نوشته شده توسط: الهه ناز
به گزارش مهر به نقل از تک رادار، بسیاری از اپلیکیشنهای اجراشده بر روی لپ تاپ ها باتری زیادی مصرف میکنند و مایکروسافت با به روز کردن سیستم عامل ویندوز 10 تلاش کرده تا تغییراتی در نحوه فعالیت و میزان مصرف انرژی توسط نرم افزارهای مذکور ایجاد کند.
بهروزرسانی موسوم به build 21277 دسترسی به پنل جدید باتری در بخش تنظیمات سیستم عامل ویندوز را ممکن کرده تا در نهایت عمر باتری بعد از هر بار شارژ آن بیشتر شود.
کاربران همچنین با نصب این بهروزرسانی به گراف میزان مصرف روزانه یا ساعتی باتری لپ تاپ خود دسترسی دارند و میتوانند اپلیکیشنهای پرمصرف را از همین طریق شناسایی کرده و آنها را از کار بیندازند. از همین طریق میتوان دریافت که آخرین مورد شارژ یک لپ تاپ چه زمانی انجام شده است.
نوشته شده توسط: الهه ناز
مجموعه: اخبار تکنولوژی
به گزارش برترین ها، در واقع اصلاً برای برخی بازیها غیرمعمول نیست که زمان زیادی را از بازی کنندگان خود درخواست کرده و کمالگراهای عرصه گیمینگ نیز سعی دارند یک تجربه صددرصدی را داشته باشند. با این وجود حتی یک چیز خوب نیز گاهی صدای گیمرها را در میآورد، زیرا پس از صدها ساعت بازی نیز نمیتوان به پایان یا حتی نیمه راه آنها رسید.
در این گونه بازیها ممکن است به هر دلیلی نتوانیم هیچگاه پایان بازی را تجربه کنیم، اما نهایت لذت را در مسیر طولانی بازی خواهیم داشت. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با زمانبرترین بازیهای ویدیویی که تاکنون کسی موفق به اتمام آنها نشده آشنا کنیم.
10. Assassin"s Creed: Unity
وقتی که سری Assassin"s Creed در سال 2007 از راه رسید، مورد استقبال گیمرها و منتقدین دنیای بازیهای ویدیویی قرار گرفت. بعد از آن نوبت به معرفی یک شخصیت جدید به نام ایزیو رسید که با هر عنوان قویتر و جذابتر از قبل میشد. در هر قسمت ایدههای تازهای ارائه شده، اما بعد از مدتی این موضوع به آشفتگی و ابهام کشیده شد.
زمانی که Assassin"s Creed: Unity منتشر شد، ظاهراً کمپانی Ubisoft به مرحلهای رسیده بود که از محتوای فرمول سری بازی خود راضی بوده و آن را در قالب یک دسته قابل بازیابی ارائه دادند. تمامی کلیشهها و ترفندهای کلاسیک بازی Assassin"s Creed در قالب یک بسته ریخته شده و گیمرها میتوانستند توان و تجربه نهایی خود را نشان دهند.
اگر چه شاید شما آنقدر صبور بودید که بتوانید داستان اصلی را تمام کنید، اما احتمال این که توانسته باشید تمامی رازهای زمین بازی پاریسی فیلم را درک و تجربه کرده باشید بسیار اندک است، بیشتر به این دلیل که نقشه نسخه Assassin"s Creed: Unity یکی از شلوغترین و پیچیدهترینهای تاریخ دنیای بازی بود. گزینههای پنهان و چالشهای فراوان در هر گوشهای از فضای بازی دیده میشد، کوچهها و خیابانهای متعدد، و دستیابی به همه چیز در این بازی چیزی بود که به یک تعهد خارج از توان انسانی نیاز داشت.
9. Tony Hawk"s Underground
در اواسط دهه 2000، اکثریت مخاطبان تازهترین نسخه بازی Tony Hawk"s به احتمال فراوان از هیچ چیزی به اندازه زندگی در دنیای شخصیت بازی خود و تبدیل شدن به یک ستاره بینالمللی دنیای اسکیت لذت نمیبردند. سفر در سراسر دنیا برای حضور در مسابقات متعدد و چالشهای هیجانانگیز رویایی بود که اکنون میسر شده، اما رسیدن به اهداف اصلی و پایانی تنها چیزی نبود که در این بازی ارائه میشد.
پیشرفت کردن در هر مرحله به توانایی گیمر در تمام کردن تعداد کافی از چالشهای پیشنیاز وابسته بوده، که شامل اجرای ترفندهای ماهرانه در هر نقطه خاص تا استفاده از مهارتها برای جمعآوری تکهها خرد شده اسکیت دیگران متفاوت بود. برخی از این چالشها آنقدر دشوار بود که اکثر بازیکنها ترجیح میدادند برای پیش رفتن در بازی به سراغ چالشها و گزینههای آسانتر بروند.
جمعآوری تمام اقلام پنهان و عبور کردن از سختترین چالشها بسیار دشوار بود و بخش عمدهای از اهداف و دستاوردهایی که در هر مرحله خاص ارائه میشد آنقدر دست نیافتنی بود که رسیدن به رکورد 100 درصد موفقیت در این بازی را بسیار دور از دسترس نگه میداشت.
8. Minecraft
علیرغم اینکه آن را یک بازی مربوط به نسلهای جوان و گیمرهای تفریحی و غیردائمی میداند، اما Minecraft هنوز هم دارای مخاطبان متنوعی از لحاظ سنی است. به عنوان یک بازی شبیه جعبه شن در دقیقترین معنای خود، جای تعجب ندارد شاهد این باشیم که این بازی به مصرف وقت طرفداران خود ادامه میدهد. با کمترین میزان راهنمایی در اولین تجربه آشنایی خود با این بازی، Minecraft به شما آزادی عملی میدهد که در بازیهای امروزی به ندرت دیده میشود.
با این وجود میدانیم که این موضوع به تنهایی به معنای تضمین دوام این شرایط نیست. در یک سناریو شبیه ماجرای مرغ و تخم مرغ، Minecraft نیز برای بازیکنان خود پایانی نداشته و همچنان بر طرفداران آن افزوده میشود. تولیدات حیرتانگیز جامعه Minecraft نیز بسیار قابل توجه است؛ هر بار که کسی Death Star یا Minas Tirith را بازآفرینی میکند، یک نفر دیگر آمده و سعی میکند در به پایان رساندن آن به اوج برسد.
آزادی دارای قابلیت تغییر این بازی به بازیکنان اجازه میدهد هر کاری که به ذهنشان خطور میکنند را بتوانند انجام دهند و این بازیگران نیز به نوبه خود همدیگر را تحریک میکنند که بارها و بارها برگردند و سعی در تغییر تجربیات خود داشته باشند و این چرخه بیپایان زندگی است.
7. Star Wars: Knights of the Old Republic
داستان بازیکن.محور Star Wars: Knights of the Old Republic بازی چنان جذاب و حیرتانگیز است که براحتی میتوان در جریان آن به شکل ترسناکی غرق شد. بعد از مدتی، وقتی که آرامش برقرار شد و به یک گام دوستداشتنی رسید، ناگهان درخواهید یافت که این بخش از کهکشان تا چه اندازه وسیع و پر از شخصیت است. کشش و جذابیت این فرانچایز بزرگ در سراسر ماجراجوییهای داستان بازی رسوخ کردهو در هر مکان رازها و ایستر اگهای بیشماری برای برملا کردن وجود دارند. وقتی که برای گشت و گذار در مسیر KOTOR وقت میگذارید، احتمالاً تمرکز بر روی کاری که از شما انتظار میرود انجام دهید برایتان سخت خواهد شد.
همچنین مقاومت در برابر وسوسه پیدا کردن رازهای جنگ ستارگان درون این بازی همیشه دشوار باقی میماند. جستجوی کریستالهای منحصربفرد جدید برای Lightsaber یا کاوش دادهها برای رازها و داستانهای بیشتر میتواند شما را وارد یک فضای مجزا، اما بزرگ کرده و شما را از هدف اصلی کلیت ماجرا دور سازد.
6. Monster Hunter
در حالی که بسیاری از تجربههای RPG (رُل پلی یا بازی نقشآفرینی) در دنیای بازی بر اساس پیشبرد آمار و ویژگیها است، سری بازیهای Monster Hunter به شکلی کمی متفاوت کار میکنند. به جای اختصاص نمرات تجربه و رفتن به سطوح بالاتر، بازیکنان در این سری بازی باید زمین را برای مواد و اقلام جدید برای افزایش تجهیزات و توانایی خود مورد کاوش قرار دهند. اما اگر بیم دارید که این مکانیسم متفاوت بخشی از جذابیت و بقای زمانی یک بازی RPG را از بین میبرد کاملاً اشتباه میکنید.
این سبک از تلاش به معنای این است که شخصیت شما در بازی به بهترین بهترینها تبدیل شده و این موضوع بسیار زمانبرتر و چالشبرانگیزتر از مفهوم نرمال خواهد بود. از آنجایی که جایگذاری اقلام در این بازی بر اساس نسبتها و احتمالات متعددی صورت میگیرد، ممکن است روزها طول بکشد تا شما بتوانید به سلاحی دست پیدا کنید که برای مدتها در جستجوی آن بودهاید. Monster Hunter یک بازی است که در آن جمعآوری اقلام مناسب بسیار سختتر از مبارزه با خود مخلوقات ترسناک درون بازی است، اما تا زمانی که به سلاح مورد نظرتان دست پیدا نکنید دست از تلاش و ادامه بازی برنخواهید داشت.
5. Guitar Hero III: Legends of Rock
پدیده بازیهای ویدیویی گروه.محور بین سالهای 2007 تا 2010 در اوج محبوبیت قرار داشت، اما شوربختانه این موفقیت بسیار عمر کوتاهی داشت. برخی از بازیهای دارای این مفهوم هنوز نیز موجود بوده و هیچکدام به پای Guitar Hero III: Legends of Rock نمیرسند. اگر چه وقت زیادی را باید صرف عبور از مراحل این بازی کنید، اما احتمال اینکه به پایان بازی برسید بسیار کم است؛ به ویژه در بخش Expert.
فهرست وسیعی از ترانهها برای کار روی آنها و دشواریهای بسیار برای تست خود در آنها در این بازی وجود دارد که تکمیل تمامی این چالشها را به امری غیرمحتمل تبدیل میسازد. در شرایطی که حتی امکان دانلود آهنگ برای امتداد دادن بازی نیز وجود دارد، ناگهان متوجه میشوید که در یکی از آن تورهای خداحافظی رولینگ استونز شرکت کردهاید. میدانید که پایان ماجرا یک جایی پنهان است، اما رسیدن به آنجا به وقت بسیار زیادی نیاز دارد.
4. Just Cause 2
در حالی که برخی از توسعهدهندگان دنیای بازی موفق میشوند با مجموعهای بزرگ از اقلام و جایزههای منتظر گردآوری شدن، بازیکنان را به درون یک سیاهچاله زمانی بیندازند، کمپانی Avalanche Studios با بازی Just Cause 2 یک تاکتیک جدید ارائه میکند. در این ماجراجویی شبیه جعبه شنی، فعالیتهای بازی بیشتر در مورد میزان کشتارهایی است که میتوانید انجام دهید تا چیزهایی که میتوانید کشف کنید.
بازی Just Cause 2 به شما آزادی میدهد تا در جزیره نظامی شده Panau به جستجو پرداخته و با یک عالمه سلاح و گجتی که در اختیار دارید هر کاری که دوست داشته باشید انجام دهید. اگر چه در صورتی که بخواهید جوایز ویژهای بدست آورید اقلامی برای پیدا کردن و جمعآوری وجود دارد، اما در این بازی همه چیز شما را به سمت هرج و مرج و ویرانگری بیشتر سوق میدهد.
با چالشهایی که از شما میخواهند دستکم یک نمونه از هر خودرو را نابود کرده یا تعداد خاصی از نیروهای دشمن را بکشید، مقدار بیسابقهای از هیجان و جذابیت در بازی Just Cause 2 وجود دارد. تکمیل ماموریتهای روایی به راهی برای دستیابی به سلاحها، پول و مهمات بیشتر تبدیل میشود که به شما اجازه میدهد اهداف اصلی بازی را نادیده گرفته و به سراغ چالشهای ثانویه جذابتر بروید.
3. Sid Meier"s Civilization
نسخههای زیادی از بازیهای استراتژی.محور توانستهاند گیمرها را به درون یک سیاهچاله بیانتها کشانده و ساعتها و روزها وقت آنها را بگیرند، اما هیچکدام به اندازه سری بازیهای Sid Meier"s Civilization زمانبر و درگیر کننده نبودهاند. در این بازیهای افسانهای، بازیکنان به سفرهایی پیچیده برای خلق و تصرف میروند و پیروزی در این ماجراجوییها با چندین رویکرد و استراتژی ممکن است.
این بازی به شما اجازه میدهد با آزادی در انتخاب به این دنیا نزدیک شده، اما دائماً از خود خواهید پرسید که آیا وقت و منابع خود را به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار دادهای یا خیر. یک لشکرکشی از این بازی را میتوانید به شکلی مشابه و با یک یا دو انتخاب با تغییرات جزئی انجام دهید، اما خیلی زود خود را در مسیری کاملاً متفاوت به سمت پایان خواهید یافت.
امکانها و احتمالات بازی Civilization بسیار فراون هستند. شروع یک لشکرکشی در این بازی در هر ساعتی از روز میتواند کار خطرناکی باشد، زیرا براحتی نمیتوانید دست از ادامه این بازی برداشته و خیلی زود متوجه خواهید شد که یک ساعت را در دنیای بازی غرق بودهاید بدون اینکه از گذر زمان در اطرافتان مطلع بوده باشید.
2. Football Manager
«فقط یک بازی دیگر خواهم کرد» یا «باید با پیروزی این بازی را به پایان برسانم» تنها دو مورد از جملات آشنایی هستند که از گیمرهایی که بازی Football Manager را انجام دادهاند شنیده شده است. این شبیهساز مربیگری در دنیای فوتبال به طور کامل شما را در نقش یک مربی فرو برده و شما را با مسئولیت هر چیزی در این دنیا، از نقل و انتقال بازیکنان و قیمت آنها تا جزئیترین موضوعات در جلسات تمرینی به حال خود رها میکند.
به لطف این واقعیت که بازیهای روز و هفته میتوانند در عرض چند دقیقه انجام شده و به پایان برسند، ساده است فکر کرد که برای موفقیت و پیشرفت در یک فصل لازم نیست وقت زیادی را به مدیریت تیم تخصیص داد. اما همین اشتباه باعث میشود که بعدها در کنفرانس مطبوعاتی به دردسر بیفتید. داستان بازی بسیار ساده به نظر میرسد، اما محتوای واقعی که در کلیت بازی ارائه میشود بسیار عمیق و پیچیده است. این همان چیزی است که پس از برنده شدن در لیگ قهرمانان اروپا با یک تیم بینام و نشان متوجه آن شده و به فکر خواهید رفت که دفعه بعد با چه تیمی این چالش را تجربه کنید.
1. The Elder Scrolls V: Skyrim
با گزارشهای بازیکنانی که از گیر افتادن خود برای هزاران ساعت در دنیای این بازی سخن گفتهاند و اینکه بسیاری هنوز علیرغم فاصله نسلی خود این بازی را انجام میدهند، جای شکی وجود ندارد که بازی The Elder Scrolls V: Skyrim زمانبرترین بازی تمام دوران است. برای شروع، بزرگی و عمق باورنکردنی سرزمین Skyrim برای بازگشتن گیمرها برای دفعات متوالی به این بازی کافیست. حتی بعد از هفتهها و هفتهها انجام این بازی نیز هنوز مکانهای جدید و لوکیشنهای مخفی برای بررسی و گشت و گذار خواهید یافت.
گنجهای درون بازی میتوانند بسیار زیاد باشند و این موضوع که تعداد گنجهای درون این دنیا بیپایان است بیش از پیش شما را به ادامه بازی قانع خواهد کرد. اما علاوه بر جغرافیای Skyrim، خود بازی نیز آنقدر از قابلیت بازی بالایی برخوردار است که میتوان ساعتها بدون احساس سختی و خستگی در آن به سر برد. در هر بار نشستن پای این بازی دستکم 5 ساعت بدون اینکه متوجه گذر زمان باشید به بازی ادامه خواهید داد و در هیچ مرحلهای تجربهای بد و منفی نخواهید داشت. اعتیاد به بازی Skyrim از آن نوعی است که همیشه شما را تحریک میکند و از آن اعتیادهایی است که دوست ندارید درمان شود.
نوشته شده توسط: الهه ناز
سر زده از سما،نور شمس ولا
آمده هستی و،جانِ زهرا
عصمت کبریا،یاور و دلربا
بر شَهِ کربلا،جانِ زهرا
آمد آمد عصمت صغری
بنتُ الحیدر زینب کبری
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
ولادت حضرت زینب (س)
از سوی حق خوانده شد زینب به آوای جلی
انبیا گفتند روشن دیدگانت یا علی
دیده وا کرده بدنیا نیمه شب مهتاب من
مقدمت بادا مبارک خواهر ارباب من
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
تبریک ولادت حضرت زینب (س)
زینب که حقیقت خدای ازلیست
زین اب و نامش زخداوند جلیست
سرتا به قدم جلوه زهرا شده است
منصوره ی مستوره به دامان علیست
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
پیام تبریک ولادت حضرت زینب (س)
بر ساغر ساقی ولایت صلوات
بر دختر و خواهر امامت صلوات
بر صابرهی کرببلا دخت علی
بفرست مدام تا قیامت صلوات
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
متن تبریک ولادت حضرت زینب (س)
اینان که آب و گل زمحبت سرشته اند
اینان سپید جامه به مثل فرشته اند
از خویشتن گذشته پرستار گشته اند
بر سینه نام زینب کبری نوشته اند
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
جملات تبریک ولادت حضرت زینب (س)
ولادت حضرت زینب و روز پرستــار،
روز جاری عاطفه ها
روز درخشیـدن
ایمان در قلب های
مهربان،
روز افتخـار انسان
به انسانیّت گـرامی باد
روز پرستار مبــارک باد
ولادت حضرت زینب (س)
هر دختری که دختر زهرا(س) نمیشود
هر بانویی که زینب کبری(س) نمیشود
دار و ندار حضرت حیدر (ع)، مجللّه
جز تو کسی که زینت بابا نمیشود
ولادت بانوی مهربانی
قهرمان صبور کربلا
حضرت عقیله بنی هاشم
و روز پرستار مبارک باد
تبریک ولادت حضرت زینب (س)
امروز روز ولادت حضرت زینب
روز خوشحالی ، روزشادی درخانه
علی و فاطمه
خدایا
به حرمت شادی علی وفاطمه
خانه دوستانم را غرق در شادی کن
ولادت حضرت زینب کبری (س) مبارک باد
متن تبریک ولادت حضرت زینب
ولادت ستاره پرفروغ کوثر ، بانوی فصاحت و اعجاز
حضرت زینب علیها السلام و روز پرستار مبارک باد
میلاد دختر زهراست
هر کجا بنگری شعف برپاست
خانه مصطفی شده گلشن
دیده مرتضی شده روشن
مونس و یار مجتبی آمد
حامی شاه کربلا آمد
میلاد حضرت زینب کبری(س)
و روز پرستار مبارک باد
پیام تبریک ولادت حضرت زینب (س)
خدا در مکتب صبر علی پرداخت زینب را
برای کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
بسان لیله القدری که پنهان است قدر او
کسی غیر از حسین بن علی نشناخت زینب را
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
جملات تبریک ولادت حضرت زینب (س)
دیده بگشوده به دنیا زینب کبری
تهنیت گو بر علی و مادرش زهرا (س)
ای نور عین کوثر زهرا (س)
جان حسین زینب کبری
خوش آمدی ای گل زهرا (س)...
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
پیامک ولادت حضرت زینب (س)
بریزد از آسمان ستاره
به جشن میلاد تو هماره
ملک به رویت کند نظاره
کنیز کوی تو گشته ساره
تو اولین دختر ولایت
وجود نور تو بی نهایت
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
اس ام اس ولادت حضرت زینب (س)
جان پیمبر آمد خوش آمد
خورشید محشر آمد خوش آمد
کوثر زهرا و حیدر آمد خوش آمد
صفا گرفته خانه ی مولا
یاسی شکفته در باغ زهرا
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
ولادت حضرت زینب (س)
خانه ی زهرای (س) اطهر گشته گلباران
از قدوم دخترش ، آن عصمت یزدان
آن بانوی فرد و بی همتا
نور دل عترت طاها
خوش آمدی ای گل زهرا(س)...
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
تبریک ولادت حضرت زینب (س)
آمد به دنیا دختر ِ زهرا و حیدر
جلوه کند چون مصحفی بر دست ِ مادر
حق را نشانی آمد خوش آمد
زهرای ثانی آمد خوش آمد
میلاد حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
پیام تبریک ولادت حضرت زینب (س)
در مدینه گل پیغمبر آمد
جان زهرا دختر حیدر آمد
باشد این گل هدیه ی حی یکتا
مصطفی را کوثر دیگر آمد
ولادت حضرت زینب کبری(س) مبارک باد
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
تست هوش با جواب:
معمای شماره 1)
من چیزی هستم که مردم من را دوست دارند یا از من متنفر هستند. ظواهر و افکار مردم را تغییر می دهم. اگر شخصی از خود مراقبت کند ، من حتی بالاتر می روم. برای بعضی از افراد آنها را فریب خواهم داد. برای دیگران من یک راز هستم. ممکن است برخی از افراد بخواهند من را مخفی کنند اما من نشان خواهم داد. مهم نیست که مردم چقدر سخت تلاش می کنند هرگز کم نخواهم شد. من چی هستم؟
معمای شماره 2)
فقط یک رنگ دارد اما در اندازه های مختلف، در پایین گیر کرده است ، اما به راحتی پرواز می کند. در معرض آفتاب حضور دارد ، اما در باران نباشد ، هیچ آسیبی نبیند و هیچ دردی نداشته باشد. چیست؟
معمای شماره 3)
چه کسی است که با گردن و بدون سر ، دو بازو و بدون دست است؟ چیست؟
معمای شماره 4)
اگر یازده به علاوه دو برابر با یک باشد ، نه به علاوه پنج برابر چیست؟
معمای شماره 5)
من بدون دهان صحبت می کنم و بدون گوش می شنوم. من بدن ندارم ، اما با باد زنده ام. من چی هستم؟
معمای شماره 6)
من شهرها دارم اما خانه ای ندارم. کوه دارم اما درخت ندارم. من آب دارم ، اما ماهی ندارم ، من چی هستم؟
معمای شماره 7)
وقتی جان شش ساله بود، میخی را به درخت مورد علاقه خود زد تا قد خود را مشخص کند. ده سال بعد در شانزده سالگی، جان بازگشت تا ببیند میخ چقدر بالاتر رفته است. اگر درخت هر سال پنج سانتی متر رشد می کرد ، میخ چقدر بالاتر می رود؟
معمای شماره 8)
شما می خواهید یک تخم مرغ را در دو دقیقه بجوشانید. امل فقط یک تایمر سه دقیقه ای (ساعت شنی) ، یک تایمر چهار دقیقه ای و یک تایمر پنج دقیقه ای دارید ، چگونه می توانید تخم مرغ را فقط برای دو دقیقه بجوشانید؟
معمای شماره 9)
زنی به همسر خود شلیک می کند ، سپس او را برای مدت پنج دقیقه در زیر آب نگه می دارد. بعد ، او را آویزان می کند. درست بعد از آن ، آنها از یک شام دوست داشتنی لذت می برند.چطور امکان دارد؟
معمای شماره 10)
1. اگر من را دارید می خواهید مرا به اشتراک بگذارید. اگر من را به اشتراک بگذارید ، من را ندارید. من چی هستم؟
معمای شماره 11)
من از یک معدن آمده ام و همیشه با چوب محاصره می شوم. همه از من استفاده می کنند من چی هستم؟
معمای شماره 12)
چراغ های مختلف مرا عجیب می کنند، بنابراین در اندازه های مختلف تغییر می کنم. من چی هستم؟
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
◊♦◊
پاسخ سوالات هوش:
معمای شماره 1)
سن
معمای شماره 2)
این یک سایه است!
معمای شماره 3)
یک پیراهن.
معمای شماره 4)
ساعت 11 به علاوه 2 ساعت = 1 ساعت
ساعت 9 به علاوه 5 ساعت = 2 ساعت
معمای شماره 5)
پژواک
معمای شماره 6)
نقشه
معمای شماره 7)
میخ در همان ارتفاع خواهد بود زیرا درختان از بالا رشد می کنند.
معمای شماره 8)
پس از جوشاندن آب ، تایمر سه دقیقه ای و تایمر پنج دقیقه ای را روشن کنید. هنگامی که تایمر سه دقیقه ای تمام شد ، تخم مرغ را در آب جوش قرار دهید. وقتی تایمر پنج دقیقه ای تمام می شود ، دو دقیقه دیگر تمام شده است و زمان آن است که تخم مرغ را از آب بیرون بیاورید. شما به تایمر چهار دقیقه ای برای این معما احتیاج ندارید.
معمای شماره 9)
او از همسرش عکس گرفت و آن را در اتاق تاریک خود ظاهر کرد.
معمای شماره 10)
راز
معمای شماره 11)
سرب مداد
معمای شماره 12)
من مردمک چشم هستم.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
بیوگرافی شهره لرستانی:
شهره لرستانی ( متولد 31 خردادماه 1345 در تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و کارگردان اهل ایران است. پدرش قاضی بازنشسته دادگستری و مادرش فرهنگی بازنشسته است و یک خواهر و برادر دارد. شهره لرستانی در سال 1364 پس از دیپلم وارد دانشگاه هنر شد. او فارغ التحصیل رشته فیلمنامه نویسی در مقطع فوق لیسانس است.
شهره لرستانی فعالیت خود را از سال 1364 با بازیگری در تئاتر شروع کرده است و در سال 1370 با بازی در فیلم نیاز به سینما راه یافت و در سال 1365 با سریال اغر بخیر اولین بار وارد تلویزیون شد و با سریال آپارتمان شناخته شد.
شهره لرستانی درباره کودکی اش می گوید:علاقه به بازی و نوشتن از کودکی در خون من بود. گروه تئاتر مدرسه همیشه دست من بود، از نوشتن و به وجود آوردن لذت می بردم و در همان دوران قصه هایی شبیه نمایشنامه می نوشتم.
دلیل ازدواج نکردن شهره لرستانی از زبان خودش:
در این سالها چند مورد جدی برای ازدواج داشتم ولی به هر کدامیک از آنها فکر کردم و شرایط خودم را سنجیدم، دیدم تمایلی به این کار ندارم زیرا کار من طوری است که درصورتی که طرف مقابل با خودم همکار نباشد نمی تواند شرایط را بدرستی درک کند.
در کنار این درصورتی که هر دو طرف هم هنرمند باشند دیگر نمی توانند قواعد جاری و ساری را انجام دهند و آن زندگی دیگر ارزش ندارد. افت و خیزهای کاری امکان دارد منجر به چیزهایی شود که برای زندگی خوب نیست. به همین علت در این سالها هرچه فکر کردم، دیدم نه از بین همکارانم می توانم انتخابی داشته باشم و نه از بین اشخاص معمولی و به همین علت به شکل خودخواسته ترجیح دادم مجرد بمانم.
هرچند چند سال است که مستقل زندگی می کنم ولی با خانواده ام در یک ساختمان هستیم، چون نمی توانیم از حال هم غافل باشیم علتش این است که ما لریم و به ایلی بودن عادت داریم.
شکست عشقی شهره لرستانی:
عشق هایی که نافرجام می مانند باعث ایجاد افسردگی و بروز علایمی مانند فکر کردن طولانی مدت به طرف مقابل و دیگر علائم این بیماری در شخص می شوند. زندگی من پس از این پیشامد کاملاً تحت تاثیر قرار گرفت و مشکل های عاطفی زندگی مرا فرا گرفت. عشق من ازدواج کرد و من خود را تنها دیدم و تا جایی این حس در من پیشرفت کرد که بازیگری من تحت الشعاع قرار گرفت و 8 سال از این عرصه دور شدم و بعد از آن به کمک روانشناس دوباره به بازیگری برگشتم.
آثار هنری شهره لرستانی:
کارگردانی
- در پوست شیر (1379)
- عمه ماه منیر (1387)
- بی بی خاتون (1387)
- زیر خاکی (1389)
- باور آرامش ( 1392)
- ماجراهای خاله دنا و شپلک (1393)
- تولد جنجالی (1394)
شهره لرستانی و شهره سلطانی
سینمایی
- آپاچی (آرش معیریان 1397)
- هزارپا (ابوالحسن داوودی 1396)
- به وقت خماری (محمدحسین لطیفی 1396)
- خجالت نکش (رضا مقصودی 1396 )
- دمسرخها (آرش معیریان 1396)
- شکلاتی (سهیل موفق 1395)
- 24 سپتامبر (مریم ابراهیموند 1394)
- آشوب (کاظم راست گفتار 1394)
- ایران برگر (مسعود جعفری جوزانی 1393)
- حلقههای ازدواج (شاهین باباپور 1388)
- یک جیب پر پول (قدرتالله صلحمیرزایی 1388)
- اخراجیها 2 (مسعود ده نمکی 1387)
- تسویهحساب (تهمینه میلانی 1386)
- نصف مال من، نصف مال تو (وحید نیکخواه آزاد 1385)
- اخراجیها (مسعود ده نمکی 1385)
- زیر درخت هلو (ایرج طهماسب 1384)
- گیسبریده (جمشید حیدری 1385)
- محبوبه (احمد حسنی مقدم 1377)
- توطئه (علی قویتن 1374)
- لیلی با من است (کمال تبریزی 1374)
- مروارید سیاه (حبیباله بهمنی و شفیع آقا محمدیان 1373)
- پناهنده (رسول ملاقلیپور 1372)
- مأموریت آقای شادی (محمدرضا زهتابی 1371)
- آذرخش (احمدرضا درویش 1371)
- نیاز (علیرضا داودنژاد 1370)
مجموعه تلویزیونی
اغر بخیر (1365 مجید بهشتی)
آپارتمان (1371–1372 اصغر هاشمی )
حماسه ایثار (1372 کاظم بلوچی )
میثاق خون (1372 حسین مختاری )
آوای فاخته (1373 بهمن زرینپور )
مروارید سیاه (1373 حبیباله بهمنی و شفیع آقا محمدیان )
به رنگ صدف (1375 عباس رنجبر )
امام علی (1375 داود میرباقری )
دستی بر آتش (1376 معصومه تقیپور)
هتل (1377 مرضیه برومند )
مختارنامه (1381 داود میرباقری )
قرارگاه مسکونی (1385 سیدجواد رضویان )
ساعت شنی (1386 بهرام بهرامیان )
پیامک از دیار باقی (1387 سیروس مقدم )
سه در چهار (1387 مجید صالحی )
اشکها و لبخندها (1388 حسن فتحی)
دارا و ندار ( 1389 مسعود دهنمکی)
سه پنج دو ( 1390 حسین سهیلیزاده )
چمدان (1391 خسرو ملکان)
کلاه پهلوی ( 1391 سید ضیاءالدین دری )
دختری به نام آهو (1391 قدرتالله صلحمیرزایی)
اولین انتخاب (1392 مهدی صباغزاده )
ما فرشته نیستیم (1393 فلورا سام )
حکایت های کمال (1398 قدرت الله صلح میرزایی )
موچین (1398 حسین تبریزی )
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
داستان ترسناک/ پرستار بچه
داستان پرستار بچه داستانی ترسناک است که بر اساس یک افسانه شهری در مورد دختر جوانی است که یک شب هنگامی که از دو کودک نگهداری می کرد یک تماس تلفنی مشکوک از یک مرد غریبه دریافت می کند.
دختری جوان بود که به شغل نیاز داشت ، توانست در یک خانه بزرگ و دور و قدیمی ، به عنوان پرستار بچه کار پیدا کند. پدر و مادر بچه ها آن شب برای دیدن فیلمی به بیرون رفتند و بچه ها را به پرستار خود سپردند.
پرستار وقتی دیروقت شد بچه ها را به رختخواب برد و خواباند و بعد از آن برای تماشای تلویزیون به طبقه پایین رفت. که ناگهان صدای زنگ تلفن را شنید، وقتی جواب تلفن را داد ، تمام آنچه که شنید نفس نفس زدن سنگین بود و صدای مردی که از او پرسید: "آیا به بچه ها سرزده ای؟"
با ترس ، تلفن را سر جایش گذاشت و سعی کرد خودش را متقاعد کند که این فقط کسی است که با او شوخی می کند. او دوباره به تماشای تلویزیون برگشت اما حدود 15 دقیقه بعد دوباره تلفن زنگ زد. وقتی گوشی را برداشت و آن طرف خط صدای خنده وحشتناکی شنید. سپس همان صدا پرسید: "چرا بچه ها را چک نکردی؟"
پرستار تلفن را محکم سرجایش کوبید. دختر بیچاره ترسیده بود و بلافاصله با پلیس تماس گرفت. اپراتور ایستگاه پلیس به پرستار گفت که اگر مرد دوباره زنگ بزند ، باید سعی کند تا صحبت را طولانی کند. این به پلیس زمان می دهد تا تماس را ردیابی کند.
چند دقیقه بعد ، تلفن برای سومین بار زنگ زد و وقتی پرستار به آن پاسخ داد ، دوباره صدای نفس سنگین را شنید. صدا در آن طرف خط گفت: " تو باید بچه ها را بررسی کنی." پرستار به مدت طولانی به او می خندید و صحبت کرد تا تلفن را طولانی کند. او دوباره تلفن را قطع کرد و تقریباً بلافاصله ، دوباره زنگ خورد.
این بار اپراتور ایستگاه پلیس فریاد زد: "همین حالا از خانه بیرون برو! تماس ها از طبقه بالا است! "
پرستار از ترس تلفن را به زمین انداخت و ناگهان صدای پایی را شنید که از پله ها پایین می رفت. بدون مکث و به سرعتی باورنکردنی، از خانه فرار کرد. درست در حالی که در را پشت سر خود بست ، دست یک مرد در مقابل شیشه دید. او فریاد زد و دقیقاً همان لحظه یک ماشین پلیس را دید و به سمت خیابان فرار کرد.
پلیس خانه را جستجو کرد و دو کودک را در طبقه بالا پیدا کرد که در یک کمد مخفی شدند و گریه می کردند و در اتاق خواب والدین ، ??یک تبر خونین پیدا کردند که روی زمین کنار تلفن طبقه بالا قرار داشت. پنجره باز بود و پرده ها در نسیم تکان می خوردند. هیچ نشانی از دیوانه ای که تلفن کرده بود ، وجود نداشت. او شب هنگام رسیدن پلیس فرار کرده بود و موفق نشده بود طرح هولناکش برای کشتن دو کودک و پرستار بیچاره انجام دهد.
داستان ترسناک / جن
جن داستانی ترسناک درباره دو پسر جوان است که شبانه در یک مزرعه ذرت چیزی وحشتناک می بینند.
دو پسر جوان به نام های ترور و ویل وجود داشتند. آنها بیشتر تعطیلات تابستانی خود را در مناطق مختلف شهر سپری می کردند و به دنبال کارهایی بودند که انجام دهند.
یک شب گرم اوت ، پسران در کنار جاده اصلی روی حصار نشسته بودند. در کنار جاده یک مزرعه ذرت وجود داشت. ناگهان ، ترور چیزی را در آن زمین دید. در تاریکی ، تشخیص آن دشوار بود و او فکر می کرد یک حیوان عجیب و غریب است.
او دوست خود را صدا کرد و به سمت چهره عجیب و غریب اشاره کرد. پیش خود گفت شاید او بتواند آن را ببینید. او مطمئن نبود ، اما چیز مرموز شبیه انسانی به نظر می رسید.
پسران سر خود را بالا بردند و با دقت نگاه کردند. آن موجود عجیب از سیاهی بیرون آمد و آرام آرام به لبه زمین رسید.
ترور و ویل به هم نگاه می کردند ، متعجب بودند.
ویلی پرسید: "این چی بود؟"
ترور پاسخ داد: "نمی دانم"
ترور و ویل سعی کردند فرار کنند ،اما آن موجود زودتر به آنها رسید و دستش را روی شانه ترور گذاشت ترور چرخید و خود را مستقیماً روبروی آن چهره منفور دید که به آن خیره شده است. او فریاد وحشتناکی کشید.
پوست پوسیده روی صورت آن در جاهایی کنده شده بود و استخوان زیر آن آشکار بود. برای لحظه ای ، فقط با سکوت به ترور خیره شد. سپس ، ناگهان بازوی او را گرفت. ترور احساس کرد که ناخن های آن در حالی که از چنگالش بیرون می آمد ، درون گوشتش می رود.
این دو پسر از حصار بیرون پریدند و از جاده فرار کردند و با وحشت فریاد کشیدند تا زمانی که به خانه های خود رسیدند. آنها سعی کردند به والدین و دوستانشان در مورد چیزی که آن شب دیده بودند ، بگویند ، اما هیچ کس حرف آنها را باور نکرد.
وقتی صبح روز بعد ترور از خواب بیدار شد ، خراشهای روی بازوی او هنوز آنجا بود. بعد از گذشت چند روز ، حالش بدتر و بدتر شد. ترور بیمار شد و والدینش او را به نزد پزشک بردند. پزشک پس از معاینه بازوی او ، به پسر گفت که آلوده است و به او قرص هایی داد که مصرف کند.
متأسفانه شرایط ترور رو به وخامت رفت. عفونت به کل بازوی او سرایت کرد و مدت زیادی نگذشت که گوشت وی پوسیده و از بین رفت. او را به بیمارستان منتقل کردند اما پزشکان نتوانستند کاری انجام دهند ، هیچ درمانی وجود نداشت. این عفونت در کل بدن او گسترش یافت.
به نظر می رسید که دیگر کاری از کسی بر نمی آید، او هر روز بدتر و بدتر می شد. پدر و مادرش فقط می توانند در کنار او بنشینند و گریه کنند ، هنگام تماشای پسر محبوبشان که به آرامی در حال پوسیدن در مقابل چشمانشان بود.
در روزی که سرانجام ترور درگذشت ، ویل به بیمارستان آمد تا او را ببیند. وقتی پسر وارد اتاق بیمارستان شد و دید که ترور در رختخواب است ، او وحشت کرد. دوستش دقیقاً شبیه آن موجود وحشتناک بود.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
سعید راد از سال 1347 فعالیت خود هنری خود را آغاز کرد
چکیده ای از بیوگرافی سعید راد
نام اصلی: احمد سعید حقپرست راد
زمینه فعالیت: سینما
تولد: 4 آبان 1323- تهران
ملیت: ایرانی
حرفه: بازیگر
سالهای فعالیت: 1363– 1347 و 1382–تاکنون
فرزندان: سام و نگاه
احمد سعید حقپرست راد که با نام سعید راد شناخته میشود (زاده? 4 آبان1326 در تهران) بازیگر ایرانی است. سعید راد بعد از پایان تحصیلات دوران دبیرستان در سال 1347 فعالیت خود هنری خود را در سینما آغاز کرد و در سال 1350 با بازی در فیلم سینمایی فاتحین صحرا وارد سینما شد.
عکس های سعید راد
سعید راد در سال 1363 در فیلم عقابها ایفای نقش کرد. عقابها فیلمی ایرانی در ژانر جنگی، ساخته ساموئل خاچیکیان محصول سال 1363 است. این فیلم نخستین و جدیترین فیلم در حوزه جنگ ایران و عراق؛ است که در سال 1364 اکران شد و درحالی که جمعیت ایران نزدیک به 45 میلیون نفر بود، 18 درصد به دیدن فیلم رفتند و فیلم به فروشی معادل 738 میلیون و 620 هزار تومان دست پیدا کرد.
عکس قدیمی سعید راد و فرزندانش
سعید راد بعد از اینکه در اواسط دهه 60 ممنوع التصویر شد، ایران را ترک کرد و مدتی در هند، کانادا و ایالات متحده آمریکا به سر برد. وی در سال 1378 به وطن بازگشت و پس از سال ها دوری از سینما در دوئل به کارگردانی احمد رضا درویش ایفای نقش کرد.
زندگی شخصی سعید راد
همسر اول سعید راد
سعید راد در دوران جوانی ازدواج کرد که اطلاعات زیادی از این ازدواج در دسترس نیست و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر به نام سام و یک فرزند دختر به نام نگاه است. سعید راد پس از مدتی از همسرش جدا شد و همسرش و فرزندانش در حال حاضر در کانادا زندگی میکنند.
همسر دوم سعید راد
همسر دوم سعید راد، نوش آفرین یکی از خوانندگان پیش از نقلاب بود که ازدواج آن ها در زمان خود سر و صدای فراوانی هم در محافل خبری به پا کرد. این ازدواج چندان دوامی نداشت و پس از مدتی، این زوج هنرمند از یکدیگر جدا شدند. در سالیان اخیر و در مراسم فرش قرمز، سعید راد در کنار همسر سوم خود دیده شده است.
سعید راد و همسر سابقش نوش آفرین
قسمتی از مصاحبه سعید راد
مطالعه
من و مسعود کیمیایی قبل از انقلاب کتابخانه های پربار و کاملی داشتیم که در میان هنرمندان زبانزد بود. البته برای دکور از کتاب ها استفاده نمی کردم و بیشتر آنها را خوانده ام.
ورزش مورد علاقه
دوران جوانی بولینگ باز حرفه ای بودم و هر روز بولینگ بازی می کردم اما این سال ها کمتر فرصت دارم. برنامه ورزشی صبح هایم با پیاده روی در ورزشگاه انقلاب آغاز می شود. این روزها بیشتر ترجیح می دهم ایروبیک و دوچرخه سواری کار کنم. آنقدر در دوچرخه سواری پیشرفت کرده ام که می توانم در حد قهرمانی دوچرخه سواری کنم و بروم تیم ملی! (باخنده)
پوشش سعید راد
سعی می کنم لباس های مرتب و هماهنگی بپوشم اما بعد از برگشتن به ایران، از اسباب و اثاثیه های 10 سال پیش استفاده می کنم. اگر از وسایل و لباس درست استفاده شود، سال ها می شود از آنها استفاده کرد. به نظر من، خرید اجناسی که مارک معتبری دارند، از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است. تهیه وسایلی که کارکرد دوگانه دارند مثل مبل های تختخواب شو هم به اقتصاد خانواده کمک می کند. البته برخی می خواهند با مارک های معروف هویت و اصالت و کلاس پیدا کنند.
تصاویر سعید راد
بهترین بازیگران از نظر سعید راد
اگر بخواهید یک نفر را به عنوان بهترین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران نام ببرید از چه کسی نام میبرید؟
خانم سوسن تسلیمی.
بهترین بازیگر مرد تاریخ سینما؟
همه بازیگران سینما؛ قبل، حال و آینده.
در پایان نظرتان درباره این افراد چیست؟
- عزت ا... انتظامی: پر از معرفت و اخلاق و با منش که همواره به انسان انرژی مثبت میدادند.
- عباس کیارستمی: آقای کیارستمی از جمله روشنفکران آوانگارد در سینمای ایران بودند که کمک زیادی کردند که سینمای ایران در جهان بیشتر از گذشته شناخته شود.
-خسرو شکیبایی: حیف که نه خود ایشان و نه وزارت ارشاد از ایشان محافظت نکردند.
- بهرام بیضایی: استاد به تمام معنا.
- اصغر فرهادی: اسکار.
جوایز سعید راد
* برنده? تندیس سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در ششمین دوره? جشنواره? سپاس در سال 1353، برای فیلم تنگنا
* برنده? دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بخش نگاه نو سیامین جشنواره? فیلم فجر، برای فیلم گیرنده، سال 1390
مجموعه? تلویزیونی سعید راد
- ترور خاموش (1397 احمد معظمی)
- دل (1397 منوچهر هادی) - شبکه نمایش خانگی
- زنده به گور (1394 علی جناب) - فیلم ویدیوئی
- سرزمین کهن (1392 کمال تبریزی)
- در چشم باد (1389–1388 مسعود جعفری جوزانی)
تلهفیلم (فیلم تلویزیونی)
- ساعت به وقتِ صفر (1390)
آثار سینمایی سعید راد
- امپراتور جهنم (1395)
- عشق و جنون (1392)
- پایان خدمت (1392)
- چ (1391)
- گیرنده (1390)
- پروانگی (1389)
- دوئل (1382)
- عقابها (1363)
- دادشاه (1362)
- عبور از میدان مین (1362)
- برزخیها (1361)
- خط قرمز (1360)
- فرمان (1360)
- مرز (1360)
- با عشق مردن (1357)
- ساخت ایران (1357)
- گدای اشرافزاده (1357)
- آقای لر به شهر میرود (1356)
- خاکستری (1356)
- سفر سنگ (1356)
- سکوت بزرگ (1356)
- هزار بار مردن (1356)
- همراهان (1356)
- جدال (1355)
- قاصدک (1355)
- دزد سوم (1354)
- دو آقای با شخصیت (1354)
- شرف (1354)
- کمین (1354)
- هدف (1354)
- آب (1353)
- خشم و خون (1353)
- کنیز (1353)
- مرد شب (1353)
- مسلخ (1353)
- تنگنا (1352)
- تیغ آفتاب (1352)
- خروس (1352)
- خورشید در مرداب (1352)
- سالومه (1352)
- صادق کرده (1351)
- صبح روز چهارم (1351)
- طغرل (1351)
- کافر (1351)
- مردی در طوفان (1351)
- الکلی (1350)
- خداحافظ رفیق (1350)
- فاتحین صحرا (1350)
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
کزاز یک بیماری جدی است که توسط سم باکتریایی ایجاد می شود و بر سیستم عصبی شما تأثیر می گذارد و منجر به انقباضات دردناک عضلانی ، به ویژه عضلات فک و گردن می شود. کزاز می تواند در توانایی تنفس شما اختلال ایجاد کرده و زندگی شما را تهدید کند. کزاز معمولاً به نام "تتانوس" شناخته می شود.
به لطف واکسن کزاز ، موارد کزاز در مناطق کشورهای پیشرفته نادر است. اما این بیماری همچنان تهدیدی برای کسانی است که هنوز واکسیناسیون خود را به روز نمی کنند. این در کشورهای در حال توسعه بیشتر دیده می شود.
هیچ درمانی برای کزاز وجود ندارد. تمرکز درمان بر مدیریت عوارض تا زمان برطرف شدن اثرات سم کزاز است.
علائم و نشانه های کزاز در هر زمان و از چند روز تا چند هفته پس از ورود باکتری های کزاز از طریق زخم به بدن شما ظاهر می شود. متوسط ??دوره نهفته هفت تا 10 روز است.
علائم و نشانه های رایج کزاز عبارتند از:
• اسپاسم و سفتی در عضلات فک (تریسموس)
• سفتی عضلات گردن
• مشکل در بلعیدن
• سفتی عضلات شکم
اسپاسم های دردناک بدن به مدت چند دقیقه به طول می انجامد ، که به طور معمول در اثر وقایع جزئی ایجاد می شود.
علائم و نشانه های احتمالی دیگر عبارتند از:
• تب
• تعریق
• فشار خون بالا
• ضربان قلب سریع
اگر در طی 10 سال گذشته اقدام به تزریق واکسن کزاز نکرده اید ، یا زخم عمیق یا کثیفی دارید و از 5 سال قبل تاکنون تزریق واکسن نداشته اید ، به پزشک مراجعه کنید. اگر از زمان دریافت آخرین واکسن خود مطمئن نیستید ، واکسن دوباره دریافت کنید.
کزاز توسط سمی ساخته شده توسط هاگ ??باکتری ها ، کلستریدیوم تتانی ، موجود در خاک ، گرد و غبار و مدفوع حیوانات ایجاد می شود. هاگ ها وقتی وارد زخم گوشتی عمیق می شوند ، تبدیل به باکتری می شوند که می توانند یک سم قوی ، تتاناسپاسمین تولید کنند. این سم باعث ضعف اعصاب کنترل کننده عضلات (نورون های حرکتی) شما می شود. این سم می تواند باعث سفتی و اسپاسم عضلات - علائم و نشانه های اصلی کزاز شود.
تقریباً همه موارد کزاز در افرادی رخ می دهد که هرگز واکسینه نشده اند یا در بزرگسالانی که دوره های 10 ساله خود را تزریق نکرده اند. بیماری کزاز واگیردار نیست.
موارد زیر احتمال ابتلا به کزاز را افزایش می دهد:
• عدم واکسیناسیون یا به روز نگه نداشتن دوره های علیه کزاز
• جراحتی که باعث می شود باکتری کزاز به زخم وارد شود.
• ورود جسم خارجی مانند میخ یا ترکش
کزاز از موارد زیر نیز ایجاد می شود:
• سوراخ کردن بدن ، تاتو و داروهای تزریقی
• زخم گلوله
• سوختگی
• زخم های جراحی
• مصرف داروی تزریقی
• گزش حیوانات یا نیش حشرات
• زخم آلوده
• عفونت های دندانی
• ناف آلوده در نوزادان متولد شده از مادرانی که واکسینه نشده اند.
هنگامی که بیماری کزاز به انتهای عصب شما متصل شد ، حذف آن غیرممکن است. بهبودی کامل از عفونت کزاز نیاز به رشد انتهای عصب جدید دارد که ممکن است چندین ماه طول بکشد.
عوارض عفونت کزاز ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• شکستگی استخوان : شدت اسپاسم ممکن است باعث شکستگی ستون فقرات و استخوان های دیگر شود.
• انسداد شریان ریه (آمبولی ریوی): لخته خونی که از جای دیگری در بدن شما سفر کرده است می تواند شریان اصلی ریه یا یکی از شاخه های آن را مسدود کند.
• مرگ: اسپاسم عضلانی شدید (کزاز) ناشی از کزاز می تواند تنفس شما را مختل یا متوقف کند. نارسایی تنفسی شایع ترین علت مرگ است. کمبود اکسیژن همچنین ممکن است باعث ایست قلبی و مرگ شود. ذات الریه دلیل دیگر مرگ است.
با واکسیناسیون می توانید به راحتی از کزاز جلوگیری کنید.
• سری واکسن های اولیه
واکسن کزاز معمولاً به عنوان بخشی از واکسن های دیفتری و کزاز و سیاه سرفه (DTaP) به کودکان داده می شود. این واکسیناسیون از سه بیماری محافظت می کند: گلو و عفونت تنفسی (دیفتری) ، سیاه سرفه و کزاز.
واکسن DTaP پنج سری است که به طور معمول در بازو یا ران به کودکان در سنین تزریق می شود:
- 2 ماه
- 4 ماه
- 6 ماه
- 15 تا 18 ماه
- 4 تا 6 سال
تقویت کننده واکسن کزاز به طور معمول در ترکیب با تقویت کننده واکسن دیفتری (Td) تجویز می شود. در سال 2005 ، واکسن کزاز ، دیفتری و سیاه سرفه (Tdap) برای استفاده در نوجوانان و بزرگسالان زیر 65 سال تأیید شد تا از ادامه محافظت در برابر سیاه سرفه نیز اطمینان حاصل کند.
توصیه می شود نوجوانان دوز Tdap ، ترجیحاً بین سنین 11 تا 12 سال و پس از آن هر 10 سال یک تقویت کننده Td دریافت کنند. اگر هرگز دوز Tdap دریافت نکردید ، آن را به جای دوز تقویت کننده بعدی Td جایگزین کنید و سپس با تقویت کننده های Td ادامه دهید.
اگر در کودکی واکسینه نشده اید ، در مورد واکسن Tdap به پزشک مراجعه کنید.
پزشکان کزاز را براساس معاینه فیزیکی ، سابقه پزشکی و ایمن سازی و علائم و نشانه های اسپاسم عضلات ، سفتی و درد تشخیص می دهند. تست های آزمایشگاهی به طور کلی برای تشخیص کزاز مفید نیستند.
هیچ درمانی برای کزاز وجود ندارد. درمان شامل مراقبت از زخم ، داروهایی برای کاهش علائم و مراقبت های حمایتی است.
مراقبت از زخم
برای جلوگیری از رشد باکتری کزاز ، تمیز کردن زخم ضروری است. این شامل حذف خاک ، اشیا خارجی و بافت مرده از زخم است.
داروها
• آنتی توکسین : پزشک ممکن است یک آنتی توکسین کزاز مانند گلوبولین ایمنی کزاز به شما بدهد. با این حال ، آنتی توکسین می تواند فقط سمی را که هنوز به بافت عصبی پیوند نخورده خنثی کند.
• آنتی بیوتیک ها: همچنین ممکن است پزشک برای مقابله با باکتری های کزاز ، آنتی بیوتیک به شما از راه خوراکی یا تزریق بدهد.
• واکسن : همه افراد مبتلا به کزاز به محض تشخیص بیماری باید واکسن کزاز را دریافت کنند.
• آرامبخش : پزشکان معمولاً از داروهای آرامبخش قوی برای کنترل اسپاسم عضلات استفاده می کنند.
• داروهای دیگر : داروهای دیگری مانند سولفات منیزیم و برخی مسدود کننده های بتا ، ممکن است برای تنظیم فعالیت غیر ارادی عضلات مانند ضربان قلب و تنفس استفاده شود. از مورفین ممکن است برای این منظور و همچنین آرام بخش استفاده شود.
• درمان های حمایتی
اگر به یک عفونت شدید کزاز مبتلا هستید ، اغلب باید در یک بخش مراقبت های ویژه بمانید. از آنجا که آرامبخش ها می توانند تنفس را کند کنند ، ممکن است شما به طور موقت به یک دستگاه تنفس نیاز داشته باشید.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
بیوگرافی سهیلا رضوی:
سهیلا رضوی متولد 9 شهریور 1333 در تهران بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است. وی همسر فرخ نعمتی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. فرخ نعمتی، متولد 1 آذر 1330 در تهران بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است می باشد.
سهیلا رضوی کار خود را بازی در تئاتر شروع کرد و در سال 1366 با سریال گرگ ها به کارگردانی داوود میرباقری وارد قاب تلویزیون شد. و با بازی در سریال شبکه خانگی شهرزاد به شهرت رسید.
ازدواج سهیلا رضوی:
سهیلا رضوی در سال 53 با فرخ نعمتی (بازیگر سینما و تلویزیون) ازدواج کرده و ماحصل ازدواج این دو بازیگر، دو فرزند پسر می باشد. که هر دو پسرشان ازدواج کرده اند.
نحوه آشنایی و ازدواج سهیلا رضوی از زبان همسرش سهیلا رضوی:
خواهر بزرگم با مادر سهیلا همکلاس بود. وقتی بچه بودیم چند باری همدیگر را دیده بودیم و به هم علاقه مند شدیم و عاقبت با هم ازدواج کردیم.
من و همسرم هر دو بازیگریم و یکی از زوج های قدیمی هم به حساب می آییم. معتقدم برای زندگی مشترک موفق هر دو طرف باید گذشت داشته باشند، یکدیگر را دوست بدارند و با هم مهربان باشند. زندگی مشترک فرصتی به آدم ها نمی دهد که آنها در تضاد با یکدیگر قرار گیرند. وقتی در سن جوانی ازدواج می کنی رشد و تکامل ذهنی در زندگی مشترک شکل می گیرد و مرد و زن با هم کامل شده و به مرور تبدیل به یک نفر می شوند. تکامل در ارتباط درست و مشترک زن و مرد شکل می گیرد و ازدواج بهترین شکل تکامل زن و مرد است.
فیلمشناسی سهیلا رضوی:
سینما
- خوک (1396)
- اسرافیل (1395)
- خانهای در خیابان چهل و یکم (1394)
- میگرن (1390)
- آقا یوسف (1389)
- یه حبه قند (1388)
- وقتی همه خوابیم (1386)
- مارمولک (1382)
- هتل کارتن (1375)
- چهره (1374)
- عاشقانه (1374)
- چون ابر در بهاران (1369)
- سراب (1365)
-گردباد (1364)
فیلم تلویزیونی
-دادگاه نورنبرگ (منیژه ممادری)
- رستم و سهراب (پری صابری)
- سلطان مار (شهره لرستانی)
- نطفه شوم (رضاکرم رضایی)
- دکتر فاستوس (ایرج راد)
- دکتر کنوک (ایرج راد)
- تجاوزگران (ایرج راد)
- یادآوری (حجت قاسم زاده اصل)
مجموعه تلویزیونی
- گرگها (داوود میرباقری 1366)
- درخت دوستی (سعید خاکسار 1366)
- آخرین گام (حسین فردرو 1366)
- بهارانه (سیما ایلخان 1368)
- عطر گل یاس (بهمن زرین پور 1369)
- آپارتمان (اصغر هاشمی 1371)
- زیر گنبد کبود (بهمن زرین پور 1374)
- سرنخ ( کیومرث پوراحمد 1375)
- ورثه آقای نیکبخت (مرضیه برومند 1378)
- زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی 1378)
- داستانهای نوروز (مرضیه برومند 1379)
- پایان نمایش (بهمن زرین پور 1384)
- گارد ساحلی (محسن شاه محمدی 1384)
- زمانی برای پشیمانی (اسماعیل فلاح پور 1387)
- همه بچههای من (مرضیه برومند 1388)
- یادآوری (حجت قاسم زاده اصل 1392)
- برادر (جواد افشار 1395)
- بانوی سردار (پرویز شیخ طادی 1397)
شبکه خانگی:
- شهرزاد (حسن فتحی)
عکس های سهیلا رضوی:
سهیلا رضوی و حدیث تهرانی
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته