نوشته شده توسط: الهه ناز
شخصی به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: مرا علم بیاموز و از دستورات دینی آگاه فرما. فرمود: برو و هرگز غضب مکن. آن مرد در حالیکه میگفت: به همین سخن اکتفاء میکنم، به سوی طایفه خود بازگشت.
وقتی به قوم خود رسید مشاهده کرد که نزاعی بین آنها روی داده و سلاح در دست گرفتهاند و در برابر یکدیگر صف آرائی کردهاند. او هم لباس نبرد را بر تن کرد و به سوی یاران خود رفت.
اما ناگهان به یاد سخن پیامبر صلی الله علیه و آله افتاد که از او خواسته بود خشمگین نشود. سلاح را بر زمین انداخت و به سوی دشمنان قوم خود رفت و گفت: جنگ و خونریزی نفعی ندارد، من از مال خود هر چه بخواهید به شما پرداخت میکنم!
آنها متنبه شده و گفتند: هر چه که مورد اختلاف واقع شده بود ما به این گذشت و چشم پوشی سزاوارتر هستیم. بالاخره به همین وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله، اختلاف بزرگی را حل کرد.
امام صادق علیه السلام غلام خود را پی حاجتی فرستاد و آمدنش بسیار طول کشید. امام علیه السلام به دنبال او شد تا ببیند که او در چه کار است. او را خوابیده یافت و بدون آنکه خشم کند نزد سر او نشست و او را باد زد تا از خواب بیدار شود.
آن وقت به او فرمود:ای فلانی والله برای تو نیست که هم شب بخوابی و هم روز بخوابی، شب بخواب و روز برای ما کار کن.
روزی یکی از بستگان امام سجاد(ع) در حضور جمعی ، بر سر موضوعی بر امام سجاد(ع) سخنان نامناسب گفت .
امام سجاد(ع) سکوت کرد، سپس آن شخص رفت ، امام سجاد(ع) به حاضران فرمود: آنچه را این مرد گفت ، شنیدید، و من دوست دارم که همراه من بیایید و نزد او برویم ، تا جواب او را بدهم و شما بشنوید.
حاضران ، موافقت کردند، امام سجامد(ع) با آنها رهسپار شدند، در راه مکرر می فرمود و الکاظمین الغیظ (از صفات پرهی زکاران فرو بردن خشم است) (آل عمران 134)
حاضران فهمیدند که آن حضرت ، پاسخ درشت به او نخواهد داد، همچنان با آنحضرت حرکت کردند تا به منزل آن مرد بدگو رسیدند، او را صدا زدند، او از خانه خارج گردید، امام سجاد(ع) به او فرمود: ای برادر! اگر آنچه به من نسبت دادی در من هست ، از درگاه خدا، طلب آمرزش می کنم ، و اگر در من نیست ، از خدا می خواهم که تو را ببخشد.
آن مرد، سخت تحت تاءثیر بزرگواری امام قرار گرفت ، و به پیش آمد و بین دو چشم امام را بوسی د و عرض کرد: بلکه من سخنی به تو گفتم که در تو نبود، ومن سزاوار به آن سخن هستم به این ترتیب امام سجاد(ع) درس بردباری و حفظ رابطه خویشاوندی و کنترل خشم را به ما آموخت.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
قربان نجفی متولد 1 فروردین 1347 در عشایر قشقایی شیراز می باشد. وی در عرصه های هنری متعددی اعم از بازیگری، خوانندگی و رادیو مشغول فعالیت است. قربان نجفی فارغ التحصیل رشته تئاتر از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است. از سری نقش های برجسته قربان نجفی در حوزه مجموع های تلویزیونی و سینما ایران می توان به وارش، سر جوخه، خانه امن، ستایش و ژن خوک اشاره کرد.
نام اصلی: قربان علی نجفی
تاریخ تولد: 1 فروردین 1347
محل تولد : شیراز
وضعیت تأهل: متأهل
پیشه یا حرفه: بازیگر
قربان نجفی زاده 1 فروردین 1347 در عشایر قشقایی می باشد. این چهره فارغ التحصیل تئاتر از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است.
قربان نجفی در عرصه ی بازیگری صدا و سیمای ایران مشغول فعالیت است. وی ملیتی ایرانی دارد و دوران پر شور ابتدایی را در چادر عشایری تحصیل کرده است.
نخستین تجربه ی بازیگری قربان نجفی در قاب سینما به سال 1375 در فیلم "سایه به سایه" با کارگردانی علی ژکان باز می گردد.
برجسته ترین ایفای نقش قربان نجفی به هنر نمایی در فیلم تلویزیونی خانه امن، ستایش، دیوار شیشه ای و بیابان عشق اختصاص دارد. وی همچنین در نمایش خانگی "خاتون" در سال 1400 به هنر نمایی پرداخته است.
فیلم "فصل ماهی سفید" در سال 1398 تحت کارگردانی قربان نجفی به تولید رسیده است. این فیلم دارای مضمون اجتماعی است که در آن بازیگران برجسته ای اعم از محمد رضا فروتن، بیژن بنفشه خواه، لادن مستوفی، میلادی کی مرام، شقایق دهقان و بهزاد خداویسی به ایفای نقش پرداخته اند.
قربان نجفی در عرصه های مختلف هنری نظیر رادیو و خوانندگی فعالیت می کند. وی در سال 1373 نخستین تجربه کار در رادیو را کسب کرد. علاوه بر این، قربان نجفی در عرصه خوانندگی نیز استعداد پر نبوغ خود را میان طرفداران به اشتراک گذاشته است.
این چهره دارای دو قطعه موسیقی با عناوین گلن آتلی در سال 1392 و لی لی حوضک در سال 1396 می باشد.
قربان نجفی در سن 5 سالگی رویای بازیگری را در ذهن و تصورات کودکانه پرورش می داد. در دوره ی کودکی تنها راه ارتباطی وی با دنیای شهر نشینی، رادیو بود.
قربان نجفی در سال 1373 پس از تلاش فراوان وارد دنیای رادیو شد. سپس در سال 1374 با ایفای نقش در فیلم های سینمایی " سایه به سایه" و "فرار مرگ بار" در قاب صدا و سیما ایران ظاهر شد.
زین پس در سال 1375 پیشنهاد حضور در فیلم سینمایی "فصل پنجم" به نویسندگی و کارگردانی رفیع پیتز را پذیرفت و در دنیای بازیگران به شهرت رسید.
یکی از نقش های برجسته قربان نجفی در عرصه بازیگری به ایفای نقش در سریال ستایش باز می گردد.
سریال ستایش به کارگردانی کارگردان خوش ذوق ایرانی " سعید سلطانی" تهیه شده است. قربان نجفی در راستای تولید این فیلم نقش برادر انیس، کارگر حشمت فردوس را بر عهده دارد که با عنوان صفایی شناخته شده است.
قربان نجفی، بازیگر خوش ذوق و مجرب صدا و سیما ایران متأهل است. وی در تاریخ 31 مرداد 1392 صاحب یک فرزند پسر به نام مانی شد.
قربان نجفی به عرصه خوانندگی به شدت علاقه مند است. وی به موجب علاقه فراوان در سال 1392 قطعه موسیقی "گلن آتلی" و در سال 1396 قطعه موسیقی " لی لی حوضک" را منتشر کرد. قربان نجفی به مثابه ی بازیگران متعدد صدا و سیما از طریق پیج شخصی اینستاگرم با طرفداران در ارتباط است.
به موجب دستیابی قربان نجفی به آرزوی بازیگری از مسیر پر فراز و نشیب عشایری، گفت و گوهایی با این هنر پیشه صورت گرفته است. در ادامه بخشی از مصاحبه های قربان نجفی را ذکر می کنیم:
"من همواره علاقه مند به ایفای نقش در جامعه ایران هستم. حتی اگر در هالیوود نقش خوبی هم به من تعلق بگیرد، برای من کفایت نمی کند. زمانی که وارد عرصه بازیگری شدم حس کردم به ایده آل ترین مقصد رسیدم.
پس از گذشت مدتی متوجه شدم من در حرفه بازیگری قادر هستم تنها کار کنم تا غذایی برای خوردن، مکانی برای آرامش و تئاتری برای کار کردن داشته باشم.
من دوست دارم در نقش هایی هنر نمایی کنم که به وسیله ی مخاطب دیده شود و حضورم تأثیر گذار واقع گردد.
یکی از نقش هایی که خودم به آن علاقه مند هستم، سریال "مزرعه خاک " است. من در این سریال نقش مردی را بر عهده داشتم که همسرش را به شدت دوست داشت. علاقه بی حد و مرز به همسر باعث شد تا او را به قتل برساند. او حتی در زندان نیز در انتظار ملاقات همسر بود.
محیط رادیو دارای یک نجابت خاصی است. فعالیت در رادیو و صدا و سیما دارای وجه اشتراک های متعددی است با این تفاوت که نوع بازی در رادیو فرق می کند.
در رادیو ضرورت دارد تا تمام ویژگی های شخصیت را در صدایت بروز دهی تا شنونده بتواند به وسیله ی نوع و جنس صدا، شرایط و محیط موضوع را در فضای کار تجسم نماید. "
عید آن سال ها (1378) | بیابان عشق (1380) |
ستایش (1389) | آقای توپاز (1389) |
ستایش 2 (1392) | دیوار شیشه ای (1396) |
نفس (1396) | وارش (1398) |
ستایش 3 (1398) | خانه امن (1399) |
سر جوخه (1400) | --- |
فرار مرگ بار (1374) | سایه به سایه (1374) |
فصل پنجم (1375) | رویای سبز (1378) |
آخر بازی (1379) | مزرعه پدری (1382) |
من بن لادن نیستم (1383) | مواجهه (1383) |
پیک نیک در میدان جنگ (1383) | آخرین ملکه زمین (1385) |
آن مرد آمد (1386) | طهران تهران (1387) |
موج سوم (1387) | آسمان محبوب (1388) |
زیباتر از زندگی (1390) | آقای مدیر (1390) |
پذیرایی ساده (1390) | او خوب سنگ می زند (1391) |
خاکستر و برف (1391) | آسمان آفتابی نیست (1393) |
جنون (1396) | تنگه ابوقریب (1396) |
ژن خوک (1397) | دشمنان (1398) |
گرآوری:بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
اجاره دستگاه اکسیژن ساز تندیس آنلاین
اگر قصد خرید و یا اجاره دستگاه اکسیژن ساز را دارید و با روش قیمت گذاری آن آشنا نیستید حتما قبل از خرید و یا اجاره موارد زیر را مطالعه نمایید. دانستن این موارد برای شفافیت و جلوگیری از سودجویی بسیار مهم و ضروری است. با تندیس آنلاین همراه باشید ...
چه مواردی در تعیین قیمت خرید و یا اجاره انواع اکسیژن سازهای خانگی نقش اساسی دارند؟
اجاره دستگاه اکسیژن ساز تندیس آنلاین
اکسازها یکی از مهم ترین دستگاه ها برای بیماران تنفسی چه در منزل و چه در بیمارستان محسوب میشوند. این دستگاهها با توجه به کاربرد و تکنولوژی بکار رفته در ساختش، دارای قیمت خرید بالایی است. در زیر لیستی از مهم ترین پارامترهای تعیین کننده قیمت اجاره دستگاه اکسیژن ساز برای شما عزیزان اورده شده است.
یکی از تفاوتهای عمده نواع دستگاههای اکسیژن ساز حجم اکسیژن پمپاژ شده (لیتر در دقیقه است). انواع دستگاههای اکسیژن ساز، بر اساس حجم اکسیژن خروجی در ظرفیتهای 3، 5، 8 و یا 10 لیتر در دقیقه ساخته میشوند. هرچه حجم بیشتر باشد قیمت نیز افزایش پیدا میکند.
نکته مهم: تعیین حجم مورد نیاز بیمار شما توسط پزشک متخصص تعیین میشود.
معمولا اجاره اکسیژن ساز به صورت ماهانه میباشد. مدت زمان نیاز شما برای زمان کمتر و یا بیشتر (مثلا هفتگی یا چندماهه) بر روی نحوه قیمت گذاری تاثیر دارد.
مانند اکثر دستگاههای الکترونیکی دیگر اکثر نمونههای خارجی دستگاههای اکسیژن ساز با حجمهای مختلف دارای کیفیت و دوام بهتری هستند و به طبع قیمت بالاتری نیز دارند. برای مثال دستگاههای آمریکایی دارای قیمت بالاتری هستند.
در زیر لیستی از بهترین برندهای دستگاه اکسیژن ساز را مشاهده می کنید:
•دستگاه اکسیژن ساز Nidek
•اکسیژن ساز Zenith Med
•اکسیژن ساز Philips Ever Flo
•اکسیژن ساز Inogen
•دستگاه اکسیژن ساز Longfian
•اکسیژن ساز 5 لیتری Zyklusmed
•اکسیژن ساز Airsep
•دستگاه اکسیژن ساز Yuwell
•اکسیژن ساز تایوانی EMG
یکی دیگر از معیارهای کیفیت دستگاه های اکسیژن ساز درصد خلوص دستگاه میباشد. هرچه درصد خلوص به 100 نزدیک تر باشد دستگاه کیفیت بهتری و به طبع قیمت بالاتری نیز دارد.
نکته مهم: یک دستگاه اکسیژن ساز خوب باید خلوص بالای 90 درصد داشته باشد.
دستگاه های اکسیژن ساز در دو نوع پرتابل و ثابت تولید میشوند. دستگاه های پرتابل به خاطر مقاومت بیشتر در برابر تغییر شرایط محیطی دارای قیمت بالاتری نسبت به دستگاه های ثابت هستند.
دستگاه های اکسیژن ساز ثابت یا خانگی برای شروع کار باید به برق متصل شوند، اما دستگاه های اکسیژن ساز پرتابل یا قابل حمل را می توان با باتری مورد استفاده قرار داد. هزینه اجاره اکسیژن ساز ثابت و یا خانگی از دستگاه های پرتابل معمولا پایینتر هستند.
و اما بهتر است به سوال اساسی زیر که دغدغه بسیاری از بیماران است نیز پاسخ دهیم:
در وهله اول این کاملا به مدت زمان نیاز بیمار شما به دستگاه اکسیژن ساز دارد، یعنی اگر بیمار شما تنها برای مدت کمی نیاز به پمپاژ اکسیژن دارد، با توجه به اینکه قیمت خرید نسبت به قیمت اجاره بسیار زیادتر است، توصیه ما به شما اجاره دستگاه برای مدت زمان نیاز شماست. اما اگر بیمار شما به صورت مداوم به دستگاه نیاز دارد، بهتر است که اقدام به خرید یک دستگاه اکسیژن ساز خوب با حجم مناسب برای بیمار خود نمایید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
(سعدی) گوید: یکی از دوستان که از رنج روزگار خاطری پریشان داشت نزدم آمد و از درآمد اندک و عیال بسیار و فقر گله کرد و گفت: قصد دارم برای حفظ آبرو به شهر دیگری بروم تا کسی از نیک و بد کار من باخبر نشود.
بعد گفت: تو میدانی که در علم حسابداری اطلاعاتی دارم، اکنون نزد شما آمدهام تا از مقام ارجمند شما کاری در دستگاه دولتی برایم معین شود و باقیمانده عمر را با خاطری آسوده بگذرانم و از شما تشکر کنم!
به او گفتم: ای برادر! کارمند حسابداری شدن برای پادشاه دو بختی است، از یک سوء امیدوار کننده است و از سوی دیگر ترس دارد، و به خاطر امیدی خود را در معرض ترس قرار نده.
دوستم گفت: مناسب حال من سخن نگفتی و جواب مرا درست ندادی. من گفتم: تو قطعاً دارای دانش و تقوا و امانتداری هستی ولی حسودان عیبجو در کمین هستند، مصلحت آن است که زندگی را با قناعت بگذرانی و ریاست را ترک کنی.
دوستم از حرفهایم ناراحت شد و گفت: این چه عقل و تدبیر است، دوستان در گفتاری به کار آیند وگرنه در کنار سفره نعمت همه دشمنان دوستنما خواهند بود.
دیدم از پندم آزردهخاطر شد ناچار او را نزد صاحب دیون (وزیر دارایی) که سابقه آشنایی داشتم بردم، و وضع حال او را گفتم. او دوستم را سرپرست به کار سبکی گماشت.
زمانی گذشت، او را مردی خوشاخلاق و باتدبیر یافتند و درجات او را بالا برند. مدتی گذشت، اتفاقاً با کاروانی از یاران بهسوی مکه سفر کردم. موقع بازگشت در دو منزلی وطنم همین دوستم را دیدم به پیشواز من آمد با ظاهری پریشان و به شکل فقیران بود!
پرسیدم: چرا چنین شدهای؟ گفت: همانگونه که تو گفتی طایفهای بر من حسد بردند و به خیانت متهم کردند؛ شاه بدون تحقیق مرا زندان کرد و آزار داد، تا خبر آمدن حاجیان رسید مرا از زندان آزاد کردند؛ کارم به چائی رسیده که شاه حتی ارث پدری مرا هم مصادره کرد.
سعدی گوید به او گفتم: قبلاً تو را نصیحت کردم که (کار برای شاهان مانند سفر دریا، هم خطرناک است و هم سودمند، یا گنج برگیری یا در طلسم بمیری، ولی نصیحت مرا نپذیرفتی.)
ابوهاشم (که یک? از فقها? اسلام در عصر امام رضا (ع) و امام جواد (ع) … بود) م?گوید:در محضر حضرت رضا (ع) بودم و افراد? نیز در آنجا بودند .
سخن از عقل و ادب (نیرو? اندیشه و اخلاق اسلام?) به میان آمد، هر کس? چیز? م?گفت .
امام رضا (ع) فرمود: عقل از عطایا? اله? است، ول? ادب، (مربوط به انسان است که آن) را با رنج و زحمت، تحصیل م?کند .
بنابراین کس? که در تحصیل ادب، زحمت و رنج کشید، آن را بدست م?آورد، ول? کس? که در کسب عقل رنج و زحمت بکشد، جز بر نادان? خود نم? افزاید .
یعن? اصل عقل، از موهبتها? خداداد? است و قابل کسب نیست، ول? امور اخلاق? و ارزشها? انسان?، قابل تحصیل است و م?توان با زحمت و رنج در تحصیل آن امور، به درجه عال? ادب رسید.
پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.
آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».
پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند . اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند
نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد،
باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد! که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته. من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:
«چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل کند؟» مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین
سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟
نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟ پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است».
پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید.
این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد ».
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود.
تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود . پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد : پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم .
من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد. من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی .
دوستدار تو پدر
پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد : پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام .
4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند .پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد : پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار ، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم .
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
کوری آنتونیو هاوکینز بازیگر آمریکایی است که با بازی در نقش تایبالت در نمایشنامه "رومئو و ژولیت"، آندره "دکتر دره" یانگ در فیلم "Straight Outta Compton" و هیث در مجموعه تلویزیونی "The Walking Dead" به شهرت رسیده است. او همچنین خواننده ماهری است.
نام و نام خانوادگی: کوری آنتونیو هاوکینز
تاریخ تولد: 22 اکتبر سال 1988
محل تولد: واشنگتن دی سی
پیشه: بازیگر
وضعیت تأهل: مجرد
هاوکینز در 22 اکتبر سال 1988 در واشنگتن دی سی متولد شد. قبل از تحصیل در مدرسه جولیارد در شهر نیویورک، در مدرسه هنر دوک الینگتون تحصیل کرد، جایی که او بخشی از گروه 40 بخش درام بود.
پس از فارغ التحصیلی، بازیگری را در تولیدات خارج از برادوی آغاز کرد. یکی از اولین بازی های او در سال 2011 به عنوان «باگی» در تولید «دهکده آسیب» توسط کمپانی Signature Theatre بود. او اولین بازی خود را در فیلم کوتاه ‘Empire Corner’ انجام داد.
اولین حضور او در سینما در سال 2012 در درام هیجان انگیز "بیعت" انجام شد. از آن زمان، او خود را به عنوان یکی از آینده دار ترین بازیگرانی که امروز در این صنعت کار می کند تثبیت کرده است. او برای بازی در نقش دکتر دره نامزد چندین جایزه از جمله جایزه SAG شد و در سال 2015 برنده جایزه هالیوود Breakout Ensemble Award شد. هاوکینز در سال 2017 برای "شش درجه جدایی" نامزدی تونی را برای بهترین بازیگر نقش اول مرد دریافت کرد.
کوری هاوکینز در 22 اکتبر 1988 در واشنگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. مادرش، مونیکاماری هاوکینز، افسر پلیس، او را بزرگ کرد.
او دانشجوی مدرسه هنر دوک الینگتون بود و بعدها در مدرسه جولیارد در شهر نیویورک تحصیل کرد. در طول مدت حضورش در آنجا، او عضو گروه 40 بخش درام بود. او همچنین جایزه معتبر جان هاوسمن را برای برتری در تئاتر کلاسیک دریافت کرد.
کوری هاوکینز پس از فارغ التحصیلی از جولیارد، حرفه بازیگری خود را با تولیدات خارج از برادوی آغاز کرد. در سال 2011 در تولید «خودکشی وارز» توسط کمپانی Roundabout Theatre، او برای نقش پری انتخاب شد.
او نقش باگی را در نمایش «دهکده صدمه» به کارگردانی تالار کاتوری توسط کمپانی Signature Theatre بازی کرد. این نمایش در فصل افتتاحیه 2011-2012 در مرکز امضای میدان پرشینگ از 27 فوریه تا 18 مارس 2012 اجرا شد.
هاوکینز در سال 2010 در درام کوتاه ‘Empire Corner’. نقش مکمل کوری را بازی کرد. او همچنین در یک فیلم کوتاه تراژیک "Wu Is Dead" ظاهر شد.
او اولین حضور خود در تلویزیون را در یک قسمت از مجموعه وب "Futureestates" در سال 2011 انجام داد. در همان سال، او به عنوان یک خدمتکار در رستوران در فصل سوم سریال کمدی-درام "دردسرهای سلطنتی" شبکه USA انتخاب شد.
در سال 2012، هاوکینز برای اولین بار در فیلم درام-هیجان انگیز مایکل کانرز، نویسنده و کارگردان، با بازی در نقش مکمل ویلی، روی پرده سینما شد. یک سال بعد، او در فیلم ابر قهرمانی MCU «Iron Man 3» در نقش نیروی دریایی بازی کرد و در نقش اواندر در سریال کوتاه مدت جنایی-درام «پسر طلایی» CBS بازی کرد.
در سال 2013، او اولین بازی خود را در برادوی در "دان روی کینگ" با اقتباس از «رومئو و ژولیت» اثر ویلیام شکسپیر انجام داد که برای 93 اجرا منظم از 19 سپتامبر تا 8 دسامبر 2013 در تئاتر ریچارد راجرز اجرا شد.
اجرای فیلمی از نمایشنامه "رومئو و ژولیت" در 13 فوریه برای هفته روز ولنتاین در سال 2014 در سینماهای ایالات متحده اکران شد. فیلمی که در آن بازیگران سفید پوست در نقش خانواده Montague و بازیگران سیاه پوست در نقش خانواده Capulet بازی کردند، هاوکینز در نقش تایبالت، پسر عموی اول ژولیت با خلق و خوی عصبی ظاهر شد.
بین سال های 2015 و 2016، او بخشی از بازیگران سریال تلویزیونی ترسناک پسا آخرالزمانی «مردگان متحرک» AMC بود. شخصیت او، هیث، اولین حضور خود را در قسمت ششم ‘First Time Again’ انجام می دهد. هیث که یکی از دونده های منطقه امن اسکندریه است، در کار خود بسیار ماهر است، اما در مواجهه با واقعیت وضعیت خود مشکل دارد. او آخرین بار در قسمت هفتم "قسم خوردن" ظاهر شد.
در سال 2017، او فضای صفحه نمایش را با تام هیدلستون، ساموئل ال. جکسون، جان گودمن و بری لارسون در فیلم «Kong: Skull Island» از جردن وگت رابرتز، دومین ورودی فیلم Legendary Pictures «MonsterVerse» به اشتراک گذاشت. در همان سال، هاوکینز نقش اریک کارتر، یک تکاور سابق ارتش ایالات متحده را در سریال فاکس «24: میراث»، اسپین آف «24» به تصویر کشید. این برنامه پس از پخش 12 قسمت لغو شد.
او در فیلم جنایی واقعی اسپایک لی «BlacKkKlansman» در سال 2018 نقش سازمان دهنده سوسیالیست و فعال حقوق مدنی کوام توره/استوکلی کارمایکل را بازی کرد.
در سال 2019، او در درام جنایی بیوگرافی "جورج تاون" ظاهر شد. او قرار است در فیلم های آینده «6 زیرزمین» و «در ارتفاعات» بازی کند.
زمانی در سال 2014، کوری هاوکینز در نقش آندره "دکتر دره" یانگ در فیلم "Straight Outta Compton" ساخته F. Gary Gray انتخاب شد. این فیلم بر اساس داستان واقعی گروه رپ گانگستایی NWA و اعضای آن Eazy-E، Ice Cube و Dr. Dre، در سال 2015 در سینما اکران شد. این فیلم با واکنش مثبت منتقدان مواجه شد و فروش 2016 میلیون دلاری در مقابل بودجه 28 تا 30 میلیون دلاری خود داشت.
در بهار 2017، او نقش پل را در احیای برادوی «شش درجه جدایی» جان گوار در تئاتر اتل بریمور شرح داد. هاوکینز که با بازیگرانی مانند آلیسون جنی و جان بنجامین هیکی به ایفای نقش می پردازد، نامزد تونی بهترین بازیگر مرد در یک نمایشنامه برای بازی خود شد.
او در حال حاضر مجرد است. او با کسی در رابطه نیست. ما اطلاعات زیادی در مورد رابطه قبلی او و نامزدی قبلی نداریم. او فرزندی ندارد. اما در برخی از منابع گفته شده که او به هالی بری بازیگر سینما علاقه زیادی دارد. او با وجود داشتن یک حساب اینستاگرام با بیش از صد هزار دنبال کننده، در شبکه های اجتماعی فعال نیست.
دارایی خالص او در سال های 2020-2021 رشد قابل توجهی داشته است. بنابراین، دارایی کوری هاوکینز در 33 سالگی چقدر است؟ منبع درآمد کوری هاوکینز بیشتر از یک بازیگر موفق است. او اهل ایالات متحده آمریکا است. ما دارایی خالص، پول، حقوق، درآمد و دارایی کوری هاوکینز را تخمین زده ایم. در آمد او در سال 2021 از یک تا پنج میلیون دلار می باشد.
گردآوری:بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
هدف از بازی قدرت بدنی ، ایجاد روحیه همکاری می باشد و گروه سنی 8سال به بالا می توانند بازی کنند. تعداد افرادی که می توانند بازی کنند حداقل 20 نفر می باشد. برای انجام این بازی به وسیله ای نیاز ندارد.
یک نفر به عنوان استاد انتخاب شده و بازیکنان به صورت ستونی پشت سرهم قرار میگیرند هر نفر دست خود را دور کمر نفر جلویی حلقه میکند. استاد روبروی بازیکنان و مقابل نفر اول می ایستد و نفر اول میگوید :
استاد زنجیر باف؟ استاد: بله
زنجیر مارو بافتی؟ استاد : بله
پشت کوه انداختی؟ استاد :بله
پس چرا نمی ری هیزم؟ استاد:کوتاهس بکش تا بلند شود.
در این هنگام نفر اول صف آغاز به حرکت کردن و کشیدن نفرات به دنبال خود می کند باید به قدری افراد را به دنبال خود بکشد تا دست های یک نفر از دور کمر جلویی باز شود و این افراد از بازی خارج شوند. تا جایی که که فقط دونفر باقی بمانند.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
ویلم دفو متولد 22 ژوئیه 1955 در اپلتون واقع در ایالات متحده آمریکا می باشد. وی در عرصه های مختلف اعم از بازیگری، مدلینگی، هنر پیشگی و صدا پشگی مشغول فعالیت است. ویلم دفو به موجب ایفای نقش در فیلم های دروازه ابدیت و پروژه فلوریدا دو مرتبه نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است.
نام اصلی: ویلیام جیمز دفو
تاریخ تولد: 22 ژوئیه 1955
محل تولد: اپلتون واقع در ایالات متحده آمریکا
حرفه: هنرپیشه بازیگری
ویلم دفو زاده 22 ژوئیه 1955 میلادی در شهر اپلتون، متعلق به ایالت ویسکانسین واقع در ایالات متحده آمریکا می باشد. ویلم دفو در خانواده ای پر جمعیت به دنیا آمد. وی 6 خواهر و برادر دارد. پدر او جراح و مادرش پرستار بوده اند.
در دوره دبیرستان نام وی از ویلیام جیمز دفو به ویلم ملقب شد. در این دوره، ویلم یک مرتبه به موجب ساخت فیلم پورن گرافی از مدرسه اخراج شد.
پس از اتمام دبیرستان، برای تحصیل در عرصه نمایش نامه نویسی وارد دانشگاه ویسکانسین در میلواکی شد. حدود یک سال و نیم پس از ورود به دانشگاه قرارگیری در گروه تئاتر آزمایشی اکس شد و از دانشگاه انصراف داد.
سپس در سال 1976 به پرجمعیت ترین شهر آمریکا، نیویورک نقل مکان کرد و برای فراگیری علوم گروه تئاتر آوانگارد پرفورمنس گروپ تحت مربی گری ریچارد شکنر آماده شد.
وی در دوران شرکت در تئاتر با یک دختر به نام الیزابت لکامپ وارد رابطه عاشقانه شد.
الیزابت به همراه یک رمان نویس و هنرپیشه به نام اسپالدینگ گری، ریچارد شکنر را از گروه بیرون کردند، سپس گروه ووستر را شکل دادند و ویلم دفو را به جای ریچارد به گروه دعوت نمودند. ویلم دفو تا دهه 2000 میلادی با گروه ووستر به مشارکت پرداخته است.
ویلم دفو در عرصه بازیگری، مدلینگی، هنر پیشگی و صداپشگی نبوغ سرشار خود را به نمایش گذاشته است. ویلم دفو تا سال 2021 چهار مرتبه نامزد دریافت جایزه اسکار و سه جایزه گلدن گلوب شده است. وی با فیلم سازان برجسته ی آمریکایی نظیر وس اندرسون، آبل فرارا، پل شریدر، جولیان اشنابل و لارس فون تریر به همکاری پرداخته است.
ویلم دفو در سال 2018 میلادی در جشنواره بین المللی فیلم برلین، خرس افتخاری را به موجب فعالیت هنری طولانی دریافت کرد.
ویلم دفو در سال 1980 میلادی با ایفای نقش در فیلم سینمایی «دروازه بهشت» وارد قاب صدا و سیمای آمریکا شد. این فیلم با ژانری حماسی و وسترن تحت کارگردانی مایکل چیمینو به تولید رسیده است. ویلم دفو در راستای تولید این فیلم سینمایی در نقش "ویلی" ظاهر شد.
حدود دو سال پس از تجربه ی نخست بازیگری، از ویلم دفو در خصوص ایفای نقش در فیلم سینمایی «بی عشق» دعوت شد. این فیلم در سال 1982 میلادی به کارگردانی کاترین بیگلو تولید شده است. ویلم دفو در فیلم بی عشق نقش پسری به نام ونس را بر عهده داشته است.
نخستین نامزدی اسکار دفو به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به بازی در نقش گروهبان الیاس گوردون در فیلم "جوخه" در سال 1986 اختصاص دارد.
ویلم دفو در دهه 1990 در فیلم جنایی دیوی لینچ در قلب وحشی با میکلاس کیج و لورا درن همبازی شد. دفو نقش جنایت کاری را بازی کرد که قبل از نشان دادن جنبه تاریک کیج، با شخصیت کیج درگیر دزدی شد.
سپس در سال 1991، به همراه دنی گلاور و برد جانسون در فیلم اکشن Flight of the Intruder بازی کرد. محتوای فیلم درباره یک جفت خلبان نیروی دریایی ایالات متحده با بازی دافو و جانسون است.
شخصیت های اصلی فیلم در طی یک نقشه، می خواهند در حمله هوایی غیرمجاز به هانوی شرکت کنند. این فیلم به کارگردانی جان میلیوس، به تولید رسیده است و نقدهای منفی دریافت کرد.
ویلم دفو در دهه 2000 در نقش مکمل American Psycho به عنوان یک محقق خصوصی در حال تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از همکاران پاتریک بیتمن یک بانکدار سرمایه گذاری که رهبری یک دو نفره را بر عهده دارد، ظاهر شد.
این چهره سپس در درام جنایی Animal Factory اثر استیو بوشمی، در نقش دافو، یک شیاد کهنه سرباز زندانی بود که یک زندانی جوان را زیر بار خود می گیرد. خوشبختانه این فیلم مورد استقبال مثبت منتقدان قرار گرفت.
اولین نقش اصلی ویلم دفو در دهه 2010 در درام آخر دنیا آب فرارا بود. وی در این فیلم برای سومین بار با فرارا به همکاری پرداخت. وی در طی ساخت این فیلم نقش پسری را بر عهده داشت که آخرین ساعات زندگی خود را قبل از پایان دنیا با معشوق زیبا روی خود روی زمین می گذارند.
زین پس دفو در درام استرالیایی "The Hunter" به ایفای نقش پرداخت و در نقش یک شکارچی حرفه ای که برای شکار تنها تیلاسین باقی مانده جهان به تاسمانی سفر می کند، ظاهر شد.
در سال 2011، ویلم دفو برای یک شرکت یونانی ماست به نام Fage به تبلیغات پرداخت. وی همچنین در یک آگهی تبلیغاتی جیم بیم با عنوان "انتخاب های جسورانه" بازی کرد.
ویلم دفو در سال 1977 با یک کارگردان به نام الیزابت لکامپت وارد رابطه عاشقانه شد. آن ها در سال 1982 صاحب یک فرزند پسر به نام جک شدند. اما متأسفانه پس از 27 سال زندگی مشترک اقدام به جدایی کردند.
ویلم دفو یک سال بعد از جدایی، در تاریخ 25 مارس 2005 با یک فیلم نامه نویس و کارگردان ایتالیایی به نام جیادا کولاگراند ازدواج کرد. دفو به همراه همسرش در فیلم های متعددی اعم از "یک زن" و "او قبل از اینکه نام داشت" با هم به همکاری پرداختند.
ویلم دفو و جیادا اوقات فراغت را در شهر نیویورک، لس آنجلس و رم تقسیم می کنند.
ویلم دفو از تابعیت دو گانه آمریکایی و ایتالیایی برخوردار است. این چهره گیاه خوار است و از مصرف گوشت پرهیز می کند.
ویلم دفو بر این باور است که یکی از عوامل اصلی نابودی کره زمین، مزرعه حیوانات است.
علاوه بر این، ویلم دفو به صورت روزانه به انجام فعالیت آشتانگا یوگا می پردازد.
گردآوری:بخش بازیگران بیتوته