نوشته شده توسط: الهه ناز
زیبای خفته
* زیبای خفته ما در انتظار شاهزاده ای است که بیدارش کند. آن شاهزاده چرا خودمان نباشیم؟
«مرد به سیرت مرد آید، نه به صورت» عطار
* همه ما حتی در بدترین حالات خود، زیبای خفته ای در درون خود داریم، در درونمان، ولی سرد است، سنگی است، و بخ زده.
* عشق و محبت و احترام، زیبای خفته آدم ها را بیدار می کند.
* هیچ توجه کرده اید که چقدر زیبایید؟ هیچ فکر کرده اید که در موقع خودش چقدر مهربانید؟
* چرا منتظر دیگران هستی؟ چرا خودت بیدارش نمی کنی؟ چرا خودت دست نوازش به سرش نمی کشی؟
* هر وقت زیبای خفته مان بیدار شود، مهربان تر می شویم. «انسان» تر می شویم. آن وقت است که به واقع می توانیم به دیگران عشق بورزیم.
* هر وقت می توانید، کار درست و زیبایی انجام دهید. خسّت نداشته باشید. نگویید: «حالا چه کس می فهمد من این کار را کرده ام؟»
* به خاطر داشته باشید که زیبا وقتی بیدارشد، دیگر نمی خواهد بخوابد و به خواب هم نمی رود.
* اگر زیبای خفته مان را بیدار کرده باشیم، خواهیم توانست پی به مشکلات انسان های اطرافمان ببریم و سپس به آنها توجه و کمک کنیم.
* این همه تغییر ناگهانی که موجب شد زندگی این خانواده از هم نپاشد از یک نقطه کوچک و ساده شروع شد: یکی از طرفین سعی کرد زیبای خفته طرف مقابل را بیدار کند!
* ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، تحت تاثیر اجتماعی هستیم که در آن زندگی می کنیم. پس اگر رانندگی می کنی بی مورد بوق نزن!
* وقتی ما می توانیم قربان صدقه همه این بچه ها برویم، چرا همیشه نسبت به بچه ها این رفتار ا نداشته باشیم؟ باور کنیم که با این کار، هم زیبای خفته خودمان را بیدار خواهیم کرد و هم کمک خواهیم کرد تا فرزندان خوشبخت تری تربیت کنیم...
* یک خورده حوصله همدیگر را بکنیم؛ یکی حوصله کند، جوّ آرام می شود.
* با رفتارهای زیبا، کاری کنیم که محیط زندگی مان محیطی بشود که زیبای کسی به خواب نرود تا بعد مجبور شویم بیدارش کنیم.
سرطان روح
* رنجش محصول زندگی است! به جای فرار از آن، باید حلش کنیم....
«آن که انتقام می گیرد یک روز خوشحال است و آن که می بخشد یک عمر» حضرت علی (ع)
* برفرض خانم از همسرش رنجش دارد، به جای این که رنجشش را حل کند، همین طور می سوزد و می سازد تا بچه هایش بزرگ شوند و بعد انتقام بگیرد.
* وقتی می رنجید، دیگر نمی توانید بگویید من از فلان شخص فقط به اندازه پنج درجه رنجیده ام. چرا که بلافاصله آدرنالین ترشح و واردخونتان می شود.
* اگر روحیات مضطربی دارید، بدانید آن غذایی که می خورید در بدنتان تبدیل به سمّ می شود.
* اگر رنجش هایمان را حل نکنیم، آنها را در ذهنمان نگه داریم و مدام به آنها فکر کنیم. به ندرت اثرات این افکار نامرغوب به شکل بیماری های سخت درمان خودشان را در جسم ما نشان خواهند داد.
* رنجش از آن مواردی است که باید بسیار به آن دقت کنیم، چرا که سلامت روح و جسممان شدیدا وابسته به آن است.
* خیلی وقت ها دانسته و ندانسته بذر رنجش را در دل فرزندانمان می کاریم بی آن که خبر داشته باشیم.
* نخستین اثرات رنجش های حل نشده دارزمدت، بروز بیماری های روان تنی است.
* درصد زیادی از بیماری های جسمی ما، زائیده طرز فکر مااست: یعنی فکر ما مشکل دارد و این مشکل در جسم ما خودشان را به صورت بیماری نشان می دهد.
* برای حل زنجش ها، نخست آنها را «ببینید» و سپس آنها را «بنویسید». در پایان هر روز از خودتان بپرسید: «امروز در چه مواردی از خود یا از دیگران رنجش یا رنجش هایی داشته ام؟» و آنها را یادداشت کنید.
* رنجش هایتان را فراموش کنید وببخشید، و یا برای حل آنها اقدامی انجام بدهید.
* آدم های ناموفق عموما سریع نسبت به وقایع بیرونی، واکنشِ شرطی شده نشان می دهند و فکر نمی کنند که راه بهتری هم وجود دارد.
* در روز انتقام در خواهید یافت که بزرگ ترین انتقام را از «خودتان» گرفته اید. چرا که گران بهاترین داشته خود یعنی عمرتان را برسر آن داده اید.
* در مورد رنجش ها، غالبا مشکل زمانی پیش می آید که «من» فکر کنم حق با من است یا طرف مقابلم فکر کند حق با او است.
* این سطل های زباله های سنگین و آلوده کننده روح و جسمتان را زمین بگذارید، خودتان را از این بار سنگین نامطبوع آزاد کنید.
* اگر زیاد از مردم می رنجید، شاید با خودتان قهر هستید!
* اصل زندگی را بر عشق، مودت، دوستی و احترام قرار بدهیم و سعی کنیم این اصول مثبت را بسط بدهیم.
سگ ها فرار می کنند...
آدرس: www.maktabekamal.com
info@maktabekamal.com