نوشته شده توسط: الهه ناز
کسی که حاجتمندان را رد نمیکند!
نیایش امام سجاد(علیهالسلام) در روز عید فطر
اى آن که رحم مىکنى بر آن که بندگان بر او رحم نمىکنند، و اى کسى که مىپذیرى کسى را که شهرها نمىپذیرندش،
و اى کسى که اهل حاجتمندان خود را خوار نمىکنى، و اى کسى که اصرارکنندگان را ناامید نمىنمایى،
و اى کسىکه دست ردّ بر سینه توقعداران نمىزنى،
و اى کسى که پیشکش بىمقدار را مىپذیرى، و کمترین کارى را که برایت کنند سپاس مىنهى،
و اى کسى که عمل اندک را قدر مىنهى، و مزد بزرگ بر آن مىپردازى، و اى که هر کس به تو نزدیک گردد به او نزدیک مىشوى،
و اى کسى که هر که را از تو روى گرداند به حضرتت فرا مىخوانى،
و اى کسى که نعمت خودرا تغییر نمىدهى، و به انتقام شتاب نمىورزى، و اى کسى که نهال خوبى را
به بار مىآورى تا بیفزایى، و از بدى درمىگذرى تا آن را ناپدید نمایى،
آرزوها پیش از رسیدن به نهایت کرمت با حاجات روا شده بازگشتند، و ظرفهاى طلب به فیض
بخششت لبریز شدند، و اوصاف به کنه وصف تو نرسیده از هم گسیختند،
پس بدون شک برترىِ برتر از هر برترى مخصوص توست، و جلال
امجد بر هر جلالى ویژه توست. هر بزرگى در پیشگاهت کوچک است، و هر
شریفى در جنب شرفت پست است، آنان که به غیر حضرتت رو آوردهاند
نومید شدند، و آنان که جز وجود تو خواستهاند به خسران نشستند، و آنان که به درگاه غیر تو شدند
به تباهى رسیدند، و جز آنان که فضل تو را طالب شدند تهیدست ماندند.
درِ رحمتت براى تمام خواهندگان باز، و عطایت براى گدایان رایگان، و فریادرسیت
به فریادخواهان نزدیک است، آرزومندان از تو نومید نمىشوند، و درخواست کنندگان
از عطایت محروم نمىشوند، و مستغفران از عذاب تو تیرهبخت نمىگردند،
سفره روزیت براى عاصیان پهن است، و بردباریت شامل دشمنانت نیز مىگردد،
عادتت احسان به بدکاران است، و سنّتت رحمت بر
تجاوزکاران، تا جائىکه مدارایت اینان را از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ایشان را
از خوددارى از گناه بازداشته، حال آنکه تنها تو با آنان بردبارى کردهاى تا به فرمانت بازآیند،
و از آن رو به آنان مهلت دادهاى که اطمینان به دوام سلطنتت دارى، پس آنکه اهل سعادت بود
فرجام کارش را به سعادت بردى، و هر که تیرهبخت بود به تیرهبختىاش واگذاشتى،
همه سر به فرمان حکم حضرتت خواهند داشت، و بازگشت کارشان بهسوى فرمان تو خواهد بود،
پادشاهیت با مهلت طولانیى که به آنان مىدهى سستى نپذیرد، و از تأخیر محاکمه ایشان
برهان و حجتت ازمیان نرود. حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد، و
سلطنت ثابت است آنسان که زوال نپذیرد، پس واى بر آن که از تو روى برتابد،
و نومیدى ذلّتبار از آن کسى است که ازتو نومید گشته، بدترین تیرهبختىها براى کسى است که به تو
مغرور شده، چه عذابهاى دردناکى که خواهد چشید! و چه اندازه سرگردانى درازى در عذابت
خواهد داشت، و آرزوى گشایش از این کس چه دور است! و نومیدى او براى سهولت خروج از عذابت بسیار!
تمام اینها براساس عدل در قضاى غیرجائرانه تو، و از سر انصاف در حکم
غیرظالمانه توست. چرا که پى در پى اتمام حجت نمودى، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود
بیان داشتى، و تهدیدت را اعلام فرمودى، و با لطف و محبت ترغیب به حقایق نمودى،
و براى بیدارى مردم مثلهاآوردى، و به آنان مهلتِ طولانى دادى، و کیفر را به تأخیر انداختى در صورتى که
بر شتاب در عذاب توانا بودى، و مدارا نمودى در حالى که قدرت بر عجله داشتى،
مدارایت از روى ناتوانى، و مهلت دادنت از باب سستى، و خودداریت از باب غفلت،
و به تأخیر انداختنت از روىمدارا و سازش نبوده،بلکه به این خاطر است که حجتترساتر، و بزرگواریت
کاملتر، و احسانت فراگیرتر، و نعمتت تمامتر باشد، تمام اینها
بوده و هست و خواهد بود، و حجت تو برتر از آن است که بهطور کامل وصف شود،
و برزگى تو والاتر از آن است که کسى به کنهش برسد، و نعمتت بیش
از آن است که همهاش بهشماره درآید، و احسانت بیش از آن است که کسى کمترین آن را
شکرآرد، و اکنون نبودن زبان سخن مرا از ادامه سپاست ناتوان ساخته، و زبان تمجیدم
از کار افتاده، و نهایت قدرتم آن است که به درماندگى اقرار کنم
نه از سر رغبت بهکوتاهى در ستایش تو -اى پروردگار من بلکه از باب ناتوانى. اینک منم که به درگاهت روى آوردهام،
و از حضرتت توقع پذیرایى نیک دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و رازم را
بشنو، و دعایم را مستجاب کن، و روزم را به ناامیدى و تهیدستى به شب مرسان،
و در دریوزگیم دست ردّ به سینهام مزن، و رفتنم را از پیشگاهت،
و بازگشتم را به حضرتت گرامىدار، زیرا در آنچه بخواهى دچار مضیقه نمىشوى، و در برابر خواستهها
ناتوان نمىباشى، و بر هر چیزى قدرت دارى، و هیچ حول و قوهاى
جز به دست خداى بزرگ نیست.
تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .