نوشته شده توسط:
اسلام دین رحمت یا عذاب؟
در متون اسلامی گاهاً دستوراتی برای رأفت و مهربانی با انسانها و گاهاً دستوراتی برای مبارزه و نابود کردن دشمنان دیده می شود که این مسأله موجب ایجاد سؤالاتی شده.
پیامبر اسلام بعنوان رسول رحمت و هدایت نسبت به همه ی انسانها رئوف و مهربان بودند و تمام تلاش خود را برای هدایت آنها بکار می بردند. در جریان جنگ اُحد، دندان های پیشین دهان پیامبر خدا شکست و صورت ایشان شکاف برداشت. اصحاب آن بزرگوار بسیار ناراحت شدند و از آن حضرت خواستند که دشمن را نفرین کند. پیامبر در پاسخ فرمود:
«اِنّی لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ لکِنّی بُعِثْتُ دَاعِیا وَ رَحْمةً؛ من ناسزاگو مبعوث نشده ام، بلکه دعوت کننده و مایه رحمت برانگیخته شده ام». پس به جای نفرین، چنین دعا فرمود: «اَللّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإنَّهُمْ لایَعْلَمون؛ خدایا قوم مرا هدایت کن؛ زیرا ناآگاه هستند».
یکی از یاران پیامبر گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ، نوح علیه السلام به قوم خود نفرین کرد و گفت:
«رَبِّ لاتَذَرْ عَلَی الأرض مِنَ الْکافرینَ دَیّارا؛ پروردگارا بر روی زمین، هیچ یک از کافران را زنده مگذار.» (نوح: 26)
و اگر تو ما را نفرین کنی، همه ما به هلاکت می رسیم. اکنون ببین که صورتت مجروح و دندان هایت شکسته است و در عین حال به جای نفرین، برای دشمن دعا می کنی!
اکثر کسانی که از حق پیروی نمی کنند بخاطر جهالت و نادانیشان است و اگر روزی بتوانند علم خود را کامل کنند و از جهالت رهائی یابند مسلماً پیرو حق خواهند بود. تعداد معدودی هستند که علیرغم شناخت کافی به حق و باطل همانند ابلیس آگاهانه باطل را انتخاب می کنند و همانها سزاوار نابودی اند.
در مورد آیات قرآن که دستور به نابودی کفار می دهند توجه به نکات زیر ضروری است:
1. آیات قرآن، یک مجموعه مرتبط به هم است. در تفسیر آیات، باید این ارتباط لحاظ شود و نمی توان به استناد یک آیه از قرآن، برداشت کامل و مطلقی داشت و همان برداشت را به خدای تعالی نسبت داد. منشأ بسیاری از مغالطات و یا توهمات و شبهات، نادیده انگاشتن همین اصل است.
2. آیات قرآن به تدریج و در شرایط مختلف زمانی و مکانی نازل شده است و توجه به شأن نزول آیات، زمینه فهم دقیق تر را مساعد می کند.
آیاتی که درباره مبارزه با کفار و مشرکان نازل شده اند، به خوبی بر تدریجی بودن آن احکام اشاره دارد و شامل چهار مرحله اساسی هستند:
الف) دعوت مسلمانان به ترک مبارزه و دستور به صلح و اعراض از دشمنان و تحمل هر گونه آزار و اذیتی در راه خدا (مانند آیات 109بقره، 77نساء، 41یونس، 10مزمل و 6-1 کافرون).
ب) آیاتی که فقط اجازه نبرد با کفار و مشرکان ستم گر را می دهد (مانند آیه 39 حج).
ج) آیاتی که دستور مبارزه با متجاوزان و شروع کنندگان جنگ را می دهند و مقرر می دارند که اگر آنان خواستار صلح باشند، باید با آنان صلح کرد (مانند آیات 190 بقره، 61 انفال، 35 محمد، 208 بقره، 90، 91 و 94 نساء و 8 و 9 ممتحنه).
د) آیاتی که می گوید با اهل کتاب جهاد کنید تا این که ایمان آورند و یا تسلیم حکومت اسلامی شده، جزیه بپردازند و نیز جهاد با مشرکان تا آن که ایمان آورند (مانند آیات 5، 29، 36 و 73 توبه، 9 تحریم، 54 مائده، 52 فرقان، 193 بقره و 39 انفال).
مرحوم علامه طباطبایی نیز آیات شدیداللحن سوره برائت را ناظر به همین جریان خاص یعنی پیمان شکنی دانسته و می فرماید: این آیات ناظر به بیان حکم شرعی اولیه نیست؛ بلکه از احکام ولایی و حکومتی است که به مقتضای پیمان شکنی و خیانت مشرکان نازل شده است.
نوشته شده توسط:
آیا اسلام با آرایش و زیبائی مخالف است؟
خداوند زیباست و زیبائی را دوست دارد.
انسان بعنوان زیباترین مخلوق خداوند موجب می شود خدا بخاطر این خلقت به خود تبریک بگوید: فتبارک الله احسن الخالقین
بین دو جنس انسان یعنی زن و مرد، زن زیباتر است و خداوند زن را با غریزه ی تبرج و خودنمائی خلق کرده است. ولی این خودنمائی در حریم و اندازه ای مشخص توصیه شده است. در قرآن دو آیه در این مورد داریم :
سوره ی احزاب آیه ی 33 می فرماید: وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی «ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین.»
سوره ی نور آیه ی 60 میفرماید: غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ «زنان، (در برابر نامحرمان) با زینتها و آرایشهایشان خودنمایی نکنند.»
زیبائی به دو صورت ذاتی و اکتسابی است و زیبائی اکتسابی نیز به دو روش پیرایش(کم کردن چیزی برای زیبا نمودن) و آرایش(افزودن چیزی برای زیبا نمودن) حاصل می شود که منظور ما در این نوشته نظر اسلام در مورد کسب زیبائی با آرایش است.
در اسلام احادیث فراوانی است که زنان را به آرایش و زیبا نمودن خود با حفظ حریم و اندازه ای مشخص توصیه می کند که در این توصیه ها بین زنان و دختران تفاوتهائی وجود دارد. یعنی در برخی موارد زنان متأهل فقط مجاز به آرایش برای همسران خود هستند ولی دختران در مجامع عمومی نیز توصیه به آرایش شده اند. ذیلاً به تعدادی از این احادیث اشاره می شود:
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «برای زن سزاوار نیست که بدون زیور و آرایش باشد، حتی اگر یک گردنبند باشد؛ و سزاوار نیست دستش از رنگ حنا خالی باشد، اگرچه پیر باشد.» 1
همچنین میفرماید: «لا تُصَلِّی الْمَرأَةُ عُطُلا»؛ زن بدون زیور و آرایش نماز نخواند.2
امام باقر(علیهالسلام) نیز در روایتی میفرماید: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ یَلْبِسْنَ الْحِلْی»؛ زنان همواره از زیور استفاده کنند.3
همچنین رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) پس از اینکه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور میدهد دایم خضاب کنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگهای زیبا آرایش کنند) میفرماید: «اما زنان شوهردار برای شوهرانشان زینت کنند و اما زنان بدون شوهر، به این دلیل خضاب کنند که دستشان شبیه دست مردان نشود (و لطیف و زیبا بماند.)»4
پیامبر به مردان فرمود: «ناخنهای خود را کوتاه کنید» و به زنان فرمود: «ناخنها را کوتاه نکنید؛ زیرا شما را زیباتر میکند.» حتی آن حضرت از بعضی زنان به خاطر اهمیت ندادن به آرایش و زیبایی، انتقاد کرده است.5
امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: «خداوند طلا را در دنیا زینت زن قرار داد و بر مردان حرام کرد.» 6
در برخی روایات آمده که «ائمّه اطهار(علیهمالسلام) زنانشان را با طلا و نقره زینت میکردند و بر این کار اصرار داشتند.»7
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه برای شوهر نابینا آرایش کند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب کردن، که نوعی بوی خوش است.8
منابع:
1 ـ «لایَنْبَغی لِلْمَرأةِ اَنْ تُعَطَّلَ نَفْسَها وَلو اَنْ تَعَلَّقَ فی عُنُقِها قَلادَةً، وَ لایَنْبغی لَها اَنْ تَدَعَ یَدَها مِنَ الْخِضابِ وَ لَوْ اَنْ تَمْسَحَها بِالْحَناءِ مَسْحا وَ اِنْ کانَتْ مُسِنَّةً.»؛ شیخ حرّ عاملی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367، ج 5، ص324.
، ج 4، ص 459.
2ـ همان.
3 ـ محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 6، ص475.
4 ـ «اَمّا ذاتُ الْبَعْلِ فَتَزَیَّنَ لِزَوجِها وَاَمّا غَیرُ ذاتِ الْبَعْلِ فَلا یُشْبِهُ یَدَهُ یَدَ الرِّجالِ.»؛ همان، ج 2، ص97.
5 ـ قال رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله) لِلرِّجالِ: قَصُّوا اَظافیرَکُمْ، وَلِلنِّساءِ اُتْرُکْنَ فَاِنَّهُ اَزْیَنُ لَکُنَّ.»؛ محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 6، ص491.
6ـ «جَعَلَ اللهُ الذَّهَبَ فی الدُّنْیا زینَةَ النِّساءِ فَحرَّمَ عَلَی الرِّجالِ لُبْسَهُ.» همان، ص 414.
7 ـ محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 5، ص324.
8 ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 20، ص167.
لطفاً داغ کنید و نظر دهید