نوشته شده توسط: الهه ناز
آلپرن دویماز ، مدل جذاب ترکی میباشد که در طی چند سال اخیر با ملحق شدن به عرصه بازیگری توانسته مورد توجه مخاطب قرار بگیرد. آلپرت دویماز با بازی در فیلم های ترکی عشق تلخ ، تصادف ، زمهری ، توانست به شهرت فراوان برسد.
نام کامل: آلپرن دویماز
تاریخ تولد:3 نوامبر سال 1992
محل تولد: آنکارا،ترکیه
حرفه: مدلینگ و بازیگر
وضعیت تأهل: متأهل
آلپرن ، متولد سوم نوامبر سال 1992 میلادی در شهر زیبای آنکارای ترکیه میباشد. آلپرن در یک خانوده ی متوسط متولد شده که پدر او معلم بود و به همراه مادر و سه خواهرش زندگی میکرد. به گفته ی خود ، پدرش همیشه او را مجبور میکرده تا درس بخواند و به او سخت گیری میکرد تا بتواند بهترین عملکرد را در مدرسه و درس داشته باشد.
اما آلپرن برخلاف نظر پدرش ، علاقه ای به خواندن درس نداشت و هنر و استعدادش را در جایی به دور از درس خواندن می دید. او در همان سن نوجوانی به موسیقی و مدلینگ علاقه داشت. رشته ی تحصیلی آلپرن در دانشگاه تئاتر بود و همچنین او رشته ی تئاتر را در دانشگاه حاجت تپه آنکارا به اتمام رساند.
آلپرن از همان دوران کودکی جذاب بود. و توانست به دلیل چهره ی زیبا و جذابش ، وارد صنعت مدلینگ شود. او طی چند سال در کار های تبلیغاتی به عنوان مدلینگ حضور داشت.جذابیت آلپرن باعث شد تا او را وارد حیطه ی بازیگری کند . در آن زمان به او پیشنهاد بازی در سریال “دروغگوهای کوچک زیبا “ شد او برای بازی در این سریال ابتدا تست داد و پس از پذیرفته شدن برای بازی در این سریال،با ایفای نقش در فیلم برای اولین بار در تلویزیون ترکیه ظاهر شد.
او برای بازی در این سریال به شهرزیبای استامبول مهاجرت کرد.
پس از بازی در این سریال و عملکرد خوبی که در این سریال نشان داد ، باعث شد در سریال های بعدی ترکیه نیز نقش داشته باشد.
او درس سال 2018 با بازی در فیلم مقاومت کاراتای ، اولین تجربه ی خود را در سینمای ترکیه را کسب کرد.
بر اساس بیوگرافی آلپرن دویماز وی در همان سال (2015) در سریالی به نام “عشق تلخ”
در نقش علی کوکلوکایا ظاهر شد که با بازیگران مشهوری همچون ، سچکین اوزدمیر، بولوت اوجاک، سزگی سنا آکای و سلین شکرجی همبازی بود
در سال 2016 آلپرن به همراه ملیسا آسلی که از بازیگران جذاب و زیبای ترکیه میباشد ، در سریال داستان بدروم ایفای نقش کردند . داستان این سریال از این قرار است که پدر خانواده زیر بار قرض میرود و مجبود میشود تمام دارایی خود را بفروشد و پس از آن راهی شهر بدروم میشوند.
همچنین فرزندان این پدر سعی میکنند پدر خود را از دست پلیس نجات دهند و در این میان اتفاقاتی میوفتد که در این سریال نمایش داده میشود. این مجموعه تا سال 2017 میلادی در تلویزیون ترکیه پخش میشد و چهره هایی همچون شوال سام، تیموچین اسن، دیلان چیچک دنیز که از بازیگران سرشناسی هستند ، در این سریال بازی کرده اند.
آلپرن دویماز در سال 2018 با بازی در سریال های تصادف ، گودال و همچنین با بازی در فیلم سینمایی مقاومت کاراتای توانست از محبوبیت های ویژه ای برخوردار شود.
با بازی در سریال تصادف به عنوان نقش اصلی سریال ،توانست جایگاه خود را در سطح بازیگران معروف ترکی نشان دهد.
همچنین سریال “تصادف” توانست جایزه بهترین سریال درام سال 2019 را در مراسم اهدای جوایز بین المللی سئول از آن خود کند.
فیلم زمهری یک سریال درام – اکشن بود که در سال 2019 در تلویزیون ترکیه پخش شد.
این سریال یکی از بهترین سریال هایی است که آلپرن در آن ایفای نقش کرده است.
این سریال به حدی جذاب بود که در کشور هایی مثل ، شیلی ، سومالی و مراکش پخش شد و به پر مخاطب ترین و همچنین پر در آمد ترین سریال ترکیه شناخته شد
آلپرن در سال 2017 با شخصی به نام بورجو اوزبرک وارد شد. اما بنا به دلیلی در سال 2018 از هم جدا شدند.
در سال 2020 ،خبری در روزنامه های ترکی چاپ شد که این خبر مربوط به ازدواج مخفیانه آلپرن دویماز بود.آلپرن در طی یکی تصمیمی به طور مخفیانه با کبرا کلکیت ازدواج کرد.
کبرا کلکیت یک معلم بود که در شهر آنکارا زندگی میکرد.
علت ازدواج سریع آلپرن شغل همسرش بود. چرا که قوانین ترکیه به گونه ایست که در صورت ازدواج کارمندان میتوانند به شهر دیگر مهاجرت کنند.آلپرن ، سریع کبرا را به عقد خود دراورد تا او را به شهر استامبول ببرد.
در مراسم کوچک و مخفیانه آنها تنها والدین، دوستان و اقوام نزدیک آنها حضور داشتند. به گفته ی روزنامه ترکیه آلپرن و همسرش قصد داشتند در ماه ژوئن 2020 جشن مفصلی در ترکیه بگیرند.
آلپرن عاشق رشته ورزشی بسکتبال میباشد و چند سالی میشود که او این ورزش را دنبال میکند. او در یکی از نقش های بازیگری اش باید شنا یاد میگرفت.بنابر این به طور تخصصی او این ورزش را در طول هفته دنبال میکرد تا بتواند بهتر یاد بگیرد.
همچنین از دیگر ورزش های مورد علاقه آلپرن ، بیلیارد میباشد.
آلپرن عاشق کشور آلاسکا بوده و به گفته خود دوست دارد که تمام فعالیت های کاری خود را متوقف کند و به مدت یک سال در آن کشور زندگی کند.
غذا های مصرفی آلپرن تند میباشد و همچنین او دوستدار سبک موسیقی راک است.
از بین تمامی بازیگران هالیوودی به شارلیز تون علاقه دارد و فیلم و سریال هایی که شارلیز در آن نقش دارد را تماشا میکند.
او همچنین دارای یک سگ و گربه میباشد و معلوم است که علاقه زیادی به این دو حیوان خانگی اش دارد چرا که در بیشتر اوقات تصاویر و عکس های این دو حیوان را به اشتراک میگذارد. میزان دنبال کننده ی این بازیگر جذاب و خوش قیافه به بیش از دو میلیون میرسد.
هنگامی که به این موضوع فکر میکنم که در حال بازی در سریال با ارکان جان و حسین آونی هستم. این اتفاق مرا خوشحال میکند
به نظر من عشق یعنی اینکه با تمام وجود مال او شوی و نیازمند و تسلیم او باشی.
و اینکه عشق پدیده ای گذرا و ناپایدار نیست و یک احساس ماندگار است برای کسی که عاشق واقعی است.
دوستان زیادی دارم و اغلب آن ها دوستان صمیمی و نزدیک من هستند.از کسانی که وجودشان به ضرر من است و یا به من آسیب می رسانند دوری میکنم.و سعی میکنم در روابط خود با دیگران احساس را کنار گذاشته و به صورت منطقی رفتار کنم .
هدفی که من تا به امروز آن را دنبال کرده ام و همچنین تا سالیان سال هم آن را دنبال خواهم کرد ،شناخت خود است .در تمام سال ها سعی داشتم خودم و ویژگی های خودم را بشناسم.
و همچنین در حیطه کاری هم دوست دارم که پیشرفت کنم و بهترین عملکرد را داشته باشم. اما مهم ترین هدفم شناخت خود و محدودیت های خود و همچنین تلاش برای اینکه بتوانم بهترین خودم باشم .
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
شان پن بازیگر و کارگردان آمریکایی متولد 17 اگوست سال 1960 در کالیفرنیای آمریکاست. پدرش لئو پن یک کارگردان یهودی بود که با مک کارتیسم مخالف بود و به همین دلیل در لیست سیاه قرار گرفت. مادرش ایلین ریان نام داشت و دو رگه ایرلندی-ایتالیایی بود. شان پن دو بار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است.
نام و نام خانوادگی : شان جاستین پن
تاریخ تولد: 17 اگوست سال 1960
محل تولد: کالیفرنیا
پیشه: بازیگر و کارگردان
شان پن بازیگر و کارگردان آمریکایی در 17 اگوست سال 1960 در سانتا مونیکای کالیفرنیا متولد شد. وی دو بار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است.
پدر وی لئو پن که یک کارگردان یهودی بود به دلیل مخالفت با مک کارتیسم در لیست سیاه قرار گرفت. مادر او که وی نیز یک بازیگر بود ایلین ریان نام داشت و دو رگه ایرلندی-ایتالیایی و از طرفداران مذهب کاتولیک بود.
شان پن دو برادر به نام های کریس پن و مایکل پن دارد که اولی هنرپیشه و دومی یک موسیقی دان است.
شان پن شوهر سابق مدونا خواننده مشهور آمریکایی است.
شان پن در لس آنجلس بزرگ شد و در دبیرستان سانتا مونیکا درس خواند. او با بازیگرانی مانند امیلیو استوئوز، چارلی شین و راب لائو در یک دبیرستان بود.
شان پن به فیلمسازی و کارگردانی علاقمند بود و همین امر باعث شد تا او به بازیگری نیز علاقمند شود و در چند قسمت تلویزیونی بازی کند. او در سن 19 سالگی راهی نیویورک شد و به سرعت توانست یک قسمت از نمایش هارت لند در برادوی را به دست آورد.
وی اولین فیلم خود را در سال 1981 و در کنار تام کروز بازی کرد و برنده جایزه اسکار تیموتی هاتون شد.
او یک سال بعد در فیلم High School Ridgemont در نقش جف اسپیکلی در مقابل جنیفر جیسون لی و قاضی رینولد ایفای نقش کرد. شان پن بعد از آن اولین نقش اصلی اش را در پسران بد و The Falcon and Snowman ایفا کرد.
او در سال 1985 با مدونا ازدواج کرد و همزمان با این ازدواج شهرت جدیدی نیز به دست آورد. آنها چهار سال باهم زندگی کردند و در این مدت وی یک فیلم مفرح با نام شانگهای سورپرایز را ساخت.
وی در سال 1987 به علت مشت زدن به شخصی که سعی داشت از او عکس بگیرد به مدت 34 روز به زندان افتاد. شان پن و مدونا در سال 1989 از هم جدا شدند.
شان پن که به علت بازی موفقش در فیلم "تلفات جنگ" موفق به دریافت نقد های مثبت زیادی شده بود توانست اولین فیلم خود را درسال 1991 کارگردانی کند. هر چند او قبلا گفته بود که می خواهد با دنیای بازیگری خداحافظی کند اما دوباره در سال 1993 جلوی دوربین ظاهر می شود و در اثری به نام "وکیل جنایتکار در کارلیتو" با آل پاچینو بازی می کند.
او در این اثر به علت عملکرد خویش نامزد گلدن گلوب به عنوان بهترین بازیگر مکمل شد.
او در سال 1995 در زندان به سر می برد اما بعد از بازگشت از زندان، در فیلم Dead Man Walking که براساس یک داستان واقعی ساخته شده بود بازی کرد. این فیلم جایزه اسکار پن و نامزدی گلدن گلوب و جایزه مستقل روح را به دست آورد. همچنین با استقبال مخاطبان رو به رو شد و بیش از 80 میلیون دلار فروش داشت.
شان پن در همین سال نویسندگی و تهیه کنندگی و کارگردانی The Crossing Guard را به عهده گرفت. این فیلم با نقد های مثبتی رو به رو شد و همچنین نامزدی گلدن گلوب را برای آنجلیکا هوستون به ارمغان آورد.
شان پن در سال 1997 در فیلم Nick Cassavetes’s She’s So Lovely در کنار جان تاوولتا و رابین رایت پین که همسر دوم او نیز می باشد همکاری کرد. اگر چه این فیلم از نظر جذب مخاطب چندان موفق نبود اما او برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم کن شد.
او در سال 1997 در دو فیلم بزرگ دیگر به نام های کمپانی U-Turn به کارگردانی الیور استون و The Thriller The Game که مایکل داگلاس نیز در آن بازی کرد، ظاهر شد. او در همان سال در یک نقش برجسته در فیلم خط نازک قرمز به کارگردانی ترنس ملیک درخشید.
وی دومین جایزه اسکار را در سال 1999 برای بهترین بازیگر به دست آورد. در سال 2000 او در فیلم رمانتیک ویلا با کرستن اسکات توماس بازی کرد.
او در یک فیلم به نام تعهد هیجان انگیز که از سومین فیلم هایی بود که کارگردانی می کرد دوباره در کنار نیکلسون و رایت پین همکاری می کند. در سال 2002 پن در فیلم "من سام هستم" در مقابل میشل پفیفر بازی می کند، او که یک فرد معلول ذهنی است برای به دست آوردن دخترش مبارزه می کند. او برای بازی در این نقش برای بار سوم موفق به دریافت جایزه اسکار شد.
او یک سال بعد در "رودخانه مرموز" بازی کرد و جایزه اسکار بهترین بازیگر را به دست آورد. او در سال 2007 در Into the Wild که یک داستان واقعی از یک مرد جوان در روستای آلاسکا بود در کنار Emile Hirsch بازی کرد.
او در سال 2008 در یک فیلم با عنوان شیر در نقش یک سیاستمدار همجنس گرا به نام هاروی میلک ظاهر می شود و برای بار پنجم جایزه اسکار دریافت می کند. فیلمی که کارگردان آن گس ون سنت بود و بیش از 40 جایزه دریافت کرد.
او سپس در فیلم درخت زندگی و در نمایشنامه مستقل "این باید محل برگزاری باشد" بازی کرد. پن در این اثر در نقش یک ستاره راک که در جستجوی یک جنایتکار نازی برای انتقام پدرش بود بازی کرد.
او در سال 2013 در مجموعه گانگستر بازی کرد.
در سال 2014 یک نقش مکمل کوچک در "وال استریت" بازی کرد. او در سال 2015 نیز در یک نمایشنامه با عنوان The Gunman بازی کرد.
شان پن درسال 1996 با رابین رایت ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شدند. آنها در سال 2010 با شرایط سختی از هم جدا شدند. او در اوایل سال 2014 گزارش شد که به یک هنرپیشه برنده اسکارCharlize Theron علاقمند شده است. آنها در ماه دسامبر همان سال وارد رابطه شدند ولی در ماه ژوئن معلوم شد که خیلی زود این رابطه به جدایی انجامید.
شیپور خاموشی 1981 | سه گانه اسب آبی 1982 |
اوقات خوش در ریجمونت های 1982 | پسران بد 1983 |
تجارت پر مخاطره 1983 | سامرزپل 1983 |
کرکرها 1984 | مسابقه با ماه 1984 |
شاهین و آدم برفی 1985 | از فاصله نزدیک 1986 |
سورپرایز شانگهای 1986 | رنگ ها 1988 |
قضاوت در برلین 1988 | ضایعات جنگ 1989 |
ما فرشته نیستیم 1989 | ایالات گریس 1990 |
آبی خنک 1990 | کروز کنترل 1992 |
راه کارلیتو 1993 | راه رفتن مرد مرده 1995 |
معشوق 1997 | اون خیلی دوست داشتنیه 1997 |
دور برگردان 1997 | بازی 1997 |
استخر هوگو 1997 | جار و جنجال 1998 |
خط باریک سرخ 1998 | جان مالکوویچ بودن 1999 |
رذل و دوست داشتنی 1999 | بالا در ویلا 2000 |
پیش از آغاز شب 2000 | وزن آب 2000 |
من سام هستم 2001 | پالی شور مرده است 2003 |
همه چیز درباره عشق است 2003 | رودخانه مرموز 2003 |
قتل ریچارد نیکسون 2004 | مترجم 2005 |
همه مردان پادشاه 2006 | پرسپولیس 2007 |
الآن چه اتفاقی می افتد 2008 | بازی منصفانه 2010 |
درخت زندگی 2011 | آمریکایی ها 2012 |
جوخه گانگستر 2013 | تفنگدار 2015 |
فیلم پرندگان خشمگین 2016 | پروفسور و مرد دیوانه 2019 |
گرد آوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گری اولدمن بازیگر و تهیه کننده مشهور انگلیسی متولد 21 مارس 1958 می باشد. او در زمینه سینما و تئاتر و تلویزیون فعالیت دارد. در سال 2018 با بازی فوق العاده اش در فیلم تاریک ترین لحظات برای اولین بار موفق به دریافت جایزه اسکار شد.
نام و نام خانوادگی: گری لئونارد اولد من
تاریخ تولد: 21 مارس 1958
محل تولد: نیوکراس لندن
پیشه: بازیگر
گری اولدمن در 21 مارس سال 1958 در نیوکراس لندن متولد شد. پدرش لئوناردو برتامام اولدمن نام داشت و یک ملوان بود. مادرش کتلین نام داشت. گری زمانی که 7 سال داشت پدرش خانواده را ترک کرد. او یک خواهر بزرگتر به نام لیلا مورس دارد که او هم یک بازیگر است. گری هم اکنون در لس آنجلس زندگی می کند.
گری در مدرسه غربی گرینویچ درس خواند و در 16 سالگی به علت نیاز به کار در یک فروشگاه ورزشی ترک تحصیل کرد. او برای مدتی در زمینه موسیقی فعالیت داشت و پیانو می نواخت و خوانندگی می کرد اما بعد از مدتی با دیدن بازی مالکوم مکدول در فیلم ماه خشمگین در سال 1971 به بازیگری علاقمند شد.
وی بازیگری را در سال های دهه هفتاد میلادی در آموزشگاه تئاتر جوانان در گرینویچ فرا گرفت. او در آن زمان به طور همزمان در یک فروشگاه کفش به عنوان فروشنده کار می کرد و همچنین در یک کشتارگاه نیز مشغول به کار بود.
مدتی بعد برای برای ورود به آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن آزمون داد اما در این آزمون رد شد. در آن زمان به او پیشنهاد شد که وارد حرفه های دیگری شود اما او به علت علاقه ای که به بازیگری داشت تلاش کرد و بعد از مدتی موفق شد بورس تحصیلی برای کالج رز بروفورد در جنوب شرقی لندن را دریافت کند. او در سال 1979 در رشته بازیگری فارغ التحصیل شد.
در سال 1979 زمانی که او تحصیلات خود را به اتمام رسانده بود با بازی در نمایش دیک ویتینگتون و گربه اش ، فعالیت خود را در زمینه بازیگری در تئاتر شروع کرد. او که دارای توانایی بازیگری و اخلاق کاری بود موفق شد به یکی بازیگران محبوب اسکاتلندی ها تبدیل شود.
او در سال 1986 با بازی در فیلم سید و نانسی به طور حرفه ای وارد دنیای سینما شد. سپس در فیلم هایی مانند حقوق کیفری، دار و دسته، هنری و جون بازی کرد و بعد از آن در سال 1991 در یک فیلم پر فروش به نام جی اف کی در کنار بازیگرانی مانند کوین کاستنر و تامی لی جونز به ایفای نقش پرداخت.
در سال 1992 در فیلم ترسناک دراکولای برام استوکر به خوبی درخشید، او در این فیلم در کنار بازیگرانی مانند آنتونی هاپکینز، کیانو ریوز و مونیکا بلوچی بازی کرد.
در سال 1994 در فیلم مشهور لئون در کنار ژان رنو و ناتالی پورتمن بازی کرد. از دیگر فیلم های مشهوری که در آنها به ایفای نقش پرداخت شامل موارد زیر می باشد: عنصر پنجم (1997) در کنار بروس ویلیس، ایر فورس وان (1997) در کنار هریسون فورد، نکبت (1997)، هانیبال (2001)، متولد نشده (2009)، سرود کریسمس (2009) در کنار جیم کری، پلیس آهنی (2014) در کنار مایکل کیتون و در فیلم طلوع سیاره میمون ها در سال 2014.
از دیگر فیلم هایی که در آنها به ایفای نقش پرداخته است می توان موارد زیر را عنوان کرد: رقیب، کتاب عیلی، توهم، بندزن خیاط سرباز جاسوس، مجرم.
او در این فیلم ها در کنار هنرمندانی مانند جف بریز، دنزل واشنگتن، لیام همسورث، امبر هرد، تام هاردی، بندیکت کامبریج و کوین کاستنر هم بازی بوده است.
گری اولدمن در هری پاتر در نقش سیریوس بلک ایفای نقش کرده است. او همچنین در فیلم شوالیه تاریکی نقش جیمز گوردون را بازی کرده است.
گری اولدمن یکی از بازیگران مشهوری است که سال ها بعد از فعالیت در زمینه بازیگری در سال 2018 موفق به دریافت جایزه اسکار شد و این اولین جایزه اسکار او بود. او در سال 2017 در فیلم تاریک ترین لحظات در نقش چرچیل بازی کرد و با بازی در این فیلم موفق به دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.
گری اولدمن در سال 1987 با لسلی منویل که او نیز یک بازیگر بود ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک پسر به نام الفی اولدمن بود. گری و همسرش در سال 1989 از هم جدا شدند.
او مجددا در سال 1990 و این بار با اوماتورمن که او نیز یک بازیگر بود ازدواج کرد. آنها هنگام بازی در سریال لطف خدا با هم آشنا شدند. این ازدواج نیز چندان پایدار نبود و دو سال بعد جدا شدند.
وی در سال 1997 با دونیا فیورنتینو ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو پسر به نام های گالیور و چارلی بود. گری و همسر سومش نیز در سال 2010 از هم جدا شدند.
او در سال 2008 با الکساندرا ادنبورو که یک خواننده بود ازدواج کرد و این ازدواج نیز در سال 2015 به جدایی ختم شد و گری بعد از دو سال با جیسیل اشمیت که یک نویسنده می باشد ازدواج کرد.
گری هم اکنون صاحب دو نوه می باشد.
نکات جالب در مورد گری اولدمن
• گری علاوه بر فعالیت در زمینه بازیگری در موسیقی نیز فعالیت دارد.
• او در فیلم های مختلف با لهجه های متفاوتی صحبت می کند.
• فیلم Nil by Mouth بر اساس زندگی شخصی خود ایشان ساخته شده است.
• او یکی از سخنگویان کمپانی نوکیا می باشد.
• بازیگرانی مانند مایکل فاسبندر، رایان گسلینگ، شیا لبوف و تام هاردی می گویند که وی الگوی آنها بوده است.
• او با دنیل ردکلیف بازیگر نقش اصلی هری پاتر رابطه نزدیک دوستانه دارد.
• در دوران تحصیل به او گفتند که چون استعداد بازیگری ندارد بهتر است وارد حرفه دیگری شود.
• او از بازی در فیلم Intimacy به علت داشتن صحنه های جنسی خودداری کرد.
• سکانس های مربوط به بازی او در فیلم خط قرمز باریک حذف شده است.
• او قبل از بازیگری در شغل های مختلفی مانند باربری، فروشندگی کفش و سلاخی خوک ها در کشتارگاه مشغول به کار بوده است.
• او در دهه 80 به الکل اعتیاد داشت و در سال 1995 توانست این اعتیاد را در مرکز توانبخشی ترک کند.
• او در سال 2007 در مجله امپایر به عنوان یکی از 100 فرد جذاب تاریخ سینما انتخاب شده است.
1986-سید و نانسی | 1988-مسیر 29 |
1989-حقوق کیفری | 1990-روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند |
1991-جیافکی | 1992-دراکولای برام استوکر |
1993-داستان عاشقانه واقعی | 1994-لئون حرفهای |
1995-داغ ننگ | 1996-باسکیت |
1997-عنصر پنجم | 1998-گمشده در فضا |
1999-عیسی | 2000-رقیب |
2001-هانیبال | 2003-کوتاهی پا مشکلی نیست |
2004-هری پاتر و زندانی آزکابان | 2005-بتمن آغاز میکند |
2005-هری پاتر و جام آتش | 2006-جنگل دورافتاده |
2007-هری پاتر و محفل ققنوس | 2008-شوالیه تاریکی |
2009-متولدنشده | 2010-کتاب عیلی |
2011-شنلقرمزی | 2011-پاندای کونگفوکار 2 |
2011-هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم | 2011-بندزن خیاط سرباز جاسوس |
2012-شوالیه تاریکی برمیخیزد | 2012-بیقانون |
2013-توهم | 2014-پلیس آهنی |
2014-طلوع سیاره میمونها | 2015-کودک 44 |
2016-مجرم | 2017-فضای میان ما |
2017-محافظ مزدور | 2017-تاریکترین ساعت |
2018-قاتل شکارچی | 2019-قاتلین ناشناس |
2019-رختشویگاه | 2020-زنی پشت پنجره |
2020-منک | - |
گرد آوری: بخش دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در این جهان، هیچ اتفاقی بر حسب تصادف رخ نمی دهد. در حقیقت همه رویدادها که اتفاق می افتند، لطف و رحمت الهی در ورای آن پنهان است. همه حوادث برای ما پیام هایی دارند که امکان دارد تا وقتی که زنده هستیم علت آن ها را نفهمیم چون خیلی از این اتفاقات فراسوی ادراک ما و جزو اسرار الهی هستند و سعی برای فهم حکمت خداوند و قضاوت بر آن ها با هوش محدودمان مثل اندازه گرفتن اقیانوس با پیمانه است.
هیچ وقت نمی توانیم و اجازه نداریم در تقدیرات الهی قضاوت کنیم. به همین دلیل قضاوت بر کارکرد دیگران ما را از آرامشی که به دنبال آن هستیم دور می کند. قضاوت فقط به ذات خداوندی تعلق دارد و بس. مسلما بارها در مورد اطرافیانمان قضاوت کرده ایم که اگر چنین است، باید از خداوند آمرزش بخواهیم.
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.." مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
زندگی تاس خوب آوردن نیست، تاس بد را خوب بازی کردن است...
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد. در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب می گفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید. تا اینکه او مریض شد، احدی به عیادت او نرفت.
این شخص در نهایت تنهایی جان داد؛ هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه ی او برود، همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد! او گفت کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت…!
” زود قضاوت نکنیم “
دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."
بنابراین دو کبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یکدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . بنابراین ، این زمستان هم زنده خواهیم ماند . "
آنها در انبار را بستند و دیگر سری به آن نزدند تا این که تابستان به پایان رسید و دیگر در مزرعه دانه به ندرت پیدا می شد . پرنده ماده که نمی توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت می کرد و کبوتر نر برای او غذا تهیه می کرد . در فصل پائیز وقتی که بارندگی آغاز شد و کبوترها نمی توانستند برای خوردن غذا به مزرعه بروند ، یاد انبار آذوقه شان افتادند .
دانه های انبار بر اثر گرمای زیاد تابستان ، حجمشان کمتر از حجم اولیه شان شده بود و کمتر به نظر می رسید . کبوتر نر با عصبانیت به پیش جفت خود بازگشت و فریاد زد : " عجب بی فکر و شکمو هستی ! ما این دانه ها را برای زمستان ذخیره کرده بودیم ، ولی تو نصف انبار را ظرف همان چند روز که در خانه ماندی ، خورده ای ؟ مگر زمستان و سرما و یخبندان را فراموش کردی ؟ " کبوتر ماده با عصبانیت پاسخ داد :
" من دانه ها را نخوردم و نمی دانم که چرا نصف انبار خالی شده ؟ "
کبوتر ماده که از دیدن مقدار کم دانه های انبار ، متعجب شده بود ، با اصرار گفت : " قسم می خورم که از همان روزی که این دانه ها را ذخیره کردیم ، به آنها نگاه نکردم . آخر چطور می توانستم آنها را بخورم ؟ من در حیرتم چرا این قدر دانه های انبار کم شده است . این قدر عصبانی نباش و مرا سرزنش نکن .
بهتر است که صبور باشی و دانه های باقی مانده را بخوریم . شاید کف انبار فرو رفته باشد یا شاید موش ها انبار را پیدا کرده اند و مقداری از آنها را خورده اند . شاید هم شخص دیگری دانه های ما را دزدیده است . در هرصورت تو نباید عجولانه قضاوت کنی . اگر آرام باشی و صبر کنی ، حقیقت روشن می شود . "
کبوتر نر با عصبانیت گفت : " کافی است ! من به حرف های تو گوش نمی دهم و لازم نیست مرا نصیحت کنی . من مطمئن هستم که هیچکس غیر از تو به اینجا نیامده است . اگر هم کسی آمده ، تو خوب می دانی که آن چه کسی بوده است .
اگر تو دانه ها را نخوردی باید راستش را بگویی . من نمی توانم منتظر بمانم و این اجازه را به تو نمی دهم که هر کاری دلت می خواهد بکنی . خلاصه ، اگر چیزی می دانی و قصد داری که بعد بگویی بهتر است همین الان بگویی ." کبوتر ماده که چیزی درباره کم شدن دانه ها نمی دانست ، شروع به گریه و زاری کرد و گفت : " من به دانه ها دست نزدم و نمی دانم که چه بلایی بر سر آنها آمده است " و به کبوتر نر گفت که صبر کن تا علت کم شدن دانه ها معلوم شود . اما کبوتر نر متقاعد نشد ، بلکه ناراحت تر شد و جفت خود را از خانه بیرون انداخت .
کبوتر ماده گفت : " تو نباید به این سرعت درباره من قضاوت کنی و به من تهمت ناروا بزنی . به زودی از کرده خود پشیمان خواهی شد . ولی باید بگویم که آن وقت خیلی دیر است و بلافاصله به طرف بیابان پرواز کرد و پس از مدتی گرفتار دام صیاد شد . "
کبوتر نر ، تنها در لانه به زندگی خود ادامه داد . او از این که اجازه نداد جفتش او را فریب دهد ، خیلی خوشحال بود . چند روز بعد هوا دوباره بارانی و مرطوب شد . دانه های انبار ، دوباره چاق تر و پرحجم تر شدند و انبار دوباره به اندازه اولش پر شد . کبوتر عجول با دیدن این موضوع ، فهمید که قضاوتش درباره جفتش اشتباه بوده و از کرده خود خیلی پشیمان شد ، ولی دیگر برای توبه کردن خیلی دیر شده بود و او به خاطر قضاوت نادرستش تا آخر عمر با ناراحتی زندگی کرد .
مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار، پسر 25 ساله ای که کنار پنجره نشسته بود، پر از شور و هیجان شد.
دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت بیرون را با لذت لمس می کرد، فریاد زد: پدر نگاه کن درخت ها حرکت می کنند. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف های پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک چند ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند.
زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست پسر جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می بارد، آب روی دست من می چکد. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم.
امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند….
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
سیستینوری یک بیماری ارثی است که باعث تشکیل سنگ های ساخته شده از اسید آمینه سیستین در کلیه ها، مثانه و حالب می شود. بیماری های ارثی از طریق نقص در ژن های آنها از والدین به فرزندان منتقل می شود. برای ابتلا به سیستینوری، فرد باید این نقص را از هر دو والدین به ارث ببرد.
نقص در ژن باعث می شود سیستین در داخل کلیه ها جمع شود، که اندام هایی هستند که به تنظیم جریان خون شما کمک می کنند. کلیه ها وظایف زیادی دارند، از جمله:
- جذب مواد معدنی و پروتئین های ضروری به بدن
- فیلتر کردن خون برای حذف مواد سمی
- تولید ادرار برای دفع مواد زائد از بدن
در فردی که مبتلا به سیستینوری است، اسید آمینه سیستین به جای بازگشت به جریان خون، تشکیل می شود و سنگ تشکیل می دهد. این سنگ ها می توانند در کلیه ها، مثانه و حالب گیر کنند. این می تواند بسیار دردناک باشد تا زمانی که سنگ ها از طریق ادرار عبور کنند. سنگ های بسیار بزرگ ممکن است نیاز به جراحی داشته باشند.
سنگ ها می توانند بارها عود کنند. درمانهایی برای مدیریت درد و جلوگیری از تشکیل سنگهای بیشتر در دسترس هستند.
بر اساس مطالعه ای در مجله اروپایی اورولوژی، اگرچه سیستینوری یک بیماری مادام العمر است، اما علائم معمولاً ابتدا در بزرگسالان جوان رخ می دهد. موارد نادری در نوزادان و نوجوانان مشاهده شده است. علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- خون در ادرار
- درد شدید در پهلو یا پشت، تقریباً همیشه در یک طرف
- تهوع و استفراغ
- درد در نزدیکی کشاله ران، لگن یا شکم
سیستینوری بدون علامت است، به این معنی که در صورت عدم وجود سنگ هیچ علامتی ایجاد نمی کند. با این حال، هر بار که سنگ در کلیه ها تشکیل می شود، علائم دوباره عود می کنند. سنگ ها معمولاً بیش از یک بار ایجاد می شوند.
نقص هایی که جهش نیز نامیده می شود، در ژن های SLC3A1 و SLC7A9 باعث سیستینوری می شود. این ژن ها دستورالعمل هایی را برای بدن شما فراهم می کنند تا یک پروتئین ناقل خاص موجود در کلیه ها را بسازد. این پروتئین معمولاً بازجذب اسیدهای آمینه خاصی را کنترل می کند.
اسیدهای آمینه زمانی تشکیل می شوند که بدن پروتئین ها را هضم و تجزیه می کند. آنها برای انجام طیف گسترده ای از عملکردهای بدن استفاده می شوند، بنابراین برای بدن شما مهم هستند و زباله به حساب نمی آیند. بنابراین، هنگامی که این اسیدهای آمینه وارد کلیه ها می شوند، به طور معمول به جریان خون باز می گردند. در افراد مبتلا به سیستینوری، نقص ژنتیکی با توانایی پروتئین ناقل برای بازجذب اسیدهای آمینه تداخل می کند.
یکی از اسیدهای آمینه (سیستین) در ادرار خیلی محلول نیست. اگر دوباره جذب نشود، در داخل کلیه جمع می شود و کریستال یا سنگ سیستین را تشکیل می دهد. سپس سنگ های سخت در کلیه ها، مثانه و حالب گیر می کنند. این می تواند بسیار دردناک باشد.
تنها در صورتی در معرض خطر ابتلا به سیستینوری هستید که والدین شما نقص خاصی در ژن خود داشته باشند که باعث این بیماری می شود. همچنین، تنها در صورتی به این بیماری مبتلا می شوید که این نقص را از هر دو والدین خود به ارث ببرید. سیستینوری در حدود 1 نفر از هر 10000 نفر در سراسر جهان رخ می دهد، بنابراین نسبتاً نادر است.
سیستینوری معمولا زمانی تشخیص داده می شود که فردی سنگ کلیه را تجربه کند. سپس با آزمایش سنگ ها برای تشخیص اینکه آیا از سیستین ساخته شده اند، بررسی می شود. به ندرت آزمایش ژنتیک انجام می شود. آزمایش های تشخیصی اضافی می تواند شامل موارد زیر باشد:
• جمع آوری ادرار 24 ساعته
از شما خواسته می شود که ادرار خود را در یک ظرف در طول یک روز جمع آوری کنید. سپس ادرار برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه فرستاده می شود.
• پیلوگرام داخل وریدی
در معاینه اشعه ایکس کلیه ها، مثانه و حالب ها، این روش از رنگی در جریان خون برای کمک به دیدن سنگ ها استفاده می کند.
• سی تی اسکن شکم
این نوع سی تی اسکن از اشعه ایکس برای ایجاد تصاویری از ساختارهای داخل شکم برای جستجوی سنگ های داخل کلیه استفاده می کند.
• آزمایش ادرار
این آزمایش ادرار در آزمایشگاه است که ممکن است شامل مشاهده رنگ و ظاهر فیزیکی ادرار، مشاهده ادرار در زیر میکروسکوپ و انجام آزمایشهای شیمیایی برای تشخیص برخی مواد مانند سیستین باشد.
اگر به درستی درمان نشود، سیستینوری می تواند بسیار دردناک باشد و ممکن است منجر به عوارض جدی شود. این عوارض عبارتند از:
- آسیب به کلیه یا مثانه در اثر سنگ
- عفونت های دستگاه ادراری
- عفونت های کلیه
- انسداد حالب، حالب لوله ای که ادرار را از کلیه ها به مثانه تخلیه می کند.
تغییر در رژیم غذایی، داروها و جراحی گزینه هایی برای درمان سنگ هایی هستند که به دلیل سیستینوری ایجاد می شوند.
بر اساس مطالعه ای در مجله اروپایی اورولوژی، کاهش مصرف نمک به کمتر از 2 گرم در روز نیز برای جلوگیری از تشکیل سنگ مفید است.
سیستین با pH بالاتر در ادرار محلول تر است، که معیاری برای اسیدی یا بازی بودن یک ماده است. عوامل قلیایی کننده، مانند سیترات پتاسیم یا استازولامید، pH ادرار را برای حل شدن سیستین افزایش می دهند. برخی از داروهای قلیایی کننده را می توان بدون نسخه خریداری کرد. قبل از مصرف هر نوع مکملی باید با پزشک خود صحبت کنید.
داروهایی که به عنوان عوامل کیلیت شناخته می شوند به حل کردن کریستال های سیستین کمک می کنند. این داروها با ترکیب شیمیایی با سیستین کار می کنند و مجموعه ای را تشکیل می دهند که سپس می تواند در ادرار حل شود. به عنوان مثال می توان به D-penicillamine و alpha-mercaptopropionylglycine اشاره کرد. D-penicillamin موثر است، اما عوارض جانبی زیادی دارد.
داروهای ضد درد نیز ممکن است برای کنترل درد در زمانی که سنگ ها از مثانه عبور می کنند و از بدن خارج می شوند، تجویز شود.
اگر سنگها بسیار بزرگ و دردناک هستند یا یکی از لولههای منتهی به کلیه را مسدود میکنند، ممکن است نیاز به جراحی داشته باشند.
سیستینوری یک بیماری مادام العمر است که می توان به طور موثر با درمان آن را مدیریت کرد. این سنگ ها بیشتر در افراد جوان زیر 40 سال ظاهر می شوند و با افزایش سن ممکن است کمتر دیده شوند.
سیستینوری هیچ قسمت دیگری از بدن را تحت تأثیر قرار نمی دهد. این وضعیت به ندرت منجر به نارسایی کلیه می شود. به گفته شبکه بیماریهای نادر، تشکیل مکرر سنگ که باعث انسداد میشود و روشهای جراحی که ممکن است در نتیجه لازم باشد، میتواند در طول زمان بر عملکرد کلیه تأثیر بگذارد.
اگر هر دو والد حامل یک نسخه از نقص ژنتیکی باشند، نمی توان از سیستینوری پیشگیری کرد. با این حال، نوشیدن مقادیر زیادی آب، کاهش مصرف نمک و مصرف دارو می تواند به جلوگیری از تشکیل سنگ در کلیه ها کمک کند.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نام کامل : ادوارد آلن هریس
تاریخ تولد: 28 نوامبر سال 1950
محل تولد: نیوجرسی آمریکا
پیشه: بازیگر، تهیه کننده، کارگردان و فیلمنامه نویس
وضعیت تاهل: متاهل
اد هریس در 28 نوامبر سال 1950 در نیوجرسی امریکا متولد شد. پدرش رابرت ال هریس و مادرش مارگارت هریس نام دارد. او دو برادر به نام های اسپنسر و رابرت دارد. همسرش امی مادیگان نام دارد و دارای یک فرزند دختر به نام لی لی می باشند.
هریس در دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد ، جایی که دو سال فوتبال بازی کرد تا اینکه به بازیگری علاقه مند شد. سپس در دانشگاه اوکلاهما تحصیل کرد و قبل از حرکت به کالیفرنیا ، در تعدادی از نمایش های تئاتر ظاهر شد ، جایی که از موسسه هنرهای کالیفرنیا فارغ التحصیل شد (B.F.A.، 1975). او در تولیدات تراموا به نام هوس و خوشه های خشم بازی کرد و نقشهای کوچکی در انواع برنامه های تلویزیونی ایفا کرد.
در سال 1978 هریس اولین فیلم خود را با نقش کوچکی در فیلم اغما از مایکل کریچتون بازی کرد ، اولین نقش اصلی او سه سال بعد در فیلم نایتریدرز (1981) جورج رومرو ، در مورد گروهی از موتور سواران موتور سیکلت بود.
هریس برای پیوستن به شرکت Circle Repertory به شهر نیویورک بازگشت و اولین بازی خود را در خارج از برادوی در سال 1983 در فیلم Fool for Love سام شپرد انجام داد. او برای اجرای خود برنده جایزه اوبی شد. در همان سال او به خاطر نقشش در نقش فضانورد جان گلن در فیلم The Right Stuff (1983) ، داستان برنامه فضایی عطارد بر اساس کتاب تام وولف به همین نام ، مورد ستایش قرار گرفت. در سال 1986 هریس اولین کار خود را در برادوی در تولید فرزندان گرانبهای جورج فورت انجام داد و نامزد جایزه تونی شد.
در اواخر دهه 1980 و 90 ، هریس عمدتا در فیلم کار می کرد. او به عنوان اپراتور تمرینات عمیق دریایی در فیلم هیجان انگیز علمی تخیلی The Abyss (1989) بازی کرد ، در کنار تام هنکس در نقش مدیر پرواز جین کرنز در آپولو 13 (1995 ؛ نامزد جایزه اسکار) ظاهر شد و نقش نماینده ایالات متحده را ایفا کرد.
دستیار ریچارد نیکسون E. Howard Hunt در نیکسون الیور استون (1995). در سال 1998 هریس به عنوان تهیه کننده تلویزیونی در نمایش ترومن بازی کرد ، که برای آن دومین نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را دریافت کرد.
دو سال بعد او یک نقش اصلی را بازی کرد و اولین کارگردانی خود را با پولک انجام داد. بازی او منجر به نامزدی اسکار بهترین بازیگر شد.
هریس در تعدادی از فیلمهای تحسین برانگیز در دهه 2000 ظاهر شد ، از جمله A Beautiful Mind (2001) ، درباره ریاضیدان جان اف نش. "ساعتها" (2002 ؛ نامزدی اسکار) ، که در آن هریس نقش نویسنده ای را داشت که در حال مرگ بر اثر ایدز بود.
"تاریخ خشونت" (2005) ، فیلمی که مرد خانواده ای از شهرهای کوچک را نشان می داد که سعی داشت از گذشته جنایتکارانه اش فرار کند.
او همچنین در سریال Empire Falls (2005) ، مینی سریال تلویزیونی بر اساس رمانی از ریچارد روسو ایفای نقش کرد.
فیلمهای بعدی او شامل Gone Baby Gone (2007) ، National Treasure: Book of Secrets (2007) و Appaloosa (2008) بود که او همچنین کارگردانی کرد.
در سال 2010 ، هریس با کارگردان نمایش ترومن ، پیتر ویر در راه بازگشت ، در مورد گروهی از مردان که در طول جنگ جهانی دوم از اردوگاه گولاگ سیبری فرار کردند ، همکاری کرد. او سپس در درام ویرجینیا (2010) ، در فیلم مهیج Man on a Ledge (2012) و در نقش سن ظاهر شد.
در فیلم هیجان انگیز جنگ سرد Phantom (2013) هریس در نقش ناخدای زیردریایی شوروی که از تشنج های توهم آمیز رنج می برد بازی کرد و در فیلم اکشن Pain & Gain (2013) او نقش یک بازپرس خصوصی را بازی کرد.
از دیگر فیلم های هریس در سال 2013 می توان به درام علمی تخیلی Gravity اشاره کرد و Snowpiercer ، یک فیلم هیجانی دیستوپیایی که در آن نقش مخترع قطاری را بازی می کرد که آخرین انسانهای زنده مانده را حمل می کرد.
سپس هریس نقش یک کلانتر سابق را بازی کرد که همسرش به طور تصادفی در درام Frontera (2014) کشته شد و یک رئیس جنایت بروکلین قصد داشت در یک بازی اکشن Run All Night (2015) یکی از نوکران سابق (لیام نیسون) را از بین ببرد.
افتخارات بعدی هریس شامل مجموعه تلویزیونی Westworld (2016–) HBO بود ، یک تریلر علمی تخیلی درباره یک پارک موضوعی با روبات های انسان نما. او همچنین در فیلم جیمز فرانکو در نبرد مشکوک (2016) ، اقتباسی از رمان جان اشتاین بک درباره اعتصاب کارگران مزرعه در دهه 1930 بازی کرد.
در سال 2017 هریس در فیلم مادر ظاهر شد! در شخصیتی به نام "مرد" ، که به همراه همسرش ، خلوت یک زوج متاهل را که در یک عمارت خلوت زندگی می کنند برهم می زند-و به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده در فیلم فاجعه علمی-تخیلی Geostorm.
در سال 2019 هریس به برادوی بازگشت و در نقش "آتیکوس فینچ" در فیلم "کشتن مرغ مقلد" (اقتباسی از رمان تحسین شده هارپر لی) به ایفای نقش پرداخت.
او همچنین در فیلم The Last Full Measure (2019) به عنوان بازمانده از جنگ ویتنام ظاهر شد و در ژنرال جورج پاتون در فیلم جنگ جهانی دوم مقاومت (2020) بازی کرد.
Top Gun 2020 | A Beautiful Mind 2001 |
Appaloosa (film) 2008 | Pollock (film) 2000 |
Radio 2003 | Snowpiercer 2013 |
Kodachrome 2017 | A History of Violence 2005 |
The Right Stuff 1983 | The Firm 1993 |
Mother! 2017 | Geostorm 2017 |
The Hours 2002 | Milk Money 1994 |
National Treasure 2 2007 | Gravity 2013 |
گردآوری : بخش دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز