نوشته شده توسط: الهه ناز
ضرب المثل های معروف در مورد شیطان:ضرب المثل های هر جامعه، دایره المعارفی از اعتقادات و فرهنگ و باورهای آن است. شیطان رجیم به عنوان یک موجود موذی جایگاه خاصی در ضرب المثل های جوامع مختلف به خود اختصاص داده است که تعدادی از آنها را ذکر می کنیم:1.فلانی مادر شیطان را شوهر می دهد: اشاره به کسی است که بدی ها را خوب و خوبی ها را بد جلوه می دهد . 2. گوش شیطان کر، چشم شیطان کور: این ضرب المثل زمانی گفته می شود که شخص کار غیرمنتظره ای که مردم از او توقع ندارند ، انجام دهد .3. عجله کار شیطان است: این ضرب المثل برای این است که توصیه کند مردم به اینکه کارهایشان را با فکر و تأمل انجام دهند تا بعد از انجام آن کار دچار پشیمانی نشوند .4. فلانی استاد شیطان است: اشاره به شخصی است که زیاد مکار و حیله گر است .5. دست شیطان را از پشت بسته: این ضرب المثل برای کسی صدق می کند که اصرار بر گناهی دارد و خود به شیطانی دیگر تبدیل گشته است.6. فلانی شیطان را در شیشه کرده: در افسانه های ایرانی شیاطین و جادوها، شیشه ای دارند که هر گاه کسی آن را بشکند ، شیطان می میرد . کنایه از غالب آمدن بر کسی یا چیزی است، گاهی نیز به این معنی است که فلانی کاری را انجام داده که دیگران قدرت انجام دادن آن را ندارند .7. فلانی شیطان شکن است: یعنی فلانی اعمالی را انجام میدهد که مورد نفرت و انزجار شیطان است . 8. از خر شیطان پیاده شو: هنگامی که شخصی بر فعل ناصوابی تأکید داشته باشد این ضرب المثل را در موردش بکار می برند .9. طمع شیر و جوان باز چو شیطان رجیم: هنگامی که شخصی بر مال دیگران طمع بندد این ضرب المثل در موردش بکار می رود .10. چینی: اگر هزار بار نام بودا را بر زبان بیاوری ، شیطان را گریزانده ای.
11. هندی: شیطان از شنیدن آوای شیپور می گریزد زیرا بدینسان به سردرد مرگ آوری مبتلا می شود .
12. کوبایی: هر کجا که آب بریزی شیطان را دفع کرده ای لذا در آب گرمهای معدنی ، اثری از شیطان نیست.13. هندی: شیطان از جامه های سفید رم می کند .گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
با دیدن و شنیدن چنین رویدادها خیلی از مردم می گویند: «خوش شانس بوده اند! چه می شود کرد؟»، «خدا خواسته به آن ها داده، نخواسته به ما نداده!» یا «امان از وقتی که بخواهد بیاید و وای بر وقتی که نخواهد بیاید!» واز این قبیل حرفها و ضرب المثل ها که ما در اینجا به تعدادی ضرب المثل درباره شانس و اقبال اشاره می کنیم.
اگر ما آنچه بایستی کنیم، میکردیم، به آنچه بایستی داشته باشیم میرسیدیم ...
ضرب المثل اسکاتلندی
شانس و اقبال اسلحهای است که شیطان به دست ما میدهد ...
ضرب المثل یونانی
عمر شانس، با عمر یک گلوله برفی بر روی بخاری برابر است ...
ضرب المثل سوئدی
کسیکه به امید شانس زنده باشد، سالها قبل مرده است ...
ضرب المثل فرانسوی
هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی ...
ضرب المثل فارسی
هر آنکس که معتقد به ستاره شانس است، بیشتر چشم و گوشش را باز میکند و زیادتر فعالیت مینماید، بالاخره او فرشته شانس را در آغوش میگیرد ...
؟؟؟
کسیکه همه سلاحهای خود را رها کرده و نالهکنان میگوید: نمیتوانم، از من ساخته نیست، بدشانسم، ترحم انگیزترین مخلوق دنیاست ...
؟؟؟
افرادی هستند که نورچشمی شانس و اقبالند و هر وقت سقوط میکنند مانند گربه روی دو پا بر زمین مینشینند ...
کوبتون
بخت که برگرده فالوده دندان میشکند
به امید نشستن همان و در بستر خوابیدن همان
عمر شانس با عمر گلوله برفی بر بخاری یکی است
طالع هر کس به دست خودش است
کالسکه شانس همیشه به سر منزل مقصود نمی رسد
کسی که به امید شانس زنده باشد سالها قبل مرده است
در پی برقی که در اسمان شانس زده می شود ابر تیره را هم در انتظار داشته باش
مردم بینوا و تیره بخت درمانی جز امید ندارند
آدم خوش شانسی است
خوشبختی هر کس دست خودش است؛ طرف آدم خوش شانسی است؛ برای یکی رحمت و برای دیگری زحمت
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
- یعنی به قدری به او اعتماد ندارم که آشکارترین ترین خبر را هم چنانچه از زبان او بشنوم باور نمی کنم.
- این ضرب المثل را درباره فردی به کار می برند که بسیار دروغ می گوید و به این کار زشت هم معروف است. به همین علت هیچ کس حرف های او را باور نمی کند حتی اگر راست بگوید!
- این ضرب المثل زیاده روی در باور نکردن حرف های شخص دروغگو را نشان می دهد. منظور از سفیدی ماست، چیزهای آشکار و پیش پا افتاده است که همه از آن باخبرند. اما چنانچه شخص دروغگو از همین اتفاقات خبر بدهد، هیچ کس به او و حرفهایش ارزشی نمی دهد!
- در صورتیکه بیشتر دقت کنیم می توان گفت این ضرب المثل را برای دشمنان هم به کار می برند! چرا که آنها هم به بدی و خیانتکاری شناخته شده اند و همیشه باید به آنها بدبین بود! چون فردی که تمام عمرش را با دروغ و فریب گذرانده و این عادات زشت در وجودش ثابت شده، خیلی سخت می تواند آن را کنار بگذارد مانند قماربازانی که حرص پول بیشتر، آن ها را در کارهای کثیف فرو برده است.
بنابراین کلا، این ضرب المثل را برای نشان دادن بی اعتماد بودن به اشخاص خلافکار به کار می برند.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
ضرب المثل پا به دریا بگذاره دریا خشک می شود. یکی از ضرب المثل هایی است که می توانند منظور خود را با آن برسانند و کسانی که فکر می کنند کم شانس و بد اقبال هستند از این ضرب المثل استفاده می کنند.
کنایه از کم شانس بودن، بد اقبال بودن و بد شانس بودن است شخص فکر میکند هرکاری را دیگران انجام می دهند خوب می شود ولی نوبت به او که می رسد کار خراب می شود برای همین می گوید من حتی اگر کنار دریا هم بروم که اینقدر آب دارد، مجبور می شوم با خودم آب ببرم ،چون دریا هم خشک می شود، یعنی تا این حد کم شانس است.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
اغلب حرص بار منفی دارد و هر وقت به کار می رود حرص بر مال و ثروت و مقام و مثل آن به ذهن می رسد اما بار مثبت هم دارد و در موارد پسندیده نیز به کار می رود و این هنگامی است که این صفت در مورد میل شدید به کارهای نیک و خیر به کار رود.
میل شدید به چیزی یا برای به دست آوردن چیزی را حرص می نامند. همین طور میل شدید نفس از روی ولع را طمع گویند. حِرص و طمع از رذیلت های اخلاقی محسوب می شود.
- طمع از مال مردمان بردار.
- دندان طمع، کندنی است. دندان طمع را بکن بینداز دور!
- حریص دائم در غم است. هر چه دارد پندارد کم است.
-حریص را نکند نعمت دو عالم سیر.
- گرگ همیشه گرسنه است.
- طمع را سر بِبُر، گر مرد مردی.
- آدم طماع هفت کیسه دارد, هر هفت تا هم خالی!
- آزمند همیشه نیازمند است.
- حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر. (سعدی)
- بدی در جهان، بدتر از آز نیست. (فردوسی)
- بسا کس که داد از طمع، جان به باد. (اسدی)
- طمع می بَرَد از رخ مرد، آب
سیه روی شد تا گرفت آفتاب. (سعدی)
- هست زیر فلک گردنده
قانع، آزاده و طامع، بنده. (جامی)
- مشو آنجا که دانه طمع است
زیر دانه نگر که دام بلاست. (مسعود سلمان)
- هر که را با طمع سر و کار است
گر عزیز جهان بُوَد، خوار است. (مکتبی)
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
این ضرب المثل را هنگامی به کار می برند که شخصی کار و مسئولیتش را به خوبی انجام ندهد و مرتب از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. کسانی که به علت تنبلی از انجام وظایف خود شانه خالی می کنند و البته اطرافیان نیز همیشه به آن ها امتیاز می دهند.
داستان ضرب المثل: م?گو?ند که مرد ه?زمشکن? بود که ا?غ و شتر? داشت و از آنها برا? حمل بار ه?زمش کمک م?گرفت. ه?زمها را بار آنها م?کرد و به شهر م?رفت تا ه?زمها?ش را بفروشد.
روز? طبق معمول ه?زمها?ش را رو? دوش ا?غ و شتر سوار کرد و به سوی شهر حرکت کرد.
در بین راه ا?غ بنا گذاشت به ناسازگار? و خود را به خستگ? زد. ه?زمشکن که د?د ا?غ توان حمل ه?زمها را ندارد، از بار او کم کرد و بر دوش شتر گذاشت.
باز هم به هم?ن روال گذشت، تا ا?نکه ه?زمشکن همه بار ه?زم رو? دوش ا?غ را برداشت و رو? شتر سوار کرد.
هنوز کم? نگذشته بود که ا?غ رو? زم?ن خواب?د و وانمود کرد که د?گر نم?تواند راه برود.
ه?زمشکن ا?نبار در اقدام? جالب پا?ن ا?غ را نیز برداشت و ا?نبار خود ا?غ را به همراه پا?نش رو? شتر ب?چاره سوار کرد.
به خاطر میخی، نعلی افتاد
به خاطر نعلی، اسبی افتاد
به خاطر اسبی، سواری افتاد
به خاطر سواری، جنگی شکست خورد
به خاطر شکستی، مملکتی نابود شد
وهمه اینها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود
اینکه کسی در مسیر کاری خود خطا یا اشتباهی کند، مسئله بغرنجی نیست. لیکن زمین گذاردن مسئولیتهای بدیهی یا کلاسیکی شخص همان لغزش از مسولیت پذیری است. در حقیقت همان است که ضرب المثل ژاپنی می گوید: وهمه اینها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود و همان سختی یا بهایی بوده است که فرد باید می پرداخته و نپرداخته است!
یعنی مسئولیت انجام کاری را به عهده گرفتن.
یعنی او را مقصر دانستن (اغلب اگر که فرد واقعا مقصر نباشد اما او را مقصر بدانند، این اصطلاح را به کار می برند؛ در حقیقت، اشتباه خود را گردن دیگران انداختن است)
آدم خوش حساب را همه قبول دارند پس همیشه می تواند روی کمک دیگران و یا قرض گرفتن از دیگران حساب کند.
خطاب یه فردی که به علت درویشی از مسئولیت های زندگی شانه خالی کرده و به مادیات و تأمین رفاه نسبی بی اعتنا باشد. آدم زنده وکیل وصی نمی خواهد.
به افراد تنبل و تن پرور که حاضر به همکاری نیستند،می گویند.
یعنی حیوانات، وظیفه شناس نیستند و خود را پاسخ گو نمی دانند.
اگر انسان بخواهد بزرگ باشد باید مسئولیت پذیر باشد.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
انواع ضرب المثل ایرانی:
1- ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ
2- ضرب المثل با اون زبون خوشت، با پول زیادت، یا با راه نزدیکت !
3- ضرب المثل اگه مردی، سر این دسته هونگ ( هاون ) و بشکن !
4- ضرب المثل اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه !
5- ضرب المثل پیش از چوب غش و ریسه می رود
6- ضرب المثل بازبان خوش مار را از سوراخ بیرون می کشد
7- ضرب المثل با پا راه بری کفش پاره میشه، با سر کلاه !
8- ضرب المثل به یکی گفتند : بابات از گرسنگی مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !
9- ضرب المثل بمرگ میگیره تا به تب راضی بشه !
10- ضرب المثل ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی که این ره که تو می روی به ترکستان است
11- ضرب المثل تا مردم سخن نگفته باشد عیب و هزش نهفته باشد
12- ضرب المثل توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت
13- ضرب المثل اگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرد !
14- ضرب المثل اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده!
15- ضرب المثل میمون پیر دستش را داخل نارگیل نمی کند
16- ضرب المثل صد رحمت به دزد سرگردنه
17- ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است
18- ضرب المثل آش کشک خاله ات رو بخوری پاته نخوری پاته
19- ضرب المثل پا به دریا بگذاره دریا خشک می شود
20- ضرب المثل بوجار لنجونه از هر طرف باد بیاد، بادش میده !
21- ضرب المثل بهر کجا که روی آسمان همین رنگه !
22- ضرب المثل حسود از نعمت حق بخیل است و بنده بی گناه را دشمن می داند: حسادت.
23- ضرب المثل حال در ماندگان کسی داند که به اصول خویش در ما ند:
24- ضرب المثل بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده !
25- ضرب المثل بعد از هفت کره، ادعای بکارت !
26- ضرب المثل خاشاک به گاله ارزونه، شنبه به جهود !
27- ضرب المثل ایرانی خار را در چشم دیگران می بینه و تیر را در چشم خودش نمی بینه !
28- ضرب المثل گر تو بهتر میزنی بستان بزن !
29- ضرب المثل خدا خر را شناخت، شاخش نداد !
30- ضرب المثل خدا داده بما مالی، یک خر مانده سه تا نالی !
31- ضرب المثل گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟!
32- ضرب المثل گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده !
33- ضرب المثل گرهی که با دست باز میشه نباید با دندان باز کرد !
34- ضرب المثل خدا دیر گیره، اما سخت گیره !
35- ضرب المثل گوسفند بفکر جونه، قصاب به فکر دنبه !
36- ضرب المثل گوشت جوان لب طاقچه است !
37- ضرب المثل بقاطر گفتند بابات کیه ؟ گفت : آقادائیم اسبه !
38- ضرب المثل اینو که زائیدی بزرگ کن !
39- ضرب المثل این هفت صنار غیر از اون چارده شی است !
40- ضرب المثل چند تا پیراهن بیشتر پاره کرده: با تجربه تر است.
41- ضرب المثل چغندر به هرات زیره به کرمون: هر چیزی به جای خودش.
42- ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
43- ضرب المثل اگه زاغی کنی، روقی کنی، میخورمت !
44- ضرب المثل اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی !
45- ضرب المثل جواب ابلهان خاموشیست
46- ضرب المثل جانماز آب کشیدن
47- ضرب المثل برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه !
48- ضرب المثل بر عکس نهند نام زنگی کافور !
49- ضرب المثل به روباهه گفتند شاهدت کیه ؟ گفت: دمبم !
50- ضرب المثل جایی نمی خوابه که آب زیرش بره !
51- ضرب المثل از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن !
52- ضرب المثل از هر چه بدم اومد، سرم اومد !
53- ضرب المثل ایرانی از این گوش میگیره، از آن گوش در میکنه !
54- ضرب المثل اسباب خونه به صاحبخونه میره !
55- ضرب المثل از دور دل و میبره، از جلو زَهره رو !!
56- ضرب المثل از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه !
57- ضرب المثل از شما عباسی، از ما رقاصی !
58- ضرب المثل اکبر ندهد، خدای اکبر بدهد !
59- ضرب المثل گیسش را توی آسیا سفید نکرده !
60- ضرب المثل فارسی گابمه و آبمه و نوبت آسیابمه !
61- ضرب المثل گاوش زائیده !
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
نوشته شده توسط: الهه ناز
در گذشته های دور جنگلی خوش آب و هوا بود . همه حیوانات جنگل به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکردند. تا اینکه یک روز روباهی ناآشنا وارد جنگل شد. ظاهر روباه و اعتماد به نفسش به گونه ای بود که حیوانات فکر کردند آدم حسابی است. به خصوص دمش که خیلی کلفت بود و حالت زیبایی داشت. به همی دلیل حیوانات گمان کردند یک حیوان خاصی است و احترام زیادی برایش قائل بودند. او نیز از احساسات پاک حیوانات شروع به سوءاستفاده کرد.
هرکجا که میلش می کشید میرفت و هر کاری را که دلش میخواست میکرد و کسی نیز نمی تونست جلو او را بگیرد. به تدریج روباه شروع کرد به برداشتن غذاهای حیوانات دیگر. از انبار غذای سنجاب ها گردو و فندوق برمیداشت اما نخودچیها و کشمشها را برنمی داشت. آنها را به کلاغ میداد تا به جنگل کناری ببرد و در عوض آن موش میگرفت. از لانه شغال خرگوش برمیداشت و به عقاب می داد تا به ببر جنگل کناری بدهد و گوسفند میگرفت. همین گونه هر روز ادامه داشت.
تا اینکه شیر به عنوان سلطان جنگل به خسته شد و فرمان داد روباه دست از این کارش بردارد. اما روباه پیام داد که کارهای من مشکلی ندارد و چنانچه ناراضی هستی میتوانی از این جنگل بروی. شیر از این حرف روباه عصبانی شد و میان جنگل روباه را گرفت و به او گفت تو با چه جراتی این کارها رو میکنی؟
روباه در کمال آرامش گفت: چه کاری؟ مگه سند و مدرک داری؟ من همه کارهام براساس قانون جنگله! شیر پرسید: از کجا میگی این کارها قانونی هستن؟ روباه با افتخار دمش را بالا داد و گفت: بیا از دمم بپرس! شیر از این جواب نا مربوط نتوانست چیزی بگوید. از همان زمان این ضربالمثل بر سر زبانها افتاد.
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته