- زمانی که پیتر جی. دانیل در کلاس چهارم درس می خواند? معلمش

- خانم فیلیپس- مدام به او می گفت :" پیتر! تو اصلا خوب نیستی ?تو یک سیب زمینی گندیده ای که هرگز به جایی نخواهی رسید ." پیتر تا سن 26 سالگی کاملا بی سواد ماند. یکی از دوستانش تمام شب پیش او می ماند و برایش کتاب می خواند. او حالا مالک کل خیابانی است که زمانی در آنجا می جنگید و در آنجا بود که آخرین کتاب خود به نام " خانم فیلیپس شما اشتباه می کردید!" را به چاپ رساند.

- لوئیزا می آلکوت ? نویسنده ی کتاب " زنان کوچک" از طرف خانواده اش تشویق می شد که به عنوان پیش خدمت یا خیاط کاری برای خود دست و پا کند.

- بتهوون ویولن را به طرز ناشیانه ای حمل می کرد و به جای اصلاح تکنیک خود ترجیح می داد که به نواختن ساخته های خود بپردازد. استادش او را یک آهنگساز مایوس می نامید.

- والدین انریکو کاروسو ? خواننده ی مشهور اپرا ?از او می خواستند که مهندس شود . استاد او اعتقاد داشت که او اصلا صدای خوبی ندارد و قادر به آواز خواندن نیست.

- چارلز داروین ? پدر نظریه ی تکامل? حرفه ی پزشکی را رها کرد. پدرش اظهار نمود :" تو به هیچ چیز جز تیر اندازی و گرفتن سگ ها و گربه ها علاقه نداری." داروین در زندگینامه ی خود نوشته :" همه ی استادان و پدرم بر این عقیده بودند که من از نظر هوشی یک پسر کاملا عادی و زیر استانداردهای معمولی هستم."

- ویراستار روزنامه ای? والت دیسنی را به خاطر نداشتن فکر و اندیشه اخراج کرده بود. والت دیسنی قبل از احداث دیزنی لند چندین بار ورشکست شده بود.

- آموزگاران توماس ادیسون اظهار می داشتند که او به قدری کودن است که قادر به یادگیری نیست. وی مبتلا به دیسلکسی بود.

- انیشتین اولین کلمات خود را با 3 سال تاخیر در سن 4 سالگی بیان کرد. آموزگارانش در مورد او می گفتند :" کند ذهن ? غیر اجتماعی و کسی که همواره دستخوش رویاهای احمقانه است." از مدرسه اخراج شد و مدرسه ی پلی تکنیک زوریخ نیز از نام نویسی او امتناع ورزید.

- لوئیس پاستور قبل از تحصیلات دانشگاهی یک دانش آموز متوسط بود و در درس شیمی بین 22 نفر ?پانزدهمین نفر بود.

- اسحاق نیوتن در مدرسه ی ابتدایی شاگرد بسیار ضعیفی بود.

- پدر رودین مجسمه ساز در مورد او گفته بود :" من به جای یک پسر? یک احمق دارم ." رودین بدترین شاگرد مدرسه شناخته شده بود و مدرسه ی هنرهای زیبا نیز سه بار از ثبت نام وی اجتناب کرده بود. عمویش او را غیر قابل آموزش تصور می کرد.

- لئو تولستوی ? نویسنده ی رمان مشهور "جنگ و صلح" در امتحانات دانشگاه مردود شد. او را بی میل و ناتوان در یادگیری توصیف کرده بودند.

- کارفرمایان اف. دبلیو. وولورث ? تاجر مشهور آمریکایی? اظهار داشته اند که او به قدری گیج و کودن بود که حتی قادر به انجام امور پیش خدمتی هم نبود.

- مورخین ورزش دنیا بر این عقیده اند که بیب روث بزرگترین قهرمان بیسبال دنیا است. او نه تنها رکورد توپ زنی به هدف ?بلکه رکورد توپ نزنی به هدف را هم شکسته است !

- وینستون چرچیل در کلاس ششم مردود شد . او پس از پشت سر گذاشتن عمری از شکست ها زمانی به نخست وزیری انگلستان رسید که 62 سال سن داشت.

- 18 ناشر از چاپ داستان 10000 کلمه ای ریچارد باخ به نام " جاناتان ? مرغ دریایی " که درباره ی یک مرغ دریایی بلند پرواز است? امتناع کردند تا این که سر انجام در سال 1970 توسط انتشارات مک میلان به چاپ رسید . از این کتاب تا سال 1975 بیش از هفت میلیون نسخه تنها در آمریکا به فروش رسید. بی‌اراده متولد می‌شویم بی‌اختیارزندگی می‌کنیم بدون اینکه بخواهیم می‌میریم داریم زندگی می کنیم و نمی‌تونیم در تولد و مرگ دخالتی داشته باشیم، اما بیایید آنطور که دوست داریم دیگران را دوست داشته باشیم و کاری بکنیم تا وقتی که برای همیشه می‌رویم خاطرمان در یادها و خاطره ها ماندگار شود

بعضی از آدمها به تو فکر می کنند.

بعضی از آنها به تو توجه می کنند.

بعضی ها عاشقت می شوند.

بعضی ها آرزو دارند هدیه شان را قبول کنی.

بعضی ها فکر می کنند تو برای آنها یک هدیه ای.

بعضی ها می خواهند فقط با تو حرف بزنند.

بعضی ها برایت آرزوی سعادت دارند.

بعضی ها می خواهند فقط با تو باشند.

و بعضی ها حمایت تو را می خواهند.

و همه احتیاج دارند تا اینها را به تو بفهمانند.

اما هیچوقت از آرزوی کسی فرار نکن که این نهایت خودخواهیه.

شاید این تنها چیزی باشد که آنها از تو می خواهند.

ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدّشان شناخته می شود . ( امام علی علیه السلام)
امـام على (ع ) : مردم جز با آزمایش شنـــاخته نمى شوند , پس زن و فرزند خود را در
غیابت آزمایش کن و دوستت را در گرفتاریت وخویشاوندت را در تنگدستیت و کسانى
را که دم از مهر و محبت مى زنند در هنگام بیکاریت , تا بدین وسیله به موقعیت خــود
نزد آنان پى ببرى .
کسی که تکبّر می ورزد، چیزی فرا نمی گیرد . ( امام علی علیه السلام)
هان! بدانید دانشی که در آن اندیشیدن نباشد، خیری ندارد . ( امام علی علیه السلام )
حکمت را هرجا که باشد بگیر که حکمت در سینه منافق بالا و پایین می رود تا از آن بیرون آید و در سینه مؤمن کنار همراهانش جای گیرد. ( امام علی علیه السلام)
[دانشمند] هنگامی که از آنچه نمی داند پرسیده شد، ازگفتن «خداوند داناتراست» خجالت نکشد . ( امام علی علیه السلام )
از جاهل انتقاد مکن، که دشمنت می دارد، و از عاقل انتقاد کن، که دوستت می دارد . ( امام علی علیه السلام)

یادت باشد:ما تصادفی به دنیا نیا مده ایم!
شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار !
یادت باشد : تو سزاوار بهترین ها هستی !
یادت باشد : مشکلاتت را در پاکتی بگذار که ته آن سوراخ باشد!
فراموش نکن : قطاری که از ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد ، اما راه به جایی نخواهد برد!

کودکی گریان و سر افکنده به خانه آمد، مادرش از او پرسید : چه اتفاقی افتاده ؟ کودک نیز گفت: معلم، مرا در مدرسه کتک مفصلی زده است. مادرش پرسید چرا ؟ جواب داد چون می خواست که من بگویم (الف) و من هم زیر بار نمی رفتم. مادرش گفت آخر چرا نگفتی؟ کودک نیز سینه سپر کرد و گفت: اگر می گفتم (الف)مرا مجبور می کرد که بقیه حرف را تا (ی) بگویم . لذا اول نمی گویم تا مجبور نشوم تا آخر ادامه دهم. نفس آدمی نیز اینچنین حکایتی دارد. ابتدا هر چه گفت ، عمل کرده ایم و به او بله قربان گفتیم. پس مجبورمان می کند که تا ابد مطیع و فرمانبردارش شویم. رفقا تزکیه نفس خیلی هم سخت نیست. ولی چون ما با دستان خودمان نفس را بزرگ کرده ایم ، به نظرمان سخت می آید. به مولی امیرالمومنین (ع) عرض کردند: یا علی از کجا به این مقام رسیده اید ؟ حضرت نیز فرمودند: سر دروازه دلم نشستم و غیر خدا را راه ندادم. نفسی که قوی شده، مانند گوشت بره پیر است . زیر هاون نرم نمی شود .باید حالا حالاها زربه بخورد تا کوبیده شود.اما نفسی که از ابتدا او را مهار کردیم، خیلی زود و سریع آرام و نرم می شود.

5 روش برای افزایش روحیه کاری

ما اغلب فراموش می کنیم یا غافلیم که ظرفیت و توانایی مان برای ارتقای کیفیت عملکرد کاری مان در محیط کاری از راه فکر کردن و عمل به گونه ای متفاوت چقدر می تواند سبب پیشرفت کار شود..
هنگامی که مشکلی در محیط کار پیش می آید معمولا روی بدترین حوادث ممکن متمرکز می شویم ؛ این در حالی است که معمولا 90 درصد آنچه نگران آن هستیم هرگز به حقیقت نمی پیوندد، پس چه چیزی را می خواهیم ثابت کنیم؟ اگر حاضرید از شر منفی بافی در محل کار خلاص شوید این نگرش های خنده آور و مضحک را امتحان کنید

استراحت کنید
تحقیقات اخیر درباره مغز انسان نشان می دهد که استراحت روحی و جسمی پس از یک دوره طولانی کار، افراد را شاداب و سرحال می کند، به آنها در حل مسائل بغرنج کمک می کند و وقتی تمرکزشان را دوباره بازیافتند، آنها را وارد یک قالب ذهنی ثمربخش تر می کند. پس در بین کارهای طولانی و سخت در محیط کاری مکررا استراحت کنید. از این واهمه نداشته باشید که برخی همکارانتان شما را در انجام کارهای سخت تنبل و ناتوان تصور کنند. در واقع با استراحت کافی خود را شاداب نگه می دارید و بهتر کار می کنید. به عبارت دیگر شما سخت تر یا دست کم هوشیارتر و تندتر کار خواهید کرد.

از خودتان تمجید کنید
شما در محیط کار نهایت تلاشتان را می کنید، این طور نیست ؟ هر آنچه در چنته داشته اید به کار برده اید، درست است ؟ گاهی این واقعیات را به یاد بیاورید و به خاطر آن خودتان را تحسین کنید.. البته قدردانی و تشکر دیگران نیز لذتبخش است ، بنابراین اگر با چنین موضوعی مواجه نشده اید، یک اقدام واقعا جسورانه بکنید؛ از دیگران و مخصوصا روسای خود تقاضا کنید از شما تشکر و قدردانی کنند. جرات این کار را دارید؟ یک راه شگفت انگیز برای قدردانی و تشکر از خود این است که هر چند وقت یک بار به خودتان پاداش بدهید.
مثلا اگر هفته گذشته در محل کارتان کار سختی را انجام داده اید از خانه بیرون بزنید و یک بستنی میوه ای خامه دار برای خودتان بخرید. فراموش نکنید که فقط برای پیروزی های تان به خود پاداش نمی دهید، بلکه این کار را برای شخص خود انجام می دهید. اگر فقط از کارهای توام با پیروزی تقدیر کنید، فرصت دسترسی به سیستم «خود پاداش دهی» در مواقعی که بیشترین نیاز را به آن دارید، از دست می رود.
روحیه شاداب و بشاش و نیز اعتماد به نفس خود را به هر طریق ممکن حفظ کنید. شما انسانید، به خودتان بگویید: آری! البته که می توانم.

هدایت سلول های مغز برای کسب پیروزی
تکنیک قدیمی مثبت اندیشیدن برای حفظ نگرش مثبت به امور روزمره ، استفاده از کارت تائید است. روی یک کارت اندیکس درباره هر چیزی که دوست دارید جمله ای به صورت اخباری به زمان حال و با افعال معلوم بنویسید. صفات یا قیود تفصیلی به آن اضافه کنید. مثال: هر هفته با شوق و اشتیاق فراوان از میزان فروش هفته قبل پیشی می گیرم یا افراد پروژه ام را ماه به ماه به انجام کارهای برجسته تشویق می کنم یا سعی کنید عبارات مورد نظر خود را به جذاب ترین شیوه بیان کنید.
به نظر شما آیا این نوعی جار و جنجال مضحک و ساده لوحانه عصر جدید است که قشنگ و دلپذیر به نظر می رسد، اما با جهان واقعی سازگاری ندارد؟ البته شما می توانید با چنین روش های ساده ای عملا برای مغزتان برنامه ریزی کنید.
مغزتان بتدریج این جملات را به عنوان حقایق اتخاذ می کند و به پردازشگرهای خود دستور می دهد راههای تحقق آن را بیابند. کارت های اندیکس خود را به همراه داشته باشید و هر روز 15 تا 20 دقیقه آنها را مطالعه کنید. برای هر هدف یا آرزویی که می توانید فکرش را بکنید، یک کارت تنظیم کنید. این ایده ساده و تمسخرآمیز در ظاهر را دست کم نگیرید، چرا که واقعا کارساز است.
در صورت انجام چنین کاری ، گذر زمان به شما نشان خواهد داد که دیگر قادر نخواهید بود برای انجام خواسته های تان راهی غیر از نوشتن آنها روی یک کارت تصور کنید.

به طبیعت بپیوندید
وقتی این قدر در محیط سرپوشیده کار و زندگی می کنید، به آسانی فراموش می کنید که یکی از جنبه های کلیدی شخصیت شما پیوند با طبیعت است. از آنجا که نوع بشر بخش اعظم تکامل چند میلیون ساله اش را صرف سازگاری با محیط بیرون کرده است ، کاملا طبیعی است که اگر پیوند خود را با طبیعت حفظ نکند، توازن درونی خود را از دست می دهد.
وقتی قصد دارید خستگی در کنید یا به خاطر کارهایی که انجام داده اید از خودتان تقدیر و تشکر کنید، تا آنجا که برایتان مقدور است این کارها را در طبیعت انجام دهید. به یک برکه کوچک و آرام نزدیک محل کارتان ، یا یک کوچه باغ ، یک مزرعه ، به زیر یک درخت یا یک جاده ییلاقی بی سر و صدا پناه ببرید. بعضی افراد قسم می خورند که هر قدر هم از روش های قوی استفاده می کردند، باز بدون دسترسی به طبیعت نمی توانستند روحیه کاری خود را افزایش دهند. حفظ پیوند با طبیعت را بخش لاینفک و دائمی برنامه کاری و زندگی شخصی تان قرار دهید چرا که به عنوان یک انسان ، بشدت به آن نیاز دارید.

از هرچی میگذری، از آرامش نگذر.

اگر کسی از درخت زردآلو بپرسد که «از وقتی که هسته بودی تا
الان که درخت شده‌ای چی از همه بیش‌تر بهت سخت گذشت؟

می‌گوید : یکی آن زمستان
اولی بود که سرما شد و یخ‌بندان شد و یخ پوستم را ترکاند،
یکی هم آن سال
که باغ‌بان آمد و با نیش چاقویش پوستم را چاک داد و پیوند زد.

راست می‌گوید.
به‌ش سخت گذشته. حواسش هم نیست که اگر آن سرما و یخبندان
نبود و پوستش
را نمی‌ترکاند، توی باغ‌چه می‌پوسید و اگر هم آن نیش چاقو نبود تا دنیا
دنیا است بی‌بار می‌ماند.

یک
حرف برایت بزنم که کیف کنی. هزار بار هم
شنیده‌ای ولی
کیف دارد. خدا معامله‌گر است. معامله‌گر زرنگی هم هست. می‌روی جلو کلاهش
را برداری، سرت کلاه می‌گذارد. تازگی‌ها هم شنیده‌ام که معامله می‌کند سه به یک.
اما جنسی که دارد این‌قدر خوب است که سه به یک هم می‌ارزد. آن سه تا که می‌خواهد
چی است؟ آن سه تا چی است؟

اولیش این که برگرد. برگرد خانه‌ات. برگرد به
وطنت. برگرد
پیش مادرت. برگرد همانجا که بودی. همان‌جا که آهو بودی و قشنگ بودی.


دوم این که دنبال آرامش باش.

همیشه پی آرامش و امنیت باش.

از هر چیزی می‌گذری بگذر، ولی از آرامش نگذر.

از
امنیت نگذر.

سومی هم این که کار کن. کار خوب هم بکن. کاری کن که خوبی
ازش دربیاید.

این کارها را
که کردی، او هم همه‌ی کارهای بدت را جمع می‌کند،
مثل این معرکه‌گیرها.
چی می‌گویند بهش شامورتی. همه‌اش را می‌کند کار خوب. کار
بد چی شد؟ خوب
شد. خلاص

مومن
برایت گفتم همان کسی است که دنبال
آرامش
است. دنبال امن و امان است. آن وقت مومن یک شرایطی دارد. یک احوالی دارد. این احوال اگر در کسی بود، خودش بود نه که
به زور، او مومن است. اما اگر به زور در کسی
فراهم
کردند یا کسی نداشت، خب او به امن و آرامش نزدیک نشده هنوز.

از
این نشانه‌ها یکی هم این است که
غمش توی دلش است. هر وقت دیدی دلت می‌خواهد شکایت کنی،
غمت را
به یکی بگویی بدان که هنوز تا آرامش و امن فاصله داری. وقتی به آرامش نزدیک شوی اصلا دلت نمی‌خواهد شکایت احوالت را
به کسی کنی. یکیش هم این است که شادیش توی
صورتش
است.

وقتی
شاد است اصلا نه می‌خواهد قایم کند و نه اگر هم بخواهد
می‌تواند.

دکتر علیرضا شیری

سیزده نکته مهم زندگی و عشق

1. دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام بودن با تو پیدا می کنم

2. هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود

3. اگر کسی تو را آن گونه که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد .

4. دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند .

5. بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید .

6. هرگز لبخند را ترک نکن . حتی وقتی ناراحتی . چون هر کس ممکن است عاشق لبخند تو شود .

7. تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی .

8. هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران.

9. شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را . به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکرگزار باشی .

10. به چیزی که گذشت غم نخور ، به آن چه پس از آن آمد لبخند بزن .

11. همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند . با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی .

12. خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آن که شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد .

13. زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری

شادکامی در خانواده‌ها:
ما شادی را به طور مستقیم از جایی نمی‌گیریم، بلکه با داشتن اعتقادات خاص و تفکرات به خصوصی، آن را در خود و افراد خانواده‌مان خلق می‌کنیم. شادکامی، کیفیتی ذهنی است که در آن اندیشه از زمان لذت می‌برد.
راه‌های خلق شادکامی در خانواده:
- برای شاد بودن دنبال دلیل نگردید؛ بگذارید قانون شما این باشد. «برای این احساس خوشی می‌کنم که زنده‌ام»!
- به جنبه‌های مثبت زندگی فکر کنید.
- اعتقادات و باورهای سازنده داشته باشید: هر انسانی بر اساس باورها و جهان‌بینی خاص خود، مسایل را حل و فصل می‌کند و به آنها پاسخ می‌دهد. پس چه بهتر که اعتقادات سازنده را انتخاب و پرورش دهیم.
- در هر لحظه، بهترین کاری را که می‌توانید انجام دهید: همواره در پی این باشید که بهترین عملکردتان در این لحظه چه می‌تواند باشد و بر این اساس عمل کنید.
- در زمان حال زندگی کنید: برای رسیدن به شادی نباید چشم به راه آینده بود، بلکه باید از همین امروز و از همین لحظه لذت برد.
- زندگی را با تمام اجزاء آن دوست بدارید: هر ذره عالم از عشق سرشار است. به این نکته بیاندیشید که ما در زندگی فقط یک بار هر لحظه و هر واقعه را تجربه می‌کنیم حتی اگر آن واقعه را تجربه می‌کنیم حتی اگر آن واقعه مطلوب نباشد.
- خود را با ارزش بدانید: فراموش نکنید که شما شبیه‌ترین موجود در تمام عالم هستی به خداوند هستید. بی‌ارزش شمردن خود خطاست.
- اولویت‌های خود را بشناسید و بر طبق ارزش‌هایتان زندگی کنید: یعنی عالی‌ترین ارزش‌ها در نظرتان باشد.و آنگاه تصمیم قطعی بگیرید که بر اساس معیارهای مورد قبول خود در زندگی عمل کنید.
- برای شادکامی برنامه‌ریزی کنید: یک روز خوب، خوش و ایده‌آل را در نظر مجسم بسازید و جزییات آن را بر روی کاغذ ثبت و برطبق موارد موجود یک روز خوب یا هفته عالی را شروع کنید.
- پرسش‌های سازنده از خود بپرسید: کامپیوتر ذهن شما در خدمت شماست و هر سئوالی که به آن بدهید به طور قطع جوابی برای آن پیدا می‌کند. (پرسش‌های خوب، زندگی خوب به وجود می‌آورند.)
- هرگز شور و شوقتان را در زندگی از دست ندهید: اهداف ما منتظرند که ما به آنها برسیم، پس با اشتیاق به سمت آنها بشتابیم.

اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی، بوته ای در دامنه ای باش ولی بهترین بوته ای باش که در کناره راه می روید.

اگر نمی توانی بوته ای باشی، علف کوچکی باش و چشم انداز کنار شاه راهی را شادمانه تر کن.

اگر نمی توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه! همه ما را که ناخدا نمی کنند، ملوان هم می توان بود.

در این دنیا برای همه ما کاری هست ، کارهای بزرگ و کارهای کمی کوچکتر و آنچه که وظیفه ماست ، چندان دور از دسترس نیست.

اگرنمی توانی شاه راه باشی ، کوره راه باش.

اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش. با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند. هر آنچه که هستی، بهترینش باش