نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
یه سری به بابام گفتم اگه یه روز من زنده نباشم چیکار میکنی؟
نشست رو زمین سجده شکر کرد گفت حتی فکرش هم آرومم میکنه
جوکهای خفن
روزی که کرونا ریشه کن بشه، یک هفته نه حموم میرم نه دستامو میشورم
توی کثافت غلت میزنم و این روزای لعنتی رو جبران میکنم،
این همه تمیزی و لوس بازی در شأن من نیست
جوکهای خفن و بسیار خنده دار
شش هفت تا سنجد هستن که الان هفت ساله خونه ما اسیرن، سال به سال میان هواخوری دوباره میرن تو یخچال. هزینه برقشونو حساب کردم دونهای پنج هزار تومن خرج کردیم براشون.
طنزهای خنده دار درباره کرونا
یه تست برای اینکه بفهمید ناقل هستید یا نه
روی زمین دراز بکشید
سعی کنید به سمت چپ یا راست قل بخورید
اگر قل نخوردید
شما ناقلید
جوک کرونا
امروز داشتم کتاب میخوندم
مامانم اومد گفت اون کتابو بذار کنار سرتو بکن تو گوشی ببین معلمت چی میگه
جوکهای خنده دار
به طرف میگم اصل بده
میگه اولا عسل و اینجوری مینویسن بیسواد دوما منظورت از عسل بده چی بود؟؟ مگه من زنبورم؟
الان فقط اینو گذاشتم بدونید واسه چی خودکشی کردم بعدا نگید عاشق بود.
روحم شاد!
مطالب طنز و خنده دار
من نمیدونم چرا زنها فکر میکنند همه مردها بی احساسن ، اصلا اینطور نیست ، مردها خیلی هم با احساسن
احساس خستگی ، احساس گشنگی ، احساس تشنگی ، احساس رییس بودن! والا این همه احساس . خانما پر توقع نباشن لطفاً
جوک جدید
اولین باری که سگ آوردم خونه بابام گفت این خونه یا جای منه یا جای اون سگ، گفتم اصن من میرم، گفت آره منم باهات موافقم، بعد یه هفته کارتن خوابی برگشتم خونه دیدم دارن با سگم گل کوچیک بازی میکنن، بیو تلگرامشم زده «هر چه بیشتر آدم ها را می شناسم، بیشتر سگم را دوست دارم»
جوکهای خنده دار
سلام دوستان به پایگاه سلامت برای غربالگری وارد شوید.
کدملی خانمتون را وارد کنید.
تمامی گزینهها رو مثبت بزنید.
از طرف اداره بهداشت 14 روز خانمتون را میبرن قرنطینه و میتونین در این مدت نفس راحتی بکشین ...
ولی مواظب باشین خانومتون پیشدستی نکنه ....
چون من الان دارم از قرنطینه بهتون پیام میدم
جوکهای خفن و بسیار خنده دار
دیشب ساعت 2 ی شماره ناشناس بهم زنگ زد
من: بله؟
سلام منزل آقای پفک نمکی؟؟
من: بله بفرمایید!
ببخشید بروسلی خونه ست؟؟
من: بله خودم هستم بفرمایید
یهو قطع کرد....
خب برادر من بلد نیستی نکن!!!!
جوک جدید
من یه بار به دوستم گفتم حوصلم سر رفته
گفت زیرشو کم کن و واقعاً حالم بهتر شد ،
.
.
آخه اولین بار بود با پایه صندلی میزدم تو دهن یکی
مطالب طنز و خنده دار
مردی خواست زن دوم دزدکی بگیرد
میره صحبتهایش رو میکنه میگه روز جمعه میام برا عقد
زن اولی میفهمه مرد شب جمعه شامش رو میخوره و میگیره میخوابه
صبح پا میشه بهترین لباسش رو میپوشه
بهترین عطرش رو میزنه
میخواد بره بیرون زنش بهش میگه کجا؟
میگه من میخوام برم نماز جمعه دیر میام
زنش بهش میگه بیا بشین امروز دوشنبه است، من قرص خواب بهت دادم چهار روزه خوابیدی، اگه دوباره تکرار کنی، قرصی بهت میدم که وقتی پا شدی روز قیامته
جوکهای خنده دار
بچه های الان تنبیه و کتک چه میدونن چیه
یادمه بچه ک بودم یه مگسکش سفید داشتیم
وقتی بابام ورش میداشت اول من در میرفتم بعد مگسا
جوک خنده دار
قدیما موقع دید و بازدید عید میگفتن مهمان حبیب خداس ،
ولی الان باید بگن مهمان وسیله ای برای رسیدن به خداست !
جوکهای خفن
خونه موندن خیلی هم کلافه کننده نیست
فقط موندم چرا در دو پاکت برنج یک کیلویی با یک مارک
تو یکیش7759 دونه برنج هست
تو اونیکی 7789 دونه برنج هست
مطالب طنز و خنده دار
عمم زنگ زد به مادرم گفت امشب خونه این بیایم؟
مادرم گفت یه لحظه گوشی
با ایما اشاره بهم رسوند چند تا سرفه بزنم که عمم اینا بترسن نیان
انقد طبیعی عمل کردم که مادرم اینا رفتن خونه عمم من الان چند ساعته تنها تو خونم
جوکهای خفن و بسیار خنده دار
وقتی یه سیب گاز میزنی و یه کرم درسته میبینی، زیاد ناراحت نشو،
.
.
.
چون ممکن بود یه سیب گاز بزنی و یه کرم نصفه ببینی ...
جوکهای خنده دار
به دوستم گفتم اینکه پشه ها فقط شبا میان نشون دهنده روحیه غارتگری اوناس،
پشه زد رو شونم گفت یه قطره خون ارزش نداره تهمت بزنی
طنزهای خنده دار
دیشب جاتون خالی داشتم یه لواشک ترش وخوشمزه میخوردم
انداختمش تو رب انار اینقد ملچ ملوچ کردم
یه تیکه ترشش رفت لای دندونم خیلی ترش بود
بعدش یه آلوچه ترش نمک زدم شور شد خیلی ملس و خوشمزه شد
مدیونید اگه فکر کنید خواستم دهنتونو آب بندازم.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
قرنطینه ...
کدخدا گفته که از خانه کسی در نرود
دِه قرنطینه و با قفل کسی وَر نرود
همچنین گفته که اینترنتتان مجّانیست
تا که در خانه کسی حوصلهاش سر نرود
گاوتان مُرد اگر هم به درَک! هیچ کسی
خارج از خانه پیِ یونجه و شبدر نرود
مؤمنان! کلّ عباداتِ جماعت تعطیل
شیخ هم قولِ شرف داده که منبر نرود
راستی عقد و عروسی شده موکول به بعد
بابت صیغه کسی جانبِ محضر نرود
کدخدا گفت نه تنها که شمال آلودهاست
هیچ کس سمت قم و مشهد و بندر نرود
عاشقان در کف معشوق بمانند ولی
عاشقی دور برِ خانهی دلبر نرود
قول دادهست که بهداشت به ما ماسک دهد
تا کسی سمت دو تا برگ چغندر نرود
مَردمِ دِه بخدا وضع خراب است! کمک!!
تا که اوضاع از این مرحله بدتر نرود
کدخدا خسته شد و سُرفه خشکی زد و گفت
بخدا آب گـَلو بود...! کسی در نرود
شیخ با خسته نباشید، دم گوشش گفت
حرف در کلّهی این... خواهرمادر..! نرود!
شعر طنز درباره قرنطینه
گفتم کرونا آمده از چین و ز ووهان
آلوده شده شهـرِ قم و مرکزِ سوهان
گفتا که عجب! اینهمه شهر است چرا قم؟
یک دفـعه بگوئیـد که سوهان نخورینان!
گفتم که نه،منظورِ من این است که فعلا
تا قـم نشِتابید که سوهــان بخرینان
شاید کرونا آمده ایران که بگوید
بهداشت مهم است رعایت بکُنینان
بیخود نروید جایی اگر، کار ندارید
رفتید اگر، ماسک بصورت بزَنینان
با آب و کمی مایعِ صابون بشوئید
دستانِ لطیفِ خودتان را، وخیزینان
وقتی که رسیدید به هم ، روی نبوسید
بوسیدنتان هیچ !، به هم دست ندینان!
در جمعی اگر عطسه زدید وکُخه کردید
سر را به گریبان و کُنالچه ببَرینان
در لحظه? پر وسوسه? پول شمردن
انگشت به آبِ لب و لوچه نچشینان
درسینه اگر گشته نفَسهای شما تنگ
با زور به حلـقِ کَـسِ دیگـر نَدَمینان
روزانه در این مدت اگر دوش نگیرید
بیش از خودِ ویروسِ خطرناکترینان
چون در همدان بوده یکی موردِ مثبت
نزدیک به هــر موردِ مشکوک، نَشینان
بازارِ خرافاتِ وطن یکسره داغ است
بی فایده اِسپند بر آتش نکشینان
تا کم نشده زحمتِ ویروس از ایران
با وحشتتان، جانبِ دریا ندَوینان
درخانه بمانید اگر قحطی ماسک است
گفتند نبوده ست و گفتم که نَگینان
ورنه دمِ نوروز و در آغازِ طبیعت
میواس?ت که یک ماه قرنطینه بشینان
بیهوده نترسید ولی گر نگرانید
در خدمتتانم چو به سینا بِرسینان
من دکترِ "دیندار"م و پیوسته در اورژانس
پر پر شده ام تا کـه شـما وَرنپرینان
دکتر اصغر دیندار
در کوچه و بازار هم اکنون خبری نیست
در خانه بمانید که بیرون خبری نیست
عید است علیرغم غم و غصه بخندید
امسال شمال و لب کارون خبری نیست
هر جور شده جور نمائید که فردا
از پنبه و از روغن و صابون خبری نبست
از مسجد و از مدرسه فعلاً بگریزید
در کعبه و در معبد آمون خبری نیست
المنه لله که درِ میکده باز است
از محکمه و قاضی و قانون خبری نیست
ای شیخ درین برههی حساس کنونی
یک ماه نرو پشت تریبون خبری نیست
هرکس خبری دارد ازو باز بگوید
دیریست از آقای فریدون خبری نیست
مسلم حسن شاهی
شعر درباره قرنطینه
شنیدم کرونا از ایران زمین
فرستاد پیکی به دربار چین
رسید و زبان پیش خاقان گشود
به چینی خدا را ستایش نمود
اوهاهی اوهاهو هیامی هیو
هوه هو مهاهی هیاوی تیو
قضا خواست ما را به ایران برد
و البته همراه ،، ماهان،، برد
همان روز در قم فرود آمدیم
و مابین مردم فرود آمدیم
چنان گرم ما را پذیرا شدند
گمانم که دلبسته ی ما شدند
نزد دست رد هیچ برسینه مان
نکردند حتی قرنطینه مان
ز تهران و تبربز تا شهر ری
نکردند الکل به ما اسپری
ندیدم مریضی خطابم کنند
به ضلعِ چپ خود حسابم کنند
وزیران به ما مبتلا گشته اند
ولی در شگفتم چرا گشته اند
هدف ابتلای وزیران نبود
جسارت به قشر مدیران نبود
ولی سالها مانده تا همچنان
درارم سر از کار ایرانیان
به جان خودم گونه ای نادرند
که در چرخه مرگ هم تاجرند
در این هیرو ویری که ما آمدیم
و در مرکز شهر اردو زدیم
به کل الکل و ماسک نایاب شد
به هر گوشه ای شایعه باب شد
به یک باره شد نرخ صابون گران
دلم سوخت از بهر صابونیان
چنان بلبشویی شد اندر کرج
که از بیخ و بن زندگی شد فلج
یکی گفت درمان پیاز است و سیر
که تایید کرده ست شخص وزیر
یکی فکر تجویز ،بهنوش، بود
که داروی درمانِ ما توش بود
یکی از خواص فلان چیز گفت
ز بابونه با چای و گشنیز گفت
و تا شیخ این ماجرا را شنفت
کلیپی فرستاد در پیج و گفت
هر آنکس نشد سیر از جان خود
کند روغن و پنبه در کان خود
مرا تاب آزار این خلق نیست
بفرما در این برهه دستور چست؟
فرستاده را داد پاسخ پکن
کماکان در آن خطه اردو بزن
برو خلق بدبخت را نفله کن
همان قشر جان سخت را نفله کن
مبادا روی سمت مسئولها
روی یک قدم سوی خرپولها
که ایران به بازار ما آشناست
خریدار بنجلترین جنس ماست
چو ایران نباشد پکن هم مباد
و در دخل ما یک تومَن هم مباد
رسول سنایی
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
او از طرف یکی از زنان ناصرالدین شاه به دربار دعوت میشود. یک نفر تنبک نواز و یک آوازه خوان هم او را همراهی میکردند. آنها با ساز و آواز مجلس را گرم میکنند. شاه بیاندازه...
تدوین و اشاعه آنچه امروز موسیقی سنتی نامیده میشود به دوران سلطنت شاهان قاجار و به ویژه ناصرالدین شاه برمیگردد.
علاقه شاهزادگان و رجال درباری به داشتن خواننده و نوازنده اختصاصی و نیز میل و رغبت و رقابت زنان متعدد ناصرالدین شاه در داشتن خواننده و نوازنده شخصی و واداشتن نوازندگان درباری در قبال مبالغ زیاد به تربیت و تعلیم خدمه در این راه یکی از عوامل مهم حفظ و اشاعه موسیقی سنتی (ردیف و دستگاهی) در عصر این حاکمان بوده است.
فرصت الدوله شیرازی در کتاب خود بحورالالحان مینویسد:
«در قرون اخیر دستگاههای قدما را برهم زده و آن را هفت دستگاه قرار داده اند و دو دستگاه را به همان اسم قدیم میخوانند یکی نوا و دیگری دستگاه راست. موسیقی سنتی به هفت دستگاه و288 گوشه تقسیم و مجموعه آن ردیف نامیده میشود.
علینقی وزیری به جای هفت دستگاه، پنج دستگاه آورده است ولی معلوم نیست در288 گوشه- کمتر یا بیشتر- چه عقیده ای داشته است.
بیشتر بدانید : علینقی وزیری؛ پدیدهی استثنائی موسیقی ایران + عکس
دراین جا مروری اجمالی خواهیم داشت بر تاریخ موسیقی سنتی (ردیف و دستگاهی) به عنوان بخشی از موسیقی ایرانی. بخش دیگر و اعظم موسیقی ایرانی موسیقی مناطق و نواحی گوناگون ایران اعم از موسیقی لرستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، گیلان ومازندران، خراسان و........... است که به عنوان موسیقی محلی، مقامی، مردمی وبومی شهرت دارد.
تاریخ نویسان موسیقی سنتی، ظهور این موسیقی را از علی اکبر فراهانی که تارنواز ماهری بوده است میشناسند و او را پایه گذار این موسیقی میشمارند. تاریخ تولد و فوت او نامعلوم است ولی از قراین پیداست که وی درحدود سالهای 1235 تا1238 ه. ش. از دنیا رفته است و هنگام فوت کمتر از 40 سال داشته است.
او از طرف یکی از زنان ناصرالدین شاه به دربار دعوت میشود. یک نفر تنبک نواز و یک آوازه خوان هم او را همراهی میکردند. آنها با ساز و آواز مجلس را گرم میکنند. شاه بی اندازه تحت تاثیر نوازندگی این گروه سه نفری و اجرای آنان قرار میگیرد و آنان را مورد تشویق قرار میدهد.
«ردیفهای موسیقی سنتی فعلی نخستین بار به وسیله علی اکبر فراهانی و به روایت او به دیگران آموخته شده و کوچکترین اطلاعی از کیفیت الحان و ردیفهای قدیم تر از او در دست نیست»
علی اکبر فراهانی موسیقی را نزد پدرش (موسوم به شاه ولی) فرا میگیرد. درباره شاه ولی نوشتهاند که او دستگاه راست و دستگاه نوا را با چیره دستی مینواخته است»
درباره فراهانی نوشته اند که او اغلب اوقات را در مصاحبت ناصرالدین شاه قاجار میگذرانیده و بی اندازه مورد تشویق او قرار داشته است. وی رفته رفته از ندیمان و نزدیکان ناصرالدین شاه میشود و با امکانات مادی بسیاری که به دست میآورد شاگردانی را هم تربیت میکند که تا به امروز ادامه یافتهاند.
« کثرت دوشیزگان و کنیزکان رامشگر در دربار شاهان قاجار، موجب تشویق زنان به فرا گرفتن موسیقی سنتی شد»
کسانی چون سلطان خانم که تحت تعلیم علی اکبر فراهانی در موسیقی مهارت یافته و یا امیرزاده (خواننده و تارنواز) نمونههای اشاعه موسیقی سنتی در میان زنان درباری است»
میرزا عبدالله فرزند علی اکبر فراهانی، نخستین تعلیمات موسیقی را از برادر بزرگتر خود میرزا حسن – که تار و سه تار مینواخت- فرا گرفت وپس از درگذشت او شاگرد پسرعموی خود، غلامحسین فراهانی – نوازنده تار وسه تار- میشود.
روح الله خالقی درصفحه 114 جلد اول کتاب خود مینویسد:
ردیف دستگاههای موسیقی امروز ما درحقیقت روایت آقا علی اکبر است و اگر حسن تصادفی نشده بود و آقا غلامحسین معلومات خود را به عموزاده نمیآموخت ضررب زرگی به موسیقی ما وارد شده بود.
گفته شده که میرزا عبداله با کمک فردی به نام سید احمد که نوازنده سه تار و دستگاهدان بوده ردیفهای موسیقی را منظم و مرتب کرده است. میرزا عبداله نخستین کسی بوده است که پس از علی اکبر فراهانی ردیفهای موسیقی سنتی یعنی هفت دستگاه معمول امروز را به شاگردان خود سپرده است.
عبدالله مینویسد: او از حسادت استادان زمان خود دلخوش نبود و نیز مینویسد: او دیده بود که استادان قدیم نمیخواستند معلومات خود را به دیگران بیاموزند. یا اوضاع زمانه این حس بدبینی را در آنها برانگیخته بود که مبادا شاگرد جای معلم را بگیرد و مقام استاد از بین برود!
میرزا عبدالله آنچه را که از ردیف موسیقی سنتی ونوازندگان تار وسه تار میدانست در اختیار طالبان آن قرار داد. به تعبیر تاریخ نویسان موسیقی سنتی، او به عنوان نوازنده استاد سه تار، مطمئنترین سند و کاملترین مرجع باقی مانده در موسیقی سنتی(ردیفی) است.
میرزا عبدالله در90 سالگی درگذشت و او را در پای پلهیی که در حیات مقبره ناصرالدینشاه است، به خاک سپرده اند.
ادامه دارد....
بیشتر بدانید : پایه گذاران موسیقی سنتی ایران در قرن بیستم (2)
بیشتر بدانید : روح الله خالقی و ابوالحسن صبا؛ پایهگذاران موسیقی سنتی ایران
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: کتاب تاریخ قرن بیستم
بازنشر اختصاصی سیمرغ
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
اخبار فرهنگی - جایگزین نوروزی «خندهبازار» مشخص شد/«کرکره»شبکه 3 با صدای پیشه «همساده»
مجموعه طنز «کرکره» مراحل تصویربرداری و تولید خود را اواخر سال 91 پشت سر گذاشته و گروه تمامی سکانس ها را در لوکیشن های داخلی ضبط کرده اند.
هادی حجازی فر سرپرست نویسندگان و کارگردان این مجموعه طنز در این باره گفت: از همان ابتدا تاکیدمان بر این بود که هر آیتم قصه و اوج و پایان داشته باشد .
به هر حال ما در تمامی بخش ها تمام تلاشمان را کردیم. برای مثال کامیاب امین عشایری که امسال با چند کار از جمله شیار 143 در جشنواره بود برای اینکه در کنارمان باشد یک پروژه سینمایی را رد کرد و به نظر من یک کار خاص و منحصر بفرد در این کار انجام داده است و یا مژگان عیوضی هم همینطور که با کمترین امکانات بهترین طراحی لباس را انجام داد .
وی ادامه داد: ما نزدیک به پنج ماه برای نگارش وقت گذاشتیم و حدود پانصد آیتم را به نگارش درآوردیم . البته دور ریز ما خیلی بیشتر ازین ارقام بود چرا که میخواستیم بهترین ها را اجرا کنیم . خیلی از متن ها را هم برای مراحل بعدی گذاشتیم که اگر قرار به ادامه دادن تولید بود، آن زمان از آنها استفاده کنیم.
مسئله بعدی این بود که ما به هر حال به نوعی جایگزین برنامه «خنده بازار» می شدیم. البته نوع طنز ما با خنده بازار تفاوت های شایانی دارد. از طرفی دیگر آن کار هم مدت ها از شبکه سه در حال پخش بود و سلیقه خاص خود را برای مخاطبانش بوجود آورده بود و ما باید سعی می کردیم تا بتوانیم با مخاطب به شیوه خودمان ارتباط برقرار کنیم.
حجازی فر در ادامه درمورد بازیگران این اثر افزود: شاید خیلی ها این را به ما گوشزد کرده اند و نقطه ضعف ما را برای دیده شدن این مسئله دانسته اند که از بازیگران چهره استفاده نکردیم، اما من به شخصه این مورد را نه تنها جزونقاط ضعف کارمان نمی دانم بلکه از آن به عنوان نقطه قوت کارمان هم یاد می کنم.
«کرکره» هر شب بعد از خبر ساعت 22 از شبکه سه سیما پخش خواهد شد، این مجموعه شامل سیزده قسمت 35 دقیقه ای است که در هر قسمت به طور میانگین ده آیتم پخش خواهد شد.
از دیگر عوامل می توان به: تهیه کننده: محمد نجار صراف، کارگردان و سرپرست نویسندگان: هادی حجازی فر، کارگردان تلویزیونی: سید وحید حسینی، گروه نویسندگان: هادی حجازی فر، محمد بحرانی، امیرسلطان احمدی، مهدی شاه پیری، مهناز خطیبی، محمد ابراهیم عزیزی، بازیگران: محمد بحرانی، امیر سلطان احمدی، گیتی قاسمی، محمد عسگری، مهدی شاه پیری، مهدی فرشیدسپهر، مهرداد باقری، مهرداد حق شناس، مجتبی معاف، میثم کریم پور، یوسف دریادل، اصغر حساس، رضا تهی دست، معصومه کاظمی، علیرضا کی منش، مجید نظیمی آرانی، سارا فرزادفر، هادی حجازی فر، سیما بلوری، امیر غریب زاده، شیما عرب، نوید فیاض، هادی اسفندیاری، حسن ابوالحسنی، آزیتا آذربو، سیاوش قاسمی، نجمه قادری، فرهاد تفرشی، مهدی طلاجوی، سعید رمضان پور، تدوین: وحید صادقی صفت، موسیقی: بامداد افشار، صداگذاری: مهرشاد ملکوتی، شاعر، آهنگساز و خواننده: حامد زمانی، تنظیم: امید رهبران، میکس و مستر: رضا پوررضوی، طرح اولیه: امید مهدی نژاد، جانشین تهیه کننده: سیدمیلاد پیغمبرزاده، مدیر تولید: علی بهرمند، مدیر تصویربرداری: خسرو دادگرمرام، صدابرداری: ناصر انتظاری، محمدرضا حسینی، طراح صحنه: کامیاب امین عشایری، طراح گریم: رابعه ملاحسینی، طراح لباس: مژگان عیوضی، گروه عنوان بندی و گرافیک متحرک: جواد اشرفیان، جلال اشرفیان، کمال اشرفیان، ایمان معینی، دستیار اول کارگردان: مجتبی معاف، برنامه ریز: آلما سعادتی، عکاس: وحید حجازی فر، منشی صحنه: فرشته حجازی، دستیار برنامه ریز: پریسا شاهی، مدیر تدارکات: مهران غفارزاده، دستیار تهیه: علیرضا اصفیاء، مدیر روابط عمومی: مائده میری، گروه تصویر: مهدی عفتی، سعید اسکندری، مهدی دادگر، اجرای نور: امیر محمدی، دستیاران تصویر: حمیدرضا کردبچه، مهرداد ژیان فر، حمیدرضا سخندان، دستیاران صدا: علیرضا متقی املشی، اسماعیل پاک منش، دستیار اول طراح صحنه: وهاب یحیی زاده نیم چاهی، دستیاران صحنه: مجید لشگری، صادق حبیبان، اجرای دکور: ایرج ناصری، سرپرست گروه گریم: مهدی شعبانی، مجریان گریم: هلیا زندی پور، عرفان درویش زاده، گلناز امیر جلیلوند، دستیار لباس: سارا معینی، نسا قلی پور، جامه دار: رزا نبی زاده، ساخت تن پوش: رویا ناصری، دستیار تدارکات: مرتضی اسکندری، گروه تدارکات: محمود زنجانی، علی اسدی، تأمین وسایل صحنه: امیر شمس یوسفی، علی شمس یوسفی، شهرک سینمایی غزالی، مسئول فنی واحد: محمدحسین محمدیان، نودال، تنظیم نور و تصویر: حمیدرضا حکیم الهی، مهدی امینیان، مسئول واحد سیار: علی اردستانی، مسئول هنروران: حمید بخشی نژاد هماهنگی: ناهید کرمانی، امور مالی: احسان خداویسی
اخبار فرهنگی - شبکه ایران
نوشته شده توسط: الهه ناز
دنیای موسیقی سنتی ایرانی، بزرگ و برای خیلی هایمان نسبتا ناشناخته است. بیایید با دستگاه ها و گوشه های آوازی اش آشنا شویم
گاهی آدم فکر می کند اگر این امیر کبیر بنده خدا در تاریخ کشورمان حضور نداشت، چند سال قرار بود در خیلی زمینه ها عقب بیفتیم؟ حالا قضیه موسیقی ایرانی هم همینطور است. عشاق این سبک موسیقی باید فاتحه ای بفرستند به روحش که یک روز، خدا می داند چه در سرش گذشت که به فکرش رسید موسیقی ایرانی باید مرجع مدونی داشته باشد. همین شد که علی اکبرخان فراهانی را که خودش یکی از آدم های کاربلد این حوزه بود صدا زد و دستور داد تا آهنگ های موجود در مناطق مختلف کشور را جمع آوری کند.
علی اکبرخان این آهنگ ها را به برادرش غلامحسین فراهانی یاد داد و او هم اینها را به میرزا حسین قلی و میرزا عبدالله. دو پسر علی اکبرخان که هر دو از نوازندگان به نام تار بودند، آموزش داد و این دو نفر شدند سرشاخه های موسیقی ایرانی و مولفان ردیف های موسیقی ایرانی.
حالا سال ها بعد از آن ماجرا، برای اینکه وقتی حرف از موسیقی ایرانی می شود زیاد گیج نزنیم، در حد بضاعت این صفحه سراغ ردیف موسیقی ایرانی رفته ایم و یک منوی پیشنهادی هم برای هر کدام و در ساعات مختلف روز داده ایم. باشد که بعد از خواندن متحول شده و دست به خواندن بزنید!
دستگاه ها هفتگانه موسیقی ایرانی چطور کار می کنند؟
شور و نوایی برپاست
ردیف موسیقی ایرانی از دو بخش اصلی و فرعی تشکیل می شود. قسمت اصلی اش شامل هفت تا دستگاه می شود هر کدامشان حال و هوا و البته طرفداران خاص خودشان را دارند. این هفت دستگاه، موسیقی اغلب نواحی ایران را دربر می گیرند و خیلی از آهنگ های نوستالژیک دوران کودکی مان را هم در دل خود جای داده اند.
1- شور
خیلی از آهنگ هایی که در جشن ها پخش می شود، در همین دستگاه شور ساخته شده اند. همانطور که از اسمش هم پیداست، موسیقی این دستگاه پر است از شور و انرژی. شور یکی از دستگاه های بسیار بزرگ موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی منطقه مازندران نزدیک است. البته این دستگاه نغمه هایی ملهم از موسیقی مناطق مرکزی ایران و کردستان هم شنیده می شود.
نمونه: آلبوم یاد ایام و به خصوص خود تصنیف یاد ایام یکی از نمونه های خوب دستگاه شور است. آلبوم «زیباترین» علیرضا افتخاری و «مرا عاشق» شهرام ناظری هم دو نمونه مشهور دیگر از این دستگاه بزرگ هستند.
2- نوا
به علت شباهتی که به دستگاه شور دارد، شناختش کمی به آگاهی نیاز دارد. در واقع اگر دستگاه شور را خوب بشناسید می توانید به تفاوت نغمه های نوا با شور پی ببرید. با این حال اگر دلتان یک شور و حال حسابی می خواهد، می توانید پیگیر آهنگ های این دستگاه هم بشوید.
نمونه: تصنیف «رفتم در میخانه» و آلبوم «نوا مرکب خوانی» از محمدرضا شجریان دو نمونه از این دستگاه هستند. «کنسرت نوا» از حسین علیزاده که دو نوازی تار و تنبک است و آلبوم «نینوا» باز هم از حسین علیزاده از دیگر نمونه های این دستگاه هستند.
3- ماهور
ماهور یکی از دستگاه های گسترده موسیقی ایرانی محسوب می شود که حال و هوای کاملا شادی دارد. اگر دلتان می خواهد با شنیدن یک موسیقی سنتی حسابی روح و روانتان شاد بشود، آهنگ هایی از این دستگاه را گوش کنید که اتفاقا نمونه های زیادی هم دارد.
بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه «ماهور» تغییر یافته واژه «ماژور» یکی از گام های اصلی موسیقی غربی است. جالب اینجاست که حال و هوای هر دویشان هم مشابه است. این دستگاه چند بخش دارد که بعضی بخش هایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، بعضی هایش به موسیقی خراسان و لرستان و یک قسمت های دیگرش هم به موسیقی آذری آذربایجان نزدیک است.
نمونه: آهنگ معروف «مرغ سحر» ساخته مرتضی نی داوود یکی از نمونه های شناخته شده این دستگاه است. مرتضی نی داوود، یکی از شاگردان خوب میرزا حسینقلی و درویش خان خودش هم یکی از ردیف دان های موسیقی ایرانی بوده. شروع این آهنگ کاملا الهام گرفته از درآمد ماهور است. «ز من نگارم خبر ندارد» از آلبوم آهنگ وفا و «ز دست محبوب» از آلبوم شب وصل هم در این دستگاه خوانده شده اند.
4- چهارگاه
بعضی از دستگاه ها به زمان مشخصی از روز تعلق دارند ومعمولا آن موقع روز است که شنیدنشان به دل آدم می چسبد. چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد. کافی است یکی از آهنگ های این دستگاه را اول صبح یا در زمان خمودگی و کسالت گوش کنید تا انرژی تان برای یک روز کامل جفت و جور بشود.
نمونه: قطعه معروف «سلام» کسایی که در آلبوم «صبحگاهی» علیزاده به زیبایی اجرا شده، نمونه ای زیبا از یک قطعه موسیقی ایرانی در دستگاه چهارگاه است که خیلی هایمان سال ها اول صبح هایمان را با آنها شروع کرده ایم، بدون اینکه بدانیم در این دستگاه ساخته شده اند. آلبوم «دستان» محمدرضا شجریان هم در این دستگاه کار شده. قطعه بی کلام «دخترک ژولیده» علینقی وزیری هم در این آلبوم مثال خوبی برای آشنایی با فضای چهارگاه است.
5- همایون
یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی که میزان غمش از آواز دشتی هم بیشتر است! اگر بغض توی گلویتان گیر کرده و بهانه می خواهید برای اینکه هر آنچه در دل دارید بیرون بریزید، یکی از آهنگ های این دستگاه را پلی کنید و سر و صورتتان را بسپارید به سیل اشک.
نمونه: قطعه «شد خزان گلشن آشنایی» جواد بدیع زاده و آهنگ معروف «اگر بار گران بودیم رفتیم» در این دستگاه ساخته شده اند. آهنگ «کاروان» شهرام ناظری که بارها در تلویزیون بر روی نماهنگی مرتبط با شهدای جنگ تحمیلی شنیده شده هم یکی دیگر از نمونه های این دستگاه است.
6- راست پنجگاه
یکی از دستگاه های مهجور ایرانی است که خیلی کم کار شده. راست پنجگاه شباهت هایی به دستگاه ماهور دارد. توی حرکت نت هایی که برای گوشه های هر دستگاه نوشته شده یک روند مشخص بالارونده یا پایین رونده وجود دارد. نت های موجود در دستگاه راست پنجگاه و ماهور کاملامشترک هستند اما این حرکات و گردش ملودیشان است که با هم فرق دارد.
نمونه: آلبوم «چشمه نوش» و آلبوم مشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری با نام «راز و نیاز» دو نمونه خیلی خوب این دستگاه هستند.
7- سه گاه
بعضی می گویند سه گاه، منشعب شده از دستگاه چهارگاه است. «سه گاه» علاوه بر حالت بیدارکننده که مشخصه اصلی دستگاه چهارگاه است، بعضی جاها حالت شور و وجد دارد که آن هم به خاطر عوض شدن یکی دو نت کوچک است. این دستگاه شباهت هایی هم به دستگاه شور دارد و خلاصه مناسب است برای اینکه درجه حالتان را چندتایی ارتقا بدهد!
نمونه: آهنگ رسوای زمانه علیرضا قربانی در آلبومی با همین نام که با همایون خرم کار کرده در این دستگاه است. تصنیف «آسمان عشق» در آلبومش با همین نام و تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم «رسوای دل» و به ویژه آهنگ های «از غم عشق تو» این آلبوم، به خوبی این دستگاه را معرفی می کند.
دانستن الفبای موسیقی سنتی بر هر فرد بالغ موسیقی دوستی واجب است
قبل از خواندن بدانید
دنیای موسیقی آنقدر پر از واژه های شیک و خارجی است که اگر آدم همینطور یکهو یک متن تخصصی را شروع کند، امکان دارد سریعا بی خیالش بشود. این اصطلاحات تخصصی اگرچه کامل نیستند اما در حد فهمیدن این مطلب و ادعا کردن اینکه «من از موسیقی سنتی بیشتر از یک ساز می دانم!» کافی است.
- گوشه یا مقام: هر کدام از آهنگ هایی که قدیم ترها در مناطق مختلف ایران خوانده می شد را یک گوشه یا مقام می گویند. در واقع کوچکترین جزء هویت دار از ردیف موسیقی ایرانی است.
- دستگاه: خیلی از گوشه های موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که به یک منطقه تعلق دارند، حال و هوای مشابهی دارند. این گوشه های با حال و هوای مشترک، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند.
- آواز: هر آواز از مجموع چند گوشه تشکیل شده. این گوشه ها در واقع عضوی از همان هفت دستگاه بوده اند که چون با همدیگر شباهت بیشتری داشته اند، از دل دستگاه ها بیرون کشیده شده اند و نام آواز بر مجموعه شان گذاشته شده.
- ردیف موسیقی ایرانی: مجموعه این دستگاه ها و آوازها در کتابی به نام ردیف موسیقی ایرانی جمع آوری شده. این کتاب در واقع دایرة المعارف موسیقی سنتی ایرانی است که این روزها نسخه هایی از آن به صورت اختصاصی برای هر کدام از سازها چاپ شده است. مثل ردیف موسی معروفی که برای پیانو، ردیف طاهرزاده و دوامی برای آواز و ردیف ابوالحسن صبا برای نی.
- مرکب خوانی: در مرکب خوانی نوازنده از یک دستگاه شروع می کند و به تدریج وارد دستگاه های دیگر می شود. البته افرادی که این کار را می کنند، باید شناخت دقیقی از ردیف موسیقی داشته باشند. اصطلاحی در موسیقی داریم به نام فرود. برای توضیح کلمه فرود بهتر است یک مثال بزنیم تا ربطش را با مرکب خوانی بفهمیم؛ مثلا شما در دستگاه ماهور هستید، گوشه ها را دانه دانه جلو می روید تا می رسید به گوشه دلکش. این گوشه وجه تشابهاتی با دستگاه شور دارد. اگر نوازنده یا خواننده متبحر باشند، آن لحظه خیلی زیرکانه می تناند ادامه کار را در دستگاه شور برود اما چون کارش را از ماهور شروع کرده است نهایتا باید کار را در همان ماهور ختم کند.
در واقع خیلی زیرکانه وارد دستگاه شور می شود و دوباره برمی گردد در دستگاه ماهور فرود می آید. یعنی از نقاط تشابه دستگاه ها کمک گرفته و مرکب خوانی می کنند.
- نت شاهد: نتی است که در هر دستگاه یا آواز بیشترین کاربرد را داشته و در تداعی کردن حال و هوای آن دستگاه یا آواز هم سهم بیشتری دارد. اغلب گوشه ها معمولا با نت شاهد شروع و تمام می شوند. در موسیقی غربی به این نت شاهد درجه اول گام می گویند. نوازنده خوب کسی است که این نت را در هر دستگاه یا آواز به خوبی بشناسد و به موقع از آن استفاده کند.
- درآمد: اولین گوشه آغاز کننده هر دستگاه و آواز. گوشه درآمد تداعی کننده حال و هوای کل آن دستگاه یا آواز است؛ یعنی اگر می خواهید حال و هوای یک دستگاه را بفهمید، بهتر است که اول درآمدش را گوش بدهید.
- رپراتوار: معادل ردیف در موسیقی غربی.در غرب برای هر ساز یک رپرتوار مجزا موجود است. در ایران هم چنین کاری را برای ردیف کرده اند و برای هر سازی ردیف مخصوص آن را تدوین کرده اند.
- گام: در موسیقی غربی معادل دستگاه است که به دو دسته اصلی مینور و ماژور تقسیم می شود. به هشت نت پشت سر هم در موسیقی غربی یک گام می گویند. به فاصله بین هشت تا نت اکتاو هم می گویند.
- دانگ: هر چهار نت پشت سر هم یک دانگ است. در موسیقی غربی به هر دانگ یک تتراکورد می گویند. وقتی می گویند فلانی صدای شش دانگی دارد، یعنی می تواند شش تا دانگ که شامل 24 نت – یا به عبارتی سه گام است – را به ترتیب بخواند. خواننده شش دانگ کسی است که به اجرای هر بیست و چهار نت تسلط کامل دارد. حنجره ای که این توانایی را دارد، چیز خاصی است.
- مرصع خوانی: مرصع پلو چیست؟ پلویی است که همه چیز تویش ریخته شده. مرصع خوانی هم همچین چیزی است. یعنی برخلاف مرکب خوانی، نیازی نیست دنبال وجه تشابه بین دستگاه ها باشید و هر موقع دلتان بخواهد دستگاه را عوض کنید. البته خواننده متبحر طوری این کار را می کند که برای شنونده آزاردهنده نباشد. در ضمن در مرصع خوانی هیچ نیازی نیست که آواز را در همان دستگاه اولیه به پایان ببرید.. یکی از مشهورترین خوانندگان سبک مرصع خوانی «رامبد صدیف» است.
بخش فرعی ردیف موسیقی ایرانی، به اندازه بخش اصلی تنوع و گستردگی دارد
جُنگ پنج و هفت
در ردیف موسیقی ایرانی پنج آواز اصلی وجود دارد که در واقع مجموعه ای از «گوشه» ها هستند که عضوی از دستگاه های مختلف بوده اند اما به خاطر شباهت بیشتری که با هم داشته اند، از دستگاه مورد نظر جدا شده و به شکل یک آواز درآمده اند.
این وسط، «بیات کرد» و «شوشتری» دو آوازی هستند که بین موسیقیدان ها بر سر مستقل حساب آوردنشان اختلاف است و آمار آوازها را بین عدد پنج و هفت معلق نگه داشته اند!
بیات کرد (کرد بیات)
آثاری که در این آواز خوانده شده اند، آنقدر محدودند که هیچ وقت تا به حال هیچ آلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده. این آواز هم زیرمجموعه دستگاه شور به حساب می آید.
نمونه: در آلبوم «آستان جان» که اثر مشترک شجریان و پرویز مشکاتیان است، چند نمونه از این آواز وجود دارد. تصنیف «دل دیوانه» هم یک نمونه دیگر این آواز است.
بیات اصفهان
با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است. حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با «گام مینور» در موسیقی غرب یکی است.
نمونه: این آواز یکی از آوازهای مورد علاقه آهنگسازها و خوانندههای ایرانی است و خیلی رویش کار می کنند. آلبوم «سفر به دیگر سو» شهرام ناظری و یک قسمت از آلبوم مشترک کیهان کلهر و علی بهرامی فرد با نام «تنها نخواهم ماند» در آواز بیات اصفهان است. تیتراژ سریال هزاردستان که مرتضی نی داوود ساخته هم یکی دیگر از نمونه های این آواز است.
دشتی
دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هست. غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد! دشتی علاوه بر کاربردش در مراسم عزاداری، در موسیقی درمانی هم استفاده می شود. خیلی از روانشناس ها از این نوع موسیقی استفاده می کنند تا بیمار مورد نظر به راحتی احساساتش را بیرون بریزد و خودش را تخلیه کند. آواز دشتی بسیار شبیه آهنگ های منطقه گیلان است.
حتی یکی از گوشه های این آواز به نام «دیلمان»، نام منطقه ای در استان گیلان است. به همین خاطر هم خیلی ها به شوخی به آواز «دشتی» می گویند «رشتی». با اینکه تنوع این آواز زیاد نیست اما کارهای زیادی در آن ساخته شده. دشتی هم زیرمجموعه دستگاه شور است.
نمونه: آواز خوانده شده توسط فریدون پوررضا در موسیقی تیتراژ سریال پس از باران که در گوشه دیلمان است، به خوبی فضای آواز دشتی را تداعی می کند. جالب است بدانید آهنگ «رعنا»ی گروه رستاک و آهنگ معروف «ای ایران ای مرز پرگهر» با اینکه ملودی شادی دارند اما زیرمجموعه آواز دشتی هستند.
در واقع خلق این فضاهای متفاوت خیلی وقت ها به ذوق، خلاقیت و زیرکی آهنگساز برمی گردد که از فضای دستگاه یا آواز استفاده کند و با استفاده از ریتم، آهنگی خلق کند که با فضای عمومی دستگاه یا آواز متفاوت باشد.
بیات ترک
این آواز یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور است و مثل همان دستگاه آدم را به وجد می آورد.
نمونه: قطعه «اندک اندک» شهرام ناظری بیات ترک است. شروع این آهنگ الهام گرفته از گوشه «درآمد» آواز بیات ترک است. آلبوم «گل صدبرگ» ناظری نمونه دیگری از این آواز است. جالب است بدانید اذان موذن زاده اردبیلی در گوشه ای از این آواز با نام «روح الارواح» ساخته شده و به نظر می رسد مرحوم موذن زاده به خاطر اسم این گوشه، آن را برای اذان خود انتخاب کرده.
افشاری
این آواز هم یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور است. بسیاری از تصنیف های قدیمی در این آواز ساخته شده اند. آوازهای افشار گاه با حزن همراهند و گاهی هم بسیار شاد هستند.
نمونه: تصنیف «از کفم رها»ی عارف قزوینی با این شروع، «از کفم رها شد قرار اول ...» از نمونه های آشنای افشاری است.
شوشتری
با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده. با این حال تم اصلی این دستگاه غمگین است. شوشتری گوشه های کمی دارد. خیلی ها معتقدند شوشتری در واقع یکی از گوشه های دستگاه همایون است نه یک آواز مجزا.
نمونه: تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه و با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم راز و نیاز، قطعه بی کلام «به زندان» از استاد ابوالحسن صبا و آهنگ معروف سریال دلشدگان دو نمونه غمگین از این آواز و آهنگ شیرازی «جینگه جینگه ساز میاد و ...» یک نمونه شاد این آواز است.
ابوعطا
این آواز هم حال و هوای غمگینی دارد و زیرمجموعه دستگاه شور محسوب می شود.
نمونه: آلبوم «آتش در نیستان» شهرام ناظری و «تصنیف بهار دلکش» محمدرضا شجریان از نمونه های این آواز هستند.
منبع: همشهری جوان
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
جوک ساختن از ویروس کرونا به نوعی تخلیه عصبانی و نگرانی عمومی است که با مسخره گرفتن وقایع تلخ به نوعی باعث التیام روحی فرد و جامعه و به خصوص جمعیت قربانی میشود. ساخت جوک و خندیدن یک نوع سلاح برای شکستن جو وحشت حاکم بر فضای جامعه است.
خندیدن و جوک ساختن در شرایط بحرانی و ملتهب، واکنش طبیعی انسان برای افزایش روحیه خود و اطرافیان است. ما برای مدیریت و مرتفع کردن یک بحران نیاز داریم که روحیه داشته باشیم. بدون روحیه قطعاً از پیش بازندهایم. قطعاً شما هم با من موافقید که با گریه کردن و آه کشیدن و افسوس خوردن کسی روحیه نمیگیرد.
اتفاقاً برعکس این لبخند است که به آدمی جان میبخشد.
هیچ وقت خانوما رو با کرونا تهدید نکنید
.
خانوما خودشون ویروسی دارند بنام غُرُنا
که تا حالا میلیونها مرد را به کام مرگ کشانده
جوک درباره کرونا
از وقتی تلویزیون زیرنویس کرده چشمای خودتون رو با دست نمالید شدیدا چشمام میخاره
اصن دوس دارم 4تا دست دیگه هم قرض بگیرم چشمامو بمالونم
جوک درباره کرونا
آقا این یک ماه رو هم زنده بمونیم
میتونیم بگیم : ما بازماندگان سال 98 هستیم
جوک درباره کرونا
امروز دو نفر که ماسک داشتن تو خیابون آشنا دراومدن؛
ماسکاشونو دراوردن، روبوسی کردن ، دوباره ماسک زدن
جوک درباره کرونا
کرونای عزیز...
ما هیچ چیزمون بهم نمیخوره حتی تو اسمت هم خیلی با کلاس تر از اسم منه...ما به درد هم نمیخوریم...نزدیک من نیا...
من فکرامو کردم تصمیممو گرفتم....
انتخاب من اسهاله...
جوک درباره کرونا
مورد داشتیم تو شرکت تا دیروز با لیوانی که صبح شیر میخورد، ظهر دوغ میخورد و عصر قهوه و چایی و دوباره چرخه استفاده ش از فردا شروع میشد.
الان لیوانو میشوره میذاره تو کمدش درو قفل میکنه میره، من از ویروس کرونا ممنونم که بهداشت رو به خیلیا یاد داد
جوک درباره کرونا
بلایا و مصیبتها عین برنامه هفتگی دبستان شده.
ین هفته کرونا کرونا زلزله داریم هفته بعد کرونا کرونا سیل
جوک درباره کرونا
اولا خدا تک تک بلاهاشو میفرستاد. مثلا یه بار سیل یه بار زلزله یه بار...ولی دید جواب نمیده ما سگ جون تر از این حرفاییم؛ الان ملخها حمله کردن جنوب، کرونا تو مرکز، زلزله هم تو شمال غرب
جوک درباره کرونا
در صورت ابتلا به ویروس کرونا تا 10 روز آویشن و نبات را دم کرده و بخورید.
.
.
روز یازدهم آویشن را بدون نبات دم کرده بخورید اونوقت ویروس میاد بیرون میگه پ نباتش کو؟
با دمپایی بزنید تو سرش بکشیدش!
تا اکتشافات بعدی بدروووود
جوک درباره کرونا
الان استان های ایران همه دارن باهم میخونن
بغلی بگیر
چی رو بگیرم؟
کرونا رو
چیکارش کنم؟
بده بغلی
جوک درباره کرونا/ کمیک های خنده دار کرونا
کرونا نگرفتم ولی یک بیماری بدتر گرفتم به اسم
"نکنه کرونا گرفتم"
جوک درباره کرونا
عوضش اگه زنده بمونیم خاطره میشه همه اینها
میزنیم تو سر نوه نتیجهمون که ما توی یه سال از تمام اینها جون سالم به در بردیم بعد تو ناراحتی چرا زید برقیت دیر جوابت رو میده؟
جوک درباره کرونا
اگه بر اثر کرونا از دنیا رفتم. روی سنگ قبرم بنویسید:
"بر اثر درگیری با پلنگ دار فانی را وداع گفت"
ننویسد که: بر اثر ویروس کرونا "بادی وزید و گلی پر پر شد"
جوک درباره کرونا
یکی از جیبهای کتم رو قرنطینه کردم. پول، کلید، کارت بانکی و رسیدها رو توش میذارم تا حواسم باشه کرونا کجاست. اسمشو گذاشتم جیب کرونا.
جوک درباره کرونا
حالا هرچیزی از چین میومد ایران بنجل و دری وری بود. ویروسشون که اومده جهش یافته و خفنترین نوعشه
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته