نوشته شده توسط: الهه ناز
ضرب المثل بابا? شما ح?ج گرگ شده
ح?ج? از شهر برا?کارح?ج? بهده? م?رفت. زم?ن از برف پوش?ده و هوا بس?ار سرد بود . از قضا در ب?ن راه به گرگ? گرسنه برخورد . گرگ از سرما و گرسنگ?، حالت حمله به خود گرفت . ح?ج درحال? که م? ترس?د، دست و پا? خود را گم نکرد و درصدد چاره برآمد .
خواست با کمان به او حمله کند . د?د کمان، طاقت حمله? گرگ را ندارد و م? شکند . به سرعت رو? زم?ن نشست و با چک ح?ج? بنا? زدن بر زه کمان گذاشت ! گرگ از صدا? زه کمان ترس?د و فرار کرد . ح?ج هم به سرعت به راه افتاد . هنوز ب?ش از چند قدم نرفته بود که باز د?د گرگ به سمت او م? آ?د .
ح?ج مانند قبل، کوب?دن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فرار? داد و به راه خود ادامه داد . باز د?د گرگ دست بردار ن?ست . ح?ج دوباره صدا? زه را درآورد تا سرانجام گرگ خسته شد و به سراغ شکار د?گر? رفت . ح?ج هم چون د?د شب نزد?ک است و هوا سرد و برف? است، به خانه? خود بازگشت . وقت? همسرش پرس?د : « امروز چه کرد?؟ » گفت : « ح?ج گرگ بودم «! ح?ج گرگ بودن، معن? انجام کار بدون مزد است . ح?ج ?عن? پنبه زن،شغل? که در قد?م رواج داشته است.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته