نوشته شده توسط: الهه ناز
همیشه یه کاغذ تو جیبتون باشه که روش نوشته باشین "کار شوهرمه"!
.
.
اگه یه بلایی سرتون اومد، تصادف کردین یا به قتل رسیدین پلیس بره سراغش که بره زندون و خیلی بهش خوش نگذره و بره یه زن دیگه بگیره!
جوک خفن
وقتی یه اتفاق بد برای یه ایرانی میفته، دو دسته وجود دارن:
1- خودش و اطرافیانش که اعتقاد دارن، چشم خورده
2- دشمناش که اعتقاد دارن، بالاخره خدا جوابشو داد
جوک جدید خنده دار
چطوری وزنمون رو کاهش بدیم ؟
کافیه یکبار سر خود را به سمت چپ و یکبار دیگر به سمت راست بچرخانید !
این تمرین رو همیشه وقتی بهتون غذا تعارف میشه 3 بار تکرار کنید !
جوکهای خنده دار
رفتم حشره کش گرفتم
روش نوشته
مخصوص حشرات مزاحم!!!
تازه فهم?دم ?ه سر? از حشراتم هستن که مراحمن!
موندم برا اونا چ? بگ?رم که اذ?ت نشن
جوک خیلی خنده دار
یه آرایشگاه خیلى معروفى بود که فقط روزى 5-6 تا عروس داشت،
یبار اونجا بودم یکى از دامادها اومده بود دنبال زنش،
یکى از کارکنهاى ارایشگاه از پنجره پرسید خانمتون کیه ببینم آماده هستن،
پسره گفت فرق نمیکنه هر کدومشون آماده ست بده میبرم، دیرمون شده ملت منتظر شام هستن
جملات طنز و خنده دار
جدی2 میلیون پول میدین عینک آفتابی میخرین؟ ؟ ؟
من با شماره چشم هفت به بابام میگم پول بده عینک طبی بخرم، میگه پسرم این دنیا ارزش دیدن نداره
مطالب طنز
هر ساعتی از شبانه روز مهمون بیاد خونه ما بابام دست و پاش رو میگیره و شام و ناهار نگهش میداره.
سالیان سال مادرم بابت این قضیه غصه خورد و بحث کرد؛ تا اینکه دو بار آخر من کارتش رو برداشتم و از رستوران شام سفارش دادم
الان دیگه مهمون میگه ما دیگه بریم، بابام میگه هر طور صلاحه
جوکهای خنده دار
رفتم یه سه راهی خریدم 4 تا راه داشت به یارو گفتم آقا من حروم خور نیستم پول این یه راه اضافه چند میشه؟ گفت گمشو بیرون
والا مردم آدم نیستن
جوک جدید خنده دار
تو فیلما دیدید طرف وسط مهمونی یهو میره تو تراس سیگار میکشه بعد یه داف مشتی میاد پیشش؟
اقا همش دروغه من رفتم سیگار کشیدم بابام داشت از اون بالا پرتم میکرد پایین شوهرخالم نذاشت
خنده دار ترین جوک ها
به مامانم میگم این چجور چاییه ریختی؟ چرا نصفه ست؟
میگه: فرض کن تا همینجاشو خوردی، الان میخوای مابقی رو بخوری
قشنگ منطق و فلسفه رو کوبید از نو ساخت
جوک های خنده دار
دخترا تو سن 18 سالگی فقط به دکتر و خلبان با تمام امکانات فکر میکنن...
تو سن 24 سالگی میگن حالا دکتر و مهندس هم نباشه عیبی نداره، فقط پولدار باشه...
تو سن 27 سالگی میگن پولدار هم نباشه مشکلی نیست، فقط معتاد نباشه...
تو سن 35 سالگی میگن نر باشه خر باشه
جوک خفن
آرزو میکنم پول تو کیفتون مثل
ابروهاتون و سیبیلاتون باشه
تا برمیدارید فرداش در اومده باش
.
.
.
خداییش آرزوی قشنگی کردماااااااا,
آمینو بلند بگو
خنده دار ترین جوک ها
دیشب ساعت 10 شب داداشم اومد خونه و گفت با زنش قهر کرده
چرا ؟؟
میگه زنم موهاشو رنگ کرده و من نفهمیدم ناراحت شده
چه رنگی کرده
بلوند
چه رنگی بوده
.
.
.
مشکی پر کلاغی
مامانمم انداختش بیرون
جوک جدید خنده دار
دیروز کارت دعوت عروسی اومده بود برامون
روش نوشته بودن
اقا و خانم و دختر خانم
خوب یه باره مینوشتید همتون بیایید جز پسرتون دیگه
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
جوک طنز کوتاه و جدید
من تصمیم گرفتم روزای باقیمونده از تابستون برم همه جا رو بگردم
.
.
.
زیر فرش.. زیر تخت.. پشت یخچال..
شاید یه پولی چیزی پیدا کردم
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
چارلی چاپلین میگوید:
اگرهمزمان دو نفر را دوست داشتید،نفر دوم را انتخاب کنید
چون اگرنفر اول را واقعا دوست داشتید،هیچ وقت به نفر دومی فکرنمیکردید...
.
.
چارلى در مورد نفرات 3،4،5،6،7،8،9،10 سخنى نگفت؟
موندم باید چیکار کنم
جوک طنز جدید
تو زندگی مهمترین چیز اینه که شلوارت و خوب بکشی بالا
.
.
.
چون به هر موفقیتی برسی میگن این همونیه که نمیتونست شلوارش و بکشه بالا
جوک طنز کوتاه و جدید
آورده اند که …
حالا هر چی دقت می کنم اخیرا چیزی نیاورده اند!
همه چیز را هم همه برده اند!
همین که من را نبرده اند و هم اکنون پست می گذارم خداوند را شاکرم
جوک طنز خنده دار
رفیقم زنگ زده بیا اینجا ناهار آبدوغ خیار داریم
.
.
.
.
فقط سر راه خیار، نعناع، نون، ماست، گردو بگیر بیار خب نفله بگو ناهار ندارم هیچی هم نیست جز آب
طنز نوشته های کوتاه
پسره پروفش زده:
زلزله که هیچ ...از سونامی هم نمیترسم
من فقط از دوریت میترسم
داداچ تورو خدا واسه یه دختر
کائنات رو سر لج ننداز >
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
فقط ایرانیا هستن که مهمون دعوت میکنن
یه عالمه تعارف هم از اول تا آخر مهمونی میزنن...
.
.
.
بعد که مهمونه رفت میگن ،
آخییییییش
طنز نوشته های کوتاه جدید
خسیسه میره حموم یه خودکار با خودش میبره
.
.
.
.
جاهایی که میشوره رو خط میکشه ...دوباره نشوره
طنز نوشته های خنده دار
برای داشتن زندگی ایده آل :
زنی داشته باش که کدبانو باشه
زنی داشته باش که شاد باشه
زنی داشته باش که مورد اعتماد باشه
زنی داشته باش که از بودنش لذت ببری
در ضمن!!! خیلی مهمه که این چهار زن از هم بی خبر باشند!!
طنز نوشته های جدید
دختر به ماشینم تکیه داده بودش خواستم حالشو بگیرم گفتم ماشین خودته؟
گفت نه کی دیگه از این لگنا سوار میشه؟ گفتم آره بابا و پیاده اومدم خونه
طنز نوشته های خنده دار
هزینه عمل دماغ اینقدر سنگین شده
پدر مادرا میخوان بچهدار بشن میگن :
دختر پسرش مهم نیست فقط دماغش سالم باشه
طنز نوشته های جدید
با یه دختر دوست بودم اسمش عاطفه بود،
این جشن عاطفه ها هم کادو میخواست
.
.
.
حالا هی من میگفتم بابا بخدا این جشن واسه لوازم التحریر نیازمنداس، مگه زیر باز میرفت
طنز نوشته های کوتاه جدید
هزینه های جاری چیست؟؟
وقتی بین خانم های دو برادر رقابت تعویض لوازم منزل شکل میگیره
.
.
.
اون پولایی که به فنا میره اصطلاحا میگن هزینه های جاری
جوکهای طنز و خنده دار
نوشته: شاید دلار باز 900 تومن بشه اما من دیگه هیچوقت 20 سالم نمیشه
.
.
.
باید بگم داداش تو ممکنه دوباره 20 سالت شه ولی دلار هیچ وقت 900 تومن نمی شه
جوک طنز خنده دار
لطفا به این متن توجه کنید...
.
.
متن
.
.
ممنون که توجه کردید.ایشالا تو شادیاتون جبران کنم..
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
کاریکاتور اینم شیرتوشیر واردات با ارز دولتی!
کاریکاتور تنگه هرمز برای همه یا هیچکس
کاریکاتور انرژی با ارزش برق در کانال فاضلاب!
کاریکاتور در حاشیه خبر احتمال فیلترینگ اینستاگرام
کاریکاتور آقازادهها و زاکربرگ!
کاریکاتور به صدر جدول رقابتها خواهیم رفت!
کاریکاتور تولید انبوه شایعه، درفضای مجازی!/ آفت فضای مجازی
کاریکاتور اینم رژه تلویزیون روی اعصاب ملت!
کاریکاتور تنگه هرمز؛ گلوگاه نفت جهان در اختیار ایران
کاریکاتور بابا، فقط بابا برقی!!!
کاریکاتور ارز خوار
کاریکاتور بانکها افتادن به جون مردم!
کاریکاتور ماموریتهای خارجی اینطوری نصف شد!؟
کاریکاتور پول ملت رو چطور میبرن اونور؟!
کاریکاتور فشار بیش ازحد روی شبکهبرقتهران
کاریکاتور لوازم پزشکی چندبار مصرف!
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
داستان ضرب المثل خودش را بیار ولی اسمش را نیار
در روزگاران گذشته ، تاجر ثروتمندی به قصد سفر کوتاهی خانه و کاشانهی خود را ترک کرد. غذا و مایحتاج مختصری برداشت و سوار بر اسبش به صحرا رفت. مرد فکر میکرد مسافت شهرش تا شهری که قصد سفر به آن را دارد کوتاه است چون دیده بود مردم معمولاً دو روزه میروند و برمیگردند. او با خود میگفت: صبح زود میروم تا ظهر میرسم کارم را انجام میدهم، شب را در کاروانسرایی استراحت میکنم و فردا صبح دوباره به شهرم بازمی گردم.
بازرگان ابتدای مسیر را خوب رفت ولی هرچه به ظهر نزدیکتر میشد، هوا گرمتر میشد. حوالی ظهر مرد تاجر به دوراهی رسید. کلافه شده بود به اشتباه به راهی که او را به وسط صحرا میکشاند رفت. مرد دید هرچه میرود به جایی نمیرسد فقط صحرا بود. کم کم هوا تاریک میشد که چند مرد صحرانشین را دید. امیدی تازه گرفت که شاید آنها بتوانند کمکش کنند و یا بتواند شب را در کنار آنها بماند و فردا به فکر راه چارهای باشد.
به سرعت خود را به آنها رساند. سلام کرد و گفت: من تاجر سرشناس و پولداری در شهر فلان هستم ولی امشب راه را گم کردهام. من میخواهم که شما امشب به من غذا و جای خواب بدهید.
مردان صحرانشین که در چادر خود در حال غذا خوردن بودند به رسم مردم صحرانشین که به مردم در راه مانده کمک میکنند و فارغ از اینکه او کیست و چه شغلی دارد او را در غذای خود سهیم کردند، بعد هم نمدی به او دادند، و گفتند برو و آن گوشهی چادر بخواب. مرد که اصلاً توقع چنین رفتاری را نداشت و میخواست به واسطهی موقعیت شغلیاش بهترین غذا و بهترین جای چادر بخوابد خیلی ناراحت شد و قبول نکرد که نمد را به دور خود بپیچد و بخوابد، مردان صحرانشین که خیلی خسته بودند، نمد را به دو خود پیچیدند و خوابیدند.
ساعتی از شب که رفت، سرمای شبهای صحرا بر او غلبه کرد و رفت نمد را به دور خود پیچید تا بخوابد، کمی خوابید ولی پس از مدتی دوباره از شدت سرما و لرز بیدار شد، هرچه نگاه کرد چیزی برای گرم کردن خود پیدا نکرد. شروع کرد به داد و بیداد که این چه رسم مهمان نوازی است، شما باید آتشی روشن کنید تا من گرم شوم. یکی از مردها با حالت خواب آلود گفت: زیر چادر نمیشود آتش روشن کنیم. چادر سریع آتش میگیرد و میسوزد مرد تاجر گفت: پس من چه کار کنم دارم یخ میزنم؟ گفت: چیزی نداریم. اگر میخواهی پالان خر آن گوشه هست آن را میخواهی برایت بیاورم. تاجر اول ناراحت شد و هیچ نگفت و خواست بخوابد ولی نتوانست سرما به حدی بر او غلبه کرد که گفت: باشه خودش را بیار، ولی اسمش را نیار.
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
کاریکاتور عجیبترین حراج تاریخ!
کاریکاتور زندگی در کانکس
کاریکاتور تدبیر فدراسیون مقابل منتقدین
کاریکاتور آمریکا ناقض واقعی حقوقبشر درجهان
کاریکاتور آبادان تشنه است
کاریکاتور رشد افسارگسیخته مصرف آب!!!
کاریکاتور شرکتهای خودرویی با ارز دولتی "چای" وارد کردند
کاریکاتور بفکر هموطنانمان باشیم/ آب کم است!
کاریکاتور پرش حسرت انگیز با نیزه!
کاریکاتور شفاف سازی اقتصادی توسط دولت
کاریکاتور محدود شدن استفاده از کولر در ادارات دولتی!
کاریکاتور دزدیده شدن ابرها
کاریکاتور چه کسی 250 میلیارد تومان پراید خرید؟
کاریکاتور ستارههای صدا و سیما در جام جهانی.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
داستان ضربالمثل گل پشت و رو ندارد
درجمع مردم یا در مکانی یکی بالاجبار پشت به یکی می ایستدیا می نشیند ازاینکه پشت به کسی می باشدازآن شخص عذرخواهی می کند.
شخص هم درجواب میگویدخواهش می کنم عیب نداردو به کنایه میگوید:
راحت باش،<<گل پشت وروندارد>>
م? گو?ند روز? استاد صبا و استاد ملک الشعراء و شهر?ار جوان در خ?ابان پامنار در ?ک مغازه نشسته بودند و آتش باز? را تماشا م? کردند . ناگهان دختر? بلند قد و بس?ار ز?با که او هم با شور و شوق آتش باز? را تماشا م? کرد...
نظر شهر?ار را جلب م? کند . اسم ا?ن دختر ز?با «ثر?ا » و فرزند ?ک سرهنگ ارتش بود ول? شهر?ار در اشعارش هم?شه او را « پر? » نام?ده است . او چنان مجذوب ا?ن دختر م? شود که به قول خودش « روحمبه دنبال او به پرواز در آمد ». آشنا?? شاعر جوان با «پر? » منجر به د?دارها?? با او شده و روزگار بس?ار خوش? در زندگ? شهر?ار آغاز م?شود.
داستان عشق و دلباختگ? آنها وِرد زبانها شده بود. همزمان با ا?ن ا?ام خوش توام با اشتهار شاعر جوان تدر?جا متوجه بعض? تغ??رات در رفتار و کردار پر? م? شود که در اوا?ل آنرا حمل بر ناز کردن و دلبر? م? کرده است. کهغزل ز?با? « گُل پُشت و رو ندارد » از احساسات شاعر نازکدل در این دوره می باشد.
که برا? ما به ?ادگار ماندهاست:
بارنگ و بو?ت ا? گل،گل رنگ و بو ندارد
با لعلت آب ح?وان آب? به جو ندارد
ازعشق من به هرسو،در شهر گفتگو?? است
من عاشق تو هستم، ا?ن گفتگو ندارد
دارد متاع عفت، از چار سو خر?دار
بازار خودفروش?، ا?ن چار سو ندارد
جز وصف پ?ش رو?ت، در پشت سر نگو?م
رو کن به هر که خواه?، گل پشت و رو ندارد
گر آرزو? وصلش، پ?رم کند مکن ع?ب
ع?ب است از جوان?، کا?ن آرزو ندارد
خورش?د رو? من چون، رخساره برفروزد
رخ برفروختن را، خورش?د رو ندارد
سوزن ز ت?ر مژگان وز تار زلف نخ کن
هر چند رخنه ? دل، تاب رفو ندارد
او صبر خواهد از من، بخت? که من ندارم
من وصل خواهم از و?، قصد? که او ندارد
با «شهر?ار » ب? دل، ساق? به سرگران? است
چشمش مگر حر?فان، م? در سبو ندارد
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
کاریکاتور چه میکنه این قلیون 13+
کاریکاتور بحران نوزاد فروشی
مقصر اصلی بدبختی موسسات مالی پیداشد!
اینم گردشگری به سبک تلویزیون!
کاریکاتور لشکر ضایعشدگان جام جهانی را ببینید!
آب خرمشهر رکورد زد!
گرانی (طرح)
کارتون/ وضعیت این روزهای اقتصاد ایران!
واکنش بی قانون به اظهارات نماینده اردبیل در مورد واردات خودرو
کاریکاتور/ گلایههای مردم از گرانی!
کاریکاتور تصوری که جهانگیری از وضعیت اقتصادی کشور دارد
کاریکاتور راههای جدید گردشگری!
کاریکاتور شرکت دانشبنیان در خدمت تلگرام
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته