نوشته شده توسط: الهه ناز
این آیهى شریفه زن و شوهر را به منزلهى لباس براى یکدیگر دانسته است و روشن است که لباس داراى ویژگىهایى است که باید در زندگى و رابطهى زن و شوهر متبلور باشد که به قسمتى از آن اشاره مىشود:
نوشته شده توسط: الهه ناز
5 اصل برای حل مشلات روابط زناشویی نویسنده: سوده
آیا شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بـیـرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ دکتر جانسون
نـویسنده کتاب "مشکلات عشق و ازدواج" میتواند شما را در ایـــن زمینه راهنمایی کند. به وسیله 5 اصل مهم شما یـــاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
ایـن اصـول بنـیـان هـای خـانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند.
مقدمه: راه حل حقیقی در رفع مشکلات
اولیـن مـرحله مـــصالحه و سازش است. شما باید از فریاد زدن و سـرزنــش کردن بـه شـدت پرهیـز کنید و بـه نــظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذارید. مرحله دوم شناسایی مشکل و مــطرح کـــردن آن است. این دو مرحله قبل از شروع هر بحثی باید انجام شوند در غیر این صورت هیچ گاه موفق به سازش نخواهید شد. زمانیکه آمادگی ورود به مرحله سوم را پیدا کـردید می بایست بر روی چند مطلب با یکدیگر به توافق برسید.
اصل اول: در طول بـحث بـرای شـکست هـا و پــیروزی های یکدیگر چوب خط نیندازید.
متاسفانه این یکی از شایع ترین مشکلاتی است که اغلب زوج ها مرتکب آن میشوند. هنگامیکه یکی از طرفین دچار اشتباهی شد طرف مقابل آن را در ذهن خود ثبت میکند تا در یک موقعیت مناسب آن را بازگو کنـد. وقتـی یـکــــی از آنها شروع به گله و شکایت میکند دیگری هم آرام نمی نشیند و هر آنچه را در ذهن خود ثبت کـرده اســـت بــــاز گو میکند گویی با این عمل موفق تر از میدان بیرون می آید. در یک چنین وضعیتی حساب کردن برد و باخت ها به صورت مهمترین عامل در می آید و هـر دو طـــرف از حیــطه بحث اصلی خارج می شوند. روزی یکی از دوستانم به من گفت: "من ایــــــن هفته توانستم چـهـار بـــار حرفم را به کرسی بنشانم در حالیکه همسرم تنها دو بار توانست این کار را انجام دهد." او هیچ اهمیتی به درست یا غلط بودن کار خود نمی داد، فقط میخواست حرف آخر را خودش بزند. عده ای فرصت دادن به شریک زندگی را ضـعـــف شخصیتی به حــــساب می آورند. چنین رفتاری باعث جدایی و دور شدن زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد تنفر میشود.
مصالحه و سازش بـه معنای وجود ضعف در شخصیت افراد نیست. هرزگاهی چند اجازه رشد کردن را به طرف مقابل بدهیـد. نفس خود را به مبارزه دعــــوت کنید تا روح شما از هرگونه عیب و زشتی به دور باشد. اگر با کله شقی تمام تنها به جـــمع کردن امتیاز در یـک رابـطـه بـیـندیشـید دیـگر قــادر بـه دیـدن مشــکلات اصـلی نخواهید بود و تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنید که به زندگی مشترکتان صدمات جبران نا پذیری خواهد زد.
اصل دوم: طرز حرف زدن عامل مهمی در تعیین نتیجه هر گونه بحثی است.
حـتی اگـــر حــــق با شما باشد، اگر به روش صحیح آن را مطرح نکنید ممکن است حق مسلم خود را از دست بدهید. پس سعی کنید شیوه درست را برگزیـنـید. اصـــــلا خوب نیست که با به کار بردن لغات و اصطلاحات توهین آمیز شریک زندگــی خود را مجبور به دفــــاع کنید. واکنش طبیعی نسبت به حمله و تجاوز از دو حال خـارج نیسـت: یـــا فـــرد متقابلا تصمیم به مبارزه میگیرد و یا اینکه به لاک دفاعی فرو می رود که در هر دو حالت مشکل به شیوه منطقی حل نخواهد شد.
از کلمات "همیشه" و "هرگز" استفاده نکنید.گفتن جمله هایی ازقبیل "تو هرگز در کارهای خانه کمک نمیکنی" از آغاز ایجاد هرگونه بحث منطقی را مختل میکند. بیــشتر شبیه این است که شما قصد مبالغه داشته و می خـواهیـــد شخص مقابل را به مبارزه دعوت کنید. پاسخ به شما چیزی جز این نیست: "این درست نیسـت، دو هـفـته پیش بود که من تمام خانه را تمیز کردم و بچه ها را به مدرسه بردم" و کل بحث به جــریان تو بگو من بگو تبدیل می شود و از دایره بحث اصلی خارج میشوید.
بنابراین از به کار بردن لغاتی که معنای کلی و قطعی دارند خـودداری کنـید. جمله بالا را میتوان با فرم متفاوتی به این شکل بیان کرد: "من می خـواسـتـم راجــع به سهم تو در کارهای خانه صحبت کنم؛ لطفا مرا هم در اولویت قرار بده؛ بعضی وقت ها فـکر می کنم خانواده، دوستان و همکارانت نسبت به من ارجع تر هستند."
دشنام و ناسزا با صدای بلند. بعضی از انسانها با این باور رشد می کنند که هر کس پـرخـاشگرتـر بــاشد و با صدای بلندتری صحبت کند، قدرتـمندتر بوده و می تـوانـد تـوجـه بیشتری را بخود جلب کند. این شیوه برای تهدید و ارعاب و بی ارزش کردن همسرانتان بی نظیر است اما با این کار شما فقط آنها را عصبانی میکنید، بعد از مـدتی هم نسبت به شما بی میل خواهند شد. شاید جرات بازگو کردن این مطلب را در مـقـابـل چشمان شما نداشته باشند اما بیحرمتی در نهانشان باعث ایجاد انزجار و تنفر از شما میگردد.
هـر بــار که یکی از زوجین مورد آزار دیگری قرار گیرد و خاطرش از او آزرده شود نـه تـنـهـا مشکل اصلی حل نمی شود بلکه لکه های جبران ناپذیری نیز بر روی پـرده روابطــشـان به وجود می آید که خود باعث فروپاشی بنیان خانواده می گـردد. هنگام شنیدن کلمات توهین آمیز به شخص مقابل بگویید: "اگر بخواهی به این طرز صحبت کــردن ادامه دهی من نمی توانم با تو گفتگو کنم." و بعد پیشنهاد کنید تا بـحث به زمان دیــگـری کـه هــر دو طرف از آرامش کامل برخوردارند موکول شود. ولـی اگر متـقـاعد نـشد و تـجـاوز خـــود بـه حریم شما را ادامه داد، تصمیم گیری با شماست. از خود بپرسید آیا می تــوانــید با کسی که بی شرمانه به حقوق شما تجاوز میکند، زندگی کنید؟!
نوشته شده توسط: الهه ناز
|
نوشته شده توسط: الهه ناز
چهارچوبهای اساسی انتخاب همسر
1. تناسب خانوادگی: به طور کلی، انسانها در بستر خانوادگی شکل میگیرند. چهارچوب خانواده و آنچه که بهعنوان شکلگیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانوادهای به خانواده دیگر فرق میکند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتیای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی میگذارد؛ چرا که نقش تربیت در شکلگیری شخصیت مهم است
2. تناسب فرهنگی: ما تناسب فرهنگی داریم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوتاند؛ راستی فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف میکند. آن، به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق میکند. بهعنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذریها بسیار متفاوتتر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالیهاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.
3. تناسب اعتقادی: اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند وبه خاطر هیچکس نمیآیند و بروند. اگر 2 نفر که با هم ازدواج میکنند، این تناسب را ندارند، بدانند که اعتقادات تغییری نمیکند مگر براساس شناخت. بهعنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج میکند و میگوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.
4. تناسب اقتصادی- اجتماعی: طبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد میکند. وقتی 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهی آدمهایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی به این طبقه میرسند و صاحب خانه، ماشین، ویلا و... میشوند. اما مردم در یک برخورد یا یک نگاه به آنها میگویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این موضوع میکند
5. تناسب شخصیتی: هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر 2 نفر که ازدواج میکنند، تفاوتهای شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی میشوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برونگراست و راحت ابراز احساسات و عواطف میکند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج میکند که انسانی درونگراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است
6. تناسب تحصیلی: این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا میتواند باشد)، جزء مسائلی است که میگوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه میتوانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمیآید
7. رضایت والدین: از آنجا که عدم رضایت والدین تا سالهای بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که میخواهند ازدواج کنند، حتما خانوادههایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد. باید دلایل مخالفت را دانست چرا که اغلب تجربه آنها باعث میشود که دلایل درستی را مطرح کنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاشها راضی نشدند، شایسته است تا گرفتن رضایت صبر کنند یا به ازدواج دیگری فکرکنند.چرا که حقیقت امر این است که رضایت والدین تا زمانی که زندگی میکنند تأثیر خودش را دارد. بنابراین ازدواج مهمترین تصمیم زندگی انسان است. بدیهی است جدی گرفتن این مسئله و دقت در تمام جوانب میتواند زندگی موفقی را رقم بزند. در غیر اینصورت، پشیمانی و پریشانی نتیجه ازدواج عجولانه خواهد بود
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط:
بهترین و کاملتری تعریفی را که تا کنون راجع به عشق شنیده و خوانده ایم، تعریف مولانا از عشق است. او عشق را یکی شدن و اتحاد عاشق و معشوق می داند و غیر آن را خامی و هوس می نامد.
او در کتاب مثنوی و معنوی ضمن داستانی زیبا این معنی را چنین بیان می فرماید:
روزی عاشق در منزل یار را می زند و وقتی ندا می آید که: «کیست بر در؟» عاشق جواب می دهد: «من هستم عاشقت، در را باز کن؟»
یار جواب می دهد: « در یک منزل دو من جا نمی شود، برو!»
عاشق برمی گردد و یک درهجران و فراق معشوق می سوزد و آنگاه که دلسوخته می گردد و از رمز عشق آگاه می رسد، باز می گردد و نزدیک منزل یار می شود. با ترس و ادب نزدیک می شود و کوبه در را با احترام می کوبد.
از درون منزل ندا می آید «کیست بر در؟» این بار عاشق جواب می دهد: «بر در توئی و کسی جز تو نیست.»
گفت اکنون چون منی، ای (من) در آ
تواکنون نه «من» خودت هستی ونه غیراز من متکلم هستی. لذا، «هم تو من» هستی:
نی «من» ونی «غیرمن»، ای «هم تو من»
نوشته شده توسط: الهه ناز
راز دوستی
برای هر روز از ماه, گفتاری کوتاه پیشنهاد شده است.روز را در ساعت مناسبی آغاز کنید. گفتار را چند بار تکرار کنید.
دفعه اول با صدای بلند بعد آرام تر, بعد به صورت یک زمزمه و سپس در فکرتان تکرار کنید.
با هر بار تکرار , بگذارید کلمات با عمق بیشتری جذب ضمیر نا خود آگاه تان شود.
به تدریج مفهوم کاملی از این گفتارها به دست خواهید آورد که اگر بخواهید آنها را طی یک دوره یاد بگیرید در پایان حقایق ارائه شده با شما یکی خواهد شد.
آن صفحه ای که گفتار روزتان هست طی روز باز کنید در هر فرصت آن را مرور کنید.
حتی المقدور آن گفتار را با شرایط واقعی زندگی تان تطبیق دهید.شب قبل از خواب چند بار دیگر گفتارتان را مرور کنید.
سعی کنید اثرات مثبت را در تمام وجودتان جذب کنیدو بگذارید با ضمیر آگاهتان یکی شود.
روز اول
راز دوستی در تفاوت قائل شدن میان دوستان است . صداقت را به چاپلوسی و صمیمیت را به لبخندهای تصنعی ترجیح بده.
روز دوم
راز دوستی آن است که برای یافتن دوستان صمیمی باید اول خودت یک دوست باشی.
روز سوم
راز دوستی در توقع نداشتن از دیگری است نسبت به دیگران آزاده رفتار کن
روز چهارم
راز دوستی در قسمت کردن شادی ها با دیگران است.
روز پنجم
راز دوستی در این است که بیشتر گوش کنی تا دیگران را وادار به شنیدن کنی.
روز ششم
راز دوستی در این است که در خوشبختی دیگران نه فقط با حرف بلکه با عمل سهیم باشی.
روز هفتم
راز دوستی در دوست داشتن بی قید و شرط دیگران است
روز هشتم
راز دوستی در این است که دوستانت را تحسین کنی بی آنکه بدانند چه احساسی نسبت به آنها دارید.
روز نهم
راز دوستی در این است که دوستانت را همان طور که هستند بپذیری و سعی نکنی آنها را به دلخواه خودت باز آفرینی کنی.
روز دهم
راز دوستی ار این است که حالات خوب و بد خود را به دیگران تحمیل نکنی, اما به آنها فرصت دهی که احساس خود را بیان کنند.
روز یازدهم
راز دوستی در این است که نیاز های دیگران را مقدم بر نیاز های خودت بدانی
روز دوازدهم
راز دوستی در این است که هرگز اشتیاق دوستانت را نسبت به مسائل مختلف تحقیر نکنی
روز سیزدهم
راز دوستی در محترم شمردن است. به حقوق و دیدگاه های دوستت احترام بگذار
روز چهاردهم
راز دوستی در این است که تغییر حالات خود را با خوشرویی و حسن نیت بپذیری
روز پانزدهم
راز دوستی در این است که محبت را نه تنها با کلام بلکه با نگاه و لحن صدا نیز ابراز کنی.
روز شانزدهم
راز دوستی در این است که دوستان را در آرزوها و اهدافت سهیم کنی, نه این که فقط با آنها وقت بگذرانی
روز هفدهم
راز دوستی در این است که هنگام صحبت با دوستان حواست کاملا جمع آنها باشد.
روز هجدهم
راز دوستی در این است که همواره افکار مثبت در سر داشته باشی. خصوصا هنگام بروز سوء تفاهمات.
روز نوزدهم
راز دوستی در این است که هرگز دوستانت را قضاوت نکنی بلکه همواره نکات مثبت آنها را ببینی.
روز بیستم
راز دوستی در این است که دائما دیگران را سرزنش نکنی بلکه مزایای مثبت کار درست را صادقانه بیان کنی.
روز بیست و یکم
راز دوستی در این است که از سعادت دوستان شاد باشی و هرگز وضعیت خود را با بدبینی با وضعیت آنها مقایسه نکنی.
روز بیست و دوم
راز دوستی در این است که در غم و ناراحتی دوستانت شریک باشی و به آنها دلگرمی بدهی
نه این که به آنها دلگرمی بدهی نه این که با ابراز احساسات نادروست ناراحتی شان را تشدید کنی.
روز بیست و سوم
راز دوستی در این است که حامی حقوق دوستت باشی حتی اگر ناچار شوی به اشتباه خود اعتراف کنی.
روز بیست و چهارم
راز دوستی در معتمد بودن است. روی حرفت بایست به قولت عمل کن و به تعهدت پایبند باش.
روز بیست و پنجم
راز دوستی در این است که در معاشرت با جمع رشد کنی و آگاهی ات را افزایش دهی
روز بیست و ششم
راز دوستی در این است که روابط خود با دوستانت را به روابطی استثنایی تبدیل کنی.
روز بیست و هفتم
راز دوستی در صدر قرار دادن عشق خداوند است
روز بیست و هشتم
راز دوستی در این است که با موهبت دوستی عشق به خداوند را در خودت ایجاد کنی.
روز بیست و نهم
راز دوستی در این است که به تنش های موجود در رابطه ات بها ندهی و دست به کاری بزنی که موجب تقویت دوستی شود.
روز سی ام
راز دوستی در صمیمیت است. برای دوستانت یک دوست واقعی باش حتی زمانی که با تو بد می کنند.
نوشته شده توسط: الهه ناز
38. کیست؟
نام من را از دور
یک صدا میخواند
من نمیدانم کیست
**
سمت بیگانهی دیوار دلم نقشی هست
مثل پروانه سبک
مثل تاریخ، کهن
مثل یک طرح خوشایند غریب
اثر حادثهی رنگ و قلم
من نمیدانم چیست
**
شاید افسون شدهام
شاید اینجا که منم ممنوع است
شاید این شعر جنون است که من میگویم
من نمیدانم چیست
**
آنکه در روح من است
آنکه بیوقفه مرا میگیرد
آنکه دستان مرا میگیرد
می نویسد از عشق
آنکه از چشمام
خون به دریای دلم میریزد
من نمیدانم کیست (کامبیز میرزایی)
39. حدیث قدسی: ((هر که مرا طلب کند خواهد یافت و هر که مرا یافت عاشقم میشود و هر که عاشقم شد، عاشقش میشوم و هر که عاشقش شوم، عاقبت او را شهید میکنم و هر که را من شهیدش کنم خودم خونبهای او میشوم...))
40. آنگاه که دوست میداری همواره کسی به یاد تو باشد به یاد من باش که من همیشه به یاد تو هستم از طرف بهترین دوست تو خدا (سوره بقره-آیه 152)
41. تفاوت عاشق بودن و کسی را دوست داشتن:
بین کسی که عاشق شده است و کسی که تنها شخصی را دوست دارد تفاوتهایی است؛ نکات زیربه شما کمک خواهند کرد تا این تفاوت را درک کنید:
?- هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامیکه کسی را میبینید که آنرا دوست دارید احساس سرور و خوشحالی میکنید.
?- هنگامیکه عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامیکه کسی را دوست دارید زمستان فقط فصلی زیبا (زمستانی زیبا) است.
?- وقتی به کسی نگاه میکنید که عاشقش هستید خجالت میکشید ولیکن هنگامیکه به کسی که دوستش دارید مینگرید لبخند خواهید زد.
?- وقتی در کنار معشوقه خود هستید نمیتوانید هر آنچه را در ذهن دارید بیان کنید اما در مورد کسی که دوستش دارید شما توانایی آنرا دارید.
?- در مواجه شدن با کسی که عاشقش هستید خجالت میکشید و یا حتی دست و پای خود را گم میکنید اما در مورد فردی که دوستش دارید راحتتر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت.
?- شما نمیتوانید به چشمان کسی که عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه کنید (زل بزنید) اما میتوانید در حالیکه لبخندی بر لب دارید مدتها به چشمان فردی که دوستش دارید نگاه کنید.
?- وقتی معشوقه شما گریه میکند شما نیز گریه خواهید کرد و اما در مورد کسی که دوستش دارید سعی بر آرام کردن او میکنید.
?- احساس عاشق بودن و درک آن از طریق نگاه (دید) است اما در درک دوست داشتن بیشتر از طریق شنوایی است (از طریق ابراز علاقه به صورت کلامی)
?- شما میتوانید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمیتوانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگر این کار را انجام دهید ؛ عشق همچنان قطرهای در قلب شما و برای همیشه باقی خواهد ماند.
* مطالب بالا اگر چه تا حدود زیادی درست هستند اما به خاطر داشته باشید که مطلق نیستند و اصولا انسانها و احساسات آنها پیچیدهتر از اینگونه تحلیلها هستند.* (امین)
پایان....
نوشته شده توسط: الهه ناز
ده نکته طلایی برای ارتباط با دیگران
هموطن سلام : 1.اسامی را از یاد نبرید.نام افراد برای آنها خیلی مهم است.فراموش کردن اسم.
آنها باعث می شود فکر کنند برایتان ارزشی ندارند و علاقه ای به آنها ندارید.
2.آرام باشید و اجازه بدهید دیگران در کنار شما احساس آرامش و راحتی کنند.سعی کنید جوی ایجاد نکنید که دوروبر شما بودن را مشکل کند.هیچ کس دوست ندارد با کسی که ناراحت و معذب است ارتباط داشته باشد.
3.سعی کنید خونسرد باشید.اجازه ندهید چیزهای کوچک و ناچیز شما را آزار دهند.
4.خودخواه نباشید و هرگز وانمود نکنید که همه چیز را می دانید.تلاش کنید تا از اطرافیانتان چیزهایی یاد بگیرید و برای عقاید دیگران ارزش قایل شوید.
5.سعی کنید فردی جالب و جذاب باشید،دیگران را تحت تاثیر قرار دهید و محرک آنها باشید و از خود فردی بسازید که دیگران دوست دارند دوروبر او باشند.
6.خشن یا خشک نباشید .یاد بگیرید چگونه مهربان،خیر خواه و مؤدب باشید.
7.صلح جو و صلح طلب باشید.غم واندوه را ازبین ببرید.از صمیم قلب سعی کنید،هر گونه سوء تفاهمی را برطرف کنید.
8.از اشتباهات دیگران بگذرید و سعی کنید دیگران را دوست داشته باشید و آن قدر تمرین کنید تا به صورت عادی و طبیعی درآید.
9.به دیگران کمک کنید پیشرفت کنند.تشویق و حمایتشان کنید.به آنها تبریک بگویید و بگذارید بدانند چرا از آنها تقدیر می کنید.
10.نیروی معنوی را در خود گسترش دهید،تا به دیگران هم نیروی مثبت منتقل کنید سعی کنید با هر کس که روبرو می شوید این نیروی مثبت را با او شریک شوید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
گفته های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمی رسد. اما اگر هر یک از آن ها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت. هر گفتار برای یک روز است. روزهای زندگی شما با تکرار این جملات و ورود مفهمومشان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد. در هر حالی که هستید به خصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید. ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه. بله به همین سادگی...
1. راز عشق در تواضع است.
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست. بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است. میان دو نفری که یک دیگر را دوست دارند، تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت آن ها را تازه و با طراوت نگه می دارد.
2. راز عشق در احترام متقابل است.
احساسات متغیر اند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند. اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است، با احترام به نظریاتش گوش کن. احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.
3. راز عشق در این است که به یک دیگر سخت نگیرید. عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است.
4. راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند، کاری مثل دادن هدیه ای کوچک، تحسین، لبخندی از روی محبت. نگذار که جویبار محبت از کمی باران، بخشکد.
5. راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ، با محبت تزئین کنید.بذر علاقه ها و عقیده های تازه را بکار که زیبایی بروید. ضمنا فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد، مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود. برای این که عشق همواره با طراوت بماند باید به آن مثل هنر خلاقانه نگاه کرد.
6. راز عشق در خوش مشربی است. شوخی با دیگران را فراموش نکن، در ضمن مراقب شوخی هایت هم باش. شوخی نا پسند نکن. شوخی باید از روی حسن نیت باشد، نه نیشدار.
7. راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق، یعنی تفکر را از یاد نبری. آیا یک رابطه دراز مدت، مهم تر از اختلافات کوچک و زود گذر نیست؟
8. راز عشق در این است که مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی، و صبر کنی تا خون سردی را دوباره به دست آوری.با این که احساس جلوه الهام است، اما شخص عصبانی نمی تواند چیزها را با وضوح درک کند. قلبت را آرام کن. تنها به این وسیله است که می توانی چیز ها را آن گونه که هستند، در یابی .
9. راز عشق در این است که طرف مقابلت را تحسین کنی.هر گز با فرض این که خودش این چیز ها را می داند، از تحسین غافل نشو. مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بار ها با خلوص نیت بگویی: دوستت دارم. گر چه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند.
10. راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید.کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید.
11. راز عشق در توجه کردن به لحن صدا است.برای تقویت گیرایی صدا، باید آن را از قلب برآورید، سپس رهایش کنید تا بلند بشود وبه سمت پیشانی برود تارهای صوتی را آرام و رها نگه دار. اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی، آن صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد.
12. راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی، زیرا چشم ها پنجره های روح هستند. اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی، مثل آن است که پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.
13. راز عشق دراین است که از یک دیگر انتظارات بی جا نداشته باشید،زیرا نقص همواره جزء لا ینفک انسان است ذهنت را بر ارزش هایی متمرکز کن که شما را به یک دیگر نزدیک تر می کند نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد.
14. راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی.درحقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود. شریک زندگی ات را با طناب نیازمبند. گیاه هنگامی رشد می کند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند.
15. راز عشق در این است که شریک زدگی ات را در چار چوبی که خودت می پسندی حبس نکنی. عیب جویی باعث تباهی می شود. همه چیز را همان طور که هست بپذیر، تا هر دو شاد باشید. قانون طلایی این است: نقاط قوت را تقویت کن، و ضعف ها را نه تقویت کن نه تقبیح. هرگز سعی نکن با سوزاندن، جلوی خونریزی زخم را بگیری..
16. راز عشق در این است که هنگام سوء تفاهم، فقط به این فکر نکنی که طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است.. در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلو گیری کنی .
17. راز عشق در این است که وقتی پیشنهادی به ذهنت می رسد، به نیاز خودت برای بیان آن فکر نکنی، بلکه به علاقه دیگری به شنیدن آن فکر کنی. اگر لازم بود، حتی ماه ها صبر کن تا آمادگی شنیدن آن چه را می خواهی بگویی پیدا کند.
18. راز عشق در آرامش است،زیرا آرامش باعث تکامل عشق می شود. عشق، هوای نفس و احساست شدید نیست. عشق انسان ها نسبت به یک دیگر بازتابی از عشق ازلی است خداوندگار آرامش کامل است.
19. راز عشق در این است که در وجود یک دیگر عاشق خدا باشید، تا همواره علی رغم همه اشتباهات، تشنه رسیدن به کمال باشید، چرا که بشر همواره علی رغم موانع فراوان، سعی می کند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند.
20. راز عشق در این است که محبت تان را بسط دهیدتا تبدیل به عشق واقعی میان دو انسان شود. سپس آن عشق را که دست پرورده پروردگار است بسط دهید تا بشریت و کل مخلوقات را در بر گیرد.
21. راز عشق در این است که به دیگری لذت ببخشی،ولی عشق را برای لذت نخواهی. زیرا عشق حقیقی هوا و هوس نیست. هر چه نفس قوی تر باشد، تقاضاهایش بیشتر می شود و هر چه تقاضاهای نفس قوی تر باشد، خودپرستی را در تو بیشتر و بیشتر تقویت می کند. عشق چهره واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار می کند، نه در لذت جویی .
22. راز عشق در مراعات حال دیگری است.هر قدر که ملاحظه حال دیگران را می کنی، کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن.
23. راز عشق در این است که جاذبه های خود را با دیگری قسمت کنی .جاذبه نیرویی لطیف و نافذ است که از دیگری دریافت می کنی . این نیرو تنها با بخشش رشد میکند .
24. راز عشق در ایجاد تنوع در زندگی است.نگذار که روزمرگی ها مثل سیم های کوک نشده ساز، نغمه زندگی عاشقانه تان را به نوایی غم انگیز تبدیل کند.
25. راز عشق در این است که در هر فرصتی در کنار هم آرام بگیرید، با هم تنها باشید، و افکارتان را با یک دیگر در میان بگذارید. لازم نیست برای سرگرم شدن حتما از محرکات خارجی استفاده کنید. قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید تا بتوانید خودتان باشید.
26. راز عشق در این است که با زمانه کنار بیایید.مایع عشقتان را طوری نگه دارید که بتوانید گودال هایی را که زندگی پیش پایتان می گذارد، پر کنی.
27. راز عشق در این است که به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید و از او قدرت و آرامش دریافت کنید، اما نه با اصرار.
28. راز عشق در استواری است.در فصول مختلف زندگی، عشقتان را مانند کوه بلندی استوار، مانند خاک حاصلخیزی پر ثمر و مانند آفتاب چنان در مرکزیت نگه دارید، که همه ستارگان گسترده زمان و فضا به دور آن گردش کنند.