نوشته شده توسط: الهه ناز
اینکه پدر و مادر ها ، گاهی اوقات با هم مخا لفت و گاهی هم بحث می کنند ، یک مساله عادی است . آنها ممکن است راجع به پول ، کار های خانه یا اینکه وقت شان را چطور با هم بگذرانند، مخالفت کنند . گاهی درباره ی مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلی وقت ها هم به خاطر مسائل کم اهمیت مثل اینکه شام چی باشد یا کی به خرید برود ، ممکن است مخالفتی پیش بیاید . کسانی که مدت زیادی با هم زندگی می کنند به طور طبیعی ، گاهی با هم مخالفت یا بحث می کنند .
بعضی وقت ها آنها با هم مخالفت می کنند ولی با آرامش با هم حرف می زنند و هر دو به هم شانس شنیدن و گفتن را
می دهند. گاهی هم مخالفت شان را با دعوی و داد زدن به هم نشان می دهند . بیشتر بچه ها از این دعوا ها خیلی نگران می شوند . صدا های بلند و کلمات نا مهربان اولیا باعث می شود که آنها احساس ترس یا غمگینی پیدا کنند . حتی وقتی که اولیا با هم قهر می کنند و اصلا حرف نمی زنند هم ، می تواند برای بچه ها آزار دهنده باشد .
گاهی بچه ها فکر می کنند که در دعوی اولیا مقصر هستند ، مثلا وقت هایی که به خاطر موضوعی که به بچه ها مربوط میشود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچه ها ایجاد می شود . اما این مهم است که بچه ها بدانند که در رفتار های اولیا شان هیچ وقت مقصر نیستند .
•معنی دعوی والدین چیست ؟
بیشتر وقت ها، بچه ها به این فکر می کنند که منظور پدر و مادر شان از دعوی چیست ؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیای آنها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممکن است که فکر کنند که معنی دعوی آنها این است که می خواهند همدیگر را طلاق بدهند . اما دعوی پدر و مادر ها معمولا این معانی را ندارد . این مهم است که بچه ها بدانند که بزرگتر ها هم گاهی درست مثل خود بچه ها ، با هم دعوی می کنند و در موقع دعوی ممکن است که حرف هایی زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد . بعضی روز ها بزرگتر ها خسته و کم حوصله می شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند ، این وقت ها ممکن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوی پیش بیاید .
•احساس بچه ها در موقع دعوی پدر و مادر ها چیست؟
شنیدن صدای بلند یا کلمات نا مهربان از اولیا ، معمولا بچه ها را غمگین می کند . دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینکه نمی توانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند ، باعث می شود بچه ها بترسند یا احساس تنهایی کنند . موقع دعوی ، بچه ها ممکن است بیشتر نگران یکی از اولیا باشند که بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد کشیده شده است . یا ممکن است یکی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید . گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم ، عصبانی میشوند . بعضی اوقات ، بچه ها از دعوی بزرگتر ها دل درد می گیرند یا گریه می کنند . یا خوابشان نمی برد یا مدرسه رفتن برایشان سخت می شود . یکی از کار های مهم این است که این احساس را با خود اولیا در میا ن بگذارند تا آنها به کمک بچه ها بیایند . شاید بزرگتر ها اصلا حواسشان نباشد که بچه ها ترسیده اند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچه ها را بر طرف کنند .
•وقتی دعوی بزرگتر ها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود ، چه کار باید کرد؟
هر چند که گاهی پدر و مادر ها ممکن است با هم مخالفت کنند ولی اینکه سر هم داد وفریاد کنند یا حرف های خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بی احترامی کنند ، اصلا کار درستی نیست . گاهی اوقات ، دعوی بزرگتر ها ممکن است با خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهای مختلف یا خدای ناکرده، زدن همدیگر همراه بشود ، که این کارها هم ،هرگز و به هیچ وجه کار های درستی نیست . در این وقت ها ، اولیا احتیاج دارند که کسی به آنها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را کنترل کنند ! شاید بچه ها با یکی از بزرگتر هایی که به او اعتماد دارند مثل عمو ،پدر بزرگ یا معلم ، راجع به اینکه در خانه دعوی های زیاد یا خطر ناک ، اتفاق می افتد و اینکه ممکن است کسی آسیب ببیند ، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده ی آنها کمک کند . کسانی هم مثل دکتر ها می توانند به خانواده ها کمک کنند تا راه های بهتر زندگی کردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را اولیا بیاموزند . هرچند که این کار نیاز به زمان و تمرین دارد ، ولی اعضای خانواده را به زندگی آرامتری نزدیک می کند .
•اینکهوالدین گاهی با هم مخالفت کنند ، اشکالی ندارد؟
مخالفت ، به شرط آنکه آبرومندانه باشد ، به افراد کمک می کند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را می گیرد . مهم است که اعضای خانواده بتوانند با هم در باره ی احساس خود گفتگو نمایند ، حتی موقع مخالفت . کا ر خوبی که مخالفت برای آدم ها می کند این است که معمولا باعث می شو د که یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکی بیشتری پیدا کنند .
اولیا هم درست مثل بچه ها مخالفت می کنند و بعد با هم آشتی میکنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبی خواهند داشت . هیچ خانواده ای بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصی پیش می آید . حتی در خوشحال ترین خانه ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگتر ها گاهی با هم بحث می کنند . معمولا ، همه اعضای خانواده کمک می کنند تا زندگی برای بقیه ، شیرین تر بشود . پس ، مخالفت ، قسمتی از یک زندگی است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر ، خانواده می تواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند .