نوشته شده توسط: الهه ناز
در محضر امام سجاد علیه السلام
محمد بن مسلم بن شهاب زهری روزی با حالتی افسرده و اندوهگین به حضور امام سجاد علیه السلام آمد . وقتی امام علت ناراحتی وی را پرسید، گفت: اندوه من از سوی برخی مردم به ویژه افرادی است که به آنان خدمت کرده ام ولی آنها برخلاف انتظارم به من حسد ورزیده و چشم طمع در اموالم دوخته اند .
امام چهارم علیه السلام رهنمودهای راهگشایی به وی ارائه فرموده و سپس افزود:
«احفظ علیک لسانک تملک به اخوانک
; اگر از زبانت مواظبت کنی، همه دوستان و آشنایانت در اختیار تو خواهند بود [و تو را دوست خواهند داشت] .»
سپس فرمود: «زهری! کسی که عقلش کامل ترین اعضاء وجودش نباشد، با کوچک ترین اعضایش (زبان) هلاک می شود .»
حضرت سجاد علیه السلام مهم ترین رمز توفیق در زندگی را، تواضع و احترام به دیگران دانسته و می فرماید: «اگر دیدی که مسلمانان تو را احترام می کنند و مقامت را بزرگ می شمارند، بگو آنها بزرگوارند که با من چنین رفتار می کنند و اگر از مردم نسبت به خود بی توجهی مشاهده کردی، بگو از من خطایی سرزده که مستوجب چنین بی احترامی شده ام . هرگاه چنین اندیشیده باشی و طبق این تفکر عمل کنی، خداوند متعال زندگی را برتو آسان کرده، دوستانت زیاد و دشمنانت به حداقل خواهند رسید . در این صورت نیکی های دیگران تو را خوشحال می کند و از بدی و اذیت های آنان آزرده نخواهی شد .»
الاحتجاج، ج 2، ص 319 .
نوشته شده توسط: الهه ناز
مذهبی
- باران عشق (سوره اسراء)
*کسانی که بغض علی (ع) را در قلبشان دارند از امت من نیستند. «پیامبر (ص)»
*علی (ع) و معراج: در امالی شیخ طوسی از ابن عباس نقل شده است که از رسول خدا (ص) خبر داد که پیامبر (ص) فرمود: «حق تعالی پنج چیز به من عطا کرد که مطابق آن، پنج چیز دیگر به علی (ع) داد؛ به من جوامع کلمه ها و به علی جوامع علم را داد، مرا نبی و علی را وصی نبی قرار داد، به من کوثر و به علی چشمه سلسبیل داد، به من وحی و به علی (ع) الهام کرد.»
نوشته شده توسط: الهه ناز
- پاسخ به مسائل شرعی
حکم حجاب را توضیح دهید.
اصل حکم تکلیفی وجوب حجاب زنان مسلمان از مردان بیگانه و نامحرم از ضروریات دین اسلام است و هیچ فقیه شیعه یا سنی با آن مخالف نیست، حفظ حجاب زن مسلمان به خاطر حرمت و احترامی است که دین اسلام برای زنان مسلمان قائل است و خدای بزرگ از اختلاط زن مسلمان نامحرم با مردان نامحرم خشنود نیست، تا آنجا که ضرورت اقتضاء می کند، همکاری زنان مسلمان و مردان نامحرم بلامانع است. از سویی دیگر بر مردان مسلمان نیز واجب است که چشم از حسن و زیبایی های زن مسلمان بپوشانند، زیرا حفظ حریم خصوصی و احترام زن مسلمان واجب است، خواه مرد مسلمان از دیدن زیبایی های زن نامحرم مسلمان لذت جنسی ببرد یا نبرد، اما در فقه اسلام زن غیر مسلمان چنین حریم و حرمتی ندارد و دیدن آن بدون قصد شهوت، اشکال ندارد و شهوترانی به غیر از اسباب و طریق مشروع در هر صورت و حالتی حرام است.
اهمیت نماز را توضیح دهید.
مهم ترین فروع دین، نماز است، اگر نماز، قبول شود سایر اعمال نیز قبول می شود و اگر نماز قبول نشود سایر اعمال نیز قبول نمی شود. بیشترین برکت ها از نماز اول وقت حاصل می شود، عده ای که ادعا می کنند بدون نماز خواندن عارف هستند، ادعای پوچ و باطلی دارند. بالاترین نشانه معرفت و معروف، نماز است و خداوند در قرآن با صراحت بیان می فرماید که اثر نماز، خودداری از فحشا و منکر است، چگونه ممکن است نماز با اثری بدون اهمیت از تکالیف مسلمان حذف شود و فرد خود را مسلمان بداند ولی نماز نخواند و تازه خود را عارف هم معرفی کند.
تفاوت طهارت و نظافت چیست؟
طهارت حکم وضعی، اعتباری است که در نقطه مقابل آن حکم وضعی نجاست اعتبار شده است. طهارت مفهومی غیر از نظافت است، در اسلام به هر دو مفهوم طهارت و نظافت توصیه و تاکید شده است. فقه اسلام، شخص مسلمان را تمیز و نجس می خواهد، نه این که تمیز و نجس باشد. شناخت اشیاء نجس مانند خون، خوک، سگ و ... در رعایت فرهنگ طهارت اسلامی بسیار حائز اهمیت است.
ولایت شوهر بر زوجه تا چه معیاری است؟
ولایت شوهر بر زوجه تا اندازه ای است که احکام الهی را تعدی نکند، چنانچه شوهر برخلاف احکام الهی، دستوری به زن خود دهد، چنین دستوری از دیدگاه شرع بدون اعتبار و فاقد ارزش است.
نوشته شده توسط: الهه ناز
زندگی زیبا (دکتر علیرضا آزمندیان)
انسان ها به طریقه های مختلف زندگی می کنند، اما اگر یک انسان بخواهد نگاه متعادلی به زندگی داشته باشد، باید چه ویژگی هایی داشته باشد، یکی از این ویژگی ها برای دیدن زندگی زیبا این است که چشمانت در بهشت زندگی باید به گونه ای دیگر ببیند.
دربهشت زندگی تو، بهشتی که جز خوبان کسی را راهی بدان نیست، چشمان تو، همه چیز را به گونه ای دیگر می بینند و این همان موضوعی است که قبلا بارها، پیرامونش بحث کرده ایم. اصولا پایه و اساس مباحث تکنولوژی فکر نیز، رساندن تو به نقطه ای بود که این تغییر بزرگ و این تحول عظیم در بینش و نگرش تو ایجاد شود. در بهشت تو، اخلاق، روابط انسانی، روابط الهی، عشق، معرفت، عظمت، سعادت، زندگی، دنیا و آخرت و ... همه و همه، تعریف دیگری دارند. تو پا روی کلیشه ها گذاشته ای، تو در ورای هر ظاهر، باطن را دیده ای.
تو در بسیاری از ظواهر زست نیز فرشته های زیبایی و شکوه را با چشم دل، عاشقانه در پرواز دیده ای زیرا تو، با طی این سفر معنوی، بصیرت یافته ای و چشم دلت بر حقایق مکنون باز شده است و گوش جانت، اصوات پنهان و خورشید، چشم دوخته ای.
بصیرت و روشن بینی، شرابی است که دست حق در جام دل عارفان می ریزد. این شراب روحانی، گوارایت باد.
نوشته شده توسط: الهه ناز
اطلاعاتی جالب درباره خواب دیدن
آیا تابحال خوابتونو فراموش کردین؟
آیا دچار بختک شدین؟
خوابهای رنگی چطور؟! آیا تا بحال دیدین؟
در این مقاله ۱۰ موضوع جالب در مورد خواب دیدن رو از نظر خواهید گذراند که امیدوارم به پاسخ خیلی از سوالاتی که بعضا ممکنه در اینمورد براتون پیش بیاد برسید و منبعد تعبیر و تفسیر خوابهاتون عالی و لذتبخش باشه ...
1) خواب دیدن افراد نابینا
کسانی که بعد از تولد نابینا میشوند میتوانند تصاویر را در خواب ببینند. افرادی که نابینا به دنیا میآیند نمیتوانند در خواب تصاویر را ببینند، اما نابینایان خوابهایی به شفافی افراد بینا دارند که البته شامل حواس پنج گانه دیگر مثل شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و حتی عواطف حسی است. تصور کردن این امر برای انسانهای بینا مشکل است اما احتیاج بدن به خوابیدن به قدری زیاد است که می تواند به طور مجازی تمامی موقعیت های فیزیکی را تا مرحله به وقوع پیوستن آن به کار گیرد.
2) ۹۰% خوابها فراموش میشوند
نیمی از رویاها در همان ۵ دقیقه اول پس از برخاستن از خواب و ۹۰% آنها پس از ۱۰ دقیقه فراموش میشوند. یک روز صبح، شاعری معروف به نام ساموئل تیلور کلریج با یک رویای خیلی عجیب و غریب (بر اثر استعمال مواد مخدر) بیدار شد. کاغذ و قلم را برداشت تا هرچه در خواب دیده بود را یادداشت کند. این اثر “کوبلا خان” تبدیل به یکی از اشعار معروف انگلیسی شد. شعر او در بیت پنجاه و چهارم به وسیله ی فردی از شهر پارلاک قطع شد. کلریج قصد داشت شعرش را ادامه دهد ولی نتوانست بقیه خوابش را به یاد بیاورد، این اثر هیچ وقت کامل نشد. یک مورد عجیب و غریب دیگر داستانی برخاسته از خواب به نام "دکتر جکیل و آقای هایدویلست" اثر رودبرت لوییس استیونسون بود. داستان ماری شلی فرانکشتاین نیز زاییده ی خیالی یک رویاست.
3) همه ی مردم خواب میبینند
تمامی افراد (به جز مواردی از بیماری های شدید روانی) خواب می بینند. اما زنها و مردها رویاها و عکس العمل های متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. مردها تمایل دارند درباره ی سایر همجنسان خود خواب ببینند در حالی که زنان در خوابهایشان به طور مساوی دیگر زنان و مردان را میبینند.
4) خواب دیدن از بروز جنون جلوگیری میکند
در آزمایش جدیدی که درباره ی خواب بر روی تعدادی دانشجو انجام گرفت، مشاهده شد دانشجویانی را که در لحظه شروع خواب دیدن بیدار کردند (بعد از بیدار کردن به آنها اجازه داده شد که ۸ ساعت دیگر بخوابند) همگی دارای عدم تمرکز حواس، زودرنجی و کج خلقی، توهم و حتی بعد از ۳ روز نشانگر علائمی از جنون بودند. در نهایت وقتی به آنها اجازه داده شد که چرتی بزنند، ذهن آنها زمان از دست رفته را ترمیم کرد و سطح کارایی خواب آنها را افزایش داد.
5) فقط شناخته شدهها به خواب ما میآیند
رویاها مکرراً از نقش بازی کردن افراد غریبه پر میشود. ذهن ما چهره ی افراد غریبه را در عالم رویا نمیسازد بلکه آن چهره های افراد حقیقی هستند که ما در طول زندگی دیده ایم ولی آنها را به خاطر نمیآوریم یا نمی شناسیم. برای مثال شیطان خون آشامی که در آخرین خوابتان دیده اید ممکن است شخصی بوده باشد که وقتی بچه بودید شما را کتک زده و یا با پدر شما بحث و مشاجره کرده است! همه ی ما در طول زندگی چهرۀ صدها هزار نفر را دیده ایم، بنابرین ذهن ما منبع بی پایان شخصیت هایی است که هنگام خواب دیده می شوند.
6) همه افراد خوابهای رنگی نمیبینند
۱۲%افراد بینا فقط خوابهای سیاه وسفید و بقیه افراد تمامی رنگها را درخوابهایشان میبینند. مردم موضوعات مشترکی را در رویاهایشان میبینند. مثل موقعیتهای مربوط به مدرسه، تعقیب شدن، درجا دویدن، سقوط کردن، دیر رسیدن، دیدن مرگ کسی که زنده است، پرواز کردن، مردود شدن در امتحان و یا تصادف با اتومبیل. علت اینکه چرا به افرادی که خوابهای مربوط به درگیری و ناآرامی و مرگ را رنگی میبینند، فشارها و ضربه های روانی بیشتری وارد میشود، هنوز ناشناخته است.
7) خوابها آنچه که میبینیم نیستند
اگر شما درباره ی چیز خاصی خواب میبینید، الزاماً همیشه آن چیزی نیست که در تصویر میبینید. خوابها با زبانی بسیار سمبلیک با آدمی سخن میگویند. ذهن نیمه هوشیار شما میکوشد تا رویاهایتان را با اشیاء مشابه آن مقایسه و تلفیق کند. مثل سرودن یک شعر و استفاده از آرایه ی تشبیه: مورچه ها مثل ماشینی که هیچ وقفه ای ندارد کار میکردند. ولی شما هیچ وقت چیزی را با خودش مقایسه نمیکنید. به طور مثال هرگز نمیگوییم: آن غروب زیبا مثل غروبی زیبا بود. بنابرین ذهن شما ممکن است از هر سمبلی برای هر شیء استفاده کند ولی کمتر اتفاق افتاده که خود شیء سمبل خودش باشد.
8) ترک کنندگان دخانیات رویاهای واضحتری میبینند
کسانی که برای مدت طولانی سیگار میکشیدند و اکنون آن را ترک کرده اند، رویاهای شفاف تر و پاک تری نسبت به گذشته میبینند. طبق تحقیقات مجله روانشناسی ناهنجاری: در میان ۲۹۳ ترک کننده که ۱ تا ۴ هفته از دوره ترک آنها گذشته، ۳۳% آنها حداقل ۱ بار خوابهایی مربوط به استعمال دخانیات را دیده اند. در بیشتر این خوابها، این افراد خودشان را در حال مصرف میدیدند و احساسات بسیار شدید منفی مثل، وحشت و اضطراب و گناه به آنها دست می داد. همچنین ۹۷% ترک کنندگان تنباکو در مدت استعمال این خوابها را نمیدیده اند و عمدتاً فقط در دوران ترک مواد این خوابها دیده میشده است. این خوابها شفاف تر از خوابهای معمول بوده و مهمترین علامت مشترک ترک تنباکو گزارش شده است.
9) محرکات بیرونی به رویاها حمله میکنند
خیلی از ما فرایندی به نام تداخل خواب را تجربه کرده ایم. مثلاً هنگامی که صدایی را بیرون از عالم خواب شنیده ایم، به نحوی با خواب ما تداخل پیدا کرده است. مثالی مشابه این است که وقتی شما به صورت فیزیکی و در واقعیت تشنه هستید ذهن شما این احساس را با خوابتان تلفیق میکند. سپس به صورت مداوم پارچ های بزرگ آب را مینوشید و خود را سیراب میکنید، دقایقی بعد دوباره تشنه میشوید و آب مینوشید، تشنه میشوید … آب مینوشید … و این چرخه تا وقتی بیدار میشوید تکرار میشود تا اینکه در عالم واقعیت آب بنوشید.
10) طی خواب بدن فلج میشود
میخواهید باور کنید یا نه، بدن شما در حقیقت هنگام خواب فلج می شود. به نظر میرسد این اتفاق از حرکت ناخواسته ی بدن و به نمایش گذاشتن رویاها جلوگیری میکند. بر اساس مقاله ی خواب در ویکی پدیا : غدد شروع به ترشح کردن هورمونی میکنند که به القای خواب کمک میکند، نورونها سیگنالهایی را به نخاع میفرستند که باعث آرامش بدن میشود و کمی بعد بدن بی حس و فلج می شود.
● بیشتر بدانید:
▪ وقتی خروپف میکنید، نمیتوانید خواب ببینید.
▪ کودکان نوپا تا وقتی به سن ۳ سالگی برسند درباره ی خودشان خواب نمیبینند. آنها عموما در همان سن تا ۷ یا ۸ سالگی شان کابوسهای بیشتری نسبت به بزرگسالان میبینند.
:: اگر شما را به طور ناگهانی از خوابی کوتاه بیدار کنند، رویاهای واضح تری را نسبت به وقتی که تمام شب را خوابیده اید به یاد میآورید.
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
قرآن کریم ریسمان الهی است که از مقام «لدن»آویخته شده و مرحلهی نازلهی آن در پوشش لفظ عربی روشن درآمده تا همگان بتوانند پس از تلاوت یا شنیدن، با تعقّل و فکر کردن از آن بهرهمند گردند و همراه با قرآن عروج معنوی یابند «حم* وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ* إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»[1] قرآن کریم مراتبی دارد و بعضی از مراحل بلند آن در دسترس فکر و علم حصولی صاحب نظران نیست؛ زیرا که آن مرحله از نوع مفهوم و ماهیت و تصور و تصدیق نیست. این مراحل، با فکر عادی بشر قابل دریافت نیست مگر آنکه خود انسان عروج کند و به آن جایگاه بلند برسد و حقیقت قرآن را در آن مقام شامخ بیابد. اگر گفته میشود که «نماز معراج مؤمن است»[2]، به دلیل آن است که انسان را عروج میدهد و کسی که عروج پیدا کند زمینهی دریافت آن معنای بلند قرآن را یافته است. شهیدانی که در راه خدا، شربت شهادت نوشیدهاند و «أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ»[3] هستند، پس از رسیدن به مقام زندگی نزد خدا میتوانند به قدر معرفت و تجرّد روحی خود به معارف و بطون قرآن دست یابند.
در روایات شریفه این نکته بارها تکرار و تأیید شده است که قرآن کریم علاوه بر ظاهر، بطونی دارد: «إن للقرآن ظاهراً و باطناً»[4] و برخی روایات برای قرآن هفت بطن[5] و در برخی دیگر هفتاد بطن قائل شده است. البتّه مقصود از هفتاد بطن و مانند آن، کثرت بطون است نه آنکه عدد مخصوصی در نظر باشد.
مرحوم آیةالله حکیم ـ رحمه الله ـ از برخی بزرگان نقل کرده که ما به اتّفاق مرحوم سیّد اسماعیل صدر و مرحوم آخوند و بعضی بزرگان به خدمت مرحوم فتحعلی که مفسّر بزرگی بودند، میرفتیم و ایشان روز اوّل، آیهأی را طوری معنا کرد که به ذهن ما نیامده بود. فردای آن روز همان آیه را طور دیگری معنا کرد و پس فردا همان آیه را به گونهأی دیگر و با عمق بیشتری معنا کردند.
در مورد آیهی کریمهی «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ»[6] از حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایتی وارد شده که فرمود ما باطن قرآنیم و منظور از «علّی»در این آیه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ است.[7] این تفسیر، تفسیر باطن قرآن است که آن حضرت نشان داده و مقصودشان آن است که حقیقت علوی، و نور محمّدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ در آن مقام بلند «لدن»حضور دارد.
از حضرت حسین بن علی و نیز از حضرت صادق ـ علیهم السّلام ـ نقل شده که فرمودند: «کتاب الله عزوجل علی أربعهی أشیاءٍ: علی العبارهی و الإشارهی و اللطائف و الحقائق، فالعبارهی للعوام و الإشارهی للخواص و اللطائف للأولیاء و الحقائق للانبیاء»[8] یعنی، خدای عزوجلّ معارف خود را در قرآن کریم به چهار گونه بیان فرموده است: به صورت عبارت و لفظ صریح و اشاره و لطایف و حقائق که عبارات آن برای فهم تودهی مردم است و اشاراتش برای خواصّ و لطایف آن برای اولیا و حقایق آن برای انبیای الهی است.
[1] ـ سورهی زخرف، آیات 1 ـ 3؛ حم، سوگند به کتاب مبین (روشنگر). که ما آن را قرآنی فصیح و عربی قرار دادیم، شاید شما (آن را) درک کنید.
[2] ـ بحار، ج 79، ص 303.
[3] ـ سورهی آل عمران، آیهی 169؛ نزد پروردگارشان زنده هستند.
[4] ـ وسائل الشیعه، ج 27، ص 192.
[5] ـ تفسیر صافی، مقدمه هشتم.
[6] ـ سورهی زخرف، آیهی 4؛ و آن در «ام الکتاب» (لوح محفوظ) نزد ما بلند پایه و استوار است.
[7] ـ تفسیر برهان، ج 4، ص 135، ح 7.
[8] ـ بحار، ج 75، ص 278.
نوشته شده توسط: الهه ناز
ار بررسی آیات و روایات استفاده میشود که توبه مخصوص گناه ویژهای نیست و شخص خاصی را نیز شامل نمیشود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و هرظلم و ستم و اسرافی، وعده پذیرش توبه را داده و در آیه "توبوا الی الله جمیعاً" هرگناهکاری دعوت به توبه شدهاست. (1) در این جهت فرقی بین گناه کبیره وصغیره نیست.
وعده پذیرش توبه به صورت مطلق و دعوت به توبه به صورت همگانی، مستلزم مطلوبیت توبه برای همه گناهان است.
قرآن مجید در دو مورد یادآور شده که خدا از همه گناهان میگذرد جز گناه شرک: "أنّ الله لایغفر أنْ یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمَن یشأ؛خداوند شرک را نمیبخشد و کمتر از آن را برای هر کس که بخواهدمیآمرزد". (2)
اما با توجه به این که آیات توبه با عمومیت خود، شرک را نیز دربرمیگیرد "وَ هُوَ الَّذِی بَقْبَلُ التَّوْبه عَنْ عِبادِهِ؛ او است که توبه را از بندگانش میپذیرد" (3) این آیه و آیات دیگر شامل بخشوده شدن شرک در پرتو توبه نیز میباشد. پس منظور از عدم عفو مشرک، عدم پذیرش توبه وی نیست، بلکه "مقصود آن است که برخی از گناهان، بدون توبه نیز براثر رحمت گسترده خدا، با راههایی مانند انجام کارهای نیک، شفاعت و ترک گناه کبیره بخشوده میشوند، ولی هرگز شرک در قلمرو این رحمت خاص قرار نمیگیرد، زیرا مشرک هیچ گونه شایستگی برای نزول رحمت حق ندارد. البته بخشوده شدن در پرتو توبه یک امر بدیهی است. کسانی که در صدر اسلام به دین میگرویدند و پیامبر اسلام آنان را میپذیرفت، مشرک بودند". (4)
پس توبه و بازگشت از گناه، همه گناهان حتی شرک را میشوید. البته چگونگی توبه با توجه به ماهیت گناه متفاوت است.
اما در پاسخ گناهان کبیره توجه به چند نکتة اساسی ضروری به نظر می رسد:
1ـ گناه به معنی خلاف است و در اسلام هر کاری که بر خلاف فرمان خدا باشد، گناه است، مخالفت امر خدا، هر اندازه کوچک باشد، چون در پیشگاه عظمت الهی واقع می شود، بزرگ است. اما اینکه برخی گناهان کوچک و صغیره شمرده شده، نسبت به گناهان دیگری است که کبیره دانسته شده اند. اما از این منظر که گناه نافرمانی حق تعالی است، نمی توان هیچ گناهی را کوچک شمرد، چه این که کوچک شمردن گناه، از گناهان کبیره است (که در صورت عدم توبه) بخشیده نمی شود.(5)
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که "به کوچکی گناه منگرید، بلکه به بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی کرده اید".(6)
2ـ علمای اسلام با استفاده از آیات و روایات، گناهان را در مقایسة با خود آنها و آثار و نتایج آن، به دو دسته صغیره و کبیره تقسیم کرده اند. این که ملاک و معیار در شناخت گناه صغیره از کبیره چیست، میان علما اختلاف نظر وجود دارد. امور زیر را به عنوان ملاک گناه کبیره ذکر کرده اند:
الف) هر گناهی که در قرآن بر آن وعدة عذاب داده شده است.
ب) هر گناهی که در اسلام برای آن "حدّ" تعیین شده است، مثل شرابخواری، زنا و....
پ) هر گناهی که بیانگر بی اعتنایی و بی حرمتی به دین و مقدّسات دینی است.
ت) هر گناهی که از طرف شرع مقدّس، با شدت و تهدید از آن نهی شده باشد.
ث) هر گناهی که در قرآن یا سنّت پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) به کبیره بودن آن تصریح شده است.
3ـ در روایات، شمار گناهان کبیره متفاوت ذکر شده است. در بعضی روایات هفت گناه و در برخی نوزده گناه.
همین طور علمای اسلام آن را هفت و برخی ده و برخی بیست و بعضی سی و چهار و بعضی چهل و برخی بیشتر ذکر کرده اند. از مجموعة روایات و کلمات بزرگان دین می توان فهمید آن چه ذکر شده، به عنوان نمونهها و مصادیقی از گناهان کبیره است.
جهت آگاهی بیشتر به کتاب "گناه شناسی" اثر استاد محسن قرائتی که توسط آقای محمد محمدی اشتهاردی تنظیم و نگارش یافته، یا کتاب کیفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن "تألیف سید هاشم رسولی محلاتی و کتاب گناهان کبیره" آیت الله دستغیب مراجعه شود.
امام خمینی گناهان زیر را به عنوان گناهان کبیره مطرح کرده است:
1ـ نومیدی از رحمت خدا 2ـ ایمنی از مکر الهی 3ـ دروغ بستن به خدا و پیامبر 4ـ قتل 5ـ عاق پدر و مادر 6ـ خوردن مال یتیم7ـ نسبت زنا دادن 8ـ فرار از جنگ و جهاد 9ـ قطع رحم 10ـ سحر و جادو 11ـ زنا 12ـ لواط 3ـ سرقت 14ـ قسم دروغ 15ـ کتمان شهادت 16ـ شهادت به ناحق دادن 17ـ عهد شکستن 18ـ بیش از ثلث وصیت کردن 19ـ شراب نوشیدن 20ـ ربا خوردن 21ـ برای کار حرام مزد گرفتن 21ـ قمار بازی 22ـ خوردن گوشت مردار و خوک و خون و میته 24ـ در وزن خیانت کردن 25ـ هجرت به جایی که انجام وظیفه دینی ممکن نیست 26ـ کمک به ظالم 27ـ اعتماد به ظالم 28ـ حبس حقوق مردم 29ـ دروغ 30ـ تکبّر 31ـ اسراف 32ـ خیانت به امانت 33ـ غیبت 34ـ سخن چینی 35ـ سرگرمی به لهو و لعب 36ـ سبک شمردن حج 37ـ ترک نماز 38ـ ندادن زکات 39ـ اصرار بر گناهان کوچک.(7)
از آیاتی استفاده می شود همة گناهان صغیره و کبیره با توبه بخشیده می شود: مثلاً می فرماید: بگو ای بندگان من که بر خود اسراف ستم و ستم کرده اید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است".(8)
آیه با کلمه "جمیعاً" تصریح دارد بر این که توبه عمومیت دارد و همة گناهان را شامل می شود.
در آیة دیگر آمده است: "هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاح نماید، مشمول رحمت خدا می شود که خدا آمرزنده و مهربان است".(9)
در این آیه هر گونه عمل سوء که تمام گناهان را فرا می گیرد، قابل توبه و بازگشت ذکر شده است.
در آیه دیگر همة مؤمنان را مخاطب قرار داده و می فرماید: "ای مؤمنان، همگی به سوی خدا باز گردید تا رستگار شوید".(10) واژة "جمیعاً" دلیل بر این است که هر گناهکاری دعوت به توبه شده است. اگر توبه دارای شمول و عموم نباشد، چنین دعوتی صحیح نیست.(11) پس صغیره یا کبیره بودن گناه تأثیری در قبولی یا عدم پذیرش توبه ندارد. ملاک، احراز شرایط توبه یعنی پشیمانی از گناه و عزم بر ترک آن و تدارک و جبران حق الله و حق الناس می باشد.موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. نور (24) آیه 31.
2. نسأ (4) آیه 116.
3. شوری (42) آیه 25.
4. جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 8، ص 230.
5.اصول کافی، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، ج 3، ص 394.
6. بحار الانوار،ج77، ص 168.
7. تحریرالوسیله، ج 1، ص 274.
8. زمر (39) آیة 53.
9. انعام (6) آیة 54.
10. نور (24) آیة 31.
11. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 227.
نوشته شده توسط: الهه ناز
فواید ازدواج - تأمین آرامش روحی خانواده به معنای حقیقی کلمه میبایست محیط امن و آرامش برای زن و مرد باشد و اگر حضور در محیط خانواده شروع حسّ حضور یک مزاحم در کنار شخص باشد به جرأت باید گفت که این خانواده از پایه و بنیاد دوستی تشکیل نشده و دچار مشکلات اساسی و بنیادی است. |
تأمین آرامش روحی
قرآن شریف میفرماید:
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً
و از آیات و نشانه های الهی این است که برای شما جفتهایی از خودتان خلق نموده تا به وسیله آنها آرامش یابید و بین شما محبت و مهربانی قرار داد.
در ذیل این آیه شریفه این نکته مهّم قابل تأمّل است که وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند علاوه بر این که نیاز جنسی آنها برآورده و تأمین میگردد و آن هم از طریق طبیعی و آنگونه که خداوند میپسندد، ثمره دیگری نیز عاید زن و مرد میشود که بسیار مهّمتر و با ارزشتر است، زن ها و مخصوصاً مردها که بیش از زن ها در جامعه حضور دارند و با چالشهای مختلف درگیر هستند، فشارهای مختلف اقتصادی و اجتماعی را تحمّل میکنند و در جوامع شهری امروز که وسعت فوقالعاده پیدا کرده و خستگیها و تنشهای روانی و فکری بیشماری را برای مردم به ارمغان آورده وقتی زن و مرد به خانه و محیط خانواده برمیگردند پس از یک روز پر مشغله و خسته کننده، آنگاه که در کنار یکدیگر قرار میگیرند گویا روحیّه نشاط و طراوت تازهای به جسم و روح ایشان تزریق میشود و این دو کنار هم به آرامش روحی و روانی میرسند و خود را برای ورود مجدّد به عرصه کار و مشغلههای اجتماعی آماده میکنند.
این ویژگیهای خانواده اسلامی است و خانوادههای غربی به هیچ وجه از چنین محیط ممتاز روحافزا و آرامش بخشی برخوردار نیستند. خانوادههای آمریکائی و حتی کانادائی بسیاری را مشاهده کردهام که از فقدان چنین محیط و آرامشی رنج میبرند. گاهی در برنامههای تلویزیونی به عنوان یک برنامه تلویزیونی بسیار قوّی، قشنگ و عاطفی؛ یک مرد و زن را به تصویر میکشند که با هم خواهر و برادرند و پس از 50 سال یکدیگر را پیدا کردهاند حال آن که این نشان دهنده نقطه ضعف و نمایانگر بنیان سست خانوادهها است که به عنوان مثال 50 سال پیش بنیان خانواده از هم پاشیده و خواهر و برادر از هم جدا شدهاند و دیگر همدیگر را ملاقات نکردهاند. برای جبران این کمبود، آنها ماهی یکبار با هم قرار ملاقات میگذارند و دور هم جمع میشوند تا بلکه بتوانند به شکل تصنعی و ساختگی این خواسته را برآورده سازند.
در غرب چندان برای یک فرد خوش آیند نیست که نام پدرش را از او سؤال کنید و حتی در مدارک خود نام مادر را ثبت میکنند و با نام پدر کاری ندارند این نشان از وضعیت آشفته خانوادههای غربی و جایگزین شدن التذاذهای جنسی و حیوانی صِرف، به جای مطالبه آرامش روحی و عاطفی از زندگی زناشویی و تشکیل خانواده است. لکن این موجب سرافرازی و سربلندی ماست که در کنار تأمین آرامش روحی و روانی در ضمن تشکیل بنیاد مقدّس خانواده، در پی حفظ نسل نجیب انسانی خویش نیز هستیم.
آری، خانواده به معنای حقیقی کلمه میبایست محیط امن و آرامش برای زن و مرد باشد و اگر حضور در محیط خانواده شروع حسّ حضور یک مزاحم در کنار شخص باشد به جرأت باید گفت که این خانواده از پایه و بنیاد دوستی تشکیل نشده و دچار مشکلات اساسی و بنیادی است. زن و مرد در کنار هم باید به آرامش برسند، تا که خواست خدای متعال که "لِتسکُنُوا اِلَیها" است، تحقق یابد. به لطف ایزد منّان سکینه و آرامش از نعمت هایی است که در جامعه ما و در نهاد خانواده وجود دارد و انشاء الله روز به روز مستحکمتر و پا بر جاتر خواهد شد.
------------
پی نوشت:
1. سوره مبارکه روم، آیه شریفه 21
ادامه دارد...
حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی