نوشته شده توسط: الهه ناز
موسیقی تأثیر عمیقی در ذهن و احساسات انسان دارد. یک آهنگ در تاریخ موسیقی وجود دارد که باعث شده بیش از صد نفر پس از شنیدن آن خودکشی کنند! این آهنگ همچنین با مرگ آهنگساز نیز مرتبط است
یکشنبه غمانگیز Gloomy Sunday، نام آهنگی ست که توسط پیانیست و آهنگساز مجارستانی رژو شرش Rezsó Seress ساخته و در سال 1933 منتشر شد. رژو شرش Rezso Seress موسیقی دان مجارستانی و خانه به دوشی بود که یک سال پس از آنکه معشوقه اش به خاطر نداری رهایش کرد. او پشت پیانو نشست تا به درخواست دوستش برای ترانه او آهنگی بسراید. بالای دفترچه نت خود نوشت : تقدیم به معشوقه قهر کرده ام ...
عنوان شعر اصلی، جهان رو به پایان Vége a világnak است که در مورد ناامیدی ناشی از جنگ بود و پایان آرامش دعا برای گناهان مردم میباشد. شاعر لازلو جاور اشعار خود را برای این آهنگ با عنوان یکشنبه غمگین (Szomorú vasárnap) سرود، که در آن شخصیت میخواهد پس از مرگ معشوق خود به خودکشی دست بزند. شعرهای جدیدتری برای این آهنگ منتشر شد و محبوبیت بیشتری نسبت به نسخه اولیه آن که تقریباً فراموش شده بود، کسب کردند.
رژو شرش Rezsó Seress آهنگساز یکشنبه غم انگیز
این آهنگ مجارستانی 83 سال قبل نوشته و ساخته شده است و تا سه سال پس از آن شهرت زیادی نداشت. در این آهنگ گویی روحی از توهم و خوف دمیده شده. به طوری که یک افسانه ی مردمی می گوید بسیاری از مردم پس از گوش دادن به این آهنگ اقدام به خودکشی کردهاند. همچنان با گذشت 83 سال این صدا موی بر اندام شنونده راست میکند! این آهنگ با نام “خودکشی مجاری” نیز شناخته میشود. این ترانه حتی توسط آزادی طلب ترین رسانه ها چون BBC و دیگر رسانه های آمریکایی و اروپایی غیر مجاز محسوب میشوذ.
در دهه 1930 گزارش های مطبوعاتی وجود دارد که بیش از 100 خودکشی در مجارستان و ایالات متحده پس از گوش دادن این آهنگ اتفاق افتاده است.
نخستین بار ماموران پلیس بوداپست در فوریه سال 1936هنگام تحقیق روی پرونده خودکشی یک کفاش به نام جوزف کلر به قدرت عجیب این آهنگ پی بردند. آنها پس از تحقیقات دریافتند که فرد فوت شده، به جای وصیت نامه یا متنی که دلیل خودکشی خود را توضیح دهد، کاغذی با چند بیت شعر نوشته است. آنها گمان کردند که این ترانه برای جوزف کلر، خاطرهای شخصی را تداعی میکرده است.
آمار خودکشی پس از گوش دادن آهنگ یکشنبه غم انگیز
پس از مرگ جوزف کلر، خودکشی های دیگری در مجارستان اتفاق افتاد که در تمام آنها رد پای آهنگ یکشنبه غمگین وجود داشت. بعضی از درگذشتگان، شعر این ترانه را به جای وصیت نامه از خود باقی گذارده و بعضیها نیز پیش از مرگ به تأثیر این آهنگ بر تصمیمشان به خودکشی اشاره کرده بودند.
خبر رسید که دو نفر در دو شهر مختلف ( بدون اینکه از دیگری خبری داشته باشند) از نوازندگان دوره گرد خواسته بودند تا یکشنبه غمگین را ( که حالا مشهور شده بود ) برایشان بنوازند و سپس خود را خلاص کرده بودند!
سوژه عاشقان شکست خوردهای که دسته دسته خود را می کشند، برای روزنامه ها جذاب بود؛ تا روزی که ماهیگیران،جنازه دختری 14 ساله را ازعمق دانوب بیرون کشیدند که مثل همیشه در مشتش کاغذی پنهان بود. اما این بار، بر خلاف همیشه، اطرافیان دخترک گواهی دادند که او هرگز عاشق نشده است.
اندکی بعد نیز پیرمردی 80 ساله خود را از طبقه هفدهم ساختمانی به پایین پرت کرد. شاهدان گفتند که او موقع پریدن یکشنبه غمگین را میخوانده است. آنها گفتند که پیرمرد تا لحظه آخر به خواندن ادامه داد و صدایش تنها زمانی قطع شد که مغزش روی زمین پاشید!
با مشهور شدن آهنگ در اروپا، خودکشیهای مرتبط با آن نیز به خارج از مرزهای مجارستان سرایت کرد.
ترانه و آواز یکشنبه غم انگیز اولین باردر سال 1935 توسط خواننده مجار پال کالمار Kalmar Pal به زبان مجارستانی اجرا شده است. این شعر برای اولین بار به انگلیسی در سال 1936 توسط هال کمپ و با اشعار سام لوئیس ضبط شد.
سالها بعد به زبان انگلیسی ترجمه شد و توسط خواننده آمریکایی دیاماندا گالاس Diamanda Galas بازخوانی شد. خواننده زنی که صدایی مردانه دارد. بحق اجرای دیاماندا بسیار موثر تر از نسخه اصلی از آب درآمد. او اکنون 61 سال سن دارد.
بیلی هالیدی خواننده یکشنیه غم انگیز
این آهنگ در بیشتر مناطق انگلیسیزبان جهان پس از انتشار یک نسخه به خوانندگی بیلی هالیدی در سال 1941 مشهور شد. شعر لوئیس مربوط به خودکشی بود، و شرکت ضبط کننده آن را با عنوان «آهنگ خودکشی مجارستانی» توصیف کرد.
این آهنگ بیش از هفتاد بار توسط خوانندگان مختلف به زبانهایی غیر از مجاری بازخوانی شده است.
شِرِش در ژانویه? 1968 در بوداپست در 68 سالگی اقدام به خودکشی کرد؛ او از پنجره? اتاقش به بیرون پرید، اما زنده ماند. سپس در بیمارستان خود را با سیم خفه کرد. نیویورک تایمز در آگهی فوتِ او از واقعه? خودکشیِ او به «یکشنبه? غمانگیز» تعبیر کرده است.
مزار رژو شرش Rezsó Seress آهنگساز یکشنبه غم انگیز
شِرِش برای موفقیتش به خاطر آهنگ «یکشنبه? غمانگیز» شکایت میکرد که باعث افزایش ناراحتی او شده، چون میدانست دیگر نمیتواند موفقیتی مانند آن کسب کند و برای موج خودکشی ای که ایجاد کرده بود مورد نکوهش قرار میگرفت.
یکشنبه? غمانگیز است، ساعات من سرشار از بیخوابی است
عزیزترینم، سایههایی که با من زندگی میکنند بی شمارند،
گلهای کوچک سفید هرگز بیدارت نمیکنند،
نه در جایی که الههای سیاه از اندوه تورا گرفته است.
فرشتهها به برگرداندن تو نمیاندیشند،
آیا خشمگین میشوند اگر من به پیوستن به تو فکر کنم؟
یکشنبه? غمانگیز
یکشنبه و سایههایش غم انگیزند؛ و من تمامش را میگذرانم.
من و قلبم تصمیم گرفتیم که همه چیز را تمام کنیم،
بزودی شمعها و دعاهایی ناراحتکننده اینجا خواهند بود.
نگذار ضجه زنند، بگذار بدانند که من به این رفتن خوشحالم.
مرگ رؤیا نیست برای کسی که مرده است، با مرگ تو را در آغوش میکشم.
با آخرین نفس روحم، تو را تقدیس خواهم کرد.
یکشنبه غمانگیز
رؤیا بود، من فقط رؤیا میدیدم.
بیدار شدم و تو را درخواب دیدم که در عمق قلبم جای داری.
عزیزم، امیدوارم که رویایم هرگز تورا آزار ندهد،
قلبم به تو میگوید که چقدر دوستت دارم
در سال 99 کارگردانی آلمانی، فیلمی با داستان تخیلی از افسانه های مجارستانی را جعبه طلسم بودن این آهنگ ساخت.
فیلم یک شنبه غمانگیز Gloomy Sunday — A Song of Love and Death فیلمی آلمانی و مجارستانی به کارگردانی رولف شوبل محصول سال 1999 است. گرچه فیلم بر روی یک مثلث عاشقانه با پیامدهای غم انگیز تمرکز دارد، اما دارای پس زمینه تاریخی قوی است که در مجارستان و جنگ جهانی دوم می گذرد. این فیلم بر اساس رمان نیک باروک است که توسط رولف شیبل نوشته و کارگردانی شده و به داستان آهنگ یکشنبه غم انگیز می پردازد.
در خلاصه داستان فیلم آمده است:
پیرمردی آلمانی به نام هانس ویک (بکر) همراه با همسر سالخورده اش بعد از گذشت نیم قرن به رستورانی در بوداپست سر میزند. او هنگام صرف ناهار از نوازنده میخواهد تا آهنگی قدیمی را بنوازد، چند لحظه بعد با دیدن عکس زنی بر روی پیانو دچار حمله قلبی شده و میمیرد. عکس متعلق به دختر زیبایی به نام ایلونا (ماروزسن) بود که در زمان جنگ با همکاری مرد مهربانی به نام لاسلو (کورل) و پیانیست جوانی به نام آندریش (دیوروسینی) رستوران را اداره میکردند و...
بیشتر بدانید : آهنگ غم انگیزی که باعث خودکشی افراد بسیاری شد!
بیشتر بدانید : آهنگ عجیب و غمگینی که خیلی ها با گوش دادن آن خودکشی کردند!
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
نوشته شده توسط: الهه ناز
هر چند به آنها انگ لسآنجلسی بزنند، اما در واقعیت آنها الهامبخش موزیسینهای داخلی بودهاند، داریوش، ابی، ستار و سیاوش قمیشی و دیگران، کپیهای داخلیِ اورجینالهای لسآنجلس را در این مطلب پیدا خواهید کرد
در سالهای دهه هفتاد خوانندههایی مثل خشایار اعتمادی، قاسم افشار، شادمهر عقیلی، مجتبی کبیری و... ظهور کردند و بعد از مدتی هم، تبشان خوابید. در روزهایی که این پاپاستارها روی بورس بودند و یواشکی از لسآنجلسیها تقلید میکردند، بسیاری از منتقدان و صاحبنظران برای جلوگیری از این اتفاق، بیانیه صادر کردند، داد و هوار به راه انداختند، انتقاد کردند و اصل حرفشان هم این بود؛ چرا باید خوانندههای لسآنجلسی که وجود دارند، داشته باشیم؟
البته این اتفاقها در زمانی رخ می داد که هنوز اینترنت به شکل امروزیاش وجود نداشت و یکی از راههایی که به ذهن خوانندگان داخلی رسیده بود، تقلید صدای لسآنجلسیها بود.
خشایار اعتمادی که با خواندن شعری از احمد شاملو به شهرت رسید، صدایی بسیار شبیه به داریوش اقبالی داشت و همین امر باعث شد تا مسیر رسیدن به شهرت را مثل برق و باد طی کند.
البته خود اعتمادی، بارها و بارها سعی کرد این تشابه صدایی را نفی کند؛ حتی در مصاحبه ای هم گفته بود: من از هیچ کس تقلید نمیکنم و صدایی که میشنوید، صدای خود من است. اصلا تقصیر من نیست که یک نفر دیگر هم در جهان وجود دارد که صدایش، شبیه من است!»
بیشتر بدانید : ممنوعالکاری به دلیل شباهت صدا به خواننده لسآنجلسی!
مدت زیادی از حضور خشایار اعتمادی و شباهت صدایش با اقبالی نگذشته بود که خواننده/ مقلد دیگری وارد گود موسیقی شد. کاست قاسم افشار با صدایی که شباهت عجیب غریبی به صدای یکی دیگر از آن طرفیهای مشهور (ابی) داشت، دست به دست میچرخید و قاسم افشار خیلی زود خوش را در فهرست خوانندههای پرطرفدار جا کرد.
شاید هیچکس حتی فکرش را هم نمی کرد که به یک ورژن کُپی لس آنجلسی، آن هم کپی از یک خواننده خیلی معروف، مجوز داده شود، در حالی که خواننده اصلی، هنوز میخواند. به هر حال مجوز داده شد و قاسم افشار عزیز با اعتماد به نفس بالا و مثالزدنی به کارش ادامه داد.
یک نکته جالب هم در مورد این خواننده وجود دارد. او قطعه «خلیج فارس» را با تنظیمی که قبلا ابی خوانده بود، اجرا کرد و کارش را اینگونه توجیه کرد: «این حق من بوده که مثل هر خواننده دیگری، قطعه مرحوم علیقلی را اجرا کنم و اصلا این قطعه از ساختههای این آهنگساز بوده و اولینبار هم توسط خود ایشان اجرا شده؛ پس چه دلیلی داشت که من آن را اجرا نکنم؟»
متولدین دهه پنجاه و شصت با آهنگ «خالیه سفره زمین» او خاطره دارند، اما سالهاست که آلبوم جدیدی از این خواننده نشنیدهاند. حسین زمان به دلیل شباهت صدایش به ستار سالها ممنوعالکار بوده است.
حسین زمان پس از 17 سال دوری اجباری از صحنه? موسیقی رسمی ایران، در مرداد 1398 در 2 نوبت، در مرکز همایشهای برج میلاد تهران به اجرای برنامه پرداخت.
بیشتر بدانید : خواننده ممنوع الکار حسین زمان: به خاطر گفتن حرفی سیاسی کم مانده نفسم را هم بگیرند
شادمهر عقیلی پیش از خواننده شدن با نوازندگی ویولن، پیانو، گیتار و کیبورد نشان داده بود. اما خوانندگیاش با تقلیدی نیمهکاره از سبک و صدای سیاوش قمیشی آغاز شد.
برخلاف دو خواننده قبلی که سعی در تقلید مو به مو از خواننده های اورجینال را داشتند، عقیلی این کار را کورکورانه نمیکرد و توانست به سرعت، برچسب تقلید را از خودش دور و راهش را پیدا کند. او سرانجام با انتشار چند آلبوم و ایفای نقش در چند فیلم سینمایی، ایران را به مقصد لسآنجلس ترک کرد.
آن قدر قطعات مجتبی کبیری به صورت زیرزمینی و غیرمجاز دست به دست چرخید تا او بالاخره توانست برای آثارش مجوز بگیرد. کبیری هم یکی دیگر از مقلدین وفاداری بود که سعی داشت همه چیز را از صدا گرفته تا شعر و سبک و... مطابق اصل اجرا کند؛ آن هم در روزهای اوج خواننده اصلی (سیاوش قمیشی) و در حالی که کتاب اشعار خواننده اصلی با مجوز رسمی ارشاد، هنوز مهر کتاب خشک نشده بود، در بازارهای کتاب تهران منتشر شده بود! به هر حال کبیری با استفاده از همین تقلیدها بود که توانست مشهور شود.
چند سالی از فراموش شدن مقلدانی مثل مجتبی کبیری، قاسم افشار و خشایار اعتمادی میگذشت و همه چیز به حالت عادی خودش برگشته بود و کسی از کسی تقلید نمیکرد، یا اگر هم میکرد، نقشش را در نمیآورد که ناگهان سروکله نسل جدیدی از خوانندهها پیدا شد. حمید عسگری، چاوشی و... از خوانندههایی بودند که این دوره ظهور کردند. تفاوت این خوانندهها با دوره اولی ها - دوره اولیها با کمال صداقت همه چیز را کپیبرداری میکردند و هیچ خلاقیتی وجود نداشت، در این بود که کمی خلاقیت به خرج میدادند. همین خلاقیت، باعث شد تا هیچ کدامشان به هیچ وجه زیر بار نروند و خودشان را از هرگونه ابهام و سوءظنی مبرا بدانند.
حمید عسکری مثل شادمهر عقیلی میخواند و خودش معتقد بود که فقط صدایش شبیه به آن خواننده است و هیچ علاقهای به او ندارد! عسکری معتقد بود که صدای خیلیها شبیه به یکدیگر است و این یک نعمت خدادادی است! حالا شادمهر لسآنجلسی شده بود و نسخه داخلی نداشت، عسگری جایش را پر کرد!
چاوشی با اجرای ترانه های فیلم «سنتوری» به شهرتی رسید که خودش هم فکرش را نمی کرد.
با این حال، خیلیها او را یکی از مقلدین سیاوش قمیشی می دانند و سبک و سیاقش را ادامه راه این خواننده لس آنجلسی... البته چاوشی ترانهسرایی را بلد بود و آهنگسازی را نیز هم... در تم و سبک آثارش تفاوتی با دیگر خواننده های هم دورهاش نمایان است و تمام اینها نشان از این دارد که چاوشی از مقلدین خوب این روزگار است!
بیشتر بدانید : محسن چاوشی، خواننده همه کاره یا مولانای دروغین؟ بررسی سروده های چاوشی
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: bartarinha.ir
نوشته شده توسط: الهه ناز
دفترچه خاطرات مایکل جکسون رازها و اسرار زندگی او را برملا کرده، تا حدی که نشان میدهد این خوانندهی پرآوزه علاقهی بسیاری به ثروت و شهرت ابدی داشته است
دفترچه خاطرات مایکل جکسون رازهای او را برملا کرده، تا حدی که نشان میدهد این خوانندهی پرآوزه علاقهی بسیاری به شهرت ابدی داشته و اینکه دلش میخواسته نخستین مولتیمیلیاردری باشد که هم بازیگری میکند و هم کارگردانی.
تصویر بالا مربوط به دستنوشتهی مایکل جکسون از رویای شهرت ابدی و درآمد هفتگی بیست میلیون دلاری است.
دیلن هاوارد، روزنامهنگار تحقیقی، از این دفترچه خاطرات تازهکشفشده پرده برداشت. هاوارد در کتابش با عنوان «بد: اکتشافاتی بیسابقه از زندگی مخفی مایکل جکسون» که هفتهی گذشته و در تاریخ دوم ژوئن 2020 منتشر شد به دستنوشتههایی از سلطان موسیقی پاپ اشاره میکند که دلش میخواسته همچون چارلی چاپلین و والت دیزنی به شهرتی ابدی دست یابد. او همچنین در کتابش مینویسد مایکل جکسون 50 ساله پیش از مرگش در ژوئن 2009 رویای بازیگری در سر میپرورانده. از دیگر علایقی که در دفترچه خاطرات مایکل جکسون منتشر شده این است که او میخواسته نخستین مولتیمیلیاردری باشد که هم بازیگری میکند و هم کارگردانی. او در همین دفترچه خاطراتش نوشته اگر هفتهای بیست میلیون دلار درآمد داشته باشد به خواستهاش میرسد و از فرصتهای سرمایهگذاریاش نوشته، از جمله برگزاری کنسرت برای سرک آفتاب و قراردادهای تجاری با برندهای ورزشی همچون نایک یا همینطور با کمپانیهای فیلمسازی هالیوود.
از دیگر آروزهایی که در دفترچه خاطرات مایکل جکسون کشف شده این بوده که او میخواست دو فیلم «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» و «هفتمین سفر سنباد» را دوباره بسازد و دوست داشته بازرگانی را استخدام کند. هاوارد در کتابش جملهایرار را مستقیماً از دفترچه خاطرات مایکل جکسون نقل کرده: «اگر فیلم نسازم به شهرت ابدی نمیرسم.»
از دیگر مسائلی که دفترچه خاطرات مایکل جکسون فاش کرده این است که او میخواسته کنترل سرمایهاش را خودش به دست بگیرد و از سودجویی مشاورانش نگران بوده. او نوشته: «الان یه چک 5000 دلاری مینویسم. میخوام یه حسابدار مطمئن و یه وکیل استخدام کنم. باید وکیل بگیرم.» مایکل جکسون در آن زمان نسبت به مدیر برنامههایش مشکوک شده بود و در مورد او نیز نوشته بود: «نه تو هواپیما نه تو خونهم نمیخوام ببینمش.»
هاوارد در کتاب تازهمنتشرشدهاش نوشته آنگونه که از دفترچه خاطرات مایکل جکسون برمیآید او به شدت میترسیده که کسی او را به قتل برساند و مدام حس میکرده کسی نقشهی نابودی او را میکشد. او نوشته: «نگرانم کسی ممکنه بخواد منو بکشه. آدمهای بد همهجا هستن. میخوان منو بکشن و شرکتمو ازم بگیرن . . . نمیفروشمش.»
آنگونه که هاوارد در کتابش نوشته «این کتاب مسائلی خصوصی از زندگی این سوپراستار را فاش میکند و نشان میدهد که قصد داشته کسبوکارش را دوباره سرپا کند و بدهیهایش را بپردازد.»
هاوارد در جای دیگری از کتابش اشاره میکند «مرگ مایکل قطعاً خودکشی نبود اما مسأله را طوری نشان دادند که مردی ملول خودش را به تدریج با داروهایش کشته. اطرافیان او هم از این ناتوانی او سوءاستفاده کردند.»
مایکل جکسون پنجاه سال بیشتر نداشت که در سال 2009 درگذشت. او در آن زمان آماده میشد که مقدمات تور کنسرتش را فراهم کند اما بر اثر تزریق بیش از حد داروی قوی بیهوشی پروپوفول توسط دکترش درگذشت. پس از گذشت 2 سال از مرگ جکسون، دکتر او «کانرَد موری» به 4 سال حبس در زندان به علت قتل غیرعمد جکسون محکوم شد. مایکل جکسون پیش و حتی پس از درگذشتش درگیر پروندههای کودکآزاری بود و جدیدترین موردی که به او اتهام میزد مربوط به سال 2019 میشد.
بیشتر بدانید : 10 نکته خارقالعاده که در مورد مایکل جکسون نمیدانستید!!
بیشتر بدانید : بیوگرافی مایکل جکسون: از ازدواج ها و اتهام کودک آزاری تا موفقیت های بی نظیر
بیشتر بدانید : آیا در مستند جدید مایکل جکسون Michael Jackson حقایق بیان شده؟! + عکس
بیشتر بدانید : اتهام زنندگان به مایکل جکسون Michael Jackson دادگاهی می شوند
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: rooziato.com
نوشته شده توسط: الهه ناز
محسن چاوشی، خواننده موسیقی پاپ در همکاری با سریال همگناه، قطعهای با آهنگسازی و تنظیم خود را برای این سریال اجرا کرد. نکته عجیب در ویدئوی قطعه "همگناه"، سانسور بخشی از شعر فولک اثر است که آن بخش با صدای بوق پر شده است
قطعه «الا دختر» جدیدترین قطعه محسن چاوشی منتشر شد. او این قطعه را بر اساس یکی از قطعات فولکلور با آهنگسازی و تنظیم خود برای سریال نمایشخانگی «همگناه» ساخته است.
نکته عجیب در این قطعه سانسور قسمتی از آن و جایگزینکردن یک کلمه با صدای بوق است. اتفاقی که در قطعه «حلالم کن» که برای فیلم سینمایی «ژن خوک» ساخته بود نیز افتاد.
بههرحال این یک بام و دو هوا در مورد آثار چاوشی هنوز ادامه دارد و رویکرد مشخصی در زمینه ممیزی وجود ندارد. اگر قرار به حذف است، بهتر است به جای پخش بوق روش درستی درباره آن اثر انتخاب شود.
بیشتر بدانید : محسن چاوشی، خواننده همه کاره یا مولانای دروغین؟ بررسی سروده های چاوشی
بیشتر بدانید : محسن چاوشی و خبرهای تازه از مشکل آلبوم جدیدش و شعر مولانا!
بیشتر بدانید : چالش های آلبوم قمارباز محسن چاوشی تمامی ندارد!
بیشتر بدانید : پردهبرداری از بیت دردسرساز آلبوم قمارباز چاوشی + عکس
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com
نوشته شده توسط: الهه ناز
موسیقی نیو اِیج (به انگلیسی: New-age music) یا عصر جدید یا عصر نو یکی از سبکهای شناختهشده? موسیقی است که هدفش الهامبخشی هنری، ایجاد آرامش روحی و مثبتاندیشی میباشد. شنوندگان این سبک موسیقی معمولاً از آن برای یوگا، مراقبه، مطالعه، مهار استرس، یا ایجاد فضای آرامشبخش استفاده میکنند.
این نوع موسیقی مرتبط با جنبش عصر جدید و همچنین محیط زیست گرایی دانسته میشود. هارمونیها در موسیقی نیو ایج از نتهای تکرارشونده بم - که عموماً از واریاسیونهای مختلف یک الگو بدست میآیند - ساخته میشوند. در بسیاری از نمونههای این نوع موسیقی صداهای ضبط شده از طبیعت (همچون صدای پرندگان، آب، باران و غیره) در ابتدای قطعه، یا در طول قطعه، بکار گرفته شدهاست.
تاریخچه موسیقی نیو ایج :
موسیقیدانان متعددی از سبکهای گوناگون - همچون موسیقی فولک، مینیمال، الکترونیک و جاز - بر موسیقی نیو ایج تأثیرگذار بودهاند. طی دهه? 1970 سبکها و ترکیبهای مختلفی از موسیقی نیو ایج الکترونیک، تجربی و آکوستیک به وجود آمدند که شامل موسیقی آسیایی مانند کیتارو و یلو مجیک ارکسترا نیز هست.
از آلبوم مجموعه? طیف اثر استیون هالپرن که در سال 1975 منتشر شد معمولاً به عنوان اثری که باعث راهاندازی جنبش موسیقی نیو ایج شد یاد میشود. در آغاز، نیو ایج عموماً توسط شرکتهای مستقل تولید و فروخته میشد. آلبومهای نیو ایج در فروشگاههای غیرموسیقایی مانند کتابفروشیها، کادوفروشیها و فروشگاههای مواد غذایی سالم فروش قابل توجهی داشتند.
نمونه? مهم دیگر از آلبومهای اولیه? نیو ایج، موسیقی فیلم مستند زندگی اسرارآمیز گیاهان اثر موسیقیدان آر اند بی استیوی واندر است که در سال 1979 به عنوان اولبن آلبوم نیو ایج که به صورت دیجیتال ضبط شده بود، منتشر گردید. در سال 1981 شرکت Tower Records واقع در مانیتین ویو در کالبفرنیا یک رده? جدید برای موسیقی نیو ایج به کاتالوگ انواع موسیقی خود اضافه کرد. تا سال 1985 بسیاری از شرکتهای ضبط مستقل و همچنین فروشگاههای زنجیرهای بخشهایی را به موسیقی نیو ایج اختصاص دادند. همچنین شرکتهای عمده ضبط - چه از طریق خریدن امتیاز شرکتهای کوچک و چه از طریق عقد قرارداد با هنرمندان این سبک همچون کیتارو - به تدریج به این موسیقی روی میآوردند.
تا سال 1989 اقبال به این موسیقی نیو ایج در آمریکا به حدی رسید که بیش از 150 شرکت مستقل آثاری در این سبک موسیقی منتشر میکردند، صدها ایستگاه رادیویی آن را پخش میکردند، و بیش از چهل توزیعکننده? عمده به فروش و توزیع آثار این سبک مبادرت ورزیدند.
ویژگیهای نیو ایج :
موسیقی دانان این سبک در آثار خود از طبیعت و حس آن الهام میگیرند و هارمونی موسیقی را با صداهای طبیعت ترکیب میکنند. حتی گاهی از صداهای ضبط شده از طبیعت (همچون صدای پرندگان، آب، باران و ...) در بخشهایی از ترانههای خود استفاده میکنند.
دیگر ویژگی این سبک این است که بخشهایی از این موسیقی دارای یک همپوشانی با سایر سبکهای موسیقی از قبیل: امبینت، کلاسیک، جاز، الکترونیکا، و چیلاوت است.
برخی از تمهای مورد استفاده و محبوب در نیو ایج عبارتند از فضا و کیهان، پیرامون و طبیعت، سلامتی، هماهنگی با خود و جهان، رؤیاها، و سفر ذهن و روح.
زیرشاخه های سبک نیوایج
1- نیو ایج فضایی : (space new age) لازم به تذکر است که سبک موسیقی فضائی نیو ایج به خودی خودتحول مهمی هم طراز خلق موسیقی سنفونیک است. اگر قبل از خلق سمفونی گوش انسان به شنیدن فقط یک ابزار موسیقی در هر زمان معین عادت داشت، بعد از تحول موسیقی سمفونیک بسیاری از شهرنشینان آموختند که صدای تعداد زیادی ادوات موسیقی را همزمان بشنوند. به همین دلیل روستائیان که تجربه کمتری در شنیدن همزمان ادوات موسیقی دارند موسیقی سمفونی را خیلی شلوغ و غیر قابل درک مییابند.
موسیقی فضائی تحولی در همین سطح است. در واقع در این سبک چند تم مختلف موسیقی همزمان نواخته میشوند. در ابتدا گوش انسان که عادت به دنبال کردن فقط یک تم دارد در میان اصوات سرگردان میشود. اما کم کم جایگاه جدیدی در ذهن انسان برای این نو آوری عظیم باز میشود و لایه های مختلف صدا نظیر الوان نور در منشور شنوائی ما یگانگی خود را بازمییابند. کارهای موسیقی فضائی پس از حدود 50 بار شنیدن مداوم در استماع بعدی اثر عمیقی دارند. نظیر آلبوم ملقب به "موسیقی آرامQuiet Music" اثر هنرمند جنوب کالیفرنیا استیو روچ. آثار کسانی نظیر استیو روچ Steve Roach، مایکل استرنز Michael Stearns، ریچارد برمر Richard Burmer و موسیقی دان ایرانی امیر فقیری Amir Baghiri بهترین نمونه های موسیقی فضائی هستند.
2- موسیقی سلتیک نیو ایج: (Celtic New Age) شاخه ای از موسیقی نیو ایج New Age است. سلتیک از کلمه سلت Celt گرفته شده است. سلت ها اقوامی بودند که در 700 سال قبل از میلاد مسیح در اروپا می زیستند. مردم بریتانیا به خصوص ایرلندی ها و اسکاتلندی ها خود را از نسل سلت ها می دانند و میراث دار فرهنگ باستانی سلت ها از جمله موسیقی سلتیک هستند.
هر جا که اسکاتلندی ها یا ایرلندی ها هستند، موسیقی سلتیک نیز آنجا هست. برای مثال در آمریکا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند هم می توان رگه هایی از موسیقی سلتیک را مشاهده کرد. در واقع موسیقی سلتیک را می توان موسیقی محلی (فولکلور) کشورهای حوزه فرهنگی بریتانیا برشمرد. و جالب اینجاست که موسیقی محلی هیچ قومی یا فرهنگی این چنین جهانی نشده و در دنیا شناخته شده نیست.
"موسیقی سلتیک را می توان به راحتی تشخیص داد. این گونه موسیقی غالباً توسط سازهایی مانند چنگ ، نوعی فلوت به نام tin whistle ، ویولن ، نوعی طبل به نام Bodhran و نوعی ساز بادی به نام Bagpipes نواخته می شود.
موسیقی سلتیک، موسیقی بسیار زیبایی است و سرشار از شور، عشق و جوانی. شما هم حتماً نمونه هایی از موسیقی سلتیک را شنیده اید. اگر بخواهم چند مثال برای موسیقی سلتیک ذکر کنم می توانم به موسیقی فیلم تایتانیک، موسیقی فیلم شجاع دل و قسمت هایی از موسیقی فیلم ارباب حلقه ها اشاره کنم.
هنرمندان تأثیرگذار و تمهای نیو ایج :
طی سالهای 1968 تا 1973 موسیقیدانان آلمانی از جمله ادگار فروزه، هولگار زوکی، و اشرا مجموعهای از آثار را با استفاده از صداها و اصوات تجربی (با بکارگیری سینثسایزر، سازهای آکوستیک و الکترونیک) منتشر کردند که از آنها تحت عنوان کراوتراک یاد میشود. این تجربیات تبدیل به زیربنای مهمی برای سبکهای موسیقی امبینت و نیو ایج شدند. اواخر دهه? 1970 تجربیات برایان اینو در موسیقی امبینت زمینه? شکلگیری موسیقی نیو ایج در کارهای دیگرانی همچون رابرت فریپ را بیش از پیش فراهم نمود.
در سال 1973 آلبوم نامتعارف زنگهای لولهای در سبک پراگرسیو راک اثر مایک اولدفیلد یکی از اولین آلبومهایی بود که به عنوان نمونهای از موسیقی نیو ایج شناخته شد. نمونههای برجسته دیگر شامل موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، موسیقی محلی، و موسیقی ملل میباشند. میتوان از مینیمالیسم در کارهای تری ریلی و استیو رایش، و همچنین الگوهای تکرارشونده در موسیقی تونی کونارد و لامونت یونگ، به عنوان عوامل مؤثر بر شکلگیری موسیقی نیو ایج یاد کرد.
عامل دیگر مرتبط با پیدایش موسیقی نیو ایج را میتوان رجعت برخی از موسیقیدانان به آواهای گرگوری (سرودهای مذهبی مسیحی) در نیمه? دوم قرن بیستم دانست. اکنون موسیقی نیو ایج از این نوع موسیقی کاملاً منشعب شدهاست و آواهای «معنوی» به زبانهای باستانی از قبیل سانسکریت، لاتین، و عبری را نیز در بر میگیرد. میتوان از کریشنا داس، دیوا پرمال، باگاوان داس، و سناتم کور به عنوان هنرمندان شناخته شده? این نوع موسیقی نام برد.
از تکنوازیهای کیث جارت، رالف تونر، و لایل میز که همگی توسط ئی سی ام منتشر شدهاند نیز به عنوان آثار مهم و تأثیرگذار موسیقی نیو ایج یاد میشود. همچنین آثار ویلیام اکرمن، الکس دگراسی، جرج وینستون، و مایکل هجز که توسط شرکت ویندام هیل منتشر شدند نیو ایج بهشمار میرفتند.
برخی از تمهای محبوب در موسیقی ایج عبارتند از فضا و کیهان، پیرامون و طبیعت، سلامتی، هماهنگی با خود و جهان، رؤیاها، و سفر ذهن و روح. اسامی آلبومها و قطعات نیو ایج نیز معمولاً عناوینی گویا هستند: ماههای شبان اثر انیا، مستقیم تا شکارچی (صورت فلکی) اثر کیتارو، لمس ابرها اثر سیمبیوسیس، و یک نفس عمیق اثر برادلی جوزف.
برخی سازهای مهم موسیقی نیو ایج (New Age):
پیانو، سینتی سایزر (synthesizer)، سمپلر (sampler)، سیکوئنسر (sequencer)، سازهای زهی، اصوات طبیعی، سازهای قومی، گیتار، درامز، انواع فلوت، چنگ (هارپ)
هنرمندان معروف موسیقی نیو ایج (New Age) :
کیتارو، انیا، وانجلیس، آنیا، یانی، اولدفیلد، انیگما، ژان میشل ژار، ترون سیورسن، جیسون کوچاک، لارین مک نیت، دیوید آرکستون، جو هیسایشی، ران کورب، دیوید ویتو گریگولی، برایان انو؛
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
موسیقی هر ملت همانند آیینه ای است که اوضاع اجتماعی ، تغییر و زوال جامعه را می توان در آن مشاهده نمود. هنرهای زیبا نماینده احساسات و روحیات هر قوم است و چون ذوقیات ملل ، متفاوت است؛ هنرهای مردم هم که تراوش های روحی آنها است از یکدیگر متمایز می باشد.
از طرف دیگر اوضاع جغرافیایی و طبیعی ، عوالم روحی و معنوی ، طرز عقاید و افکار ، کیفیت رسوم مذهبی ، درجه تمدن ، سوابق تاریخی و حوائج زندگانی مادی از عوامل تاثیر گذار در موسیقی یک ملت است.
هر کشور موسیقی مخصوصی دارد که خاطرات ایام گذشته ، نمونه احساسات و عواطف مردمی که در آن کشور نشو و نما یافته اند از طریق آن متبلور می گردد. شک نیست که قدمت تمدن ، کیفیت زندگی دوره های مختلف ، انقلابات، اتفاقات ، حوادث تاریخی، خاطرات شادی بخش و دوران غم انگیز گذشته همه دست به دست یکدیگر داده ، موسیقی امروز ما را پدید آورده اند .
سلسلههایی که پیش از ساسانیان در ایران حکومت میکردند و از آنها تاریخ مستند موجود است شامل پیشدادیان، کیانیان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان (اسکندر و جانشینان یونانی او)، و اشکانیان میشدند. در سه مورد اول، سندی دقیق در مورد وضعیت موسیقی در آن دورهها وجود ندارد، اما چنین بر میآید که در زمان مادها موسیقیدانان جایگاه والایی داشتند.
در دوره? هخامنشیان نیز انواع موسیقی (بزمی، رزمی و مذهبی) رایج بوده اما مدارک کتبی در این باره محدود است. در دوره? سلوکیان، فرهنگ و دانش موسیقایی یونانیان در ایران رواج داده شد و منجر به پیوندی عمیق بین موسیقی ایران بوستان و موسیقی یونانی گردید. در دوره? اشکانیان نیز دهها شهر یونانینشین در ایران وجود داشت و این ارتباط فرهنگی تداوم یافت. سلسله? ساسانیان اولین سلسلهای است که در مورد وضعیت موسیقی در آن اسناد مکتوب کافی وجود دارد و روشن است که در آن دوران موسیقی جایگاهی والا نزد مردم و نیز نزد دربار داشت.
دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید و این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند. در این دوره قدرت متمرکز به جای قدرتهای پراکنده در ایران حاکمیت یافت و با تمرکز قدرت و جذب تدریجی ارباب هنر به دربار، زمینه رشد، پیشرفت و پرورش هنرمندان، بویژه موسیقی دانان فراهم آمد.
موسیقی یکی از فرازهای شهریگری(تمدن) ساسانی به شمار آمده و داده های موجود نمایانگر رواج و گستردگی آن در میان مَهان و همچنین توده های مردم است.
در پیرامون والایی جایگاه هنر موسیقی در زمان ساسانیان همین بس که, اردشیر یکم همه ی کسانی که کارشان به گونه ای به موسیقی پیوند داشت را در یک طبقه ی ویژه جای داده و این سامانه(سیستم) در زمان شاهان دیگر نیز کمابیش پاسداری شده است.
در زمان ساسانیان موسیقی رواج و رونق گرفت ؛ هم از آن جهت که پادشاهان ساسانی به توسعه تمدن ایرانی علاقه داشتند و در دوره آنها علوم و صنایع ترقی کرد و هم اینکه به دلیل تجمل سلطنت ساسانیان ، موسیقی در آن دوره احترام و اعتبار یافت به خصوص که بعضی از شاهان این سلسله از قبیل بهرام گور و خسرو پرویز عشرت دوست و خوش گذران بوده اند.
بنابراین با رواج گرفتن موسیقی و اعتبار آن نزد پادشاهان ساسانی، رامشگران و خنیاگران نیز در بارگاه ساسانیان مقامی مخصوص یافتند. بخصوص در زمان بهرام گور موسیقیدانها جزء طبقه ممتاز کشور بودند و بر سایر طبقات مردم مقدم بودند.
موسیقی دوره ساسانی مخصوصاً در زمان خسرو پرویز بیشترین ترقی را داشت . معروفترین آهنگسازان دوره خسرو پرویز سرگش، باربد و نکیسا بودند.
اختراع دستگاههای ایرانی را به باربد نسبت می دهند و به نظر می آید که او در مقام های قدیم اصلاحاتی به عمل آورده و دستگاهها را تنظیم کرده است. مقام او نزد خسرو پرویز تا اندازه ای بوده که هر کس حاجتی داشته از طریق او به عرض شاه می رسانده است.
پادشاهان ساسانی برای موسیقی و موسیقیدان جایگاهی والا قائل بودند و به موسیقی علاقهایی وافر داشتند، بهگونهای که حتی به هنگام شکار نیز از لذت شنیدن موسیقی خود را محروم نمیکردند و همواره گروهی خنیاگر و رامشگر را با خود همراه میبردند. از همین روست که در آثار باقی مانده از آن دوران، اغلب در کنار صحنههای مربوط به شکار، خنیاگران و نوازندگان را نیز میتوان مشاهده کرد.
در کتاب پهلوی خسرو پسر قباد طویلی از سازهای دوران ساسانیان گرد آوری شده که میتوان کم و بیش کامل دانست:
عود معمولی، عود هندی (وین)، بربط، چنگ، نوعی از چنگ (اندروای)، تنبور، تنبور بزرگ از مس، تنبور کوچک (دنبالک)، طبل کوچک (چمبار)، سنتور (کنار)، زنگ، نای، قره نی، مار، تاس و چند آلات موسیقی دیگر که تشخیص آنها مشکل است مانند زنجیر، تیر سپر، شمشیر، مشتک، رسن، وندق، شیشک، کپیک
مسعودی در مروج الذهب نام سازهایی را که در ایران باستان به کار رفتهاست میشمرد و چنگ و نی و عود و بربط و سرنای را از ایرانیان میداند و گوید که بنیاد پردهها و آهنگهای موسیقی و هفت سرود خسروانی را ایرانیان نهادهاند. مسعودی در مروج الذهب مینویسد:مردم خراسان چنگ را به کار میبردهاند و مردم طبرستان و دیلمستان رباب را بیشتر میپسندیدند.
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
آواز افشاری، برخلاف برخی دیگر از متعلقات دستگاه شور، نسبتاً مستقل است
آواز افشاری یکی از آوازهای موسیقی ایرانی است و از متعلقات دستگاه شور دانسته میشود. آواز افشاری بر محوریت دستگاه شور است اما نت ایست آن درجه? دوم شور است و نت شاهد آن درجه? چهارم شور است. درجه? پنجم شور نت متغیر است و درجات ششم و هفتم در درآمد افشاری نقشی ندارند اما در برخی گوشههای آن حائز اهمیت میشوند. آواز افشاری آوازی نسبتاً مستقل از دستگاه شور است. افشاری آوازیست محزون و غم انگیز و دارای حالتی بسیار خوش و دلپسند میباشد.
گام افشاری به سهگاه نزدیکتر از شور است. در افشاری درجه? چهارم دستگاه شور نت شاهد و درجه? دوم آن نت ایست و درجه? پنجم نت متغیر محسوب میگردد. افشاری را مملو از شکایات و غم و اندوه دانستهاند.
آواز افشاری بر محوریت دستگاه شور است اما نت ایست آن درجه? دوم شور است
آواز افشاری در قدیم :
نام افشاری از نام ایل افشار (از قومهای ترک آذربایجان) گرفته شده است.
در ردیفهای قدیمیتر مثل ردیف میرزاعبدالله آواز افشاری اهمیت کمتری داشته است و در اجرا زمانی کمتر از پنج دقیقه به آن اختصاص میدادند. ولی رفته رفته در ردیفهای جدیدتر بیشتر مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که زمان اجرای آن به 30 دقیقه هم رسید.
آواز افشاری، برخلاف برخی دیگر از متعلقات دستگاه شور، نسبتاً مستقل است چنانکه مُد و فرود مخصوص به خودش را دارد (و به محور اصلی شور فرود نمیکند). با این حال، به عقیده? هرمز فرهت از آنجا که گوشههای پایانی افشاری به محور اصلی دستگاه شور پردهگردانی میکنند، افشاری غالباً جزو متعلقات دستگاه شور طبقهبندی میشود (و نه به عنوان یک دستگاه جداگانه).
نت خاتمه در افشاری، درجه? زیرپایه (یکی قبل از نت پایه?) شور است اما به ندرت استفاده میشود. نت پایه? شور نیز به طور کلی در آن فاقد اهمیت است و میتواند کلاً اجرا نشود.
درجه? دوم شور نت ایست افشاری است و تقریباً تمام جملههای موسیقی به این نت ختم میشوند؛ تأکید روی این درجه در ملودیهای افشاری متداول است.
درجه? سوم شور نقشی گذرا دارد اما درجه? چهارم شور نت شاهد افشاری است و از اهمیت بالایی برخوردار است. این درجه گاهی به عنوان نت آغاز افشاری نیز به کار گرفته میشود. درجه? پنجم شور در افشاری نت متغیر است و در مسیر بالارونده گاه یک ربع پرده زیرتر میشود. درجات ششم و هفتم شور در درآمد افشاری کمتر مورد توجه هستند اما در برخی گوشههای افشاری این درجات حائز اهمیت میشوند و زمانی بیشتری صرف آنها میشود.
نام افشاری از نام ایل افشار (از قومهای ترک آذربایجان) گرفته شده است
معرفی گوشههای آواز افشاری
درآمدهای متعدد در افشاری: در ردیفهای مختلف برای این آواز درآمدهای مختلفی اجرا میشود. به عنوان مثال در ردیف علی اکبر شهنازی هشت درآمد برای آواز افشاری آمده است. درآمدهای افشاری گاه تا درجههای هفتم، هشتم و حتی نهم هم میروند و بر درجات بالای گام تاکید میکنند و نهایتا به نت شاهد و نت ایست افشاری بازمیگردند.
بیات راجه: مهمترین گوشهی افشاری است که آن را بیات راجع هم مینویسند. در دستگاه نوا و بیات اصفهان هم گوشهای با این نام اجرا میشود.
مثنوی پیچ یا مثنوی: نت شاهد این گوشه درجه چهار، نت شروع درجهی هفت (بم) و نت ایست آن درجهی دوم است. در این گوشه بیشتر اشعار مولوی مورد استفاده قرار میگیرد.
جامه دران: نت شروع و نت متغیر این گوشه درجه پنجم است.
نهیب: گوشهی نهیب (و دو گوشه مرتبط دیگر شامل عراق و آشور) دارای مُد متفاوتی هستند و در دستگاههای نوا، ماهور و راستپنجگاه هر سه اینها اجرا میشوند، اما در افشاری فقط گوشه نهیب اجرا میشود. در این گوشه درجه هشتم شور نت شاهد است و درجه پنجم شور نت ایست.
قرایی: نت شروع و نت شاهد این گوشه درجه هفتم و نت ایست آن درجه پنجم است.
عراق: فرهاد فخرالدینی از گوشه عراق هم در این گوشه نام برده است و آن را به عنوان اوج افشاری معرفی میکند. فرهاد فخرالدینی معتقد است که با گوشه عراق میتوان پرده گردانی کرد و به دستگاه ماهور وارد شد. با اجرای گوشه عراق، گسترده صوتی آواز افشاری به یک فاصله دهم کوچک میرسد و شامل سیزده درجه میشود.
شاه ختایی: نت شروع گوشه شاه ختایی درجهی هفتم از قسمت بم، نت شاهد آن درجه سه و نت ایست درجه دوم است.
رُهاب
مسیحی
کرشمه
بسته نگار
نهیب
حصار
تخت طاقدیس و صدری
نمونههای معروف آواز افشاری :
«این دهان بستی دهانی باز شد» آوازی است در مایه? افشاری (گوشه? مثنوی) که توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان اجرا شدهاست.
«از کفم رها» نیز تصنیفی در آواز افشاری است که عارف قزوینی ساخته و خوانندگانی چون محمدرضا شجریان و سیما بینا آن را خواندهاند.
همچنین آلبوم آرام جان از محمدرضا شجریان با همراهی گروه آوا، کلاً در آواز افشاری است.
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
معرفی ساز پیکولو
ساز پیکولو از سازهای بادی چوبی می باشد.
فلوت پیکولو (به ایتالیایی: flauto piccolo) سازی در موسیقی و از خانواده? فلوت است که اندازهای نسبتا کوچک و صدایی بسیار ریز دارد. این ساز امروزه در ارکستر نقشی تلفیقی دارد و به همراه سازهای بادی برنجی به کار میرود.
برخی از ویژگی های ساز پیکولو :
با اینکه این ساز جز ساز های بادی چوبی است اما امروزه آن را با جنس طلا می سازند.این ساز کوچکترین ساز خانواده بادی چوبی ها و ارکستر می باشد.
طول این ساز نصف فلوت است، دارای زیر ترین کستره صوتی در بادی چوبی ها و ارکستر (دوره ی رمانتیک به بعد) می باشد . نت این ساز را با کلید سل می نویسند.
تاریخچه ساز پیکولو
این نوع از فلوت در اوایل سده 17 به ارکستر معرفی شد. اولین آهنگهایی که در آن از پیکولو هم استفاده شده است، مربوط به سال 1711 و اپرای رینالدو از فریدریش هندل است.
لودویگ وان بتهوون اولین آهنگسازی بود که از پیکولو در سمفونیهایش (پنجم، ششم و نهم) استفاده کرد و برای این ساز قطعاتی جداگانه نوشت.
منبع:teeteel.notkade.com
نوشته شده توسط: الهه ناز
چین را می توان یکی از قدیمیترین کشورها در نواختن آلات موسیقی بویژه فلوت دانست
فلوت از سازهای بادی چوبی (بی زبانه یا بی قمیش) است که بر خلاف دیگر سازهای این دسته صدای آن نه از لرزش قمیش بلکه از نوسان هوای دمیده شده بر لبه دهنی (یا تیغه هوائی) ساز تولید میشود.
واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند.
برخی از ویژگی های این ساز :
- با اینکه فلوت نیز جز ساز های بادی چوبی است ولی امروزه ان را از جنس طلا می سازند.
- فلوت جدید را ((فلوت بوهم)) می نامند.
- نت این ساز را با کلید سل می نویسند.
آشنایی با تاریخچه فلوت
تاریخچه فلوت
فلوت عالی ترین و جالب ترین ساز از گروه سازهای ( چوبی – بادی ) است. فلوت را در ارکستر سمفونیک از شکل آن به آسانی می توان شناخت، زیرا تنها ساز بادی ارکستر است که از پهلو نواخته می شود.
فلوت انواع متعدد دارد که بیشتر آنها بر خلاف فلوت معمولی ازسر نواخته می شوند و مشهورترین آنها یک نوع فلوت قدیمی به نام فلوت آبک ( Flute-a-bec) می باشد. بی گمان فلوت یکی از کهنسال ترین سازها است. مصریان باستان، سازی شبیه به آن داشتند.
ارسطو به والدین اطفال سفارش می کند که نگذارند، فرزندانشان این ساز را فرا گیرند زیرا صدای آن هوس های خفته ی آنها را بیدار می کند!
برلیوز آهنگساز نامی فرانسوی (1803-1869) که کتاب معروف او به نام (ساز شناسی و ارکستر شناسی) که حتی امروزه هم یکی از معتبرترین کتب در این رشته است، فلوت را با عبارت (تقریبا فاقد قدرت بیان) توصیف می کند. صدای فلوت را در ارکستر سمفونیک اغلب همراه با صدای تیز و نافذ پیکولو (نوعی فلوت کوچک که صدای آن یک اکتاو از صدای فلوت معمولی زیرتر است) می شنویم.
گرچه فلوت را همیشه جزو سازهای (چوبی- بادی) می شمارند ولی این ساز همیشه از چوب ساخته نمی شود. معمولا فلوت هایی را که در دسته های موزیک نظامی به کار می روند، فلزی و فلوتی که در ارکستر استفاده می شود ، ساخته شده از چوب است.
به آسانی می توان گمان برد که نخستین بار انسان های اولیه با شنیدن صدای بادی که در میان نی های میان تهی و تنه درختان سالخورده پیچیده و صدای خوش آهنگی حادث می کرده است، اصوات مطبوع موسیقی را از سایر صداها بازشناخته و همین امر انگیزه آن ها در ساختن انواع نی ها و سازهای بادی بوده است.
شکل انواع گوناگون فلوت، در حجاری هایی که بر روی کتیبه های سنگی شده و همچنین در بسیاری از تصاویر و تابلوهای قدیمی، بسیار دیده می شود. برخی نیز می گویند که نخستین بار مردم تئاندرتال آلمان به صدای دل انگیزی که از دمیدن در یک سر نی شکسته تولید می شود، پی برده اند. در افسانه قدیمی یونانی پان و سیرنکس هم به این موضوع اشاره شده است.
فلوت عالی ترین و جالب ترین ساز از گروه سازهای ( چوبی – بادی ) است
انواع فلوت
*فلوت چینی:
چین را می توان یکی از قدیمیترین کشورها در نواختن آلات موسیقی بویژه فلوت دانست. در چین فلوتهای مختلفی وجود دارد از جمله:
1- Dizi: یکی از آلات اصلی موسیقی در چین است. علاوه بر این که از آن در موسیقی سنتی، اپرا و ارکستر استفاده می شود، به کشورهای غربی نیز راه پیدا کرده است. نواختن آن به صورت اریب می باشد. به طور عمده از چوب بامبو (خیزران) ساخته می شود و صدای بسیار زیبایی دارد.
2- Xiao: سازی بسیار قدیمی می باشد. نواختن آن به صورت عمودی و جنس آن نیز از خیزران تیره رنگ است.
3- Paixiao
4- Koudi: از جنس خیزران و بسیار کوچک و نازک می باشد. در سال 1971 توسط یکی از اساتید فلوت Dizi اختراع شد.
آموزش نواختن فلوت
*فلوت هندی (Bansuri):
این نوع فلوت در کشورهای هند و پاکستان نواخته می شود.از چوب خیزران ساخته شده و بر روی آن 6 یا 7 سوراخ وجود دارد. نواختن آن نیز به صورت اریب می باشد.
اوکارینا از قدیمیترین سازهای موسیقی در جهان
*اوکارینا (Ocarina):
یکی از قدیمیترین سازهای موسیقی در جهان می باشد. 12000 سال قدمت!گذشته آن به چین برمی گردد ولی به مرور زمان به اروپا نیز راه پیدا می کند. نحوه صدا دهی آن تقریبا شبیه به فلوت ریکوردر می باشد.جنس آن معمولا از سفال است ولی با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته می شود.
تعداد سوراخهای آن هم 4 تا 13 عدد می باشد. صدای آن نیز بسیار زیباست.
نفس گیری یکی از مهمترین و اساسی ترین اصول نوازندگی نی میباشد
آموزش نفسگیری صحیح برای نوازندگی
نفس گیری یکی از مهمترین و اساسی ترین اصول نوازندگی نی و تمام سازهای بادی میباشد که متاسفانه در کشور ما به این امر توجه چندانی نمی شود و معدود مدرسینی این امر مهم را به هنرجویان خود آموزش می دهند؛ شیوه نفس گیری صحیح در سازهای بادی دقیقا مانند نفس گیری در یوگا، تمامی ورزشهای، آواز،و.... می باشد.
این شیوه نفس گیری شیوه ای دشوار و مشکل نمی باشد و هنرجویان می توانند با کمی تمرین همراه با تمرکز به راحتی به این شیوه نفس گیری مسلط شوند؛ روش این نفس گیری در زیر آمده است، امیداست با تلاش و تمرین و با فرا گیری این نفس گیری بتوانید از شر سفتی ها و فشارهای اضافی در هنگام ساز زدن رهایی یابید.
در نفس گیری صحیح نفس از طریق بینی و به آهستگی وارد ریه می شود به طوریکه فقط شکم به سمت بالا حرکت می کند و سینه ها ثابت مانده و هیچ گونه سفتی در قسمت قفسه سینه صورت نمی گیرد؛ در هنگامی که نفس ذخیره شده هیچ گونه فشاری به شکم یا هیچ قسمت دیگری از بدن وارد نمی شود و شما می توانید به راحتی این نفس را تا 30الی40 ثانیه نگه دارید؛ سعی کنید برای خارج کردن هوا نیز از لبها استفاده کنید، مانند گفتن حرف ((پ)) به صورت تشدید دار! یا گفتن ((پو)) بدون صوت!
می توانید برای درک بیشتر این تمرین به صورت درازکش روی زمین بخوابید و تمام عضلات خود را شل کنید؛ سپس یک دست را روی سینه بگذارید و یک دست را روی شکم، سپس هوا را از طریق بینی وارد ریه ها کنید بطوریکه هوای وارد شده شکم شما را باد کند و دست شما را به سمت بالا هدایت کند؛ دقت کنید که سینه شما به هیچ عنوان نباید سفت شود یا بالا بیاید!!! نفس را تا جایی که به شما فشار نیاورد نگه دارید سپس به آرامی و توسط لبها خارج کنید؛ اولا دقت کنید که نفس به هیچ عنوان نباید از خود شکم به طرف بیرون پرتاب شود، مانند گفتن ((ها)) نباشد؛ دوماً به یاد داشته باشید که نفس تا انتها باید تخلیه گردد!
یک راه دیگر برای پیشرفت در این نفس گیری استفاده از یک کتاب در هنگام تمرین است! به این صورت که یک کتاب سنگین را روی شکم خود می گذارید و با گرفتن نفس کتاب را به سمت بالا حول می دهیم،سپس هوا را کم کم و به صورت مقطع از دهان خارج می کنیم؛ یعنی بعد از نفس گیری کامل با گفتن ((پو)) مقداری از هوارا خارج می کنیم سپس بقیه هوا را پیش خود نگه می داریم و چند ثانیه بعد با گفتن یک ((پو)) مقداری دیگر از هوارا خارج می کنیم؛ این کار را تکرار می کنیم تا تمام هوا خارج شود! در این تمرین هم هیچ فشاری نباید به شما وارد شود.
این نفس گیری علاوه در نوازندگی در جاهای بسیاری به شما کمک خواهد کرد!مخصوصا در هنگام خستگی و یا تمرکزبرای انجام فعالیتهای گوناگون! سعی کنید در هنگام انجام تمرینات نفس گیری کاملا به دم و بازدم و شل بودن بدن دقت کنید و به یادداشته باشید که نفس گرفته شده به هیچ عنوان نباید شما را آزار دهد و یا زوری برای خارج شدن داشته باشد!
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
آشنایی با ساز پن فلوت
پن فلوت، زامپونیا یا سازدهنی سرخپوستان نوعی فلوت و از سازهای محلی قوم اینکا در آمریکای جنوبی است. نام این ساز برگرفته از مجسمه ی خدای پن است که این ساز را در دست دارد، برگرفته شده است.
این نوع فلوت از چهار تا هجده لوله ساخته شده است که به طور کلی طول های متفاوتی دارند. این ساز از تعدادی لوله که از بزگترین به کوچکترین کنار هم قرار گرفته تشکیل شده است. یک طرف این لوله ها مسدود است. پان فلوت را می توان برای تولید صداهای ملودیک به سادگی با دمیدن به صورت افقی از طریق انتهای باز به سمت لبه های داخلی تیز لوله ها نواخت.
هر لوله را می توان به عنوان کلید اصلی مورد استفاده قرار داد. با افزایش تنش لب ها و فشار تنفس،نت های موزون تولید می شود. افراد کمی در دنیا سازِ زامپونیا را می نوازند.
در آمریکای جنوبی برای ساختن پن فلوت و کوک کردن نی ها در شدت مناسب صوتی از دانه خشک ذرت یا ریگهای کوچکی که در ته هر نی قرار میدهند استفاده میکنند.
سازندگان امروزی پن فلوت به شکل منحنی رومانیایی آن، برای کوک کردن ساز از موم(عموما موم زنبور) استفاده میکنند و برای این کار از ابزارهای خاصی استفاده میکنند. چوب پنبه و دریچه های لاستیکی نیز برای کوک کردن این ساز به کار میروند که استفاده از آنها سریعتر و ساده تر است.
پن فلوت نوعی فلوت و از سازهای محلی قوم اینکا در آمریکای جنوبی است
پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود. این کار مجموعه منظمی از پالسها تولید میکند که در طول لوله به امواج صوتی تبدیل میشوند. هر نی یا لوله برای نت خاصی کوک شده است که نت ابتدایی نامیده میشود. با زیاد دمیدن یا overblowing که به معنای افزایش شدت دمیدن و فشردن لبها بر ساز است، نتهایی که فرکانس آنها از نت ابتدایی بالاتر است یا هارمونیک ها تولید میشوند.
پن فلوت رومانیایی طوری ساخته میشود که نی ها در یک ردیف منحنی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این حالت به نوازنده امکان میدهد که تنها با چرخش سر خود به سادگی به تمام نتها دسترسی داشته باشد.
این سازها قادر به اجرای انواع نواهای زیر و بم هستند که با روش خاصی که مرکب از اریب گرفتن ساز و حرکات فک نوازنده است به وجود می آیند. یک نوازنده ماهر میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد.
پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود
انواع پن فلوت:
فلوت آنترا :
پن فلوت آنترا از کوه های آند کره شمالی ریشه گرفته است.
معمولاً آنتارا از 13 لوله بامبو ساخته شده است که کمی خمیده است.
13 لوله نت های مختلفی ایجاد می کنند.
پان فلوت آنترا به طور سنتی توسط مردان در منطقه کوه آند، که امروزه نیز از آن استفاده می شود نواخته می شود.
فلوت نای :
پان فلوت نای دارای ریشه رومانیانی و طراحی منحصر به فرد چرخشی است.
لوله های منحنی طیف گسترده ای از صداها را ایجاد می کنند و نوازنده برای استفاده از تمام لوله ها سر را می چرخاند.
با چرخش فلوت و حرکت فک صدا ایجاد می شود. فلوت پن نای در قرن هفدهم اختراع شد.
معمولاً نای با 22 لوله از چوب بامبو ساخته می شود.
ساز پن فلوت
فلوت سیکا :
سایکو یا زامپونا فلوت پن در کوه آند و بولیوی استفاده شد است.
در اصل فلوت پن سیکا در پرو ساخته شده است.
معمولاً پن فلوت سیکا با 13 لوله از چوب بامبو استو
فلوت سیکا به گونه ایست که دو نفره هم می تواند نواخته شود.
نوازندگان پن فلوت:
گئورگ زامفیر
افشین پن فلوت
گروه موسیقی کمل
لئو روخاس
مارک تسلوک
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته