سمت سپرده ، در صف نیکان یا بدان قرار گیرند ، به کار میرود .
• هم نذر حسین (ع) است و هم شام شب بچه
این عبارت از مثلهای افغانی است و در مواردی که آنچه به سبب نیاز ، اشتباه یا هدیه دادن از کف میرود ،ادای نذر شمرده میشود ، به کار میرود .
مانند :الف : روغن ریخته نذر حضرت عباس (ع)
ب : خدا کشته را به قربانی حساب میکنند .
• همهی ماهها خطر دارد ، بدنامیاش صفر دارد .
مؤمنان صفر را ـ به دلیل شهادت رسول خدا (ص) ،اربعین شهدای کربلا وبازگشت اسیران ـ ماهی شوم وآکنده از خطر وتباهی میدانند ، بدین سبب ، هلال آن را رؤیت نمیکنند ، در انتظار پایانش به سر میبرند و در آن صدقهی بسیار میدهند .مثل بدین امر نظر دارد وبرای بیان عدم پذیرش سخن یا کاری به کار میرود.
«همهی ماهها خطر داره
بدنامی ماه صفر داره »
عبارتی دیگر از این مثل شمرده می شود.
ضرب المثل های واقعه عاشورا
• هم اسب شمر را نعل میکند و هم مشک حضرت عباس را میدوزد .
این مثل به نفاق ،دورویی و هوای هر دوگروه مخالف را داشتن اشاره دارد و دربارهی دو دلان اسیر تردید وسودجویانی که برای منافع فزونتر با هر فرد وگروهی پیوند برقرار میسازند ، به کار میرود .
• هر وقت پای علامت یکی سینه میزند
این مثل مانند « هم طبل یزید است وهم علم دار حسین (ع) »دربارهی منافقان و دو دلان به کار میرود .
• هفت تکیه داری ؟
در گذشته گاه چنان نذر میکردند که در ماه محرم در هفت مجلس روضه شرکت کنند . این مثل از این امر سرچشمه گرفته است و به پای بند نبودن به یک مکان « محلهگری » و « دلگی » اشاره دارد .
• نه کربلا نه چاووشی
این مثل به پشیمان شدن از انجام دادن کاری وانصراف از آن ، اشاره میکند .
• نقارهچی یزید است!
این مثل به حمایت از ستمگر اشاره دارد ودربارهی کسی که از ستم پیشهگان طرفداری میکند ،به کار میرود .
• نخودی در آش امام حسین (ع) انداختن
در گذشته وقتی میخواستند کمکی از کسی بگیرند یا او را به شرکت در عزاداری و تأمین بخشی از مخارج آن ترغیب کنند میگفتند : شما هم نخودی در آش امام حسین (ع) بیندازید . مثل ریشه در آن گفتار دارد وبه کمک ودست داشتن در کار خیر اشاره میکند .
• من ای جا یک تن و یک شهر دشمن
این مصرع از تعزیه شهادت مسلم بن عقیل وفرزندانش برگرفته شدهاست و به تنهایی و بیکسی اشاره دارد .
• موکّل آب فرات است
این مثل به ماجرای کربلا و شهادت حضرت ابوالفضل (ع) اشاره میکند و دربارهی افراد بیرحم و انعطاف ناپذیر که در اجرای مأموریت خویش انسانیت وعاطفه را زیر پا مینهند ،به کار میرود .
• مثل ( دو) طفلان مسلم
در مورد کودکان ستم دیده به کار می رود ؛ کودکانی غریب ، مظلوم ، آرام ، محزون ، خوش سیما و همانند که پیوسته با یکدیگرند .
• مثل شمر وارد شد
این عبارت از مثلهای مردم سروستان شیراز است و در مواردی که کسی با خشم به جایی گام مینهند ، مورد استفاده قرار میگیرد .
• مثل شام غریبان
این مثل به شبهای دشوار وغمناک اسیران کربلا اشاره دارد وبرای بیان شدت اندوه ودردناکی موقعیتها ، به ویژه شب ها ، مورد استفاده قرار می گیرد.
• این همه لشکر برای کشتن یک تن؟!
این مثل به تنهایی، بیکسی، غریبی و مظلومیت اشاره دارد و زبان حال حضرت زینب در تعزیه قتل امام حسین (ع) است.
• پامنبری میکند:
پامنبری از اصطلاحات مجالس روضه و عزاداری است و بیشتر به کردار جوانانی که در مجالس سوگواری روی پلههای پایین منبر مینشینند و پیش از واعظ نوحهخوانی میکنند، اطلاق میشود. مثل به دنبال سخن کسی را گرفتن، همراهی به سود یا زیان مخاطب، توضیح دادن یا تفسیر کردن سخن افراد، مداخله در حرف دیگران و پرحرفی اشاره دارد.
• تعزیهگردان است:
در فارسی امروز کسی را که در امور همگانی حادثهآفرینی یا میدانداری کرده، از آن حوادث به سود خود بهرهبرداری میکند یا واسطه به هم بستن و اصلاح و انجام امری شمرده میشود، تعزیه گردان میخوانند. این واژه به طنز برای اشاره به اداره کننده یک کار نیز به کار میرود.
• طوغ به پا شده است؟
در ایام محرم هنگامی که طوغ را از مسجدها و تکیهها بیرون میآوردند و جمعیتی انبوه در پی آن راه میافتادند و ازدحام بسیار میشد، به همین جهت، امروزه اگر جایی شلوغ یا پر سر و صدا باشد، میپرسند مگر طوغ به پا شده؟ به عبارت دیگر، این مثل برای بیان کثرت ازدحام و شلوغی به کار میرود.
• حسین را تا جایی دوست داری که رگ نبرد:
در فرهنگ جبهه چنین میخوانیم: روز عاشورا بود، ده - دوازده روزی میشد که خانواده از من خبر نداشت. وقتی از اهواز به همسرم تلفن کردم، با غیظ گفت: حلالت نمیکنم. من هم در جواب گفتم: آن که ما را به هم حلال کرده باید حلال کند که میکند. آن روزها هنوز پدرم در قید حیات بود و هیچ مخالفتی با جبهه رفتن من نداشت. بعدها که خانه آمدم، متوجه شدم در غیاب من وقتی خانمم خیلی بیتابی میکرده، پدر خدابیامرزم به او گفته: شما حسین (ع) را تا آنجا دوست داری که رگ نبرد.
• حق به جانب یزید است!!!
از کسی پرسیدند در همدان روضه الشهدا میخوانند؟ گفت: آری، اما آن چنان که حق به جانب یزید است. مثل از این حکایت برگرفته شده است و به دوستان نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمیآورند، اشاره دارد. سعدی در این باره میگوید: گر تو قرآن بدین نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی
• خنجر شمر در خانه اوست!
این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگدلی فرد اشاره دارد. هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان میآید، در پاسخ گفته میشود: خنجر شمر در خانه اوست؛ یعنی قابل اعتماد نیست و فرصتطلب است.
• دم گرفته است:
خواندن دستهجمعی سینهزنان یا زنجیرزنان را دم گرفتن گویند که معمولا همنوا با مرثیهخوان بیتی از مرثیه را تکرار میکنند. مثل درباره کسی است که به طور کامل سرگرم سخن گفتن است و مورد توجه مخاطب یا مخاطبان نیز قرار گرفته به کار میرود.
• هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!
این مصرع - که در چاوشخوانیهای مسافران کربلا خوانده میشد - از خطبه امام حسین (ع) هنگام خروج از مکه برگرفته شده است. حضرت در آن موقعیت فرمود: هر که میخواهد خون خود را در راه ما نثار کند و آماده حرکت است، همراه ما در مسیر کوچ گام نهد. این مثل به زیارت، ایثار، جانبازی و آمادگی اشاره دارد.
• هروقت پای علامت یکی سینه میزند:
این مثل مانند «هم طبال یزید است و هم علمدار حسین (ع)» درباره منافقان و دودلان به کار میرود.
• مگر پول ما سکه یزید دارد؟
سکه یزید در برابر سکه امام علی(ع) قرار دارد. سکه علی(ع) از رونق و ارزش برخوردار است و مسلمانان با جان و دل آن را میپذیرند. ولی سکه یزید، به سبب ستمهای فراوانش، نزد مؤمنان جایگاهی ندارد و از پذیرش آن سرباز میزنند. این مثل به بیارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر کسی که حاضر نیست حتی با گرفتن پول کاری انجام دهد و انسان را از ثمره حرفهاش بهرهمند سازد، به کار میرود.
• من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس میگویی جوابم!؟
چون پیک کربلا به مدینه رسید، ام البنین درباره حضرت حسین(ع) پرسید. پیک از پسرش عباس سخن گفت. ام البنین چند بار پرسش خویش را تکرار کرد و هر بار درباره عباس شنید. سرانجام به ستوه آمد و گفت: من از بهر حسین در اضطرابم
تو از عباس میگویی جوابم!؟
این مثل در مورد کسی به کار میرود که پاسخ نامربوط و خارج از موضوع میدهد.
• هم نذر حسین (ع) است و هم شام شب بچه
این عبارت از مثلهای افغانی است ودر مواردی که آنچه به سبب نیاز ، اشتباه یا هدیه دادن از کف میرود ،ادای نذر شمرده میشود ، به کار میرود .
مانند : الف : روغن ریخته نذر حضرت عباس (ع)
ب : خدا کشته را به قربانی حساب میکنند .
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته