نوشته شده توسط: الهه ناز
در این جهان، هیچ اتفاقی بر حسب تصادف رخ نمی دهد. در حقیقت همه رویدادها که اتفاق می افتند، لطف و رحمت الهی در ورای آن پنهان است. همه حوادث برای ما پیام هایی دارند که امکان دارد تا وقتی که زنده هستیم علت آن ها را نفهمیم چون خیلی از این اتفاقات فراسوی ادراک ما و جزو اسرار الهی هستند و سعی برای فهم حکمت خداوند و قضاوت بر آن ها با هوش محدودمان مثل اندازه گرفتن اقیانوس با پیمانه است.
هیچ وقت نمی توانیم و اجازه نداریم در تقدیرات الهی قضاوت کنیم. به همین دلیل قضاوت بر کارکرد دیگران ما را از آرامشی که به دنبال آن هستیم دور می کند. قضاوت فقط به ذات خداوندی تعلق دارد و بس. مسلما بارها در مورد اطرافیانمان قضاوت کرده ایم که اگر چنین است، باید از خداوند آمرزش بخواهیم.
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.." مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
زندگی تاس خوب آوردن نیست، تاس بد را خوب بازی کردن است...
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد. در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب می گفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید. تا اینکه او مریض شد، احدی به عیادت او نرفت.
این شخص در نهایت تنهایی جان داد؛ هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه ی او برود، همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد! او گفت کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت…!
” زود قضاوت نکنیم “
دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."
بنابراین دو کبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یکدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . بنابراین ، این زمستان هم زنده خواهیم ماند . "
آنها در انبار را بستند و دیگر سری به آن نزدند تا این که تابستان به پایان رسید و دیگر در مزرعه دانه به ندرت پیدا می شد . پرنده ماده که نمی توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت می کرد و کبوتر نر برای او غذا تهیه می کرد . در فصل پائیز وقتی که بارندگی آغاز شد و کبوترها نمی توانستند برای خوردن غذا به مزرعه بروند ، یاد انبار آذوقه شان افتادند .
دانه های انبار بر اثر گرمای زیاد تابستان ، حجمشان کمتر از حجم اولیه شان شده بود و کمتر به نظر می رسید . کبوتر نر با عصبانیت به پیش جفت خود بازگشت و فریاد زد : " عجب بی فکر و شکمو هستی ! ما این دانه ها را برای زمستان ذخیره کرده بودیم ، ولی تو نصف انبار را ظرف همان چند روز که در خانه ماندی ، خورده ای ؟ مگر زمستان و سرما و یخبندان را فراموش کردی ؟ " کبوتر ماده با عصبانیت پاسخ داد :
" من دانه ها را نخوردم و نمی دانم که چرا نصف انبار خالی شده ؟ "
کبوتر ماده که از دیدن مقدار کم دانه های انبار ، متعجب شده بود ، با اصرار گفت : " قسم می خورم که از همان روزی که این دانه ها را ذخیره کردیم ، به آنها نگاه نکردم . آخر چطور می توانستم آنها را بخورم ؟ من در حیرتم چرا این قدر دانه های انبار کم شده است . این قدر عصبانی نباش و مرا سرزنش نکن .
بهتر است که صبور باشی و دانه های باقی مانده را بخوریم . شاید کف انبار فرو رفته باشد یا شاید موش ها انبار را پیدا کرده اند و مقداری از آنها را خورده اند . شاید هم شخص دیگری دانه های ما را دزدیده است . در هرصورت تو نباید عجولانه قضاوت کنی . اگر آرام باشی و صبر کنی ، حقیقت روشن می شود . "
کبوتر نر با عصبانیت گفت : " کافی است ! من به حرف های تو گوش نمی دهم و لازم نیست مرا نصیحت کنی . من مطمئن هستم که هیچکس غیر از تو به اینجا نیامده است . اگر هم کسی آمده ، تو خوب می دانی که آن چه کسی بوده است .
اگر تو دانه ها را نخوردی باید راستش را بگویی . من نمی توانم منتظر بمانم و این اجازه را به تو نمی دهم که هر کاری دلت می خواهد بکنی . خلاصه ، اگر چیزی می دانی و قصد داری که بعد بگویی بهتر است همین الان بگویی ." کبوتر ماده که چیزی درباره کم شدن دانه ها نمی دانست ، شروع به گریه و زاری کرد و گفت : " من به دانه ها دست نزدم و نمی دانم که چه بلایی بر سر آنها آمده است " و به کبوتر نر گفت که صبر کن تا علت کم شدن دانه ها معلوم شود . اما کبوتر نر متقاعد نشد ، بلکه ناراحت تر شد و جفت خود را از خانه بیرون انداخت .
کبوتر ماده گفت : " تو نباید به این سرعت درباره من قضاوت کنی و به من تهمت ناروا بزنی . به زودی از کرده خود پشیمان خواهی شد . ولی باید بگویم که آن وقت خیلی دیر است و بلافاصله به طرف بیابان پرواز کرد و پس از مدتی گرفتار دام صیاد شد . "
کبوتر نر ، تنها در لانه به زندگی خود ادامه داد . او از این که اجازه نداد جفتش او را فریب دهد ، خیلی خوشحال بود . چند روز بعد هوا دوباره بارانی و مرطوب شد . دانه های انبار ، دوباره چاق تر و پرحجم تر شدند و انبار دوباره به اندازه اولش پر شد . کبوتر عجول با دیدن این موضوع ، فهمید که قضاوتش درباره جفتش اشتباه بوده و از کرده خود خیلی پشیمان شد ، ولی دیگر برای توبه کردن خیلی دیر شده بود و او به خاطر قضاوت نادرستش تا آخر عمر با ناراحتی زندگی کرد .
مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار، پسر 25 ساله ای که کنار پنجره نشسته بود، پر از شور و هیجان شد.
دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت بیرون را با لذت لمس می کرد، فریاد زد: پدر نگاه کن درخت ها حرکت می کنند. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف های پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک چند ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند.
زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست پسر جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می بارد، آب روی دست من می چکد. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم.
امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند….
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در حالی که با هر کدام از دستان یک طرف طناب نگه داشته اید طناب را پشت پاشنه پاها نگه دارید و از روی سر به سمت جلو چرخانده آنگاه آن را به سمت پشت پاها بکشید و درست پیش از این که طناب به پنجه هایتان برسد از روی آن بپرید. به تدریج که سرعت چرخش طناب بیشتر می شود این مراحل هم تکرار می شوند .
این نوع طناب بازی بیشتر کودکان بازی می کنند. طناب را روی زمین به سمت جلو و عقب بجنبانید و از کودک بخواهید بدون تماس با طناب روی آن بپرد به طور متناوب طناب را پایین و به سمت زمین در یک مسیر دایراه ای حدود 8 فوتی حرکت دهید.
حال وقت این رسیده که تمرینتان را حرفه ای تر کنید و برعکس طناب بزنید. طناب را جلوی پای خود قرار داده و این بار سعی کنید از بالای سرتان طناب را رد کنید. اکنون قبل از این که طناب به پشت پایتان بخورد، از روی آن بپرید.
یک شیوه درست طناب زدن است پرش جاگینگ در طناب زدن به صورت یک پا دو پا است یعنی شما با هر بار پرش یک پای خود را تا زانو خم می کنید و در هر بار پرش یک پا طناب را دور پا بچرخانید.
این حرکت نوعی هماهنگی عضلانی و عصبی است در این حرکت طناب را در پشت خود بگذارید و پا را از قسمت پاشنه صاف کنید و یک پا را جلوتر از دیگری قرار دهید این حرکت نیز به صورت یک پا دو پا است.
در حرکت چرخش کمر شما حرکت جفت پرشی را انجام خواهید داد این حرکت نیز نیاز به تمرین زیادی دارد و به این گونه است که با چرخاندن طناب شما قسمت پائین تنه و کمر خود می چرخانید و هر بار چرخش به سوی یک قسمت از بدن انجام می گیرد.
برای انجام دادن این نوع طناب زنی، تنها کاری که باید انجام دهید جابه جاکردنِ دست های خود بعد از هر بار طناب زدن است. این کار نیاز به تمرین بسیاری دارد تا بتوانید بدونِ برهم خوردنِ تمرین، آن را انجام دهید. یک بار با وضعیت قبلیِ دست ها، طناب بزنید و سپس دست ها را ضربدری کرده و مجددا طناب بزنید.
این حرکت به نسبت ساده تر است و شما با دو حرکت ترکیبی پروانه و قیچی میتوانید یک روش درست طناب زدن را استفاده کنید. ابتدا به شکل پروانه پرش می کنید و با پایین آوردن طناب پاهای خود را در حالت قیچی بگذارید و در کنار یکدیگر می گذارید.
در این حالت باید پاها را به سمت جلو قیچی کنید و در حقیقت پاها در خط صاف جلو قرار می گیرند یک پا را به سمت جلو و دیگری را به سمت عقب بگذارید و به همین صورت طناب را بچرخانید و پاها را جلو عقب کنید.
در حرکتی دیگر برای طناب زدن باید به شیوه ای برعکس شکل قیچی کنار انجام دهید و با پرش و چرخاندن طناب پاها را به صورت پروانه از یکدیگر باز کنید.
این حرکت خیلی مانند حرکت اسکی روی برف است و شما با هر بار پرش پائین تنه و کمر خود را به شکل زیگزاگ در کنار خود به حرکت در می آورید. در این حرکت نحوه درست طناب زدن این گونه است که شما باید در یک خط با طناب زدن به کنار حرکت کنید.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
بیرجه آکالای یکی از بازیگران سرشناس ترک است که توانسته است لقب دختر شایسته را به خود اختصاص دهد و در مسابقه ملکه زیبایی نیز مقام سوم را به دست آورد. بیرجه تا به الان دو ازدواج ناموفق داشته است و در حال حاضر با کسی در رابطه نیست.
نام : بیرجه آکالای
تاریخ تولد : 19 ژوئن 1984
محل تولد : استانبول ، ترکیه
وضعیت تأهل : جدا شده
همسر ها : مورات اونالمیش ، سارپ لونداغلو
نوع حرفه : بازیگر
آغاز فعالیت : 2006
بیرجه آکالای بازیگر و استاد دانشگاه تئاتر در ترکیه در 19 ژوئن 1984 در استانبول ترکیه چشم به جهان گشود. پدر او سرکان آکالای و مادرش یاسمین ارگون هستند. بیرجه تک فرزند است و خواهر برادری ندارد.
بیرجه آکالای در سال 2003 تحصیلات دبیرستان خود را در رشته ی تئاتر دبیرستان هنر های زیبایی Pera به اتمام رساند و در همان سال مشغول تحصیل در رشته نقد و دراماتورژی تئاتر دانشگاه استانبول شد ، اما این رشته را اتمام نرساند و در نیمه آن را رها کرد و سپس تحصیل در رشته ی تئاتر دانشگاه هالیچ را آغاز کرد.
بیرجه در سال 2004 و زمانی که 20 سال داشت در رقابت های دختر شایسته ترک شرکت کرد و نفر سوم این مسابقه شد. او بعد از این مسابقه در مسابقه شایسته اروپا شرکت کرد و تا نیمه در آن مسابقه پیش رفت ، بیرجه بعد از این مسابقات از سال 2004 تا 2007 به مدت سه سال در کانال های ویژه ، گویندگی مسابقات ورزشی را به عهده گرفت.
او همزمان با کار گویندگی و مجری ورزش در سال 2006 به دانشگاه هالسی رفت و تحصیلات ارشد خود را در رشته تربیت بدنی ادامه داد و در سال 2010 فارغ التحصیل شد.
بیرجه هم اکنون استاد دانشگاه در دانشگاه هالیچ است و دانشجویان زیادی را تاکنون به بازیگرهای حرفه ای تبدیل کرد است.
اولین سریالی که بیرجه آکالای در آن ایفای نقش کرد و به عنوان شروع حرفه بازیگری اش بود می توان به سریال عاصی در سال 2007 اشاره کرد. همچنین بیرجه آکالای در سال 2009 در کنار اپره آلتوق ، نقش اصلی فیلم " شما را دوست دارم " را بر عهده گرفت و در سال 2010 به همراه همسر سابقش مورات اونالمیش به ایفای نقش در سریال شمیم عشق پرداخت.
در سال 2014 بیرجه به همراه همسر سابقش سارپ لونت اوغلو ، نقش اصلی سریال آقا کوچولو را بر عهده گرفت. او در سال 2015 در سریال متأهل و عصبانی حاضر شد و در کنار بازیگرانی مانند بوراک سوینج ، سارپ آککایا ، آیچا ارتوران و ابرو جوندبدوبی اوغلو به هنر نمایی پرداخت
بیرجه آکالای بعد از موفقیت در مسابقات دختر شایسته به شهرت دست یافت و بعد از این که در عرصه بازیگری وارد شد با بازی در سریال " سرنوشت " معروفیتش چندان برابر شد. اما در ایران با بازی در سریال " حوا " در نقش خواهر حوا ، توپراک و با ایفای نقش در سریال شمیم عشق بیشتر شناخته شد. از دیگر سریال های موفق او می توان به آقا کوچولو در کنار سارپ لونداغلو و در سریال عشق سیاه سفید در کنار ابراهیم چلیکول اشاره کرد.
این بازیگر خوش چهره و سرشناس از سال 2014 به عنوان مدلینگ نیز شروع به کار کرده است است . او ابتدا با برند jhonson و سپس با شرکت Orkid و Algie همکاری کرده است.
وی بیشتر در عرصه تبلیغات تلویزیونی حضور دارد.
بیرجه آکالای اولین بار در سال 2011 وقتی 27 ساله بود با مورات اونالمیش بازیگر و همکار خود ازدواج کرد ، اما دوام این زندگی مشترک به یکسال نرسید و آنها از هم جدا شدند.
او برای دومین بار در سال 2014 با سارپ لونداغلو یکی دیگر از بازیگران و همکاران خود ازدواج کرد اما بعد از سه سال در سال 2017 این ازدواج نیز به طلاق ختم شد.
دلیل جدایی بیرجه از سارپ خیانت سارپ بوده است. ظاهرا سارپ چندین بار با دریا شنسوی ، بازیگر ترک دیده شده بود و همین دلیل جدایی بیرجه بوده است ، بیرجه آکالای بعد از این که متوجه شده است سارپ به او خیانت کرده است ، نام سارپ را که بر شانه اش خالکوبی کرده بود را پاک کرده و در مصاحبه ای اعلام کرده است که دیگر اسم هیچ مردی را روی بدنم خالکوبی نمی کنم.
بیرجه قبل از جدایی با سارپ ، در یکی از مصاحبه هایش او را معجزه زندگی اش خوانده و گفته است که سارپ یک انسان بسیار خوب با قلبی پاک است.
بیرجه آکالای سه ماه بعد از طلاق خود ، رابطه ای را با جان تونالی ، بازیگر ترک آغاز کرد.
طبق گفته های بیرجه آکالای او 6 گربه و 1 سگ دارد و به حیوانات خیابانی بسیار علاقه مند است. او به خالکوبی علاقه زیادی دارد و جمعا 7 خالکوبی روی بدنش دارد. طبق گفته های بیرجه اگر شغلش بازیگری نبود ، خالکوبی های بیشتری روی بدنش انجام می داد.
سارپ لونداوغلو خود را انسان ناامیدی خوانده و گفته است ، اهل خیال و آرزو نیست. طبق گفته بیرجه او از سن 4 سالگی به مدت 13 سال رقص باله کار می کرده است و بعد از آسیب دیدگی تمام امیدش را از دست داده است.
او انسانی است که هر روز خدا را شکر می کند و در لحظه زندگی می کند.
بیرجه به دنبال بازی در نقش هایی است که واقعی به نظر می رسند.
او برای پاکسازی پوستش از گلاب استفاده می کند و در استفاده از سیگار ، الکل ، چربی و آرایش دقت زیادی به خرج می دهد.
قد بیرجه 173 سانتی متر و وزن او 58 کیلو گرم است.
بیشتر آشنایی طرفداران بیرجه در ایران با او از سریال عشق سیاه و سفید در سال 2017 تا 2018 شروع شد ، سریالی که در آن بیرجه به عنوان نقش اول بازی می کرد.
او در سریال با ابراهیم چلیکول همبازی بوده است و شایعاتی در مورد رابطه عاشقانه آن دو منتشر شد ، اما با گذشت زمان به نظر رسید که این خبر صحت ندارد.
طبق آمار هایی که از ریتویت مربوط به بازیگران ترکیه انجام شده است ، بیرجه آکالای در رده پنجم بیشترین ریتویت ها قرار گرفته است.
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
درزمان حضرت موسی خشکسالی عجیبی پیش آمده و وقتی حضرت موسی از پروردگار طلب باران کرده بود ، خداوند گفته بود که فعلا باران نخواهد بارید. مردم در حقیقت مورد خشم و غضب خداوند قرارگرفته بودند.
تا اینکه روزی حضرت موسی در حال گذر از کوه تور بود که ناگهان متوجه ماده آهویی میشود، که مشغول صحبت با بچه خودش است...بچه آهو از مادر سوال میکند، که بسیار تشنه است و کی باران می بارد و مادرآهو نگاهی به بچه خود کرده و میگوید حتما امروز باران می بارد و تو می توانی سیراب شوی...
لحظاتی میگذرد و ناگهان ابری درآسمان پدیدارشده و متعاقب آن باران می بارد. حضرت موسی که متعجب شده بود از خداوند سوال میکند خدایا خودت گفته بودی باران نمی بارد این چه حکایتی است؟! و پروردگار میگوید ای موسی، آن آهوی ماده با آنکه میدانست شاید باران نبارد، اما نخواست دل بچه تشنه خود را بشکند و به دروغ و برای دلخوشی او وعده باران داد. پس من که خالق آنها هستم چگونه می توانم دلشان را بشکنم.
روزی روزگاری در زمان ملانصرالدین باران شدیدی شروع به بارش گرفت. ملانصرالدین که داشت از پنجره بیرون را تماشا میکرد یکی از دوستانش را دید که داشت دوان دوان از کوچه عبور میکرد.
ملانصرالدین رو به دوستش گفت: چرا انقدر عجله میکنی؟
دوست ملا با تعجب گفت: مگر باران شدیدی که می آید را نمیبینی؟
ملانصرالدین گفت: خجالت بکش مرد از رحمت خداوند فرار میکنی؟
دوست ملانصرالدین که خجالت زده شده بود شروع کرد آرام آرام راه رفتن. بعد از مدتی دوباره باران شدید شروع شد و این دفعه دوست ملا از پنجره داشت بیرون را تماشا میکرد که چشمش به ملانصرالدین افتاد که عبایش را روی سرش کشیده و دارد تند تند راه میرود.
دوست ملا فریاد زد: آهای ملانصرالدین کجا با این عجله؟ مگه حرف خودت را یادت رفته و تو چرا داری از رحمت خداوند فرار میکنی؟
ملانصرالدین گفت: ای رفیق من دارم میدوم که کمتر نعمت های خداوند را زیر پایم لگد کنم.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
• نام دارو: تولترودین
• نام لاتین: Tolterodine
• نام تجاری: دترول (detrol)
• رده دارویی: ضد اسپاسم
• اشکال دارویی: قرص
• فروش دارو: بانسخه
• مثانه بیشفعال
• بیاختیاری ادرار
• در مورد بیماران دچار اختلال قابل توجه عملکر کبد یا کلیه مصرف دارو با احتیاط صورت گیرد.
• سن بیمار
• نوع و شدت بیماری تحت درمان
• نحوه واکنش به اولین مقدار مصرفی دارو
• سایر شرایط پزشکی بیمار
• بزرگسالان: در ابتدا، 2 میلی گرم دو بار در روز. در صورت نیاز پزشک ممکن است دوز شما را تنظیم کند.
• کودکان: مصرف و دوز باید توسط پزشک تعیین شود.
• خشکی دهان
• خشکی چشم ، سردرد
• یبوست ، ناراحتی/درد معده
• سرگیجه ، خواب آلودگی، خستگی یا تاری دید
• در صورت داشتن هر گونه عوارض جانبی جدی، از جمله: تغییرات بینایی ، درد شدید معده / شکم ، مشکل در ادرار کردن، علائم عفونت کلیه (مانند سوزش/ ادرار دردناک ، کمردرد ، تب) فوراً به پزشک خود اطلاع دهید.
• در صورت داشتن هر گونه عوارض جانبی بسیار جدی، از جمله: ضربان قلب سریع/آهسته/نامنظم، سرگیجه شدید، غش فوراً به پزشک کمک کنید .
• واکنش آلرژیک بسیار جدی به این دارو نادر است. با این حال، در صورت مشاهده علائم یک واکنش آلرژیک جدی ، از جمله: بثورات پوستی ، خارش / تورم (مخصوصاً در صورت / زبان / گلو)، سرگیجه شدید، مشکل در تنفس ، فوراً به پزشک کمک کنید .
نکته: در صورت مشاهده هر کدام از این علائم حتما به پرشک خود اطلاع دهید.
• داروهای آنتی کولینرژیک (مانند آتروپین، اسکوپولامین)
• سایر داروهای ضد اسپاسم (مانند دی سیکلومین ، پروپانتلین )
• برخی از داروهای ضد پارکینسون (مانند تری هگزی فنیدیل )
• آلکالوئید بلادونا
• قرص میفپریستونیوم
• پراملینتاید
• آمیودارون
• دوفتیلید
• پیموزاید
• پروکائین آمید
• کینیدین
• سوتالول
• آنتی بیوتیک های ماکرولید (مانند اریترومایسین )
• آنتی هیستامین ها (مانند ستیریزین ، دیفن هیدرامین )
• داروهای خواب یا اضطراب (مانند آلپرازولام ، دیازپام ، زولپیدم)
• شل کننده های عضلانی
• مسکن های اپیوئیدی (مانند کدئین)
نکته: برای جلوگیری از این تداخل، لیست تمام داروهایی که مصرف می کنید را در اختیار پزشکتان قرار دهید.
• حساسیت به داروهای دیگر: قبل از مصرف تولترودین، اگر به آن حساسیت دارید یا به فزوترودین؛ یا اگر آلرژی دیگری دارید به پزشک یا داروساز خود اطلاع دهید. این محصول ممکن است حاوی مواد غیر فعالی باشد که می تواند باعث واکنش های آلرژیک یا مشکلات دیگر شود.
• مصرف تولترودین در دوران بارداری: در دوران بارداری، این دارو باید فقط در صورت نیاز مصرف شود. خطرات و فواید آن را با پزشک خود در میان بگذارید.
• مصرف تولترودین در دوران شیردهی: مشخص نیست که آیا این دارو به شیر مادر منتقل می شود یا خیر . قبل از شیردهی با پزشک خود مشورت کنید.
• مصرف تولترودین در سالمندان: سالمندان ممکن است نسبت به عوارض جانبی این دارو، به ویژه طولانی شدن QT، خواب آلودگی، گیجی، یبوست یا مشکل در ادرار حساس تر باشند. خواب آلودگی و گیجی می تواند خطر افتادن را افزایش دهد.
• مصرف تولترودین در کودکان: احتیاط شدید: پرخاشگری، رفتار غیرطبیعی و بیش فعال گزارش شده است. افزایش خطر عفونت های دستگاه ادراری، اثربخشی ثابت نشده است.
• تولترودین با شل کردن ماهیچه های مثانه ، توانایی شما را برای کنترل ادرار بهبود می بخشد و به کاهش نشت ادرار، احساس نیاز به دفع فوری ادرار و مراجعه مکرر به سرویس بهداشتی کمک می کند.
• دارو را در ظرف دربسته در دمای اتاق، دور از حرارت، رطوبت و نور مستقیم نگهداری کنید. از یخ زدگی نگهداری شود.
• این دارو ممکن است باعث شود کمتر عرق کنید و احتمال ابتلا به گرمازدگی را افزایش دهید. از انجام کارهایی که ممکن است باعث گرمازدگی شما شود، مانند کار سخت یا ورزش در هوای گرم یا استفاده از جکوزی خودداری کنید. وقتی هوا گرم است مایعات زیادی بنوشید و لباس سبک بپوشید. اگر بیش از حد گرم شدید، سریع به دنبال مکانی برای خنک شدن و استراحت باشید. اگر تبی دارید که از بین نمی رود، تغییرات روحی/خلقتی، سردرد یا سرگیجه دارید، فوراً به پزشک کمک کنید.
• این دارو ممکن است باعث سرگیجه یا خواب آلودگی یا تاری دید شما شود تا زمانی که علایم شما برطرف نشده رانندگی نکنید، از ماشین آلات استفاده نکنید، یا کاری که نیاز به هوشیاری یا دید واضح دارد انجام ندهید.
مطلبی که مطالعه میکنید صرفا جنبهی افزایش آگاهی دارد؛ خود درمانی و تجویز دارو با تکیه بر این مطالب جایز نیست. برای مصرف دارو حتما به پزشک متخصص مراجعه نمایید.
گردآوری: بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نسرین بابایی بازیگر سینما و تلویزیون است که در سریال هایی پر مخاطب ایفای نقش کرده است و بازی های ماندگاری از خود به جای گذاشت است ، این بازیگر گیلانی در سریال هایی مانند " وارش " و " افرا " نقش های مکمل و پر رنگی را ایفا کرده است و با سریال " وارش " به چهره ای شناخته شده و سرشناس تبدیل شد. این بازیگر در سال های اخیر توانسته است طرفداران زیادی را به خود جذب کند. در ادامه بیشتر با این بازیگر شمالی آشنا می شویم.
نام : نسرین بابایی
تاریخ تولد : 1 اسفند 1358
محل تولد : گیلان،ایران
وضعیت تأهل : متأهل
فرزند : 1 فرزند
نوع حرفه : بازیگر و کارگردان
نسرین بابایی در 1 اسفند 1358 در گیلان متولد شد. وی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما است. نسرین بابایی متولد روستای لیف شاگرد،از توابع صومعه سرا در استان گیلان است که فعالیت خود را از سال 1373 در 14 سالگی با تئاتر دانش آموزی شروع کرد.
وی زیر نظر اساتیدی همچون رضا حقی،میر معنوی و محمد مهدی یوسفی زاده دوره های بازیگری را گذراند. تحصیلات نسرین بابایی فوق دیپلم نقاشی است
نسرین بابایی از سال 1391 برای اولین بار در سریال " خانه ای روی تپه ها " ایفای نقش کرد و سپس با سریال " گذر از رنج ها " در قالب تلویزیون ظاهر شد و در سال 1393 در فیلم سینمایی " ناهید " بازی کرد.
نسرین بابایی فعالیت هنری خود را با صدا و سیمای استان گیلان آغاز کرد و خیلی زود موفق شد که مورد توجه فیلم سازان قرار بگیرد. در سال 1393 توسط آقای بهزاد رفیعی در فیلم سینمایی سکوت رعنا اولین تجربه هنری اش را به دست آورد و در کنار چهره های شناخته شده همچون محمد نوری و علیرضا عباسی به ایفای نقش پرداخت. فیلم سینمایی ناهید باعث شد که مورد توجه رسانه های دنیا قرار بگیرد.
نسرین بابایی در فیلم سینمایی ناهید در جشنواره کن به عنوان نماینده ایران حضور داشت و بازی ایشان به خوبی دیده شد. مهم ترین نقشی که در سال های اخیر بر عهده ایشان بوده است در سریال وارش می باشد که نقش پر رنگ و مهمی را در این فیلم بازی کرده است. فیلم سینمایی لیلاج نیز یکی دیگر از کارهای سینمایی ایشان به شمار می رود که در این فیلم هم نقش پر رنگی را ایفا کرده اند.
جدیدترین فیلمی که ایشان در آن ایفای نقش کرده اند سریال افرا است که در این سریال نیز نقش مهمی داشته اند و بازیگر مکمل بود. نسرین بابایی علاوه بر فعالیت در سینما و تلویزیون در برنامه های رادیویی استان گیلان هم فعالیت داشته است و به عنوان مجری رادیو در این حرفه مشغول فعالیت بوده است
نسرین بابایی در سال 1397 در سریال " وارش " به کارگردانی احمد کاوری و در نقش میانی وارش بسیار دیده شد. نسرین بابایی در مورد حضورش در سریال وارش می گوید از طریق آقای کامبیز دارایی که مجری طرح سریال بودند برای بازی در نقش وارش به کارگردان معرفی شدم و آقا ی کاوری هم به من اعتماد کردند.
نسرین بابایی چند سالی است که ازدواج کرده است و یک دختر 17 ساله به نام یوهانا دارد،که در مقطع دبیرستان مشغول تحصیل می باشد یوهانا از 3 سالگی کار بازیگری را در کنار مادرش شروع کرده و در سریال " بازارچه " ، تله فیلم " لنج گیل بابا " و سریال " خورم گبان " بازی کرده است.
نسرین بابایی در مورد همسرش می گوید : خدا را شاکرم که همسرم عاشقانه کارم را دوست دارد و حتی در انتخاب کار خیلی کمکم می کند.
در زمینه بازیگری الگوی من خانم فاطمه معتمد آریا است.
من از بی عدالتی و یا وقتی که کاری را با عجله و بدون فکر عمل می کنم عصبانی می شوم.
نسرین بابایی می گوید در شهر خودم به عنوان یک بازیگر تراز اول مطرح و شناخته شده هستم که دلیل این اتفاق خوب بخاطر نقش هایی است که به درستی آنها را انتخاب کرده ام
نسرین بابایی می گوید: دو نگاه به آینده دارم ، دوست دارم آنقدر به بازیگری بپردازم که خودم را پیدا کنم این مهم است که هر کس هر شغلی دارد ابعاد درون خود را پیدا کند
و برنامه دومم برای آینده این است که با کارگردان های درجه یک و مطرح کشوری کار کنم که یکی از این کارگردانان اصغر فرهادی است.
سینما این فرصت را به من داده است تا با اندیشه های متفاوتی رو به رو شوم،اندیشه هایی که سالیان سال باید وقت صرف کنید تا به آنها نزدیک شوید و آنها را در دست داشته باشید.
زنان زیادی در جامعه داریم که با وجود توانایی و فضیلت فراوان بلد نیستند حرف بزنند،در یک پوسته مدرن به شکل سنتی در انزوا زندگی می کنند و فراموش شده اند
طبیعی است که مانند هر بازیگری دوست دارم نقش اصلی یک کار باشد و اگر بگوید برایم مهم نیست خودش را گول زده است.
زمانی که نقش اصلی یک کار هستی،بهتر می توانی ظرفیت های خودت را نشان دهی، خدا را شکر در طول این سال ها نقش های اصلی و مکملی بر عهده من بوده است،نقش های تأثیر گذار و پر چالش که خصلت تزئینی نداشتند
این بانوی هنرمند کشورمان در سریال تلوزیونی وارش با گریمی متفاوت در نقش یک زن میان سالی که سختی های زیادی کشیده است به جلوی دوربین رفت.
این بازیگر همچون سایر بازیگران در شبکه های مجازی از جمله اینستا فعالیت دارد و در آن عکس و ویدیو هایی از زندگی روزمره خود و فعالیت هایش در سینما و تلویزیون را به اشتراک می گذارد.
سریال افرا - 1400 | سریال بیگانه ای با من است - 1398 |
سریال سرگذشت - 1398 | سریال کوبار - 1397 |
سریال وارش - 1397 | سریال نادون - 1395 |
سریال محکومین | سریال خورم گبان |
سریال ندیمه | سریال گذر از رنج ها |
سریال ماجرای فامیلی | سریال رویای گنجشگ ها |
سریال بوقچی | --- |
فیلم سینمایی قول -1393 | فیلم سینمایی ناهید 1393 |
ردآوری: دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
شما همان چیزی هستید که می خورید، درست است؟ برای زنان بالای 50 سال، خوردن غذاهای مناسب برای جلوگیری از مشکلات سلامتی مهم تر می شود.
زنان با تغییر در رژیم غذایی به خود کمک می کنند تا با تغییراتی که در بدنشان رخ می دهد، هماهنگی داشته باشند.
بهتر است زنان بالای 50 سال، سه ماده مغذی مهم را برای مبارزه با شایعترین تغییرات ناشی از افزایش سن هدف قرار دهند ، که در ادامه شما را با این مواد مغذی آشنا می کنیم با ما همراه باشید.
پوکی استخوان بسیار مورد توجه قرار می گیرد و بیشتر زنان مسن می دانند که خطر ابتلا به این بیماری استخوانی با افزایش سن افزایش می یابد. در واقع، از هر 3 زن بالای 50 سال، 1 نفر در معرض خطر شکستگی استخوان ناشی از پوکی استخوان است. پوکی استخوان مردان را نیز درگیر می کند، اما نه با این میزان بالا.
با افزایش سن، ما کلسیم کمتری جذب میکنیم و توانایی برخی زنان برای تحمل لبنیات (بهترین منابع کلسیم) نیز با افزایش سن کاهش مییابد. سبزیجات با برگ های تیره و آب پرتقال غنی شده با کلسیم از دیگر منابع خوب هستند.
زنان بالای 50 سال روزانه به 1200 میلی گرم کلسیم نیاز دارند. از برچسب تغذیه ای روی محصولات غذایی برای پیگیری میزان مصرف خود استفاده کنید.
زنان مسن تر تمایل دارند بیشتر بنشینند و کمتر ورزش کنند. این فرآیند طبیعی پیری به نام سارکوپنی را ترکیب می کند که از دست دادن توده عضلانی است. تا زمانی که زنان نزدیک به 80 سالگی، ممکن است نیمی از توده عضلانی اسکلتی خود را از دست داده باشند. خوردن پروتئین کافی تأثیر تحلیل رفتن آن عضله را کاهش می دهد.
رژیمهای گیاهی سالم که شامل گوشت (منبع اصلی پروتئین نمیشوند) همچنان میتوانند پروتئین زیادی را در صورت انتخاب هوشمندانه فراهم کنند. ما توصیه می کنیم سویا، کینوا، تخم مرغ، لبنیات، آجیل، دانه ها و لوبیا را بیشتر انتخاب کنید.
پروتئین مورد نیاز شما به وزن شما بستگی دارد. برای زنان بالای 50 سال، متخصصان 1 تا 1.5 گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن را توصیه می کنند. به عنوان مثال، اگر 63 کیلو وزن دارید، حداقل به 63 گرم پروتئین در روز نیاز دارید.
زنان با افزایش سن، مواد مغذی کمتری را از غذا جذب می کنند. یکی از مواد مغذی کلیدی که آنها ممکن است به اندازه کافی جذب نشوند ویتامین B-12 است که برای حفظ سلول های قرمز خون سالم و عملکرد مغز ضروری است.
بهترین منابع ویتامین B-12 تخم مرغ، شیر، گوشت بدون چربی، ماهی و غذاهای غنی شده مانند غلات و حبوبات هستند. به ویژه وگان ها باید غذاهای غنی شده بیشتری انتخاب کنند، اما حتی افراد مسن که همه غذاها را می خورند ممکن است در جذب ویتامین B-12 کافی دچار مشکل شوند.
در حالی که مصرف روزانه توصیه شده ویتامین B-12 برای زنان بالای 50 سال 2.4 میکروگرم در روز است، به شما پیشنهاد می شود که با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید آیا به مکمل نیز نیاز دارید یا خیر.
• غذاهای کامل را اساس برنامه غذایی خود قرار دهید. تمرکز بر غلات کامل، میوهها و سبزیجات به جلوگیری از بسیاری از مشکلات رایج که با افزایش سن به وجود میآیند، کمک میکند.
• قبل از تشنگی بنوشید نحوه تشخیص تشنگی بدن با افزایش سن تغییر می کند. حتی اگر احساس تشنگی نمی کنید حتماً آب زیادی بنوشید. یک بطری آب همراه داشته باشید و با هر وعده غذایی یک لیوان بنوشید.
• با غذا یک قرار ملاقات بگذارید (و آن را نگه دارید.) برنامه های مشخصی ایجاد کنید که دقیقاً نحوه دریافت مواد مغذی کلیدی را مشخص کند. برنامه را روی یک تقویم بنویسید و آن را انجام دهید.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
علائم تنفسی سنتی، مانند سرفه، تنگی نفس، یا ناراحتی قفسه سینه، اغلب در اختلالات ریوی وجود دارد. با این حال، به گفته متخصصان، ریه های شما ممکن است بر سایر اندام های بدن شما نیز تاثیر بگذارد، که ممکن است متوجه برخی از آنها نباشید.
به عنوان مثال، دستان شما ممکن است علائم شگفت انگیزی در مورد سلامت ریوی شما نشان دهد. در ادامه بخوانید تا در مورد علائم ظریف دیگری که باید مراقب آنها باشید و همچنین اینکه چگونه دستهای شما میتوانند مشکل ریهها را نشان دهند، آشنا شوید.
آرتریت روماتوئید (RA) نوعی بیماری خود ایمنی است که منجر به التهاب در مفاصل می شود. مبتلایان به آرتریت روماتوئید اغلب سفتی، درد و تورم در مچ دست و دست خود و همچنین سایر اعضای بدن مانند چشم ها، ریه ها و قلب دارند.
هیچ عامل مشخصی برای ایجاد RA وجود ندارد، اما دانشمندان چند ژن را شناسایی کرده اند که ممکن است مسئول این اختلال باشند.
به گفته متخصصان، ابتلا به آرتریت روماتوئید خطر ابتلا به برخی اختلالات ریوی را افزایش می دهد. بیماری بینابینی ریه، ندولهای ریه، بیماری پلور و محدودیت جزئی راه هوایی شایعترین اختلالات ریوی مرتبط با آرتریت روماتوئید هستند.
متخصصان توصیه می کنند اگر به آرتریت روماتوئید مبتلا هستید و مشکلات تنفسی غیرمنتظره ای را تجربه می کنید، فوراً با پزشک خود تماس بگیرید.
درمان ممکن است بر روی آرتریت روماتوئید متمرکز شود. در برخی شرایط، سیستم ایمنی با دارو سرکوب میشود یا مایع اطراف ریهها از طریق جراحی خارج میشود. اگر بیش از 65 سال سن دارید، آسم یا مشکلات تنفسی ناشی از سیگار کشیدن دارید، پزشک ممکن است آزمایش های عملکرد ریه را نیز در نظر بگیرد.
هنگامی که نوک انگشت در نتیجه بافت نرم اضافی زیر بستر ناخن متورم می شود، به آن انگشت چماقی گفته می شود. اکثر موارد چاق شدن انگشتان با سرطان ریه مرتبط است. سایر اختلالات ریوی مانند عفونت های مداوم ریه و بیماری بینابینی ریه نیز ممکن است باعث ایجاد انگشت چماقی شود.
اندوکاردیت عفونی (عفونت پوشش عضله قلب)، بیماری کبد یا تیروئید پرکار از علل غیر ریوی نادری هستند که ممکن است مسئول باشند. اگر متوجه شدید نوک انگشتانتان گرد و متورم شده اند یا اگر شکل ناخن هایتان تغییر کرده است، به پزشک مراجعه کنید.
فشار خون ریوی زمانی اتفاق می افتد که فشار خون در شریان های ریه به دلیل باریک شدن رگ های خونی افزایش می یابد. برخی از بیمارانی که فشار خون ریوی را تجربه می کنند با ضعیف شدن بطن راست قلب تحت فشار بالا، دچار نارسایی قلبی می شوند.
هنگامی که فشار خون در شریان های ریه به دلیل باریک شدن رگ های خونی افزایش می یابد، فشار خون ریوی رخ می دهد. بطن راست قلب تحت فشار بالا ضعیف می شود. برخی از بیماران مبتلا به فشار خون ریوی ممکن است به نارسایی قلبی پیشرفت کنند.
احتمال ابتلا به فشار خون ریوی را می توان با جستجوی یک رنگ آبی در بستر ناخن ارزیابی کرد. این تغییر رنگ با بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) مرتبط است و در صورت تشدید فشار خون ریوی ممکن است در نتیجه کاهش اکسیژن در جریان خون ایجاد شود.
بیماری انسداد مزمن ریه (COPD) نوعی بیماری ریوی است که باعث محدودیت جریان هوا می شود. با بدتر شدن COPD، کیسه های هوایی در ریه ها ممکن است بیش از حد منبسط شده و در نهایت تجزیه شوند. این می تواند منجر به کمبود اکسیژن در جریان خون و افزایش خطر ابتلا به عوارضی مانند فشار خون ریوی شود که می تواند تهدید کننده زندگی باشد.
سرفه، تنگی نفس، خس خس سینه، خستگی و سفتی قفسه سینه تنها تعدادی از علائمی است که می تواند در COPD رخ دهد. در همین حال، برخی از پزشکان معتقدند که ممکن است نشانه دیگری را در دستان خود تشخیص دهید: کاهش قدرت گرفتن.
طبق تحقیقی که در سال 2021 منتشر شده است، حدود 72 درصد از افراد مبتلا به COPD این علامت را تجربه می کنند، در حالی که 28 درصد این علامت را تجربه نمی کنند.
در عرض یک سال پس از شروع مطالعه، کسانی که قدرت گرفتن آنها کاهش یافته است، 3 برابر بیشتر از کسانی که قدرت گرفتن طبیعی داشتند، برای درمان علائم COPD خود در اورژانس مراجعه می کردند. این نشان می دهد که با پیشرفت COPD، قدرت گرفتن در بسیاری از بیماران کاهش می یابد.
سارکوئیدوز یک بیماری التهابی است که با دلایل ناشناخته ایجاد می شود. غدد لنفاوی به طور مداوم بزرگ می شوند، بنابراین مانند یک توده زیر پوست به نظر می رسند. بیماران مبتلا به سارکوئیدوز همچنین ممکن است مجموعه مشخصی از علائم مشابه آرتریت را تجربه کنند که در صورت عدم درمان بدتر می شوند.
در سارکوئیدوز، خوشههای میکروسکوپی از سلولهای التهابی (گرانولومها) در هر ناحیه از بدن، بهویژه ریهها و غدد لنفاوی ایجاد میشوند. سرفه خشک، تنگی نفس و احساس خستگی از شایع ترین علائم هستند.
سارکوئیدوز علاوه بر ریه ها، قسمت های مختلف بدن را نیز درگیر می کند. این با ایجاد کیست در دست ها، پاها و سایر نواحی استخوانی بدن مرتبط است که ممکن است باعث ناراحتی و تورم شود. اگر هر یک از علائم زیر یا مشابه را تجربه کردید، با پزشک خود صحبت کنید.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نام: نوشین تبریزی
تاریخ تولد: 4 اردیبهشت دهه 50
محل تولد: تهران
حرفه: بازیگر و نویسنده
نوشین تبریزی بازیگر متولد دهه 50 در تهران، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ، نویسنده و کارگردان تئاتر ایرانی است که با بازی در سریال های حرفه ای و روزی روزگاری مریخ در نقش مهگل و جوجه تیغی معروف شد.
نوشین تبریزی فعالیت هنری را از تئاتر شروع نمود و آنگاه وارد عرصه کارگردانی و نویسندگی شد. وی در مجموعه های روزی روزگاری مریخ در نقش مهگل ، ساخت ایران 3 ، فیلم جوجه تیغی و مهمانی از کارائیب اجرای نقش کرده است. تبریزی فیلمنامه نویسی سریال قهر و آشتی و نمایش خانه پدری را هم برعهده داشته است.
نوشین تبریزی در سال 1394 دورهی پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در نقش مهمی بازی کرده است. اثر مهم نوشین تبریزی در این سال، بازیگری در فیلم رگ خواب به کارگردانی حمید نعمتالله بود. همکاری در کنار بازیگرانی مانند لیلا حاتمی، کوروش تهامی، الهام کردا و لیلا موسوی بر تجارب او اضافه کرد.
او با بازی در سریال هیولا و سریال حرفه ای در نقش مادر تلما بر سر زبان ها بیافتد. او نویسنده ای توانمند است کتاب قهر و آشتی به قلم او نوشته شده است.
نوشین تبریزی با افشین سلیمان پور ازدواج کرد. همسرش افشین سلیمان پور بازیگر تئاتر و سینما در سال 1400 درگذشت.
- سریال ساخت ایران – فصل سوم
- سریال روزی روزگاری مریخ
- سریال هیولا
- رگ خواب
- مهمانی از کارائیب
- جوجه تیغی
- کتاب قهر و آشتی
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته