نوشته شده توسط: الهه ناز
با سلام به همه دوستان .
خدا را به خاطر تمام نعمت هایی که به شما ارزانی کرده است، سپاسگزاری کنید. به جای اینکه به زندگی دیگران و شرایطی که با آن روبه رو هستید، چشم بدوزید و افسوس بخورید که چرا آن موقعیت ها از آن شما نیست به داشته هایتان قناعت کنید و از آنچه در زندگی از آن شما شده است، خدا را شکر کنید.
مهمترین نکته ای که در زندگی باید به یاد داشته باشید این است که در هر شرایطی که قرار دارید، مهمترین وضعیت از آن شماست و خود شما هستید که باید با تلاش و کوشش در این موقعیت تغییر ایجاد کنید.
توجه به این مسئله که زندگی هیچ انسانی دقیقاً مانند زندگی فرد دیگری نیست و افراد هرگز نباید به مقایسه خود با دیگران بپردازند. ضروری است. روانشناسان براین عقیده هستند برای داشتن رضایت خاطر و زندگی آرام و برای اینکه کمتر دستخوش مشکلات شوید، باید نگاهتان را به زندگی تغییر دهید.
همواره سپاسگزاری کردن از دیگران باعث می شود تا ارتباط بهتری با آنها برقرار کنید. اگر به این اصل توجه داشته باشید و با اطمینان از این مسئله که تشکر از خداوند به شما آرامش می دهد و باعث می شود که به او نزدیکتر شوید، شرایط بهتری را برای خود فراهم خواهید کرد.
شکر خداوند و سپاسگزاری از او به خاطر تمام داشته هایتان، شما را در وضعیت روحی و شرایط بهتر زندگی قرار خواهد داد. موج
نوشته شده توسط: الهه ناز
منبع: بنام کلام
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
عاشورا و امام حسین(ع)از نگاه اندیشمندان جهان
تأثیری که حادثه کربلا و قیام حسین بن علی (علیهماالسلام) بر اندیشه مردم جهان، حتی غیر مسلمانان داشته، بسیار است. عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند. نقل سخنان همه این افراد کتاب قطوری میشود. به ویژه که برخی از نویسندگان غیرمسلمان مستقلا کتابهایی درباره این حادثه نوشتهاند. در اینجا تنها تعدادی اندک از این نظرها (از مسلمان و غیرمسلمان) آورده میشود:[1]
ـ مهاتماگاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین پیروی کند.
ـ محمد علی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد پیروی نماید.
ـ چارلزدیکنز (نویسنده معروف انگلیسی): اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
ـ توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل رو برو میشود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
ـ ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی): آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
ـ فردر جمس: درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین میرساند که هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ـ واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین (علیهالسلام) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به یزید نجات بخشد، لیکن مسؤولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفتیده عربستان، روح حسین فنا ناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین!
ـ توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (علیهالسلام) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب
حسین (علیهالسلام) مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
ـ موریس دوکبری: در مجالس عزاداری حسین گفته میشود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیربار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده، از زیردست استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی ذلت ترجیح دهیم.
ـ ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین (علیهالسلام) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هرچه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
ـ لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرم: برای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسین (علیهالسلام) در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرفت. این درس به ما میآموزد که مشکلات و خطرها هرچه باشد، نبایستی ما پروا کنیم و از راه حق و عدالت منحرف شویم.
ـ جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: "چه مبلغ میدهی "؟ اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
ـ احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی (علیهماالسلام) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین (علیهالسلام) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
ـ آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر میافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا مینمودیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیم.
ـ گیبون (مورخ انگلیسی): با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (علیهالسلام) تحمل نموده، احساساست سنگین دل ترین خواننده را بر میانگیزد، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود مییابد.
ـ نیکلسون (خاورشناس معروف): بنی امیه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند... و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضد فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراتوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم میکند که خون حسین (علیهالسلام) به گردن بنی امیه است.
ـ سرپرسی سایکس (خاورشناس انگلیسی): حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند، به درجهای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، نامی بلند غیر قابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
ـ تاملاس توندون (هندو، رئیس کنگره ملی هندوستان): این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین (علیهالسلام)، سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند و یادآوری شود.
ـ محمد زغلول پاشا (در مصر، در تکیه ایرانیان): حسین (علیهالسلام) در این کار، به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و اینگونه مجالس عزاداری، روح شهامت را در مردم پرورش میدهد و مایه قوت اراده آنها در راه حق و حقیقت میگردد.
ـ عبدالرحمان شرقاوی (نویسنده مصری): حسین (علیهالسلام)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.
ـ طه حسین (دانشمند و ادیب مصری): حسین (علیهالسلام)، برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد، در آتش شوق میسوخت. او زبان را درباره معاویه و عمالش آزاد کرد، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود. اما حسین، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند.
ـ عبدالحمید جودة السحار (نویسنده مصری): حسین (علیهالسلام) نمیتوانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد، زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحه میگذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم میکرد و بر فرمانروایی باطل تمکین مینمود. امام حسین به این کارها راضی نمیشد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
ـ علامه طنطاوی (دانشمند و فیلسوف مصری): (داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا بر میانگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار میآورد، چندانکه بر شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
ـ العبیدی (مفتی موصل): فاجعه کربلا در تاریخ بشر نادرهای است، همچنان که مسببین آن نیز نادرهاند... حسین بن علی (علیهماالسلام) سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیامبر اکرم وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. هستی خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدین سبب نزد پروردگار، "سرور شهیدان " محسوب شد و در تاریخ ایام، "پیشوای اصلاح طلبان " به شمار رفت. آری، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.
منبع: کتاب "درسی که حسین به انسانها آموخت "، شهید هاشمی نژاد،
نوشته شده توسط: الهه ناز
ابوبصیر از شاگردان برجسته امام باقر علیه السلام بود. او از بینایى محروم بود و از این جهتشدیدا رنج مىبرد. روزى به حضور امام باقر علیه السلام شتافته واز آن حضرت پرسید: آیا شما وارث پیامبر هستید؟
امام: بلى.
- آیا رسول خدا صلى الله علیه و آله وارث تمام پیامبران و وارث علوم و دانشهاى آنان بود؟
امام: بلى.
- شما مىتوانید مرده را زنده کنید و کور مادرزاد را معالجه نمایید و از آنچه که مردم در خانههایشان مىخورند، خبر دهید؟
امام: بلى. ما همه اینها را به اذن خداوند انجام مىدهیم.
او مىگوید: در این هنگام امام باقر علیه السلام فرمود: اى ابابصیر! نزدیک بیا. من نزدیک حضرت رفتم. آن حضرت با دست مبارک خود روى چشمان مرا مسح نمود. در اینحال من خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هرچه در شهر بود همه را دیدم.
آن گاه به من فرمود: آیا مىخواهى که این چنین باشى و در روز قیامتحساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هرچه را اراده فرمود، همان شود یا مىخواهى به حالاول برگردى و بدون حساب به بهشتبروى؟! ابوبصیر گفت: مىخواهم به حال اول برگردم.
پیشواى پنجم بار دیگر دستبر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت
نوشته شده توسط: الهه ناز
5 صفر سال 61 هجری قمری
شهادت حضرت رقیه
شناسنامه حضرت رقیه
حضرت رقیه فرزند امام حسین علیه السلام است . بر اساس نوشته های بعضی کتابهای تاریخی، نام مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیشتر همسر امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیهالسلام) به عقد امام حسین (علیهالسلام) درآمده است. در مورد تاریخ تولد حضرت رقیه چیزی معلوم نیست.
خواهران حضرت رقیه علیه السلام
در تعداد دختران امام حسین و نامهای آنها اختلاف وجود دارد. آنچه از منابع بدست می آید امام حسین علیه السلام دارای چهار دختر بنامهای فاطمه کبری، فاطمه صغری، سکینه و رقیه بوده است.
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است. اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.
لهوف سید ابن طاووس و حضرت رقیه
یکی از کتابهای کهن که در زمینه حضرت رقیه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. وی مینویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا میخواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید.
سن حضرت رقیه و تاریخ شهادت ایشان
مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.
چگونگی شهادت و مرقد مطهر حضرت رقیه
بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا، یک دختر کوچک هم دیده می شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می رفت.
از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت.
مرقد مطهر حضرت رقیه علیها السلام در سوریه نزدیک به قبر حضرت زینب علیها السلام است.
کرامتی از حضرت رقیه(س)
نوشته شده توسط: الهه ناز
مناظره امام باقر-علیه السلام- با اسقف مسیحیان:
یکی از حوادث مهم زندگی پر افتخار امام پنجم شیعیان،مسافرت آن حضرت به شام می باشد.
هشام بن عبد الملک،که یکی از خلفای معاصر امام باقر(ع)بود،همیشه از محبوبیت و موقعیت فوق العاد? آن امام بیمناک بود و چون می دانست پیروان پیشوای پنجم،آن حضرت را امام می دانند،همواره تلاش می کرد مانع گسترش نفوذ معنوی و افزایش پیروان آن حضرت گردد.به همین دلیل وی به حاکم خود در مدینه دستور داد امام باقر(ع) و فرزندش جعفربن محمد را روانه شام کند.امام هم ناگزیر به همراه فرزندش امام صادق(ع) به دمشق سفرکرد.
گرچه دربار هشام برای ابراز عظمت علمی امام باقر(ع) محیط مساعدی نبود،ولی از حسن اتفاق؛قبل از ترک دمشق فرصت مناسبی پیش آمد که امام برای بیدار ساختن افکار مردم و معرفی عظمت و مقام علمی خود بخوبی از آن استفاده نمود وافکار عمومی شام را منقلب ساخت.ماجرا از این قرار بود:
روزی هنگامی که امام (ع) همراه فرزند گرامی خود از قصر خلافت خارج شدند،در انتهای میدان مقابل قصرهشام با جمعیت انبوهی روبرو گردید که همه نشسته بودند.امام از وضع آنان وعلت اجتماعشان جویا شد.گفتند: اینها کشیشان و راهبان مسیحی هستند که در مجمع بزرگ سالیان? خود گرد آمده اند و طبق برنام? همه ساله منتظر اسقف بزرگ می باشند تا مشکلات علمی خود را از او بپرسند.امام باقر(ع) به میان جمعیت تشریف برده و بطور ناشناس در آن مجمع بزرگ شرکت فرمود.این خبر فوراً به هشام گزارش شد.هشام هم افرادی را مأمور کرد تا در انجمن شرکت نموده و از نزدیک ناظر جریان باشند.
طولی نکشید که اسقف بزرگ که فوق العاده پیر و سالخورده بود؛وارد شد و با شکوه و احترام فراوان در صدر مجلس قرار گرفت.آنگاه نگاهی به جمعیت کرد و چون سیمای امام باقر(ع) توجه او را به خود جلب نمود،روبه امام کرد و پرسید:
- از ما مسیحیان هستید یا از مسلمانان؟
- امام(ع) فرمود: از مسلمانان.
- اسقف:از دانشمندان آنان هستید یا افراد نادان؟
- امام(ع):از افراد نادان نیستم.
- اسقف: اول من سوال کنم یا شما می پرسید؟
- امام(ع):اگر مایلید شما سوال کنید.
- اسقف: به چه دلیل شما مسلمانان ادعا می کنید که اهل بهشت غذا می خورند و می اشامند ولی مدفوعی ندارند؟آیا برای این موضوع،نمونه و نظیر روشنی در این دنیا وجود دارد؟
امام(ع):بلی،نمونه روشن آن در این جهان جنین است که در رحم مادر تغذیه می کند ولی مدفوعی ندارد.
- اسقف:عجب!پس شما گفتید از دانشمندان نیستید؟!
- امام(ع):من چنین نگفتم،بلکه گفتم از نادانان نیستم!
- اسقف:سوال دیگری دارم.
- امام(ع) :بفرمایید.
- اسقف: به چه دلیل عقیده دارید که میوه ها و نعمتهای بهشتی کم نمی شود و هر چه از آنها مصرف شود،باز به حال خود باقی بوده کاهش پیدا نمی کنند؟آیا نمونه روشنی از پدیده های این جهان می توان برای این موضوع پیدا کرد؟
- امام(ع):آری،نمونه روشن آن در عالم محسوسات آتش است.شما اگر از شعل? چراغی صدها چراغ روشن کنید،شعله چراغ اول به جای خود باقی است و از آن به هیچ وجه کاسته نمی شود...
... اسقف هر سوال مشکلی به نظرش می رسید همه را پرسید و جواب قانع کننده شنید و چون خود را عاجز یافت،بشدت ناراحت و عصبانی شد و گفت:«مردم!دانشمند والا مقامی را که مراتب اطلاعات و معلومات مذهبی او از من بیشتر است،به اینجا آورده اید تا مرا رسوا سازد و مسلمانالن بدانند پیشوایان آنان از ما برتر و داناترند!!؟؟به خدا سوگند دیگر با شما سخن نخواهم گفت و اگر تا سال دیگر زنده ماندم،مرا در میان خود نخواهید دید!».این را گفت و از جا برخاست و بیرون رفت.
این جریان به سرعت در شهر دمشق پیچید و موجی از شادی و هیجان در محیط شام بوجود آورد.هشام بجای این که از پیروزی افتخارآمیز علمی امام باقر(ع) بر بیگانگان خوشحال شود،بیش از پیش از نفوذ معنوی امام بیمناک شد و ضمن ظاهر سازی وارسال هدیه برای آن حضرت پیغام داد که حتماً همان روز دمشق را ترک گوید.
{منبع: کتاب سیره پیشوایان،مهدی پیشوایی،ص339-345؛تفصیل جریان سفر امام باقر(ع) به دمشق در کتاب بحارالانوار ج46،ص307-313آمده است.}
نوشته شده توسط: الهه ناز
سخنان بزرگان و علماء
* آنچه دارم، مدیون اراده و تلاش خویشم. «حسین رحمت نژاد»
* دوستی انسان و کتاب! چه خانه و خانواده خوشبختی! (دکتر علی شریعتی)
* قلم، زبان خدا است، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است. (دکتر علی شریعتی)
* خوشبختی هیچ نیست جز لذت و آرامش کسی که دیگر هیچ چیز به یاد نمی آورد. (دکتر علی شریعتی)
* کتاب مال خواننده اش است؛ هر که آن را باز کند و بخواند و بفهمد و احساس کند و لذت ببرد و در او اثر کند. (دکتر علی شریعتی)
* کشف اینکه کجای کار ایراد دارد، گامی بزرگ به سوی موفقیت است. (توماس ادیسون)
* رمز کلید پیروزی ها، اراده است. «روبرتسون»
* کسیکه خوشبخت نباشد، گناهکار است. «ابیکاتاتوس»
* از تن بی دل، طاعت نباید و از پوست بی مغز، بضاعت را نشاید. «سعدی»
* چرا انسان ها و هر که انسان تر بیشتر، برعهد، در طلب آثار غم آور هنری اند و دوستدار اندوه؟ (دکتر علی شریعتی)
* خوشبختی نشانه سلامت روح است. «ویلیام جیمز»
* من در این دنیا خوشبختم، زیرا ملکوت من گوشه ای از این دنیاست. «آلبر- کامو»
* هرروز قبل از اینکه از خواب برخیزید، با صدای بلند بگویید: «من به خودم ایمان دارم.» (نورمن وینسنت بیل)
* بگذار برقامت بلند و راستین و استوار قلم به صلبیم کشند. (دکتر علی شریعتی)
* انسان خوشبخت نمی شود، اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد. «برناردو- سن پیر»
* با اراده، اگر دری را بکوبی گشاده می شود. »حضرت محمد»
* کتاب های دنیا، مال کتاب فهم های دنیا است، نه کتاب دارهای دنیا. (دکتر علی شریعتی)
* اگر آرزومندید که به سعادت برسید، پیش از آنکه خود عبرت دیگران شوید، از دیگران پند و عبرت گیرید. «امام علی (ع)»
منبع: هفته نامه خانواده سبز- آرامش و عشق- شماره دویست و چهل و یک
نوشته شده توسط: الهه ناز
چگونه عمر CD هایمان را افزایش دهیم؟
- بهتر است که CDها را از پشت، بر روی هم قرار دهید.
- سعی کنید CD را با لباس یا حوله و ... تمیز نکنید.
- برای نوشتن روی CD از ماژیک مخصوص آن استفاده کنید.
- بهتر است از CDهای معتبر و شناخته شده برای ذخیره سازی اطلاعات خود استفاده کنید.
- زدن برچسب بر روی CD باعث می شود که عمر آن کوتاه تر شود.
- اگر کارتان با CD تمام شد آن را از کامپیوتر خارج کنید.
- به دلیل اینکه DVD-ROM سرعت چرخش بسیار بالایی دارد، بهتر است که CD را داخل DVD-ROM قرار ندهید.
- سعی کنید هنگام جابه جایی CD سطح شیشه ای آن را کمتر لمس کنید.
- حتما CD را داخل محفظه ای قرار دهید تا از نور خورشید، حرارت، رطوبت، گردو غبار و ... مصون بماند.
منبع: مجله خانواده سبز- شماره 240
نوشته شده توسط: الهه ناز
لحظه های زندگی (دکتر علیرضا آزمندیان)
یکی از مختصات و ویژگی های زندگی، پدیده زمان است. به این معنی که زندگی بر روی محوری به نام محور زمان اتفاق می افتد. بنابراین زندگی هر انسان از سه بخش تشکیل شده است: گذشته، حال و آینده.
پاره ای از انسان ها همواره در گذشته های خود زندگی می کنند. هموازه زانوی غم در بغل گرفته و حسرت گذشته ها را می خورند.
پاره ای دیگر از انسان ها فقط در آینده زندگی می کنند. شب و روز نشسته اند و برای آینده تخیل می کنند، بدون اینکه اقدامی برای خلق هدفی انجام دهند.
و دسته سوم انسان های هوشمند و خودآگاهی هستند که از گذشته های خود تجربه کسب می کنند و برای آینده خود طراحی و برنامه ریزی می کنند ولی فقط در حال زندگی می کنند.
رهروان مسیر کمال کسانی هستند که حال را در می یابند، نه در حسرت گذشته گیر کرده اند و نه وعده بدون اقدام آینده را به خود می دهند. آنها در لحظه ها زندگی می کنند. آنها انسان های مترصدی هستند که در لحظه ها، فرصت ها را شکار می کنند و آنها را به ثروت تبدیل می کنند.
منبع: مجله خانواده سبز- شماره 240