نوشته شده توسط: الهه ناز
حکایت آورده اند که: جوانمردی غریبی را مهمانی کرد. چون از طعامْ خوردن فارغ شدند، کنیزکی بیامد و آب بر دستِ ایشان می ریخت، تا دست می شستند.
آن مرد غریب گفت: «در فتوّت زشت است که زنی آب بر دست مردان ریزد.»
یکی از آن جوانمردان گفت: «چندین سال است تا در این مُقامم و هر روز به سفره این جوانمرد حاضر شده ام و هرگز ندانسته ام که زن آب بر دست من می ریزد یا مرد؟ چشم بر هم باید، تا ما را دل بدان نکشد که در حقِّ آزادْ مردی به طعن مدخل سازیم.»
حکایت: «گویند کسی بود و دعوی جوانمردی کردی. گروهی از جوانمردان به زیارت او آمدند. این مرد گفت: ای غلام! سفره بیار، نیاورد. دو سه بار بگفت، نیاورد. این مردمان در یکدیگر مینگریستند، گفتند: جوانمردی نبود خدمت فرمودن به کس که چندینبار تقاضای سفره باید کرد. غلام هنگامی که سفره آورد، این خواجه وی را گفت: چرا سفره دیر آوردی؟
غلام گفت: مورچه اندر سفره شده بود و از جوانمردی نبود، سفره پیش جوانمردان آوردن که بر آن مورچه باشد و از جوانمردی نبود، مورچه را از سفره بیفکندن، بایستادم تا ایشان خود بشدند و سفره بیاوردم. همه گفتند: یا غلام! باریک آوردی؛ چون تویی باید که خدمت جوانمردان کند».
حکایت آورده اند که: جوانمردی سرایی را به دروازه هزار درهم بخرید. چون به خانه آمد، شبانگاه گریه عظیم شنید.
غلام را گفت: «ببین تا کیست که می گرید و چرا می گرید؟»
غلام بیامد و تفحّص کرد. اصحابِ خانه بودند که آن خانه را فروخته بودند.
گفتند:«به سببِ اسْتیحاشْ از مُفارقتِ وطن می گرییم»
غلام باز آمد و خواجه را خبر کرد.
خواجه گفت:«برو و ایشان را بگو که خانه را صبحدم تسلیمِ شما کنم و آن دوازده هزار درهم شما راست.»
غلام برفت و با ایشان بگفت. خرّم گشتند و هزار آفرین بر خواجه کردند و بامداد به خانه باز آمدند.
مردی زنی خواست. پیش از آنکه زن به خانه شوهر آید، وی را آبله برآمد و یک چشم وی به خلل شد.[ دچار آسیب شد] مرد نیز چون آن بشنید، گفت: مرا چشم درد آمد. پس از آن گفت: نابینا شدم. آن زن به خانه وی آوردند و بیست سال با آن زن بود. آنگاه زن بمرد. مرد چشم باز کرد، گفتند: این چه حالست؟ گفت: خویشتن نابینا ساخته بودم تا آن زن از من اندوهگن نشود. گفتند: تو بر همه جوانمردان سبقت کردی».
چنین گویند که روزی به کوهستان عیاران به هم نشسته بودند. مردی از در اندر آ مد و سلام کرد و گفت: من رسولم، از نزدیک عیاران مرو و شما را سلام همی کنند و همی گویند که: سه مسأ ل? ما را بشنوید؛ اگرجواب دهید، ما راضی میشویم به کهتری شما؛ و اگر جواب صواب ندهید، اقرار دهید به مهتری ما. گفتند: بگوی.
گفت: بگویید که جوانمردی چیست؟ و اگر عیاری به راهگذری نشسته باشد، مردی بر وی بگذرد و زمانی بود، مردی با شمشیر از پس وی همی رود به قصد کشتن وی، از این عیار به پرسد که فلان کس بر گذشت؟ این عیار را چه جواب باید داد؟ اگر گوید که نگذشت، دروغ گفته باشد؛ و اگرگوید که گذشت، غمز کرده باشد. و این هر دو در عیار پیشه گی نیست.
عیاران قهستان چون این مسأ له ها بشنیدند، یک به دیگر نگریستند. مردی در آ ن میان بود به نام فضل همدانی، گفت: من جواب دهم. گفتند: رواست. گفت: اصل جوانمردی آ ن است که هر چه بگویی بکنی، و فرق میان جوانمردی و نا جوانمردی، صبر است. جواب آ ن عیا رآ ن بود که از آ ن جای که نشسته بود، یک قدم فرا تر نشیند و گوید؛ تا من ایدر نشسته ام، کس ایدر نگذشت، تا راست گفته باشد.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نام : امید علیمردانی
تاریخ تولد : 2 مرداد 1364
محل تولد : تهران ، ایران
وضعیت تاهل : مجرد
تحصیلات : لیسانس فیلمسازی و کارگردانی
نوع حرفه : بازیگر
سال آغاز فعالیت : 1377
امید علیمردانی کارگردان ، بازیگر و فیلمنامه نویس کشورمان ایران در سال 1364 در لواسان تهران متولد شده است. امید علیمردانی مدرک کارشناسی را در رشته فیلم سازی و کارگردانی در دانشگاه هنر گذرانده است.
یکی از تفاوت های بسیار جالب او با سایر بازیگران ایرانی قد کوتاه او است.
این بازیگر با بازی در سریال ستایش در نقش رستم به یک چهره ماندگار تبدیل شد و بازی او مورد توجه اغلب بینندگان قرار گرفت.
امید علیمردانی فعالیت خود را از سال 1377 زمانی که 9 سال داشت با تئاتر آغاز کرد و برای اولین بار در سال 1378 با سریال گل های آبی به کارگردانی حبیب الله کاسه ساز وارد قاب تلویزیون شد.
این بازیگر با سعید سهیلی بازی در سینما را تجربه کرد اما شهرت او با بازی و ایفای نقش رستم در سریال ستایش 2 از سال 1392 در کنار بازیگرانی مانند داریوش ارجمند و رامستین کبریتی رقم خورد.
آقای امید علیمردانی از سال 1398 با فیلم سایلنت وارد عرضه تهیه کنندگی شده است و هنری نیز در نویسندگی و کارگردانی نیز دارد و در این زمینه نیز مشغول به فعالیت است.
امید علیمردانی به مطالعه کتاب و نویسندگی فیلمنامه علاقه فراوانی دارد.
امید علیمردانی در این باره می گوید در بازیگری الگو ی من آقای داریوش ارجمند هستند.
همچنین ذکر می کند که در انتظار نقش های متفاوت تری هستم زیرا انتظار دارم نویسندگان و کارگردان ها به من نقش متفاوتی بدهند.
شخصیت من در فصل های قبلی سریال ستایش منفی بوده است و در فصل سوم سریال ستایش هم اتفاقاتی رخ می دهد که نقش من را بیشتر منفی جلو می دهد.
امید علیمردانی بازیگر کوتاه قامت کشورمان برای بار اول با بازی در سریال چهار چرخ به دنیای تلویزیون راه یافت و در جلوی دوربین قرار گرفت. او در این سریال به بازی در نقشی متفاوت پرداخت که برای خودش از جذابیت های ویژه ای برخوردار بود.
این هنرمند از طریق تهیه کننده به کارگردان این سریال جواد مزدآبادی معرفی شد و با بازی در نقش یک دزد مورد توجه مخاطبان این سریال قرار گرفت.
سریال دست بالای دست به کارگردانی محسن یوسفی تجربه دیگر امید علیمردانی در تلویزیون بود که به واسطه هنرنمایی امید علیمردانی در نقش قبلی اش مورد توجه کارگردان این سریال قرار گرفت و برای بازی در این نقش انتخاب شد.
اما نقطه عطف بازیگری امید علیمردانی در تلویزیون مربوط به بازی امید علیمردانی در سریال ستاش است.بازیگر نقش رستم مباشر حشمت فردوس در فصل دوم سریال ستایش همان امید علیمردانی است که توانست به خوبی از عهده این نقش در این سریال بر آید.
امید مردانی بازی در فیلم هایی چون همسرایی ، فیلم دهه شصتیا ، چارچنگولی ، قصه پریا ، نارنجی پوش ، خفگی ، ستایش 2 و 3 ، چهار چرخ ، دست بالای دست ، دنیای گمشده و … را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است.
امید علیمردانی در این باره که بیشتر دوست دارد چه نقش هایی را ایفا کند گفته است : یکی مساله که وجود دارد این است که فکر می کنند بیشتر باید از کوتاه قامتان بلند همت برای کار های طنز استفاده شود. در حالی که من کمتر نقش های کمدی را دوست دارم و از نقش های جدی بیشتر خوشم می آید و حتی در سریال های کمدی هم دوست دارم نقش های جدی را بازی کنم.
این بازیگر مجرد است و و هنوز ازدواج نکرده است. در واقع تاکنون هیچ عکسی از امید علیمردانی و همسرش منتشر نشده است.
این بازیگر اصالتا اهل لواسان تهران است و اطلاعاتی از پدر و مادر این بازیگر در دسترس نیست.
امید علیمردانی در این باره می گوید : بازی در تلویزیون را ترجیح می دهم چون بیشتر با آن دیده می شوم البته من صرفا برای دیده شدن بازی نمی کنم و به همین خاطر گزیده و با کارگردان های خوب و با تجربه کار می کنم.
امید علیمردانی درباره این که در سریال های تلویزیونی بیشتر چه نقش هایی به وی و افرادی که از لحاظ فیزیکی مشابه به او هستند داده اند گفت :یک مسئله این که فکر می کنند از کوتاه قدان فقط باید برای نقش های طنز استفاده کرد و این در حالی است که من به شخصه از نقش های جدی بیشتر خوشم می آید و حتی دوست دارم در سریال ها کمدی هم نقش های جدی داشته باشم .
او این دیدگاه را به کارگردانان نسبت داد و اظهار کرد بیشتر از این که نقص فیلمنامه نویس ها باشد کارگردانان انتخاب می کنند که چه کسی چه نقش را داشته باشد و کارگردان بر اساس یک شخصیت می گوید که باید لودگی بیشتری در کار باشد تا مخاطب بیشتر بخندد. الته خدا را شکر می کنم که این دیدگاه چندین سال است عوض شده است و نقش های جدی تری به ما پیشنهاد می شود.
همچنین این بازیگر به این موضوع اشاره کرد که بیشتر دوستان من اذیت می شوند از نقش هایی که به آنها داده می شود ، زیرا این نقش ها بیشتر در حد یک شاگرد مغازه است یا این که نقش های زیر خط فقر است در حالی که به نظرم اشکالی ندارد که در نقش های دیگری هم نوشته شود ، نقش هایی که در واقعیت هم وجود داشته اند و دارند.
به عنوان مثال من دوستی دارم که در دوران دفاع مقدس به دلیل همین فیزیک بدنی توانسته است به خاکریز دشمن وارد شود و یا دوستی دارم که استاد دانشگاه است. اما این ها در سریال ها دیده نمی شوند.
در 7 شهریور 1398 خبر درگذشت امید علیمردانی بر اثر سانحه تصادف در سایت های مختلف درج شد. اما ساعاتی بعد از انتشار این خبر امید علیمردانی بازیگر سریال ستایش با انتشار ویدئویی در اینستاگرام خود خبر سلامتی خود را به همه طرفداران خود اعلام کرد و خبر درگذشتش را که در رسانه ها منتشر شده بود را تکذیب کرد.
امید علیمردانی با انتشار ویدئو در کنار گنبد منور ابا عبدالله الحسین (ع) نوشت :
در کنار کربلای معلی هستم در کنار بارگاه آقا عبدالله الحسین (ع) ، متاسفانه شایعه ای از من پر شده است که از طریق این متن خواستم بگویم حال بنده خوب است.
این بازیگر مانند سایر بازیگران دیگر در اینستاگرام فعالیت دارد و در آن عکس ها و ویدئو های از خود و زندگی روزمره ش با مخاطبان خود به اشتراک می گذارد. همچنین برخی از سکانس هایی که د آن نقش داشته است را نیز در صفحه خود قرار می دهد.
گردآوری : دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
اراک شهری بزرگ در استان مرکزی است و در واقع بزرگ ترین شهر این استان و یکی از کلان شهرهای ایران نیز محسوب می شود. کل استان به دلیل اینکه در محل اتصال رشته کوه های البرز و زاگرس واقع شده است و از چند طرف به حاشیه های مرکزی ایران، کوه های بلند و مرتفع، دریاچه نمک و دشت مغان محدود می شود، دارای تنوع آب و هوایی و در نتیجه تنوع غذایی بسیار زیادی می باشد. این عوامل به طور مستقیم بر روی تنوع غذاهای سنتی اراک نیز بیشترین تاثیر را گذاشته که در ادامه درباره ی آن ها توضیحات بیشتری را ارائه خواهیم داد.
آب و هوای خوش اراک و وجود دامنه هایی از البرز و زاگرس در این منطقه، سبب شده تا رویش انواع گیاهان و میوه های خاص و مختص منطقه، در این بخش رویت گردد. از این رو مردمان این منطقه دارای آداب رسوم خاصی در طبخ غذا هستند که بسیار هم جذاب است. در واقع می توانیم بگوییم که اراکی ها، ذائقه ی خاص خودشان را برای میل غذا دارند که روز به روز این ذائقه ی سنتی و اصیل، در حال فراموشیست.
با نگاهی اجمالی به لیستی که قرار است با عنوان غذاهای سنتی اراک به شما ارائه شود، متوجه خواهید شد که اکثر غذاهای این منطقه، آش هستند و اغلب طی پروسه ی پخت و پز، طبخ می شوند نه سرخ کردن. از این رو، دستور پخت غذاهای سنتی اراک را می توانیم یکی از سالم ترین دستورهای پخت غذا در دنیا معرفی کنیم. حالا در ادامه، بیشتر متوجه منظور ما خواهید شد، پس با ما همراه باشید :
همان طور که خدمت تان عرض کردیم، روش های پخت غذاهای سنتی اراک، مختص همین منطقه بوده و اراکی ها اکثرا از محصولات ارگانیک خودشان برای طبخ غذا استفاده می نمایند. برویم که باهم درباره ی دستور پخت این غذاهای خوشمزه و سالم اراکی، بیشتر بخوانیم :
اولین غذایی که می خواهیم آن را به شما معرفی کنیم، آبگوشت دودار است. این غذا نوعی آبگوشت است که طریقه ی طبخ آن نیز مانند سایر آبگوشت ها، بر اساس پخت و پز بوده اما نتیجه ی نهایی، با تصورات ما از یک آبگوشت معمولی فاصله ی زیادی دارد. مهم ترین عاملی که آبگوشت دوگوله دودار را از سایر آبگوشت ها مجزا می کند، وجود کشک در آن است. اصلا به همین دلیل به این غذا، آبگوشت کشک و یا آبگوشت دوغ دار نیز گفته می شود.
برای مواد اولیه ی این غذا مانند اکثر آبگوشت ها، شما به گوشت های آبگوشتی، نخود، لوبیا سفید، نمک، فلفل، زردچوبه، کشک، بادمجان سرخ شده، پیاز، سیر و نعنا احتیاج دارید. خانم های اراکی، این غذا را به خوشمزگی هر چه تمام تر در ظرفی به نام دوگوله درست می کنند و یکی از دلایلی که نام آبگوشت دوگوله دودار بر روی این غذا نهاده شده، نام همین ظرف است.
از فوت و فن های کوزه گری برای خوشمزه تر شدن این آبگوشت این است که از گوشت های گوسفندی با ترکیب قلوه گاه، دنبه و قلم استفاده نمایید. این آبگوشت نیز مانند تمامی آبگوشت ها میل می شود، یعنی تلیت و ملات جدا دارد و غذای بسیار سنگینی محسوب می شود.
دومین غذایی که می توانیم آن را یکی از غذاهای سنتی اراک معرفی کنیم، آش ترخینه با شکمبه است. به این آش، آش سیرابی نیز گفته می شود و این آش یکی از رایج ترین و پرطرفدارترین خوراک های این منطقه است.
برای تهیه ی آش ترخینه با شکمبه شما به مقدار زیادی ترخینه ی خشک شده، سیرابی، سبزی آش، اسفناج، نخود، لوبیا، نمک و زردچوبه نیاز دارید. اما سوال اینجاست که ترخینه چیست و چگونه تهیه می شود. خود ترخینه یک ماده ترکیبی است که بعد از درست شدن باید آن را خشک کرد و برای طبخ آش و یا انواع غذاها استفاده نمود.
برای درست کردن ترخینه، نیاز است که مقداری دوغ، گندم پرک شده، گوجه، برگ چغندر و برخی از سبزیجات تابستانی را با یکدیگر ترکیب کنید و سپس آن را خشک و نگهداری نمایید. این آش از ارزش غذایی بسیار زیادی برخوردار است یکی از مفیدترین غذاهای دنیاست. شاید گمان کنید که وجود سیرابی در این آش، خارج از تحمل مزاج برخی از افراد باشد اما این غذا آنقدر معطر و خوشمزه است که امکان ندارد شما از میل کردن آن نهایت لذت را نبرید. نعنا، پیاز داغ و سیر داغ، از مهم ترین و خوشبوترین چاشنی های این آش هستند که لذت خوردن آن را چندین برابر می نمایند.
این غذا یکی از پرطرفدارترین غذاهای اراکی است که عموما سر سفره ی اکثر خانواده ها رویت می شود. نام این غذا هم از ظرفی می آید که در آن پخته می شود. در قدیم به ماهیتابه، تالی می گفتند و تالی نام یک ظرفی است که گود است و دیواره های کوتاهی دارد، برای تهیه ی این غذا، کباب ها و یا همان گوشت را ته ماهیتابه یا همان تالی میگذارند و به همین دلیل این غذا را ته تالی می نامند. برای طبخ این غذا، شما نیاز به مقدار زیادی گوشت چرخ کرده، غوره، فلفل دلمه ای، سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، لواشک، زردچوبه ، نمک، فلفل و رب گوجه نیاز دارید. این ترکیب یکی از خوشمزه ترین ترکیب های دنیاست که شباهت زیاده به کباب تابه ای خودمان دارد.
این غذا یکی از خوشمزه ترین و خوش آب و رنگ ترین غذاهای اراک است که اتفاقا به وفور هم در این منطقه پخته می شود. گوشت چرخ کرده، آرد نخودچی، پیاز، جعفری، نمک، فلفل، زردچوبه و رب گوجه فرنگی از مهم ترین مواد اولیه ای هستند که برای طبخ این غذا استفاده می شوند. این غذا را در اراک به همراه نان میل می کنند و چاشنی کنار آن نیز ماست است.
کله جوش را تقریبا همه می شناسیم، یکی از غذاهای به شدت خوشمزه که ترکیبات اولیه ی بسیار ساده ای دارد اما نتیجه ی نهایی، بسیار لذیذ خواهد بود. این غذا را در استان یزد و خراسان نیز به وفور درست می کنند. اما اراکی ها این غذارا دوغ گرمه نیز می نامند. برای تهیه ی کالجوش شما به مقدار زیادی کشک، نعناع، روغن، مغز گردو، پیاز، زردچوبه، نمک و فلفل نیاز دارید. این غذا می تواند یکی از بهترین انتخاب های فصل زمستان باشد. کال جوش را کنار نان و سبزی خوردن میل می کنند و این غذا گاهی اوقات می تواند در نقش یک عصرانه حسابی نیز ظاهر شود.
اشکنه نه تنها در اراک، بلکه در تمام مناطق ایران، طرز تهیه ی خاص خودش را دارد و عموما غذایی است که با مواد اولیه ی ساده ای درست می شود. در قدیم اعتقاد داشتند که این غذا برای خانواده هایی است که به لحاظ مالی در سطح بسیار ضعیفی قرار دارند.
اشکنه انواع مختلفی دارد و در هر محل و شهر، با توجه به ذائقه ی مردم همان جا تهیه و طبخ می شود. اما برای تهیه ی اشکنه ی اراکی شما به سیب زمینی، گوجه فرنگی، پیاز، تخم مرغ، لپه، شنبلیله خشک، تره و پیازچه ی خشک، رب گوجه، آلو سیاه، آرد و نمک و فلفل و زردچوبه نیاز دارید. این غذا بسیار مقوی است و عموما با نان میل می شود.
پته پلو را می توانیم غذایی معرفی کنیم که مستقیما از فرهنگ غنی غذایی استان اراک آمده است. این غذا بدون اینکه هیچ گونه گوشتی در آن به کار رود، یکی از پرطرفدارترین غذاهای این خطه محسوب می شود. البته نوع دیگری از پته پلو هم وجود دارد که همدانی ها آن را با توجه به ذائقه ی خودشان طبخ می کنند. ولی برای تهیه ی پته پلوی اراکی شما نیاز دارید که ابتدا پته را آماده کنید.
پته به همان گندم پوست کنده شده و پخته شده می گویند که آن را خشک می کنند و در اکثر غذاها استفاده می نمایند. در کنار پته، شما به مقدار زیادی سیب زمینی، عدس، برنج، نمک و زردچوبه و فلفل و روغن نیاز دارید. از مهم ترین ویژگی های پته پلوی اراکی این است که از انواع حبوبات و غلات برای طبخ آن استفاده می کنند که این غلات علاوه بر کربوهیدرات زیاد، پروتئین خوبی را نیز برای بدن فراهم می کنند.
این غذا یک غذای بسیار آسان است که از هم نشینی دو منبع پروتئینی بسیار غنی تشکیل می شود. تخم مرغ و گوشت، از مهم ترین مواردی هستند که برای تهیه و طبخ این غذا استفاده می شوند. در کنار این دو شما می توانید از مواردی همچون سیر، پیاز، نمک، فلفل قرمز، زردچوبه، آویشن، پاپریکا، سبزیجات معطر مانند نعناع، جعفری، پیازچه، رب گوجه و آرد استفاده نمایید. این غذا یکی از آسان ترین و دم دستی ترین غذاهای سنتی اراک محسوب می شود.
آش ویشیل یکی از مهم ترین آش های اراکی است که عموما توسط قدیمی ترهای اراک طبخ می شود. اراکی ها رسم دارند که این آش را در ظهر سال نو، در منزل بزرگ ترهای فامیل و دور هم میل می نمایند. برای تهیه این آش، شما به سبزی آش مانند تره، جعفری، گشنیز و اسفناج یا برگ چغندر، رشته، نخود، پیاز، تخم مرغ، آبغوره، نمک، فلفل، زردچوبه و پیاز داغ و نعنا داغ نیاز دارید.
خیار چنبر، گوشت، نعنا خشک، سیر، پیاز، بلغور گندم، عدس، نان خشک، کشک و نمک و فلفل، از مهم ترین موادی هستند که با آن ها می توانید این آش خوش خوراک را طبخ نمایید. این غذا را می توانیم از اصیل ترین غذاهای سنتی اراک معرفی کنیم که بسیار هم خوش رنگ و لعاب است. ارزش غذایی بالای این آش، باعث می شود که به عنوان یک غذای تقویتی نیز طبخ و تهیه شود.
جمع بندی و سخن آخر
مواردی که خدمت تان نام بردیم تنها بخشی از فرهنگ غذایی غنی اراک می باشد. البته این موارد را می توانیم جزو پرطرفدارترین و معروف ترین غذاهای سنتی اراک نیز معرفی کنیم. همان طور که میبینید، استفاده از کشک در انواع غذاهای این منطقه رایج است و اکثر غذاهای این خطه با نان سرو می شوند. استفاده از مواد اولیه ی ساده و دستورالعمل های فوری و ساده، از مهم ترین ویژگی های غذاهای سنتی اراک است. امیدواریم که این غذاها را بپزید و از میل کردن آن ها نهایت لذت را ببرید.
گردآوری: بخش فرهنگ زندگی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
آریا دلفانی متولد فروردین ماه سال 1371 از بازیگران جوان و موفق ایرانی است که در سریال افرا در نقش مهران بازی کرده است. او علاوه بر بازیگری در زمینه طراحی دکور نیز فعالیت دارد. با ما همراه باشید تا با زندگی نامه این بازیگر جوان بیشتر آشنا شوید.
نام و نام خانوادگی: آریا دلفانی
تاریخ تولد: 17 فروردین سال 1371
پیشه: بازیگر و طراح دکور
وضعیت تأهل: مجرد
حتما شما هم از بینندگان سریال افرا بوده اید و این بازیگر را با بازی در این سریال در نقش مهران می شناسید. آریا دلفانی در 17 فروردین سال 1371 در یکی از شهر های شمالی کشور متولد شد. او علاوه بر بازیگری در زمینه طراحی دکور و دستیاری کارگردان نیز تجربه فعالیت داشته است.
او فعالیت هنری خود را با تئاتر آغاز کرد. از جمله فعالیت های هنری او مربوط به دو نمایش نامه خوانی در سال 1392 به نام های "آن هنگام که پای به خانه نهاد" و "به خاطر یک مشت پزشک نازنین" می باشد.
او علاوه بر این دو نمایش نامه در سال 1394 در دو نمایش دیگر به نام ازدواج های مرده و کالیگولا بازی کرد. او همچنین در زمینه دستیاری کارگردان نیز تجربه فعالیت داشته است و در تئاتری به کارگردانی امیر امیری در سال 1397 که در سالن استاد انتظامی برگزار شد او به عنوان دستیار ایشان در این تئاتر حضور داشت.
آریا دلفانی در طراحی دکور نیز دستی دارد و از جمله فعالیت های او در این زمینه می توان به هنر نمایی او در طراحی دکور نمایش کالیگولا که در آن بازیگری هم کرده اشاره کرد.
او ابتدا از فیلم های کوتاه شروع می کند. در سال 97 در فیلم بایرن مونیخ بازی کرد. کارگردانی این فیلم به عهده نگین امین زاده بوده است. در این فیلم او در نقش شهریار ظاهری می شود و برای تماشای بازی فوتبال بایرن مونیخ و بارسلونا، دوستانش را به خانه دعوت می کند تا غزاله را سورپرایز کند اما او را پیدا نمی کند.
از دیگر فیلم های کوتاهی که او در آن بازی کرده می توان به فیلم دراپ اشاره کرد.
سپس با بازی در فیلم من زهره به کارگردانی سیامک ابراهیمی در سال 1398 اولین تجربه بازی در فیلم بلند را کسب می کند. این فیلم روایت گر داستان ساعت های پایانی زندگی یک ورزشکار قبل از مهاجرت است.
بازیگرانی مانند ملیسا ذاکری، شیرین آقا رضا کاشی، سروش طاهری، سجاد بابایی، فرانک مرادی، فریماه مسگرنیا، علیرضا شریعتی، سجاد علیخانی، ارسام غریب و یاسمین فرخ زا در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
سریال افرا یکی از سریال های پر بیننده ای است که در سال جاری از تلویزیون پخش شد. این سریال یکی از کار های موفق بهرنگ توفیقی از کارگردانان توانای کشور مان است. او که قبل از این سریال، در سریال هایی مانند آقا زاده و سریال پدر و بر سر دو راهی موفق عمل کره بود این بار نیز با یک اثر موفق بر می گردد. آقای توفیقی فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره می باشد. او فعالیت و کار حرفه ای خود را با بازیگری شروع کرد.
سپس در سال 88 فیلم تلویزیونی گور به گور را کارگردانی کرد و از سال 90 وارد مسیر کارگردانی سریال های تلویزیونی شد و سریال طنز مسیر انحرافی را ساخت. سپس سریال انقلاب زیبا را کارگردانی کرد که به گفته خود این سریال نقطه عطف موفقیت اوست و بسیاری از مردم او را با این سریال شناختند.
آریا اولین تجربه بازیگری در سریال را با بازی در نقش مهران در این اثر ایفا می کند. او با بازی در این نقش بیشتر شناخته می شود.
این مجموعه تلویزیونی زندگی سخت و پر مشقت محیط بانان و شرایطی که با آن دست و پنجه نرم می کنند را به تصویر می کشد. در این اثر داستان های خانوادگی نیز روایت می شود. او در نقش مهران در این مجموعه ظاهر می شود که در کار شکار غیر مجاز فعالیت دارد. سریال عاشقانه ای با بن مایه محیط زیستی که بهرنگ توفیقی آن را ساخته است.
آریا دلفانی در این سریال از اولین کسانی بود که به این اثر پیوست و در یک نقش اصلی هنر نمایی کرد.
از جمله بازیگران این مجموعه تلویزیونی می توان به مهدی سلطانی، پژمان بازغی، مینا وحید، روزبه حصاری، فریبا متخصص، اسماعیل محرابی، پیام دهکردی، علیرضا آرا، نسرین بابایی، محمد صادقی، هامون سیدی، سارا باقری، مهرداد بخشی، آریا دلفانی، فهیمه مؤمنی، بهمن صادق حسنی و … اشاره کرد.
آریا دلفانی از طریق رسانه اجتماعی تلگرام با مخاطبان و طرفدارنش در ارتباط است و صفحه رسمی این بازیگر در دسترس عموم قرار دارد. با ورود به صفحه اینستاگرام ایشان می توانید با این بازیگر جوان بیشتر آشنا شوید و از جدیدترین عکس ها و فیلم های او دیدن کنید.
گرد آوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در حالی که ترک یا کاهش مصرف مواد غذایی ناسالم و نوشابه های گازدار یک راه عالی برای جلوگیری از افزایش سطح قند خون است، اما این تنها کاری نیست که می توانید انجام دهید. بسیاری از مردم این را نمی دانند، اما راه هایی وجود دارد که می توانید همچنان از غذاهایی مانند نان، برنج و سیب زمینی لذت ببرید بدون اینکه نگران افزایش سطح خون باشید ما در این مطلب از بیتوته شما را با این روش ها آشنا می کنیم.
پختن و خنک کردن غذاهای غنی از کربوهیدرات مانند برنج، سیب زمینی و جو دوسر قبل از مصرف می تواند تاثیر آن ها را بر سطح قند خون و انسولین شما کاهش دهد.
یک مطالعه نشان داد که پختن برنج و سپس خنک کردن آن به مدت 24 ساعت قبل از گرم کردن مجدد آن برای مصرف، در مقایسه با خوردن برنج تازه پخته شده، واکنش گلیسمی را تا حد زیادی کاهش می دهد.
مطالعه دیگری نتایج مشابهی را در مورد سیب زمینی نشان داد. محققان به این نتیجه رسیدند که ویژگیهای گلیسمی و انسولینمی بالا که معمولاً با وعدههای غذایی سیبزمینی مرتبط است را میتوان با نگهداری سیبزمینی در یخچال قبل از خوردن کاهش داد.
براساس تحقیقات انجام شده، هنگامی که این غذاها پس از پختن سرد می شوند، مقداری از نشاسته موجود در آنها به آرامی به نشاسته مقاوم تبدیل می شود.
همانطور که از نام آن پیداست، این نوع نشاسته ها در برابر هضم مقاوم هستند. آنها بدون اینکه هضم شوند از روده شما عبور می کنند که شبیه فیبر محلول است و چون هضم نمیشوند و به گلوکز تجزیه نمیشوند، نیازی به انسولین ندارند.
در سال های اخیر، نشاسته مقاوم برای بهبود حساسیت به انسولین، کاهش سطح قند خون، کاهش اشتها و فواید مختلف دیگری برای هضم یافت شده است.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که برنج، سیب زمینی یا جو خود را بپزید و یک شب در یخچال بگذارید و شما فقط می توانید آنها را درست قبل از خوردن دوباره گرم کنید.
ترتیبی که غذای خود را می خورید می تواند بر سطح قند خون شما تأثیر بگذارد. به همین دلیل است که این استراتژی مستلزم آن است که بخش غنی از کربوهیدرات از وعده غذایی خود را بعد از سایر غذاهایی که در بشقاب شما هستند بخورید.
دستور مصرف غذا برای کنترل بهتر قند خون به شرح زیر است:
- فیبر غذایی (سبزیجات)
- پروتئین (لوبیا، تخم مرغ، ماهی، گوشت)
- نشاسته (برنج، نان، پاستا)
بنابراین، تصور کنید که در حال خوردن یک استیک با لوبیا سبز و پوره سیب زمینی هستید. در این صورت ابتدا لوبیا سبز و سپس استیک خود را میل کرده و سپس سیب زمینی را تمام می کنید.
در یک مطالعه شرکت کنندگان مبتلا به دیابت نوع 2 سه روز متوالی یک وعده غذایی را مصرف کردند. در روز اول، شرکتکنندگان ابتدا بخش کربوهیدرات غذا را خوردند و سپس بخش پروتئین و سبزیجات خود را خوردند.
در روز دوم، محققان از بیماران خواستند ابتدا پروتئین و سبزیجات را بخورند و کربوهیدراتها را تا آخر نگه دارند. در روز آخر، شرکت کنندگان همه چیز را با هم می خوردند بدون هیچ ترتیب مشخصی.
شرکت کنندگان در مطالعه، سطح انسولین خود را قبل از غذا خوردن و بعد از غذا خوردن هر 30 دقیقه برای سه ساعت بعد آزمایش کردند.
نتایج نشان داد که سطح انسولین بعد از وعده غذایی زمانی که آخرین قسمت کربوهیدرات خورده شد به طور قابل توجهی پایین تر بود.
چگونه می توانید از این روش استفاده کنید اگر چیزی مانند یک ظرف پاستا یا یک ظرف برنجی می خورید که همه چیز با هم مخلوط شده است؟
یک راه حل ساده این است که ابتدا یک سالاد یا یک پیش غذای پروتئینی بخورید. فقط مطمئن شوید پیشغذایی که میخورید کربوهیدرات کمی داشته باشد. انجام این کار قبل از اینکه قسمت کربوهیدرات غذای خود را بررسی کنید، سطح قند خون و انسولین شما را تا حد زیادی بهبود می بخشد.
آیا می دانستید که مصرف سرکه قبل یا همراه با کربوهیدرات ها می تواند به کاهش قند خون و پاسخ انسولین شما کمک کند و این به سادگی نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب رقیق شده در آب قبل از غذا است. شما همچنین می توانید سرکه سفید را به وعده غذایی خود اضافه کنید.
در یک مطالعه، محققان دریافتند که افزودن سرکه به یک وعده غذایی به کاهش پاسخ گلیسمی و انسولینمی کمک می کند.
به شرکت کنندگان در این مطالعه یک و نیم قاشق غذاخوری سرکه سیب (ACV)، دو دقیقه قبل از یک وعده غذایی پر کربوهیدرات که شامل یک نان شیرینی و آب پرتقال بود داده شد.
نتایج نشان داد که گروهی که سرکه سیب مصرف کردند یک ساعت پس از خوردن غذا تا 34 درصد بیشتر به انسولین حساس بودند در مقایسه با گروهی که دارو مصرف کردند.
دلیل اثربخشی سرکه این است که حاوی اسید استیک است که سرعت جذب گلوکز توسط عضلات ما را افزایش می دهد.
هر بار که کربوهیدرات ها را مصرف می کنیم، به مولکول های تک قندی تجزیه می شوند و در روده جذب می شوند تا وارد جریان خون ما شوند. وجود گلوکز در خون ما باعث آزاد شدن انسولین میشود تا به سلولهای ما، عمدتاً سلولهای ماهیچهای ما، سیگنال جذب گلوکز را بدهد. سرکه سیب و سرکه معمولی به تسریع این روند کمک می کند.
اگر طعم سرکه سیب را دوست ندارید، می توانید کمی آب لیمو اضافه کنید یا به جای آن سعی کنید آن را در آب گازدار رقیق کنید. همانطور که قبلا ذکر شد، اگر نمی خواهید سرکه را مستقیما بنوشید، می توانید به عنوان پیش غذا به سالاد سرکه اضافه کنید.
خلاصه
آخرین چیزی که باید به آن توجه کنید این است که از مصرف سرکه سیب به شکل مکمل یا آدامس خودداری کنید. آنها به اندازه شکل مایع موثر نیستند.
اگر بتوانید همه این سه نکته را با هم یا به تنهایی اعمال کنید، می توانید از کربوهیدرات ها لذت ببرید و در عین حال سطح قند خون خود را تحت کنترل دارید. ممکن است کار زیادی به نظر برسد، اما هر تغییری در سبک زندگی شما نیاز به عادت کردن دارد.
اگر قبلاً دیابت نوع 2 یا مقاومت به انسولین دارید، همچنان باید مصرف کربوهیدرات خود را مدیریت کنید. اما با این استراتژی های موثر، مجبور نخواهید بود کربوهیدرات های مورد علاقه خود را به طور کامل از رژیم غذایی خود حذف کنید.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در این جهان، هیچ اتفاقی بر حسب تصادف رخ نمی دهد. در حقیقت همه رویدادها که اتفاق می افتند، لطف و رحمت الهی در ورای آن پنهان است. همه حوادث برای ما پیام هایی دارند که امکان دارد تا وقتی که زنده هستیم علت آن ها را نفهمیم چون خیلی از این اتفاقات فراسوی ادراک ما و جزو اسرار الهی هستند و سعی برای فهم حکمت خداوند و قضاوت بر آن ها با هوش محدودمان مثل اندازه گرفتن اقیانوس با پیمانه است.
هیچ وقت نمی توانیم و اجازه نداریم در تقدیرات الهی قضاوت کنیم. به همین دلیل قضاوت بر کارکرد دیگران ما را از آرامشی که به دنبال آن هستیم دور می کند. قضاوت فقط به ذات خداوندی تعلق دارد و بس. مسلما بارها در مورد اطرافیانمان قضاوت کرده ایم که اگر چنین است، باید از خداوند آمرزش بخواهیم.
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.." مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
زندگی تاس خوب آوردن نیست، تاس بد را خوب بازی کردن است...
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد. در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب می گفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید. تا اینکه او مریض شد، احدی به عیادت او نرفت.
این شخص در نهایت تنهایی جان داد؛ هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه ی او برود، همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد! او گفت کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت…!
” زود قضاوت نکنیم “
دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."
بنابراین دو کبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یکدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . بنابراین ، این زمستان هم زنده خواهیم ماند . "
آنها در انبار را بستند و دیگر سری به آن نزدند تا این که تابستان به پایان رسید و دیگر در مزرعه دانه به ندرت پیدا می شد . پرنده ماده که نمی توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت می کرد و کبوتر نر برای او غذا تهیه می کرد . در فصل پائیز وقتی که بارندگی آغاز شد و کبوترها نمی توانستند برای خوردن غذا به مزرعه بروند ، یاد انبار آذوقه شان افتادند .
دانه های انبار بر اثر گرمای زیاد تابستان ، حجمشان کمتر از حجم اولیه شان شده بود و کمتر به نظر می رسید . کبوتر نر با عصبانیت به پیش جفت خود بازگشت و فریاد زد : " عجب بی فکر و شکمو هستی ! ما این دانه ها را برای زمستان ذخیره کرده بودیم ، ولی تو نصف انبار را ظرف همان چند روز که در خانه ماندی ، خورده ای ؟ مگر زمستان و سرما و یخبندان را فراموش کردی ؟ " کبوتر ماده با عصبانیت پاسخ داد :
" من دانه ها را نخوردم و نمی دانم که چرا نصف انبار خالی شده ؟ "
کبوتر ماده که از دیدن مقدار کم دانه های انبار ، متعجب شده بود ، با اصرار گفت : " قسم می خورم که از همان روزی که این دانه ها را ذخیره کردیم ، به آنها نگاه نکردم . آخر چطور می توانستم آنها را بخورم ؟ من در حیرتم چرا این قدر دانه های انبار کم شده است . این قدر عصبانی نباش و مرا سرزنش نکن .
بهتر است که صبور باشی و دانه های باقی مانده را بخوریم . شاید کف انبار فرو رفته باشد یا شاید موش ها انبار را پیدا کرده اند و مقداری از آنها را خورده اند . شاید هم شخص دیگری دانه های ما را دزدیده است . در هرصورت تو نباید عجولانه قضاوت کنی . اگر آرام باشی و صبر کنی ، حقیقت روشن می شود . "
کبوتر نر با عصبانیت گفت : " کافی است ! من به حرف های تو گوش نمی دهم و لازم نیست مرا نصیحت کنی . من مطمئن هستم که هیچکس غیر از تو به اینجا نیامده است . اگر هم کسی آمده ، تو خوب می دانی که آن چه کسی بوده است .
اگر تو دانه ها را نخوردی باید راستش را بگویی . من نمی توانم منتظر بمانم و این اجازه را به تو نمی دهم که هر کاری دلت می خواهد بکنی . خلاصه ، اگر چیزی می دانی و قصد داری که بعد بگویی بهتر است همین الان بگویی ." کبوتر ماده که چیزی درباره کم شدن دانه ها نمی دانست ، شروع به گریه و زاری کرد و گفت : " من به دانه ها دست نزدم و نمی دانم که چه بلایی بر سر آنها آمده است " و به کبوتر نر گفت که صبر کن تا علت کم شدن دانه ها معلوم شود . اما کبوتر نر متقاعد نشد ، بلکه ناراحت تر شد و جفت خود را از خانه بیرون انداخت .
کبوتر ماده گفت : " تو نباید به این سرعت درباره من قضاوت کنی و به من تهمت ناروا بزنی . به زودی از کرده خود پشیمان خواهی شد . ولی باید بگویم که آن وقت خیلی دیر است و بلافاصله به طرف بیابان پرواز کرد و پس از مدتی گرفتار دام صیاد شد . "
کبوتر نر ، تنها در لانه به زندگی خود ادامه داد . او از این که اجازه نداد جفتش او را فریب دهد ، خیلی خوشحال بود . چند روز بعد هوا دوباره بارانی و مرطوب شد . دانه های انبار ، دوباره چاق تر و پرحجم تر شدند و انبار دوباره به اندازه اولش پر شد . کبوتر عجول با دیدن این موضوع ، فهمید که قضاوتش درباره جفتش اشتباه بوده و از کرده خود خیلی پشیمان شد ، ولی دیگر برای توبه کردن خیلی دیر شده بود و او به خاطر قضاوت نادرستش تا آخر عمر با ناراحتی زندگی کرد .
مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار، پسر 25 ساله ای که کنار پنجره نشسته بود، پر از شور و هیجان شد.
دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت بیرون را با لذت لمس می کرد، فریاد زد: پدر نگاه کن درخت ها حرکت می کنند. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف های پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک چند ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند.
زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست پسر جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می بارد، آب روی دست من می چکد. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم.
امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند….
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در حالی که با هر کدام از دستان یک طرف طناب نگه داشته اید طناب را پشت پاشنه پاها نگه دارید و از روی سر به سمت جلو چرخانده آنگاه آن را به سمت پشت پاها بکشید و درست پیش از این که طناب به پنجه هایتان برسد از روی آن بپرید. به تدریج که سرعت چرخش طناب بیشتر می شود این مراحل هم تکرار می شوند .
این نوع طناب بازی بیشتر کودکان بازی می کنند. طناب را روی زمین به سمت جلو و عقب بجنبانید و از کودک بخواهید بدون تماس با طناب روی آن بپرد به طور متناوب طناب را پایین و به سمت زمین در یک مسیر دایراه ای حدود 8 فوتی حرکت دهید.
حال وقت این رسیده که تمرینتان را حرفه ای تر کنید و برعکس طناب بزنید. طناب را جلوی پای خود قرار داده و این بار سعی کنید از بالای سرتان طناب را رد کنید. اکنون قبل از این که طناب به پشت پایتان بخورد، از روی آن بپرید.
یک شیوه درست طناب زدن است پرش جاگینگ در طناب زدن به صورت یک پا دو پا است یعنی شما با هر بار پرش یک پای خود را تا زانو خم می کنید و در هر بار پرش یک پا طناب را دور پا بچرخانید.
این حرکت نوعی هماهنگی عضلانی و عصبی است در این حرکت طناب را در پشت خود بگذارید و پا را از قسمت پاشنه صاف کنید و یک پا را جلوتر از دیگری قرار دهید این حرکت نیز به صورت یک پا دو پا است.
در حرکت چرخش کمر شما حرکت جفت پرشی را انجام خواهید داد این حرکت نیز نیاز به تمرین زیادی دارد و به این گونه است که با چرخاندن طناب شما قسمت پائین تنه و کمر خود می چرخانید و هر بار چرخش به سوی یک قسمت از بدن انجام می گیرد.
برای انجام دادن این نوع طناب زنی، تنها کاری که باید انجام دهید جابه جاکردنِ دست های خود بعد از هر بار طناب زدن است. این کار نیاز به تمرین بسیاری دارد تا بتوانید بدونِ برهم خوردنِ تمرین، آن را انجام دهید. یک بار با وضعیت قبلیِ دست ها، طناب بزنید و سپس دست ها را ضربدری کرده و مجددا طناب بزنید.
این حرکت به نسبت ساده تر است و شما با دو حرکت ترکیبی پروانه و قیچی میتوانید یک روش درست طناب زدن را استفاده کنید. ابتدا به شکل پروانه پرش می کنید و با پایین آوردن طناب پاهای خود را در حالت قیچی بگذارید و در کنار یکدیگر می گذارید.
در این حالت باید پاها را به سمت جلو قیچی کنید و در حقیقت پاها در خط صاف جلو قرار می گیرند یک پا را به سمت جلو و دیگری را به سمت عقب بگذارید و به همین صورت طناب را بچرخانید و پاها را جلو عقب کنید.
در حرکتی دیگر برای طناب زدن باید به شیوه ای برعکس شکل قیچی کنار انجام دهید و با پرش و چرخاندن طناب پاها را به صورت پروانه از یکدیگر باز کنید.
این حرکت خیلی مانند حرکت اسکی روی برف است و شما با هر بار پرش پائین تنه و کمر خود را به شکل زیگزاگ در کنار خود به حرکت در می آورید. در این حرکت نحوه درست طناب زدن این گونه است که شما باید در یک خط با طناب زدن به کنار حرکت کنید.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته