نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوفل بن فضاله میگوید: در آخرین روزهای زندگی امام علی علیه السلام، جعده مخزومی سکّویی برای امام نصب کرد و امام در مقابل جمعیت، بر روی آن رفت.
پیشانیاش از شدت سجده، پینه بسته بود و لباس سادهای به تن داشت.
امام سخنان خود را چنین آغاز کرد:
رین خطبه امام علی علیه السلام « سپاس خدای را سزاست که سرانجام بندگان و امور جهان به سوی اوست. او را برای احسان فراوان، برهان روشن و کَرَم روزافزونش میستایم. ای مردم، من پندهای پیامبران را به گوش شما رساندم و آنچه را که جانشینان آنان به آیندگان رسانده بودند برایتان بازگو کردم. شما را ادب کردم، اما پند نگرفتید. شما را با سخنان بازدارنده به پیش راندم، ولی زیر بار نرفتید. شما را به خدا، آیا در انتظار پیشوایی جز من هستید که راه را برای شما هموار سازد و شما را به راه حق رهبری کند؟ برادران ما که خونشان در صفین ریخته شد زیان نکردند، زیرا چنین روزی را ندیدند تا جامهای غصه را بنوشند و آب گِل آلود این نهر زندگانی را بیاشامند. به خدا سوگند، آنان به لقای خدا راه یافتند و خدا نیز پاداش آنان را کامل ساخت و آنان را در دیار امن خود جای داد. کجا رفتند برادران من که در راه حق گام برداشتند و در آن راه جان سپردند؟!
کجاست عمّار؟ کجاست ابن تّیهان؟ کجاست ذوالشهادتین؟
کجایند همانند آنان و برادرانشان که بر عزم و نیّت خود استوار بودند؟»
امام با دست خود بر محاسن خود زد و هایهای گریست. آن گاه فرمود:
« دریغا دریغ از برادرانی که قرآن خواندند و آن را استوار کردند، در فرائض آن اندیشیدند و آن را به پا داشتند، سنّت ها را زنده، و بدعتها را رد کردند؛ به جهاد با دشمن فراخوانده شدند و این دعوت را پاسخ گفتند؛ آنان که به رهبر خود اعتماد و از او پیروی کردند.»
آن گاه با صدای بلند فریاد زد:« ای بندگان خدا، بر شما باد جهاد، من امروز اردو میزنم و هر کس که خواهان رفتن به میدان جهاد است، آماده قیام شود.»
نوشته شده توسط: الهه ناز
پس از آن که حضرت علی علیه السلام در سحر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت در محراب عبادت در مسجد کوفه به دست ابن ملجم ضربت خورد، خون از سرش جاری و محاسنش به خون رنگین شد.
در این حال فرمود:« فزت و ربّ الکعبه »؛ ( به خدای کعبه سوگند رستگار شدم.)
سپس این آیه 55 سوره طه را تلاوت فرمود:
« منها خلقنا کم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری »؛
(شما را از خاک آفریدیم و به آن بازتان می گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.)
سپس فریاد زد:« او را بگیرید!»
مردم به سوی ابن ملجم دویدند، ولی هر کس به او نزدیک میشد، ابن ملجم با شمشیر خود، او را می زد. سرانجام قثم بن عباس پیش رفت و او را به زمین کوبید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
از جمله اقدامات مهم و اساسی و حساس امیر مؤمنان برای بر پا داشتن حق و عدالت، باز گرداندن اموالی بود که از روی هوا و هوس و بر خلاف عدالت میان نزدیکان عثمان از بیت المال اختلاس شده بود.
به همین دلیل علی(ع) در دومین روز از حکومتش خطبه ای ایراد فرمودند و در آن برنامه کار خود را چنین شرح دادند:
« هر مالی را که عثمان به کسی بخشیده و هر زمینی را که در اختیار کسی قرار داد، همه آن ها باید به بیت المال باز گردد؛ اگر چه با آن ها زن ها را به ازدواج درآورده و در شهرها پراکنده کرده باشند… .»12
علی (ع) می خواست مردم را به روش و سنت پیامبر باز گرداند و با توجه به حساسیتی که به بیت المال داشت سعی می کرد تا امتیاز طبقاتی را از میان بردارد و غنایم را به طور مساوی تقسیم کند تا آن جا که می فرمایند: « اگر این ها مال شخصی خودم بود و می خواستم بر مردم تقسیم کنم، تبعیض قائل نمی شدم تا چه رسد به این که بیت المال است و مال خدا است و ملک شخصی کسی نیست.»13
«روزی زنی قریشی از حجاز به کوفه آمد تا سهم بیشتری از علی(ع) برای خود بگیرد. وقتی به کوفه وارد شد ، به زنی فارسی زبان برخورد کرد و از مقدار جیره او پرسید و متوجه شد که مقدار سهم هر دو به یک مقدار است ، بسیار ناراحت شد و آن زن را نزد حضرت آورد و با صدایی بلند گفت: «هل منالعدل ان تساوی بینی و بین هذه الامه الفارسیه؛ آیا عدالت است که میان من و این کنیز فارسی یک سان عمل کنی؟!» امام نگاهی به آن زن کرده و مشتی خاک برداشت و به آن نگریست و فرمود: « اجزای این خاک بر یک دیگر برتی ندارد» سپس این آیه را تلاوت کردند: «انا خلقناکم من ذکر او انقی وجعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم».14
«ابن ابی الحدید از مدائنی نقل کرده که گوید : مهم ترین علت در این که مردم علی (ع) را رها کرده و گرد معاویه جمع شدند، مسئله مال و پول بود ، زیرا علی(ع) در تقسیم مال کسی را بر دیگری برتری نمی داد ولی معاویه این گونه نبود…»15.
نوشته شده توسط: الهه ناز
روزی پیامبر اکرم (ص) در جمع صحابه بودند و جبرئیل، ملک مقرب الهی هم به شکل انسانی در آن جمع حاضر بود.
پیامبر به جبرائیل رو کردند و با اشاره به امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند:
آیا او را می شناسی؟
عرض کرد:
چگونه او را نشناسم که او در عرش مرا معلم بود و شیوه عبودیت الهی را به من تعلیم فرمود. تو به آدم وقتی که از بهشت قرب رانده شد و به زمین فراق هبوط کرد، با ذکر نام علی (ع) و اهل بیت او به درگاه الهی پذیرفته شد.
نوح نام او را بر کشتی خویش حک کردو لنگرگاه کشتی اش را مسجد کوفه قرار داد.
خداوند در شب معراج با حبیب خویش با صوت علی (ع) سخن گفت.
قرآن کریم، علی (ع) را به منزله نقش پیامبر دانست.
نوشته شده توسط: الهه ناز
امیرالمؤمنین علی علیه السلام از مدتها قبل از شهادت خود، درباره ماه رمضان ای که در آن به شهادت رسید، میفرمود:
« در آن ماه، من شبی را نزد حسن افطار میکنم، شبی را نزد حسین و شبی را نزد عبدالله بن جعفر _ همسر دخترم، زینب _ و بیش از سه لقمه نمیخورم.»
و وقتی آن ماه رمضان فرا رسید، یک شب افطار نزد حسن بود و یک شب نزد حسین علیهماالسلام. و به آنها میفرمود:« در دهه آخر رمضان پدرتان را از دست خواهید داد.»
و همان طور شد که فرموده بود.
در روایتی دیگر آمده است که وقتی ابن ملجم لعنة الله علیه با امیرالمؤمنین بیعت کرد، امام به او فرمود:« تو به بیعت خود وفا نمیکنی و محاسنم را به خون سرم آغشته میسازی.»
منابع: بحار الانوار، ج 41، ص 300، حدیث 31، ص 329، حدیث 49.
نوشته شده توسط: الهه ناز
امیرالمومنین علیه السلام در آخرین لحظات حیات خویش فرزندان خود را جمع کرد و به فرزندانش که مادرشان غیر از فاطمه زهرا سلام الله علیها بود درباره اولاد فاطمه سلاماللهعلیه یعنی حسن و حسین (علیهماالسلام) سفارش نمود و متذکر شد که مبادا با آنان به مخالفت برخیزند.
در روایتی دیگر آمده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) همه فرزندانش را که شمار آنها به 12 تن مرد می رسید جمع نمود و به آنها فرمود: خداوند دوست دارد سنتی از حضرت یعقوب در مورد من اجرا شود.
نوشته شده توسط: الهه ناز
دخترها باید از شکایت کردن درباره مشکلات شان پرهیز کنند.
پروفسور حسین باهر
استاد دانشگاه و دبیرکل آکادمی مدیریت ایران
تلفن: 22341618
نسیم آرامش: محققان هشدار دادهاند: «دخترانی که دائما درباره مشکلاتشان با دوستان خود صحبت میکنند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب هستند.»
نوشته شده توسط: الهه ناز
این تحقیقات نشان می دهد که فرزند داشتن موجب بهبود حافظه یک زن می شود.
نوشته شده توسط: الهه ناز
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این روزها در بازار، انواع و اقسام میوه ها از خربزه و پاپایای امارات و تایلند به عنوان گران ترین میوه های وارداتی در سال 1389 گرفته تا زغال اخته امارات و آذربایجان یا انگورآفریقایی، انبه، تمبرهندی، لیموشیرین و نارنگی و همین طور سیب شیلی و فرانسوی، گریپ فروت ترکیه و گلابی چینی چشم ها را می نوازند.