نوشته شده توسط: الهه ناز
برخی از القاب امام علی(ع) عبارتند از: امیرالمؤمنین،یعسوب الدّین و مبیر الشرک و المشرکین(1)، امیرالنحل(2)، انزع البطین،(3) حیدر، مرتضی، سیف الله، حاصف النعل،(4) وصی، صدیق الاکبر،(5) قائدالغرالمحجلین،(6) زین العابدین و امام المتقین و لقب ابو تراب.
در وجه نامگذاری علی(ع) به "ابوتراب" و زمان و مکان آن اختلاف نظر وجود دارد. از مجموع روایات استفاده می شود در مکانها و زمانهای مختلف پیامبر(ص) به طور مکرّر علی(ع) را با کنیه "ابوتراب" خطاب می کرد و این کنیه را پیامبر(ص) به علی(ع) داده است.
در این جا به دو مورد اشاره می شود:
1- پیامبر اکرم(ص) با گروهی از یارانش در نیمه جمادی الاولی سال دوم هجری به تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان عازم شام بود، تا نقطهای به نام "عشیره" پیش رفتند، اما اثری از کاروان قریش نیافتند. در یکی از روزها که در عشیره بودند، پیامبر بر بالین علی(ع) و عمار آمد، دید خوابیدهاند و بر سر و صورت علی(ع) خاک نشسته است.
حضرت آن دو را با مهربانی و ملاطفت بیدار کرد و خطاب به علی(ع) فرمود: "ای ابوتراب (آغشته به خاک) برخیز! آیا نمیخواهی شقیترین مردمان روی زمین را به تو خبر دهم! یکی به نام احمیر (لقب قدار بن سالف) است که ناقه صالح پیامبر را پی کرد. دیگری کسی است که شمشیر بر فرق تو می زند و محاسن تو را به خون سرت رنگین می کند".(7) از آن پس علی(ع) میان مسلمانان به ابوتراب معروف گردید. این کنیه را حضرت علی(ع) بسیار دوست می داشت، زیرا پیامبر او را به چنین کنیهای خطاب کرده بود.(2)
2- عبایة بن ربعی در وجه دیگر این نامگذاری می گوید: به ابن عباس گفتم: چرا رسول خدا علی(ع) را "ابوتراب" نامید؟ گفت: چون علی صاحب زمین است و پس از پیامبر(ص) حجت خدا بر اهل زمین است و به وسیله او زمین و آرامش آن باقی است، از این رو او را "ابوتراب" نامید.
از رسول خدا شنیدم: "وقتی روز قیامت به پا می شود، آن قدر ثواب و کرامت نصیب شیعیان علی(ع) می شود که کفار با دیدن این صحنه می گویند: ای کاش ما از خاک، یعنی از شیعیان علی بن ابی طالب بودیم".(9)
پینوشتها:
1. کشف الغمه، ج1، ص 93
2. بحارالأنوار، ج24، ص 112
3. مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 400
4. کشف الغمه، ج1، ص 93
5. همان، اعیان الشیعه، ج2، ص 10
6. اعیان الشیعه، ج 2، ص 10 - 11
7.کامل ابن اثیر، ج 1، ص 522؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 133.
8.اصغر ناظم زاده، مظهر ولایت، ص 38.
9.همان، ص 38 - 39.