نوشته شده توسط: الهه ناز
نام : سو جی سوب
محل تولد : سئول ، کره جنوبی
تاریخ تولد : 4 نوامبر 1977
وضعیت تاهل : مجرد
نوع حرفه : بازیگر ، خواننده ، مدل
آغاز حرفه مدلینگ : 1996
آغاز حرفه بازیگری : 2002
سو جی سو بازیگر ، مدل و خواننده سرشناس سئول در کشور کره جنوبی است که در 4 نوامبر 1977 متولد شده است.
این هنرپیشه فعالیت هنری خود را در زمینه مدل در سال 1996 آغاز کرد و بعد از آن وارد حرفه بازیگری شد.
سو جی سوب یک خواهر دارد که از او بزرگ تر است و در استرالیا زندگی می کند. پدر و مادر سو جی سوب در کودکی سو جی از یکدیگر جدا شده اند و اطلاع بیشتری از آنها در دسترس نیست. سو جی سوب از 10 سالگی به یادگیری درس های شنا پرداخت و بعد از چندین سال فعالیت در این ورزش ، توانست در بازی های ملی کره ، برنده مدال برنز شود.
سو جی سوب فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه چانگ وون است.
سو جی سوب در سال 1996 برای یک مدت کوتاه برای برند لباس STORM فعالیت می کرد و بعد از آن در سال 2002 وارد حرفه بازیگری شد.
همچنین در زمینه خوانندگی هم فعالیت دارد و یکی از رپر های بزرگ در کشور کره شناخته می شود. سو جی سوب از سال 2005 تا 2007 به خدمت سربازی مشغول بوده است.
طبق گفته هایی که سو جو ساب او اصلا علاقه ای نداشته است که به یک سلبریتی تبدیل شود و در گذشته در زندگی او تنها ورزش شنا و هیپ هاپ وجود داشته است. او یک کودک با اعتماد به نفس پایین بوده است و در نوجوانی نیز بسیار درونگرا و خجالتی بوده است.
دلیل روی آوردن سو جی سوب به حرفه مدلینگ در آن زمان تنها به خاطر حضور در کنار ستاره هیپ هاپ آن زمان یعنی کیم سونگ جائه بوده است. او با این کار قصد داشته است تا با قرار گرفتن در کنار کیم سونگ جائه که یک چهره شناخته شده در زمینه مدلینگ بود کار کند و از این شغل بی دردسر در آمد کسب کند.
سو جی سوب به همراه دوستش برای تست مدلینگ به دفتر آن شرکت رفت و سو جی سوب برای این کار انتخاب شد.
سو جی سوب همچنین چندین آلبوم هیپ هاپ منتشر کرده است.
سو جی سوب برای اولین بار در سریال سه دختر و سه پسر ایفای نقش کرد و می شد گفت که با این سریال بود که پا به عرصه بازیگری گذاشت. و با بازی در سریال کفش های شیشه ای در سال 2002 به شهرت رسید.
سو جی سوب با بازی در سریال متاسفم ف من عاشقتم در نقش چا مو هیوک به یک سوپر استار تبدیل شد.سو با بازی در این سریال نه تنها در کرده بلکه در کل آسیا به یک ستاره تبدیل شد و شهرت فراوانی به دست آورد. سو جی سوب در چندین فیلم خارجی از جمله فیلم ژاپنی Kitaro and the millennium curse و فیلم چینی sophie"s revenge نیز به هنرنمایی پرداخت.
از سریال هایی که سو جی سوب در آن نقش داشته است می توان به سریال های متاسفم ، من عاشقتم در سال 2004 ، هابیل و قابیل در سال 2009 ، روح در سال 2021 ،ارباب خورشید در سال 2013 ، ونوس من در سال 2015 و همچنین فیلم برش سخت در سال 2008 اشاره کرد.
سو جی سوب دو کتاب از خود منتشر کرده است که عبارتند از su ji subs journey در سال 2010 و only you with so ji sub در سال 2012. همچنین او یک مجله به نام SONICe Vol.1 را نیز در سال 2013 پایه گذاری کرده است. او در مجله خود محتوایی مثل روابط عاشقانه ، غذا ها ، کتاب ، موسیقی . … منتشر کرده است.
سو جی سوب تا به امروز جوایز زیادی در عرصه بازیگری به دست آورده است که از جمله ی آن ها می توان به جایزه ی Grimas بهترین بازیگر مرد در سال 2009 برا فیلم هابیل و قابیل ، جایزه ی بهترین مرد بازیگر در چهل و پنجمین جشنواره هنری بائه سانگ برای فیلم برش سخت ، جایزه درام مجبوب KBS برای سریال متاسفم ، من عاشقتم ، جایزه بهترین بازیگر آینده دار سومین جشنواره آسیایی و جایزه ی گرند پرایز در سی و هفتمین جسنواره ی فیلم MBC در سال 2018 برای فیلم تریوس پست سر من را نام برد.
سو جی سوب به خاطر تلاش هایش در زمینه ی رونق توریست در استان گنگ وون، سفیر حسن نیت نامیده شد و جاده ای 51 کیلومتری در این استان بنام او نامگذاری شد. از این جاده در 20 می 2012 رونمایی شد . این اولین بار بود که جاده ای کامل به نام یک بازیگر کره ای ثبت می شد.
سو جی سوب همچنین با حضور در فعالیتهای مختلف تبلیغی، از طرف آژانس پلیس ملی به عنوان سفیر تبلیغاتی در زمینه پیشگیری از وقوع جرایم سایبری معرفی شد. سو جی سوب به افزایش آگاهی و جلوگیری از جرایم سایبری مانند هک و کلاهبرداری اینترنتی کمک زیادی کرد.
سو جی سوب یکی از پر درآمد ترین بازیگران مرد کره است که ثروت او در سال 2019 ، حدود 16 میلیون دلار تخمین زده شده است.
این بازیگر از هیکل ورزشکاری و جذابی برخوردار است. قد او 1.82 و وزن او 70 کیلو گرم است.
سو جی سوب مجرد است اما در سال 2019 اعلام کرده است که با یک گوینده کره ای به نام جو ایوان جانگ رابطه عاشقانه دارد.
سو جی سوب مانند دیگر بازیگران در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعالیت دارد و عکس ها و ویدئو های خود را در آنجا به اشتراک می گذارد.
2002 در فیلم Can’t Live Without Robbery | 2008 در فیلم Movie is Movie (فیلم، فیلم است) |
2008 در فیلم Kitaro and the Millennium Curse | 2008 در فیلم Hard cut (برش سخت) |
2009 در فیلم Sophie’s Revenge | 2011 در فیلم Friends & Love (دوستان و عشق) |
2011 در فیلم Always (همیشه) | 2012 در فیلم A Company Man |
2015 در فیلم The Throne | 2017 در فیلم The Battleship Island |
2018 در فیلم Be With You | 2020 در فیلم Confession |
1996-Three Guys and Three Girls | 1997-Model |
1997-Oh Happy Day | 2000-Love Story Miss Hip-hop and Mr. Rock |
2000-Cheers for the Women | 2001-Delicious Proposal |
2001-Law Firm | 2002-We Are Dating Now |
2002-Glass Slippers | 2003-Thousand Years of Love |
2004-What Happened in Bali | 2004-Sorry I Love You |
2008-U-Turn | 2009-Cain and Abel |
2010-Road Number One | 2012-Ghost |
2013-Master’s Sun | 2014-One Sunny Day |
2015-Warm and Cozy | 2015-Oh My Venus |
2018-My Secret Terrius | - |
گردآوری : بخش دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نام : مجید پتکی
تاریخ تولد : 25 شهریور 1353
محل تولد : رشت ، ایران
حرفه : بازیگر
آغاز فعالیت : 1368- تاکنون
وضعیت تاهل : متاهل
فرزند : معراج پتکی
مجید پتکی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون در 25 شهریور در سال 1353 در رشت متولد شده است ، این بازیگر فارغ التحصیل لیسانس در رشته کامپیوتر از دانشگاه فنی شهید رجایی لاهیجان است. او با شروع تئاتر و ادامه دادن این حرفه به تلویزیون و سینما راه یافت.
مجید پتکی فعالیت خود را از آمفی تئاتر دبیرستان شهید بهشتی در سال 1368 شروع کرد و در سال 1375 از خدمت سربازی برگشت و در سال 1376 وارد دانشگاه شد و همچنان فعالیت خود را در آمفی تئاتر دانشکده ادامه داد.
در سال 1379 به تلویزیون گیلان دعوت شد و کارش از سال 80 با تله فیلم ادامه داد تا این که با سریال فردای روشن یک نقش طولانی را ایفا کرد که این فیلم در شبکه دو و شبکه باران استان گیلان پخش شد.
در سریال قهوه تلخ مهران مدیری در سال 1389 حضور داشت و بعد از آن در سریال گذر از رنج ها در سال 91 چهره اش شناخته شد و با سریال کوبار در سال 97 به شهرت رسید.
با افتتاح شبکه باران در استان گیلان من هم مانند بیشتر بچه هایی که در تئاتر کار می کردند وارد کار های تلویزیونی شدم و در سریال های این شبکه به ایفای نقش پرداختم. البته همزمان در کار مجموعه سراسری مثل " آواز شب " با کارگردانی داریوش فرهنگ و " آواز مه " با کارگردانی حسین علی لیالستانی هم بازی کردم.
در " قهوه تلخ " با کارگردانی مهران مدیری هم بودم. به هر حال جسته و گریخته در سریال های کشوری و استانی مشغول بودم تا رسیدم به سریال گذر از رنج ها با کارگردانی فریدون حسین پور. در این سریال هم برای انتخاب من آقای مهدی بوستان پرور، دستیار آقای حسین پور تماس گرفتند و خواستند مرا ببینند. ابتدا برای یک نقش دیگر مد نظرشان بودم و حتی تا مرحله تست و گریم و لباس هم قرار نبود که نقش سهراب را بازی کنم ، اما بالاخره با صحبت هایی که آقای حسین پور با دستیارانش داشت این نقش به من رسید.
مجید پتکی سال ها است که ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج یک پسر به نام معراج است. پدر و مادر مجید معراجی اصالتا رشتی هستند.
مجید پتکی بازیگری حرفه ای است اما چندان شناخته شده نیست. او در سریال هایی که در سیمای استان گیلان پخش می شود بازی می کند و گهگاهی هم در مجموعه هایی که پخش آنها به صورت سراسری است.
تهران شرایطی برای زندگی کردن ندارد اما تمرکز کاری ام در تهران است. دوست ندارم بدون خانواده ام در شهری ساکن شوم ، با توجه به فاصله کم شهر رشت تا تهران ترجیح میدهم در استان خودم زندگی کنم.
مشکلات نمایش همیشه بوده و هست ، آنطور که ما از پیشکسوتان می پرسیم و می شنویم عدم توجه به مقوله تئاتر از قبل از انقلاب هم بوده است ، امروزه فضا عوض شده است البته توجه خاصی نمی شود و باید نگاه خاص و ویژه ای به نمایش شود.
در تمام همایش ها و مراسم هایی عموم مردم حضور دارند ، آیتم نمایش است که گل سر سبد است. گاهی مسئولان انتظار دارند مجری برنامه ها مانند مجری بازیگر باشد ، استند آپ کمدی چیزی است که در بسیاری از همایش ها شاهد آن هستیم , اینکه یک زندگی را روی صحنه بیاوریم کار ساده ای نیست ، اگر توجه شود نمایش و تئاتر جایگاه ویژه ای در دل مردم خواهد داشت.
باید به مسائل مادی در تئاتر جایگاه نوینی ببخشیم و توجه کنیم ، آمفی تئاتر در سازمان های مختلف خاک می خورند مگر این که سازمانی برای همایش های اداری از آنها استفاده کند. به این سالن های همایش می شود جان تازه بخشید. باید کارکنان را عادت دهیم که تئاتر ببینند.
در حوزه سینما دوست دارم با آقای مهدی فخیم زاده کار کنم ، آقای سیروس مقدم نیز از کارگردان های مورد علاقه من است ، با آقای حسین پور هم که کار کردم و آموخته های این کار را در بازی های بعدی به کار می گیرم.
زمانی که یک کارگردان به یک بازیگر اعتماد می کند تا در برابر بازیگران حرفه ای کار کند برای بازیگر مانند یک کلاس است.
در تمام این سال ها مشغولیت ذهنی من این است که کار تمام شد حالا کار بعدی…
اگر من در این 22 سال به دنبال کار های دیگری نیز می رفتن هم اکنون در آن استاد بودم. بی وقفه بیشتر از 20 سال در زمینه تئاتر و برای فرهنگ و ارشاد اسلامی در تمامی شهرستان ها کار کرده ام از زمان آغاز سینمای گیلان با تلویزیون هستم و با رادیو در نمایش نامه ها حضور داشتم اما هنوز حق الزحمه ای هستن و بیست سال فعالیت نتیجه اش نباید این باشد.
دلمان می خواهد مسئولان به هنر و نمایش رسیدگی کنند ، به سراغشان که می رویم احترام متقابل وجود دارد ، عزت و حرمت هنر را حفظ می کنند اما عزت و هنر برای ما شغل و در آمد نمی شود. امیدوارم هیچ هنرمندی شرمنده همسر و فرزندانش نشود.
دلدادگان در سال 1397 | گذر از مه |
زندگی از نو در سال 1396 | کوبار در سال 1396 |
آرماندو در سال 1395 | پایان رویا ها در سال 1395 |
لرد در سال 1395 | زمانی دیگر در سال 1395 |
قول در سال 1393 | سکوت رعنا در سال 1393 |
گذر از رنج ها در سال 1393 | - |
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
شوشات : شبی هر چه کرد؛ خوابش نبرد، غلامان را گفت: حتما به کسی ظلم شده؛ او را بیابید. پس از کمی جست و جو؛ غلامان باز گشتند و گفتند: سلطان به سلامت باشد، دادخواهی نیافتیم. اما سلطان را دوباره خواب نیامد؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل، از قصر بیرون شد؛ در پشت قصر خود؛ ناله ای شنید که می گفت خدایا: یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم می شود؛ سلطان گفت: چه می گویی؟ من یعقوبم و از پی تو آمده ام؛ بگو ماجرا چیست؟
آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمی دانم؛ شب ها به خانه من می آید و به زور، زن من را مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار می دهد. سلطان گفت: اکنون کجاست؟ مرد گفت: شاید رفته باشد. شاه گفت: هرگاه آمد، مرا خبر کن؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت: هر زمان این مرد، مرا خواست؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم .
شب بعد؛ باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت. یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید؛ دستور داد تا چراغ ها و آتشدان ها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت. پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست .
پس؛ در دم سر به سجده نهاد، آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام. صاحبخانه گفت: پادشاهی چون تو چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟ شاه گفت: هر چه هست؛ بیاور.
مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید.
سلطان در جواب گفت: آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم؛ پس گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری؛ مانع اجرای عدالت نشود؛ چراغ که روشن شد؛ دیدم بیگانه است؛ پس سجده شکر گذاشتم. اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن شب که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛ با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم. اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام.
هنگامی که یعقوب لیث صفاری در جنگ با خلیفه شکست خورد بسیاری از مردانش کشته شدند و خودش در گندی شاپور به قولنج مبتلا شده در بستر بیماری افتاد. خلیفه، رسولی را با حکم ولایت فارس نزد یعقوب فرستاد. یعقوب قدری نان خشک و پیاز و شمشیر را پیش روی خود نهاد و به رسول گفت:
«به خلیفه بگو که من مردی رویگر زادهام و اکنون بیمارم و اگر بمیرم تو از من رها میشوی و من از تو، اگر ماندم این شمشیر میان ما داوری خواهد کرد، اگر من غالب شوم که به کام خود رسیده باشم و اگر مغلوب شوم این نان خشک و پیاز مرا بس است.»
یعقوب در سال 265 در گندی شاپور در اثر قولنج در گذشت. یعقوب را مردی باخرد و استوار توصیف کردهاند. حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان لقب داده بود.
او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند. در حین صحبت هاشان گفتند : چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟
بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد. البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها تمامى راه ها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند. خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و … بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند.
در این هنگام چشم سر کرده باند به شى ء درخشنده و سفیدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است! بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟
او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت : افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم دیگر نمى شود مال و دارایى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و آنها در آن دل سکوت سهمگین شب ، بدون این که کسى بویى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانیدند، دیدند سر جایشان نیستند
اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته ها مى باشد بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و بالاخره خبر به گوش سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد آنقدر این کار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت : عجب ! این چگونه دزدى است ؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است ؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟
ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم. این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت : سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید.
آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده ؟ گفت : آرى. سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟ گفت : چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حیف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو ، جاى دیگرى باشد.
تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى ، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد. آرى او یعقوب لیث صفاری بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاریان را تاسیس نمود. یعقوب لیث صفاری سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاهآباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. گفتنی است در کنار این آرامگاه بازماندههای شهر گندی شاپور نیز دیده میشود.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
بومیان آمریکا و دیگر مردمان بومی قرن ها مریم گلی را به عنوان بخشی از یک مراسم معنوی برای پاکسازی یک فرد یا فضا و ترویج شفا و خرد می سوزانند. از زمان مصریان و رومیان باستان برای درمان مشکلات گوارشی، مشکلات حافظه و گلودرد استفاده میشده است. نام مریم گلی از کلمه لاتین "salvia" گرفته شده است که به معنای "احساس سلامتی" است.
در حالی که سوزاندن مریم گلی ممکن است نوعی پاکسازی متافیزیکی یا معنوی را ارائه دهد، فضایل پزشکی آن به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است. تحقیقات بسیار کمی در مورد سوزاندن مریم گلی به طور کلی انجام شده است، و شواهد زیادی وجود ندارد که تایید کند چه کاری ممکن است برای سلامتی شما انجام دهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد فواید سوزاندن مریم گلی و نحوه استفاده از آن برای بهبود سلامت کلی خود، ادامه مطلب بیتوته را بخوانید.
پرمصرف ترین انواع مریم گلی خاصیت ضد میکروبی دارند. این بدان معنی است که آنها باکتری ها، ویروس ها و قارچ های عفونی را دور نگه می دارند. مریم گلی سفید هم ضد میکروب و هم ضد باکتری است.
به نظر می رسد که مریم گلی بیشتر از حشرات و باکتری ها به پاکسازی هوا کمک می کند.
اگرچه از نظر علمی ثابت نشده است، اما تصور می شود که سوزاندن مریم گلی باعث آزاد شدن یون های منفی می شود. گفته می شود که این به خنثی کردن یون های مثبت کمک می کند.
یون های مثبت رایج آلرژن هایی هستند مانند:
- شوره حیوانات خانگی
- آلودگی
- گرد و خاک
- کپک
اگر چنین باشد، سوزاندن مریم گلی ممکن است برای کسانی که آسم، آلرژی، برونشیت و سایر بیماری های تنفسی دارند، نعمت باشد. اما استنشاق دود در حین پاکسازی می تواند هر گونه بیماری تنفسی را تشدید کند. قبل از رفتن به اتاق صبر کنید تا دود کاملا از بین برود.
سوزاندن مریم گلی از دیرباز برای اتصال به قلمرو معنوی یا تقویت شهود استفاده می شده است. برای شفا دهندگان و افراد عادی در فرهنگ های سنتی، از سوزاندن مریم گلی برای دستیابی به حالت شفابخش استفاده می شود یا برای حل یا تأمل در معضلات معنوی.
این ممکن است پایه علمی نیز داشته باشد. انواع خاصی از مریم گلی، از جمله مریم گلی معمولی و مریم گلی سفید دشتی، حاوی توژون هستند.
تحقیقات نشان می دهد که توژون به طور خفیفی روانگردان است. در واقع در بسیاری از گیاهانی که در مراسم معنوی برای تقویت شهود استفاده می شوند، یافت می شود.
سوزاندن مریم گلی همچنین ممکن است به عنوان یک ابزار برای خلاصی خود یا فضایتان از شر انرژی های منفی استفاده شود. این شامل آسیب های گذشته، تجربیات بد یا انرژی های منفی دیگران می شود.
این ممکن است به شما کمک کند یک محیط مثبت برای مدیتیشن یا مراسم دیگری ایجاد کنید.
سوزاندن مریم گلی باعث ایجاد دود معطر می شود. می توانید از این دود برای پاکسازی خود یا فضاهای خاص استفاده کنید. یا طبق برخی منابع، می توانید اشیاء خاصی را پاک کنید.
این می تواند برای خریدهای جدید، هدایا یا اقلام دست دوم مفید باشد. با این حال، هر موردی را می توان پاک کرد.
اگر نگران تاریخچه منفی یا انرژی مرتبط با یک شی جدید یا ناآشنا هستید، سوزاندن مریم گلی ممکن است به آرامش ذهن کمک کند.
سنت حاکی از آن است که سوزاندن مریم گلی می تواند به معنای واقعی کلمه روحیه فرد را تقویت کند تا منفی گرایی را از بین ببرد. برخی تحقیقات از این موضوع حمایت می کنند.
مطالعهای در سال 2014 مریم گلی سفید دشتی را به عنوان یک درمان سنتی مهم برای درمان اضطراب، افسردگی و اختلالات خلقی در فرهنگهای خاص ثبت کرد.
اگر سوزاندن مریم گلی می تواند خلق و خوی فرد را بهبود بخشد، می تواند یک متحد عالی در برابر استرس نیز باشد.
یک پروژه تحقیقاتی در سال 2016 برای دانشگاه می سی سی پی نشان داد که مریم گلی سفید (Salvia apiana) سرشار از ترکیباتی است که گیرنده های خاصی را در مغز فعال می کند. این گیرنده ها مسئول افزایش سطح خلق و خو، کاهش استرس و حتی کاهش درد هستند.
اسماج مریم گلی به طور سنتی برای محافظت در برابر منفی گرایی که می تواند با خواب تداخل کند، استفاده می شود. برخی تحقیقات نشان می دهد که مریم گلی حاوی ترکیباتی است که می تواند به کاهش بی خوابی کمک کند.
مریم گلی کلاسیک باغی (Salvia officinalis) را گاهی مانند مریم گلی سفید می سوزانند. همچنین برای بهبود خواب و تسکین اضطراب استفاده می شود.
سوزاندن مریم گلی علاوه بر دفع انرژی منفی، بهبود خلق و خو و تقویت شهود، ممکن است حافظه و تمرکز شما را بهبود بخشد. یک مطالعه در سال 2016 اشاره کرد که شواهد مربوط به مزایای تقویت شناختی مریم گلی امیدوارکننده است شاید بر زوال عقل و بیماری آلزایمر تأثیر بگذارد. با این حال، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
برای برخی، این ممکن است بهتر از همه فواید باشد: مریم گلی بویی دوست داشتنی با رایحه ای الهی، خالص و ساده است. همچنین به عنوان خوشبو کننده هوا یا کنترل کننده بو بدون مواد شیمیایی عالی عمل می کند.
مریم گلی در انواع مختلفی وجود دارد. پزشکان طب سنتی معمولاً از مریم گلی سفید ، برای سوزاندن استفاده میکنند. مریم گلی معمولی، مریم گلی اسطوخودوس، مریم گلی آبی، مریم گلی سیاه و انواع دیگر هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند. به عنوان مثال، مریم گلی آبی در مراسم پاکسازی و شفابخشی استفاده می شود، در حالی که مریم گلی بیابانی برای پاکسازی و محافظت استفاده می شود. گیاهان دیگر، از جمله عرعر و علف شیرین نیز می توانند برای اهداف مشابه سوزانده شوند.
عمل سوزاندن مریم گلی نسبتاً ساده است و ابزار لازم کمی دارد.
- یک اسماج مریم گلی
- برخی صدف یا کاسه ای از سرامیک، خاک رس یا شیشه را برای نگه داشتن مریم گلی در حال سوختن یا گرفتن خاکستر توصیه می کنند.
- برخی کبریت را به جای فندک توصیه می کنند.
انواع مختلفی از مریم گلی قابل استفاده برای پاکسازی وجود دارد. نمونه های سنتی عبارتند از:
- مریم گلی سفید (Salvia apiana)
- سایر گونه های مریم گلی
- مریم گلی یا استافیات دشتی سفید (Artemisia ludoviciana)
- سایر گونه های درمنه
قبل از سوزاندن مریم گلی، برخی توصیه می کنند که در صورت پاکسازی برای اهداف معنوی، ایجاد انرژی و پاکسازی منفی نیت کنید. حیوانات یا افراد را از اتاق خارج کنید.
همچنین مهم است که یک پنجره را قبل، در حین و بعد از سوزاندن مریم گلی باز بگذارید. این اجازه می دهد تا دود خارج شود.
برخی معتقدند دود همچنین ناخالصی ها و انرژی منفی را با خود همراه می کند، بنابراین این مرحله را نادیده نگیرید.
این مراحل چه در حال تمیز کردن خود، چه خانه یا یک شیء اعمال می شوند. می توانید هر یک از اینها را هر چند وقت یکبار که دوست دارید پاک کنید.
انتهای یک بسته مریم گلی را با کبریت روشن کنید. اگر آتش گرفت سریع باد بزنید.
نوک برگ ها باید به آرامی دود می سوزند و دود غلیظی آزاد شود. این دود را با یک دست در حالی که بسته را در دست دیگر نگه داشته اید، به دور بدن و فضای خود هدایت کنید.
اجازه دهید دود در قسمت هایی از بدن یا محیط اطراف شما که می خواهید روی آن تمرکز کنید باقی بماند. استفاده از بادبزن نیز می تواند به هدایت دود کمک کند، اگرچه این اختیاری است.
اجازه دهید خاکستر در یک کاسه جمع شود.
برخی توصیه می کنند که در جهت عقربه های ساعت در اطراف خانه خود کار کنید و در همان جایی که شروع کرده اید به پایان برسانید، به خصوص برای اهداف معنوی. برخی دیگر خلاف جهت عقربه های ساعت را توصیه می کنند.
کاری را انجام دهید که برای موقعیت خود بهترین احساس را دارد و از شهود خود پیروی کنید.
این کار را می توان با یک کالای جدید مانند جواهرات، مبلمان یا لباس انجام داد تا از انرژی منفی آن محافظت یا دفع شود. موارد مربوط به تجربیات یا خاطرات منفی نیز ممکن است پاک شوند.
همچنین می توانید مریم گلی را روشن کرده و بسوزانید تا بو، عطر و خلق و خو را بهبود بخشید.
به سادگی دود مریم گلی را در داخل و اطراف خانه خود پخش کنید. می توانید بسته را در یک کاسه یا مشعل نسوز قرار دهید و اجازه دهید مدتی دود کند.
مطمئن شوید که دسته مریم گلی شما کاملاً خاموش شده است. می توانید این کار را با قرار دادن انتهای روشن در یک کاسه کوچک انجام دهید. از مصرف آب خودداری کنید، زیرا اگر مریم گلی توسط آب خاموش شود، احتراق مجدد آن دشوار است.
انتهای آن را به دقت بررسی کنید تا مطمئن شوید که دیگر نمی سوزد. پس از خاموش شدن کامل، آن را در جای خشک و ایمن و دور از آفتاب نگهداری کنید.
• سوزاندن مریم گلی زمانی که به درستی انجام شود کاملا بی خطر است و اثرات آن پس از پاک شدن دود باقی می ماند.
• هنگام روشن شدن مریم گلی مراقب آن باشید. اگر مراقب نباشید، سوختگی و حتی آتش سوزی امکان پذیر است. نزدیک خودتان آب داشته باشید.
• هرگز مریم گلی سوزان را بدون مراقبت رها نکنید. مطمئن شوید که بسته مریم گلی خود را به طور کامل پس از هر بار استفاده بیرون بیاورید.
• افراد مبتلا به آسم و سایر بیماری های تنفسی ممکن است نسبت به دود حساس تر باشند و واکنش های نامطلوب داشته باشند.
• هنگام سوزاندن مریم گلی همیشه یک پنجره را باز بگذارید. استنشاق دود می تواند برای سلامتی شما مضر باشد.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
رویا حسینی بازیگر جوان ایرانی است که به واسطه بازی در سریال کلبه ای در مه در نقش می جان همه او را می شناسند. نقش او در این سریال در مقابل نقش دامون با بازی حسام محمودی بود.
نام: رویا
نام خانوادگی: حسینی
تاریخ تولد: مرداد 1371
محل تولد: تهران
پیشه: بازیگر و عکاس
وضعیت تأهل: مجرد
رویا حسینی متولد مرداد ماه سال 1371 در شهر تهران می باشد. او تحصیلات خود را در رشته ی تئاتر به اتمام رساند. او در دوران دانشجویی با سختی هایی مواجه شد اما در نهایت موفق شد به حرفه ی مورد علاقه اش یعنی بازیگری وارد شود و خود را به عنوان یک بازیگر موفق به دیگران معرفی کند.
رویا از بازیگران بی حاشیه ی سینما است و دارای شخصیتی ایده آل گرا است.
زمانی که رویا وارد دانشگاه شد و رشته بازیگری را انتخاب کرد برای وارد شدن به حرفه مورد علاقه اش بسیار تلاش کرد. به گفته ی خودش بعد از فارغ التحصیل شدن، یکی از مهم ترین اولویت های زندگی سینما و مخصوصا بازیگری بود. اما وقتی وارد این فضا شد، چه فضای تئاتر و چه سینما، کمی فاصله گرفت. چون با عشق وارد این جریان شد و اوایل در جاهای مختلف برای تست می رفت و ممکن بود بازتاب درست نگیرد و تأیید نشود و این امر برایش آزار دهنده بود.
خیلی از نسل های جوان این حس را درک می کنند که وقتی جایی تست می دادند و می گفتند با شما تماس می گیریم این حرف یک شوخی شده است. قرار گرفتن در چنین موقعیتی کمی سخت بود.
او می گوید وقتی آدم از فضای دانشگاه بیرون می آید فکر می کند که می تواند دنیا را فتح کند اما من فاصله گرفتم و تصمیم گرفتم از فاصله دورتر نگاه کنم و عاقلانه جلو بروم و در این امر موفق هم شدم.
او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه مشغول کارهای دیگری می شود اما همچنان به بازیگری و حرفه مورد علاقه اش و کسب شهرت در آن سن و سال فکر می کند زیرا با این کار حس و حال خوبی پیدا می کرد. او با اکران روز های نارنجی بیشتر به حس قدیمی نزدیک می شود و این بار مصمم تر پیش می رود.
رویا علاوه بر فعالیت در عرصه ی سینما به عکاسی نیز علاقه ی زیادی دارد. او به حیوانات نیز علاقمند است. او یک مجموعه از عکس های مختلف از حیوانات منتشر کرده است. برادر او نیز مانند خودش حامی حیوانات است.
رویا علاوه بر بازیگری در سینما در تئاتر نیز فعالیت دارد و در چند نمایش به روی صحنه رفته است.
او عاشق موسیقی است و به گفته خودش یک فرد ایده آل گراست. او همیشه به خودش سخت می گیرد تا به بهترین ها برسد و بهترین ها را ارائه دهد. او معتقد است که تفاوتی ندارد که یک بازیگر در یک سریال بازی می کند یا در یک فیلم سینمایی، چیزی که مهم است بازیگر باید بهترین خود را ارائه دهد.
او علاقه دارد با بازیگران و کارگردانان بزرگ کار کند و دوباره کار کردن با اصغر فرهادی را تجربه کند.
سریال کلبه ای در مه یک مجموعه تلویزیونی تاریخی و عاشقانه است که مبارزات و دلاوری های مردم گیلان را روایت می کند. رویا در این سریال در نقش می جان بازی می کند. در این سریال برزو خان عاشق می جان می شود اما او به دامون علاقمند است.
این مجموعه تلویزیونی در سال 99 به کارگردانی حسن لفافیان و تهیه کنندگی سعید پروینی تولید شد.
می جان یک دختر روستایی بسیار سخت کوش و جسوری است.
این سریال روایتگر ماجراهای اوایل دوران انقلاب است. این سریال به گفته یکی از بازیگران آن، یک سریال ویژه است و دلیل آن نیز نیاز به طراحی لباس و صحنه مطابق با زمان رویداد می باشد. این سریال مانند خیلی از سریال هایی که امروزه ساخته می شود و در یک آپارتمان کار انجام می شود نیست.
رویا در مورد حضورش در این سریال می گوید: دلیل انتخاب نقش می جان این بود که این کاراکتر با وجود تمام ویژگی هایی که یک دختر روستایی دارد، در شرایط سخت تصمیم های منطقی می گیرد. او به عنوان نماینده قشری از جامعه، در یک زمانی زندگی می کند که رویداد های تاریخی در زندگی شخصی او تأثیر می گذارد. می جان شخصیت مناسبی بود تا بتوانم از زبان آن قشر و چالش هایش حرف بزنم.
قبل از تجربه ی بازی در سریال کلبه ای در مه، مهم ترین تجربه ی او بازی در دو فیلم "روز های نارنجی" و "عادت نمی کنم" می باشد.
اما مهمترین تجربه این بازیگر، بازی در فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی بود که هر چند در این فیلم نقش بسیار کوتاهی داشت اما به گفته ایشان تجربه خوبی بود.
او می گوید قبل از حضورش در این فیلم، در یک فیلم کوتاه با فیلم نامه نویسی اصغر فرهادی بازی کرده بود و بعد ها ایشان برای حضور در فیلم جدایی نادر از سیمین با او تماس گرفت. وقتی رویا دوباره آقای فرهادی را ملاقات می کند، با استقبال او مواجه می شود و مانند یک حرفه ای با او رفتار می کند.
او درمورد رفتار بسیار درست این کارگردان حرفه ای و نحوه رفتار صحیحش با یک بازیگر تازه کار می گوید و عنوان می کند که باز هم علاقمند به همکاری و بازی در کارهای ایشان می باشد.
فیلم سینمایی روز های نارنجی در سال 96 و به کارگردانی و نویسندگی آرش لاهوتی و جمیله دارالشفایی و تهیه کنندگی علیرضا قاسم خان تولید شد. نام این فیلم در ابتدا "واسطه" بود اما بعدا به روزهای نارنجی تغییر نام یافت.
این فیلم موفق به دریافت نامزدی برای بهترین فیلم های بین المللی فیلم زوریخ و سائو پائولو شود و در سال 97 نیز موفق به دریافت سه جایزه بهترین فیلم، جایزه کلیسای جهانی و جایزه فیبرشی در جشنواره فیلم مانهایم آلمان شد.
در این فیلم بازی هدیه تهرانی نیز با تقدیر ویژه هیئت داوران جشنواره مواجه شد.
در این فیلم بازیگرانی مانند هدیه تهرانی، علی مصفا، مهران احمدی، علیرضا استادی، ژیلا شاهی، رویا حسینی، صدف عسگری ، لیلی فرهاد پور، اکرم علمدار، امین گلستانه و سیامک ادیب به ایفای نقش پرداختند.
این فیلم برای رویا حسینی به گفته خودش یک کار بسیار جذاب بود و یک سری کاراکتر معمولی اما جذاب داشت. او از آقای لاهوتی به خاطر دادن این نقش به او تشکر می کند.
صفحه رسمی اینستاگرام رویا حسینی با نشانی royahosseini.k در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعال است. رویا در پیج خود عکس های شخصی و خانوادگی و همچنین عکس های زیبایی از طبیعت و کار های عکاسی خودش را به اشتراک گذاشته است.
اگر چه رویا حسینی در فیلم ها و سریال های زیادی بازی نکرده است و کار های کمی در سابقه هنری اش دارد اما آثاری که در آن ها ایفای نقش کرده است همگی جزو فیلم های درخشان و جنجالی و مهم و پر حاشیه بوده است. او در کنار افرادی همچون اصغر فرهادی و کارگردانان معروف ایرانی همکاری کرده است و سوابق کاری رضایت بخشی دارد. در زیر فهرست آثاری که در آنها ایفای نقش کرده است را ارائه می دهیم:
خانه امن است | جدایی نادر از سیمین | عادت نمی کنیم |
شماره 17 سهیلا | حال خوب | سریال کلبه ای درمه |
گرداوری: بخش دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
اختلال مصرف شاهدانه (CUD) تشخیصی است که برای مصرف مشکل ساز ماری جوانا داده می شود. اختلال مصرف حشیش تقریباً 10? از 193 میلیون مصرف کننده حشیش در جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. این تشخیص این احتمال را نشان می دهد که افراد می توانند تحت تأثیر منفی مصرف ماری جوانا قرار گیرند بدون اینکه لزوماً معتاد باشند. با این حال، در صورت بروز، امکان تشخیص اعتیاد به حشیش نیز وجود دارد.
یکی از نکات کلیدی که باید در مورد اختلال مصرف حشیش به خاطر بسپارید این است که شامل مصرف حشیش است که مشکلات یا مشکلاتی را برای مصرف کننده ایجاد می کند. با در نظر گرفتن این موضوع، حداقل دو مورد از معیارها یا علائم رسمی زیر که در یک دوره 12 ماهه رخ می دهند، نشان دهنده اختلال مصرف حشیش است :
• ادامه مصرف حشیش با وجود مشکلات جسمی یا روانی
• ادامه مصرف حشیش با وجود مشکلات اجتماعی یا روابط
• میل شدید به حشیش
• مشکل در کنترل یا کاهش مصرف حشیش
• کنار گذاشتن یا کاهش فعالیت های دیگر به خاطر مصرف حشیش
• مشکلات در محل کار ، مدرسه و خانه در نتیجه مصرف حشیش
• صرف زمان زیادی برای مصرف حشیش
• مصرف حشیش در شرایط پرخطر
• مصرف حشیش بیشتر از آنچه در نظر گرفته شده بود
• صرف نظر از کنار گذاشتن حشیش
صرفاً به این دلیل که نام تغییر کرده است و عبارت "مصرف حشیش" جایگزین "سوء مصرف حشیش" یا "وابستگی به حشیش" شده است به این معنی نیست که حشیش اعتیادآور نیست. در واقع، تحقیقات به طور قطعی نشان می دهد که حشیش اعتیاد آور است.
برای تشخیص اختلال مصرف حشیش، یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی سابقه فرد را ارزیابی می کند. این شامل این است که آیا آنها یا اعضای نزدیک خانواده آنها سابقه سوء مصرف مواد یا مسائل مربوط به سلامت روان دارند و همچنین شامل سابقه پزشکی و قرار گرفتن در معرض استرس محیطی می شود.
از آزمایشات آزمایشگاهی می توان برای کمک به شناسایی مصرف حشیش استفاده کرد. با این حال، مثبت بودن آزمایش مواد مخدر لزوماً به این معنی نیست که فرد دارای اختلال مصرف حشیش است و آزمایش منفی دارو آن را رد نمی کند. در عوض، توجه به میزان مصرف حشیش در مقایسه با مقدار موجود در خون مهم تر است.
تشخیص اختلال مصرف حشیش می تواند تا حدی به اثرات آن بستگی داشته باشد (مانند 11 معیار یا علائم ذکر شده در بالا) شدت مشکلات فرد را می توان با گنجاندن یک شاخص اضافی دریافت کرد:
• خفیف : دو تا سه علامت
• متوسط : چهار تا پنج علامت
• شدید : شش علامت یا بیشتر
تشخیص CUD می تواند با شرایط سلامت روان همراه یا همزمان پیچیده شود. به عنوان مثال، اختلال مصرف حشیش به شدت با افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیر مرتبط است. برخی از مطالعات همچنین میزان بالاتری از اختلال مصرف حشیش را در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نشان دادهاند.
تحقیقات ارتباط بین CUD و سایر اختلالات مصرف مواد خاص را نیز گزارش کرده است، از جمله:
• اختلال مصرف آرامبخش
• اختلال مصرف کوکائین
• اختلال مصرف محرک
• اختلال مصرف مواد مخدر باشگاهی
• اختلال مصرف الکل
اختلالات مصرف مواد یک علت خاص ندارد که برای همه افراد مبتلا به این بیماری مشکل باشد. استرس، پریشانی عاطفی و سایر شرایط سلامت روان (مانند اضطراب و افسردگی ) همگی می توانند در ایجاد اختلال مصرف حشیش نقش داشته باشند.
ممکن است یک جزء ژنتیکی یا ارثی نیز وجود داشته باشد. محققان چندین گونه ژنی را شناسایی کرده اند که می تواند خطر ابتلا به وابستگی به حشیش یا اعتیاد به شاهدانه را افزایش دهد.
چند گزینه درمانی مختلف برای افراد مبتلا به اختلال مصرف حشیش وجود دارد. توجه به این نکته ضروری است که اگر یک بیماری همزمان وجود داشته باشد، درمان هر دو وضعیت به طور همزمان می تواند مطلوب ترین نتیجه درمانی را ارائه دهد.
چندین نوع مشاوره یا درمان برای کاهش مصرف حشیش و مشکلات بعدی که این دارو ایجاد می کند مفید است. آنها عبارتند از:
• درمان شناختی رفتاری : نوعی از روان درمانی که به افراد کمک می کند تا الگوهای فکری مخرب را شناسایی کنند، سپس آن الگوها را تغییر دهند تا بر رفتارهایشان تأثیر مثبت بگذارند.
• درمان تقویت انگیزه : درمانی کوتاه مدت که برای کمک به ایجاد انگیزه در فرد برای تغییر رفتارهای مضر طراحی شده است.
• مدیریت اقتضایی : یک تکنیک رفتار درمانی است که از یک قرارداد رسمی بین درمانگر و درمانجو استفاده می کند تا به درمانجو کمک کند رفتار خود را از طریق تعیین اهداف تغییر دهد و در عین حال پاداش ها و مجازات ها را نیز تعیین کند.
یک مطالعه شامل 308 نفر همچنین نشان داد که مداخلات آنلاین که شامل مشاوره چت میشود نیز میتواند برای افراد مبتلا به اختلال مصرف حشیش مفید باشد، بهویژه زمانی که توسط افرادی که بهطور سنتی از گزینههای درمانی سرپایی استفاده نمیکنند، استفاده شود.
در حال حاضر، هیچ دارویی برای درمان اختلال مصرف حشیش توسط سازمان غذا و دارو (FDA) تایید نشده است، اگرچه برخی از داروها در حال حاضر تحت بررسی هستند. تا زمانی که چنین گزینه هایی وجود نداشته باشد، اختلال مصرف حشیش به بهترین وجه از طریق مشاوره و درمان درمان می شود.
گردآوری:بخش سلامت بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
سارا حاتمی متولد 1384 در تهران است. وی در عرصه ی بازیگری فعالیت دارد و به عنوان یک بازیگر نوظهور صدا و سیما شناخته شده است. سارا حاتمی به موجب ایفای نقش در سریال "زخم کاری" به شهرت فراوان در میان مخاطبان شبکه ی خانگی دست یافته است.
نام اصلی: سارا حاتمی
تاریخ تولد: 1384
محل تولد: تهران
پیشه یا فعالیت: هنر پیشه ی بازیگری
سارا حاتمی زاده ی دهه ی 80 در تهران است. این چهره در رشته ی ریاضی در مقطع دبیرستان تحصیل کرده است و در دوران دبیرستان وارد حرفه ی بازیگری شده است که به عنوان بازیگر نوظهور صدا و سیمای ایران شناخته می شود.
فعالیت برجسته ی هنری سارا حاتمی به ایفای نقش در سریال زخم کاری باز می گردد. در واقع این چهره با هنرنمایی در این سریال در میان مخاطبان نمایش خانگی به شهرت و محبوبیت دست یافته است.
سارا حاتمی از همان ابتدای کودکی به ایفای نقش در تئاتر و تلویزیون علاقه مند بوده است. مادر او نقش چشمگیری در پیدا کردن استعداد نهادینه ی بازیگری در سارا داشته است. در واقع سارا حاتمی تحت حمایت های مادرش علایق بازیگری و شرکت در کلاس های بازیگری را دنبال کرده است.
سارا حاتمی فعالیت در عرصه ی بازیگری را در سال 1398 در سن 14 سالگی با حضور در صحنه ی تئاتر آغاز کرد. وی در دوره های بازیگری آموزشگاه اشکان خطیبی شرکت کرده است.
سارا حاتمی به واسطه ی معرفی اشکان خطیبی به یکی از کارگردانان تئاتر و فیلم نامه نویس نامدار ایران به نام "کیومرث مرادی" وارد قاب صدا و سیمای ایران شد.
وی در تست های بازیگری متعدد حضور یافت و در نهایت در راستای ایفای نقش "مائده ریز آبادی" در سریال جذاب "زخم کاری" انتخاب شد.
سریال زخم کاری با ژانری اجتماعی و خانوادگی در سال 1399 به کارگردانی محمد حسین مهدویان به تولید رسیده است. سارا حاتمی در طول ساخت این سریال به همکاری با بازیگران سرشناسی اعم از هانیه توسلی، جواد عزتی، رعنا آزادی ور، عباس جمشیدی فر، مه لقا باقری، سیاوش طهمورث، مهدی زمین پرداز، سعید چنگیزیان، کاظم هژیر آزاد و اکرم محمدی پرداخته است.
سارا حاتمی در سریال زخم کاری نقش دختر نعمت ریز آبادی را بر عهده دارد که با پسر مالک به نام میثم در رابطه ی عاشقانه است. ماجرای عشق سارا و میثم دارای اتفاق های تلخ و درام است که وجه حرفه ای و جذاب سریال به شمار می رود.
محتوای سریال زخم کاری اقتباسی است از رمان کوتاه " بیست زخم کاری" نوشته ی مترجم ، داستان نویس و فیلم نامه نویس آلمانی به نام محمود حسینی زاد که در اواسط ده ی 90 به چاپ رسیده است.
رمان بیست زخم کاری با موضوع پدر خوانده های ثروت و قدرت و با الهام گیری از نمایشنامه ی "مکبث" اثر ویلیام شکسپیر گرد آوری شده است.
سارا حاتمی مجرد است و تاکنون ازدواج نکرده است.
سارا حاتمی به اسب سواری به شدت علاقه مند است. علاقه ی این چهره به اسب سواری به ایفای نقش در سریال زخم کاری باز می گردد. در واقع این چهره در طی ساخت سریال موظف بوده است به سوار کاری با اسب بپردازد.
عدم تجربه ی سارا حاتمی در ورزش اسب سواری سبب بروز ترس و واهمه شده بود. اما پس از حضور سارا حاتمی به همراه مرتضی امینی تبار در کلاس های متمادی اسب سواری زمینه ی علاقه ی فراوان وی به اسب فراهم شده است.
سارا حاتمی به معجزه ی برنامه ریزی در امور مختلف اعتقاد دارد. وی تمام ابعاد زندگی را با برنامه ریزی به سمت پیشرفت هدایت می کند. این چهره به برقراری هماهنگی میان امور به شدت اهمیت می دهد و همواره بر این باور است که با برنامه ریزی می توان از تحمیل فشار های زندگی کم کرد.
سارا حاتمی همانند سایر بازیگران پر نبوغ در سرتاسر دنیا از طریق صفحه ی شخصی اینستاگرام با مخاطبان در ارتباط است. وی با انتشار عکسی از سکانس پایانی نقش مائده در سریال زخم کاری عنوان کرد:
"مائده، تو مدتی که همراه من بودی صبوری، درد، عشق، محبت و سرخوردگی را از تو یاد گرفتم.
تو باعث شدی تا بیشتر ارزش زندگی را درک کنم چون من متوجه شدم آدمی از حوادث ثانیه های بعدی خبر ندارد. پس باید قدر دان تمام لحظات زندگی باشیم.
در واقع تو باعث شدی خیلی بیشتر به وجه مثبت زندگی شخصی ام فکر کنم. ما انسان ها باید هر لحظه از زندگی را دریابیم و در لحظه زندگی کنیم.
کلمات در وصف اموری که تو به من یا دادی ناتوان عمل می کنند چون تو به قلب من درس دادی.
و در نهایت خیلی ازت ممنونم که باعث شدی تا حضور در گروه پرانرژی سریال زخم کاری را تجربه کنم. از تمام کسانی که کمک کردن و در طول فیلم برداری به من آرامش قلبی القا کردند قدردانی می کنم.
بهترین لحظات زندگی من با شما در قلبم نهادینه شد."
نقش برجسته ی سارا حاتمی در عرصه ی صدا و سیما به ایفای نقش در سریال زخم کاری اختصاص دارد. به بهانه ی ورود تازه ی سارا حاتمی در حرفه ی بازیگری و نقش برجسته ی آن چهره در فیلم زخم کاری گفت و گو هایی با این بازیگر نوظهور صورت گرفته است.
در ادامه بخشی از گفت و گو های سارا حاتمی را شرح می دهیم.
گروه تولید سریال زخم کاری انرژی بسیار خوبی داشتند. این صمیمیت و انرژی مثبت باعث شد تا در طی فیلم برداری به هیچ عنوان احساس غریبی نداشته باشم. در میان اعضای مختلف گروه آقای جواد عزتی در نقش "مالک" بیشترین انرژی مثبت را به سایر بازیگران انتقال می داد. آقای عزتی در تمام امور و جوانب به راهنمایی من می پرداختند.
در راستای فیلم برداری سریال زخم کاری آقای جواد عزتی رو به من گفت:
" هنر تو در فیلم زخم کاری در تاریخ ثبت می شود. حتی چند سال بعد اگر کسی نام تو جست و جو کند به عنوان بازیگر این سریال شناخته خواهی شد.
نام هنری تو با کیفیت کاری که انجام می دهی در ارتباط است و در تاریخ هنر بازیگری به عنوان رزومه ی کاری ثبت می شود."
بی شک من در حرفه ی بازیگری در سطحی نیستم که بخواهم در خصوص بازیگری دیگران نظر دهم. با این وجود شخصیت مائده در سریال زخم کاری را خیلی دوست دارم. بازیگری در این سریال سبب کسب تجارب من در عرصه های گوناگون شد که صد در صد بازدهی مثبت داشت.
من و آقای سعید چنگیزیان با هم تمرینات مشترکی داشتیم. در واقع ما با هدف واقعی سازی نقش پدر و دختر موظف بودیم تا با هم بیشتر تمرین کنیم تا در طول بازی نقش ملموس تری ایفا کنیم.
بازیگری را دوست دارم چون اموری را که خودم از تجربه ی آن ها غافل هستم را می توانم به واسطه ی ایفای نقش های مختلف در فیلم به صورت ذهنی تجربه کنم. تجربه های مختلفی که حاوی لحظات زیبا یا حتی لحظات تلخ هستند.
در واقع بازیگری این زمینه را برای من فراهم کرده است تا بتوانم شکل های مختلف زندگی را در قالب نقش های متغیر تجربه کنم.
گرداوری: بخش دنیای بازیگران بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
نام: ملانی الیزابت باوندز
تاریخ تولد: 2 مارس 1980
محل تولد: سیدنی، نیو ساوت ولز، استرالیا
محل زندگی: وست هالیوود، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا
محل تحصیل: دانشگاه نیو ساوت ولز
حرفه: کمدین، هنرپیشه، نویسنده
سالهای فعالیت: 2002–اکنون
ربل ویلسون بازیگر سینما و تلویزیون است. وی سال 1980 به دنیا آمد. از مهمترین آثار ربل ویلسون میتوان به بازیگری در فیلم پیچ پرفکت 3، فیلم شب در موزه و فیلم گریمسبی اشاره نمود.
ربل ویلسون اولین بار در سینما حضور یافته و سال 1390 در 32 سالگی در فیلم ساقدوش ها به کارگردانی Paul Feig بازی کرده است. هر چند موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مثل فیلم پیچ پرفکت 3، بیشتر نبود ولی تجربه خوبی برای ربل ویلسون به حساب می آید و همکاری با هنرمندانی مثل کریستین ویگ، مایا رودولف، رز بیرن و تری کروس را تجربه نمود.
ربل ویلسون در سال 1396 دورهی دشواری را در زمینه سینما و تلویزیون گذراند و در اثر مهمی بازی نموده است. اثر مهم ربل ویلسون در این سال، بازیگری در فیلم پیچ پرفکت 3 به کارگردانی Trish Sie و Trish Sie به حساب می آید.
شاید یکی از مهمترین قسمت های بیوگرافی ربل ویلسون بازی در فیلم پیچ پرفکت 3 بوده است که توانست با مهارت خود، آن نقش و همین طور خودش را بین مخاطبان سینما مطرح کند. او در این فیلم با Trish Sie همکاری داشته است. ربل ویلسون توانست با بازی در فیلم پیچ پرفکت 3 تجربه بازیگری موفقی برای خود رقم بزند.
ربل ویلسون به جز فیلم پیچ پرفکت 3، سال 1393 در 35 سالگی در فیلم شب در موزه هم بازی کرده است. ربل ویلسون اینبار با Shawn Levy یعنی کارگردان فیلم شب در موزه و هنرمندانی مانند Ben Stiller، رابین ویلیامز، Owen Wilson و استیو کوگان کار کرده است.
در این سالها ربل ویلسون با هنرمندان زیادی تجربهی همکاری داشته است اما جالب است بدانید که در میان بازیگران Hana Mae Lee با 3 مرتبه، Anna Camp با 3 مرتبه، بریتانی اسنو با 3 مرتبه، Ester Dean با 3 مرتبه و Alexis Knapp با 3 مرتبه بیشترین همکاری را با ربل ویلسون داشتهاند.
در مجموع در کارنامه 38 ساله و بیوگرافی ربل ویلسون آثار مهمی وجود دارد. امتیازی که هر یک از آثار ربل ویلسون در منظوم دارند، نمره و امتیازی است که مردم از یک تا ده به آنها دادهاند.
در حقیقت هر چقدر ربل ویلسون در آثار با ارزشی بازی کرده باشد، توانسته نمرهی بیشتری از طرف مردم بگیرد، در نتیجه سوابق کاری و بیوگرافی ربل ویلسون درخشانتر خواهد شد.
ناگفته نماند که ربل ویلسون به زمینه تئاتر و هنرهای نمایشی هم بیتفاوت نیست و به این قسمت علاقمند هست. فیلم پیچ پرفکت 3 و سال 1396 پایان فعالیتهای ربل ویلسون نیست، کارشناسان اعتقاد دارند بازیگری ربل ویلسون با تجربه تر میشود و بهزودی او را با بازیهای درخشانتری در زمینه سینما و تلویزیون خواهیم دید.
از ازدواج ربل ویلسون اطلاعی در دست نیست.
روحسوار (2007) | ساقدوشها (2011) | چند مرد عالی (2011) |
زنان ازدواجنکرده (2012) | وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی (2012) | عصر یخبندان: رانش قارهای (2012) |
آوازخوان حرفهای (2012) | رنج و گنج (2013) | شب در موزه: راز مقبره (2014) |
آوازخوان حرفهای 2 (2015) | چگونه مجرد باشیم (2016) | گریمزبی (2016) |
آوازخوان حرفهای 3 (2017) | آیا این عاشقانه نیست (2019) | فریبکاری (2019) |
جوجو خرگوشه (2019) | گربهها (2019) | - |
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته