نوشته شده توسط: الهه ناز
ولادت با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) مبارکباد!
امام صادق علیه السلام ماجرای ولادت پیامبر اکرم را از زبان آمنه چنین نقل میفرماید:
به خدا سوگند، فرزندم با دستان خود بر زمین فرود آمد. آنگاه سر به سوی آسمان بلند کرد و به آن نگریست. نوری از من ساطع شده بود که همه چیز در پرتوش نورانی بود. شنیدم که منادی صدا زد: « تو بزرگترین مرد جهان را به دنیا آوردی.»
و نیز نقل کردهاند:
آمنه صدایی شنید که میگفت: « تو باردار بزرگ این امت هستی. پس وقتی فرزندت متولد میشود بگو: « اعیذه بالواحد شرّ کل حاسد »؛ او را از گزند همه حسودها به خدای یگانه میسپارم .
سپس او را محمد نام بگذار.»
منابع:
• بحارالانوار، ح15، ص258
• سیرةالنبویه، ج1، ص166
• الکامل، ج1، ص294
• بحارالانوار، ج15، ص261
• بحارالانوار، ج15، ص297، ح35
نوشته شده توسط: الهه ناز
نمونه مثالی برای چگونگی مدیریت زمان
یک کارشناس مدیریت زمان که در حال صحبت برای عده ای از دانشجویان رشته بازرگانی بود، برای تفهیم موضوع، مثالی به کار برد که دانشجویان هیچ وقت آن را فراموش نخواهند کرد.
او همانطور که روبروی این گروه از دانشجویان ممتاز نشسته بود گفت: "بسیار خوب، دیگر وقت امتحان است!"
سپس یک کوزه سنگی دهان گشاد را از زیر زمین بیرون آورد و آن را روی میز گذاشت.
• پس از آن حدود دوازده عدد قلوه سنگ که هر کدام به اندازه ی یک مشت بود را یک به یک و با دقت درون کوزه چید.
• وقتی کوزه پر شد و دیگر هیچ سنگی در آن جا نمی گرفت از دانشجویان پرسید:
• "آیا کوزه پر است؟“
• همه با هم گفتند: بله
• او گفت: "واقعاً؟“
• سپس یک سطل شن از زیر میزش بیرون آورد. مقداری از شن ها را روی سنگ های داخل کوزه ریخت و کوزه را تکان داد تا دانه های شن خود را در فضای خالی بین سنگ ها جای دهند.
بار دیگر پرسید: "آیا کوزه پر است؟“
این بار کلاس از او جلوتر بود، یکی از دانشجویان پاسخ داد:
"احتمالا نه"
او گفت: "خوب است" و سپس یک سطل ماسه از زیر میز بیرون آورد و ماسه ها را داخل کوزه ریخت.
• ماسه ها در فضای خالی بین سنگ ها و دانه های شن جای گرفتند. او بار دیگر گفت: "خوب است"
• در این موقع یک پارچ آب از زیر میز بیرون آورد و شروع به ریختن آب در داخل کوزه کرد تا وقتی که کوزه لب به لب پر شد. سپس رو به کلاس کرد.
پرسید :
"چه کسی می تواند بگوید نکته این مثال در چه بود؟"
• یکی از دانشجویان مشتاق دستش را بلند کرد و گفت: این مثال می خواهد به ما بگوید که برنامه زمانی ما هر چقدر هم که فشرده باشد، اگر واقعا سخت تلاش کنیم همیشه می توانیم کارهای بیشتری در آن بگنجانیم.
• استاد پاسخ داد: "نه!
نکته این نیست ؛ حقیقتی که این مثال به ما می آموزد این است که:
اگر سنگ های بزرگ را اول نگذارید، هیچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهید یافت.
سنگ های بزرگ زندگی شما کدام ها هستند؟
• اگر با کارهای کوچک (شن و ماسه) خود را خسته کنید، زندگی خود را با کارهای کوچکی که اهمیت زیادی ندارند پر کنید دیگر هیچ گاه وقت کافی و مفید برای کارهای بزرگ و مهم (سنگ های بزرگ) نخواهید داشت.
نوشته شده توسط: الهه ناز
بسم الله الرحمن الرحیم
مقصود از وحدت چیست؟ و آیا وحدت بین مذاهب اسلامی امکان دارد؟
1- مذاهب اسلامی یعنی مذاهبی که هر کدام به اسلام و اصول آن اعتقاد و باور دارند و همه آنها در تحت لوا و نام اسلام جمع شدهاند، در برابر مذاهب و گروهایی که مذاهب غیراسلامی را انتخاب نمودهاند و نام اسلام بر آنان صدق نمیکند مانند اهل کتاب، غلات، نواصب.
2- عمود و پایههای اسلام عبارت است از توحید، نبوت، عقیده به قیامت، نماز، زکات، حج، جهاد و بسیاری از احکام دیگر که همه مذاهب اسلامی بدان عقیده دارد هر چند در مسائل فراوان دیگر اختلاف وجود دارد امّا آن اختلافات فرعی و صغروی است. این گونه اختلافات را که بیشترشان از اجتهاد علما و فقهای هر مذهب سرچشمه میگیرد نمیتوان از بین برد چنان که از صدر اسلام در بین صحابه وجود داشته است و سپس در بستر تاریخ همچنان ادامه دارد.
3- مقصود از وحدت اگر آن باشد که همه مذاهب دست از باورهای خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، امکان عملی ندارد و اگر عملی شود پس از مدتی مذاهب دیگر پدید خواهد آمد چرا که با حذف مذاهب و یا ادغام آنها وحدت تحقق پیدا نمیکند. بکله مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامی به باورهای مسلم خود ملتزم و بدان عمل نماید ولی در برابر مذاهب دیگر از ظرفیت وسعهصدر برخوردار باشد و هیچگونه تعصّب اظهار نکند چرا که تعصبات موجب نزاع و درگیری میشود قرآن کریم میفرماید: ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا او تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین سوره انفال، آیه46
و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسولخدا باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع در پیش نگیرید که در اثر تفرقه ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود میشود یکدل , پایدار و صبور باشید که خدا با صابرین است.
بهار محمد (ص)
گل نکند جلوه در جوار محمد
رونق گل مىبرد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان
ولیکن نیست خزان از پى بهار محمد
سایه ندارد ولى تمام خلایق
سایه نشینند در جوار محمد
سایه ندارد ولى به عالم امکان
سایه فکنده است، اقتدار محمد
سایه نمىماند از فروغ جمالش
هاله نور است در کنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سیه فام
آیت و اللیل و النهار محمد
تا که بماند اثر زنکهت مویش
خاک حسین است یادگار محمد
تربتخوشبوى کربلاى معلاست
یک اثر از موى مشگبار محمد
رایت فتحش به اهتزاز درآمد
دست خدا بود چون که یار محمد
من چه بگویم [حسان] به مدح و ثنایش
بس بودش مدح کردگار محمد
"حسان"
نوشته شده توسط: الهه ناز
دوستی داشتم که انسانی بسیار منطقی و خوش فکر و فعال بود و نسبت به اطرافیانش انسان موفقی به نظر می رسید اما از یک چیز می ترسید که آن هم ازدواج بود.
قضیه مربوط به هفت هشت سال پیش است. با این که هم شغل مناسبی داشت و هم تحصیلات خوبی، باز هم از ازدواج می ترسید. بعد از چند وقت که من به یک شهری رفتم و او به شهر دیگری، به مرور زمان ارتباطمان با هم کم شد تا این که چند وقت پیش او را توی شهرمان دیدم. همراه همسر و دو فرزندش. با توجه به آخرین ذهنیتی که از او داشتم فکر نمی کردم همچین آدمی تا صد سال دیگر هم بتواند با ازدواج کنار بیاید. بعد از سلام و احوالپرسی قرار گذاشتیم فردای آن روز ساعت پنج بعد از ظهر کنار حوض وسط پارک منظریه همدیگر را ببینیم.
ادامه را اینجا بخوانید
نوشته شده توسط: الهه ناز
یک از فضلاء از مرحوم علامه طباطبایی سؤال کرد: چه کنم در نماز حضور قلب داشته باشم؟
مرحوم علامه در پاسخ فرمودند: کم حرف بزن.
پس اگر انسان بخواهد حواسش تمرکز یابد و دلش تنها متوجه خدا و محبوبش باشد، باید کم حرف بزند، وقتی زیاد حرف میزند توجهاش به این سو و آن سو جلب میگردد و پراکنده خاطر گشته، نمیتواند توجهاش را متمرکز سازد . پس دوستان خدا سکوت ملازمند، چرا که دلشان پیوسته متوجه اوست و اگر بخواهند حرف بزنند توجه شان پراکنده میگردد.1
1- راهیان کوی دوست، ج 2، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ص 266
داغ کنید
نوشته شده توسط: الهه ناز
دو رکعت نماز برای خدا
روزی دو شتر بزرگ و چاق برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هدیه آوردند.حضرت به اصحاب خود فرمود: آیا کسی هست در میان شما که دو رکعت نماز بخواند و در قیام و رکوع و سجود و وضو و خشوع اهتمام به امور دنیا نداشته و در قلب او فکر دنیا نبوده باشد تا من یکی از این دو شتر را به او بدهم؟ کسی جواب نگفت. سه مرتبه این جمله را فرمود. کسی جواب او را نداد مگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) برخاست و عرض کرد یا رسول الله من میخوانم و از اول نماز تا آخر چیزی از دنیا به خاطرم راه نداده فکر دنیا را نمیکنم.
رسول خدا: بخوان. علی نماز را خوانده و تمام کرد. جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله یکی از دو شتر را به علی بده.
رسول خدا: من با علی شرط کرده بودم چیزی از دنیا به قلبش راه ندهد ولی علی در سلام نماز به خاطرش آورد من کدام یکی را بگیرم بزرگش را یا چاقش را.
جبرئیل: یا محمد خداوند میفرماید که علی فکر میکرد بزرگ را بگیرم یا چاق را گرفته قربانی کنم و در راه خدا صدقه بدهم و این فکر علی در سلام نماز برای خدا بود، نه برای دنیا. رسول خدا یک شتر از آن دو شتر را به علی (علیه السلام) داد.1
نوشته شده توسط: الهه ناز
نماز باعث جلوگیری از افسردگی می شود
نماز باعث جلوگیری از افسردگی می شود حضرت علی (ع) می فرماید :
"خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد، به او کم خوابی، کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند."
باید گفت که دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر، موفق به کشف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف، بخشی مهم در طول خواب انسان، به نام خواب REM بوده است( خواب از دو مرحله ی خواب عمیق و خواب REM تشکیل شده است که به طور یک در میان در طی شب حاصل می شوند).
پس از آن که حدود 45 دقیقه از خواب رفتن انسان گذشت، مرحله REM آغاز می شود و برای مدت کوتاهی (حدود 10 تا 15 دقیقه) ادامه می یابد.
در طول مرحله REM ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملاً بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد، طوری که در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.
در طی مرحله ی REM ، درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره ای بالا می رود و حرکات سریعی در چشم های فرد دیده می شود که علت نامگذاری این مرحله نیز می باشد(مرحله حرکات سریع چشم: RAPID EYE MOVEMENT). چنانچه شخص را در این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی، ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است.
امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است.
روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد.
زمان نماز صبح که در آیه ی 78 سوره مبارکه " اسراء" با عنوان " إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا " از آن نام برده شده است* و مورد تأکید فراوان می باشد، به گونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود.
مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و به طور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران REM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی، 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد.
امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است، طوری که شخص افسرده بیشتر از سایر اشخاص خواب می بیند، یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM به سر می برد.
از این جهت یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی، کاهش مرحله REM از خواب می باشد، از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای.
علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد.
همانطور که خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح به وقوع می پیوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی کند، در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است.
لذا بیداری صبحگاهی برای نماز، خود به تنهایی می تواند به عنوان دارویی در پیشگیری از افسردگی و حتی درمان آن مطرح باشد.
لازم به توضیح است که خواب REM در حد متعادل برای حفظ سلامت و رفع خستگی لازم است، اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلفی از جمله افسردگی می شود و نقش نماز به عنوان متعادل کننده میزان REM مشهود است.
دانشمندان درباره خواب صبح فعلا تا همینجا اطلاعاتی به دست آورده اند که بسیار منطبق با مبانی دین اسلام می باشد.
اما این را هم بدانید که در اسلام علاوه بر بیداری در اول اذان و به جا آوردن فریضه نماز به مسئله مهم دیگری هم اشاره گردیده است که آن خواب بین الطلوعین است (از هنگام اذان صبح تا موقع طلوع آفتاب) و نسبت به این مسئله تاکید بسیاری دارد.
چنانچه شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان می نویسد :
امام صادق می فرماید : خواب در بین الطلوعین باعث تنگ شدن روزی،گرفتاری و زرد شدن رنگ چهره می شود.
البته نکته ای که باید بدان توجه شود اینست که ما نباید بین مستند یک حکم و حکمت آن اشتباه کنیم . مستند احکام شرعی ، قرآن و روایات می باشد ولی چه بسا گاهی با توجه به روایات و یا یافته های علمی ، به برخی از آثار و حکمت ها و فوائد یک عمل عیادی ، پی ببریم . بنابراین این یافته ها ، همه آنچه که دلیل برای واجب شدن نماز می باشد ، نخواهد بود بلکه موارد ذکر شده برخی از آثار نماز می باشد و چه بسا آثار و فوایدی که هنوزو ما به آن دست نیافته ایم .
با استفاده از سایت پارسی طب
نوشته شده توسط: الهه ناز
گاهی وقت ها به نظرم می رسد چقدر اخلاق کودکانه ای است که آدم همیشه توی کارهایش منتظر تایید و تشویق دیگران باشد. گاهی به ذهنم می رسد این آدم های ضعیف هستند که برای حرکت رو به جلوشان نیازمند تایید و قدردانی دیگرانند. بیشتر ما به خاطر برخورداری از غریزه خوددوستی، دوست داریم مورد توجه قرار بگیریم. مثل انواع آقایان و خانم های فشن یا تیفوسی و میکروبی و ویروسی و اسپمی.یا مثل هنرمندها و ورزشکاران و بلاگرها و اینا. یا حتی درسخوان ها و محققین و اندیشمندان و فلاسفه و سلاطین.
ادامه را اینجا بخوانید:
نوشته شده توسط: الهه ناز
استجابت دعا دارای شرایط و نیز موانعی است. پیش از بیان آن، مفهوم دعا و مقدمهای را متذکر میشویم:
مفهوم دعا: دعا به معنی “خواندن” است، خواندنی که به صورت نیایش و سرود و ستایش، یا خواستن و طلب و درخواست مَدَد و نصرت و یاوری.
انسان مرتبط با خدا میکوشد از طریق دعا (راز و نیاز و مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتی با کسی آشنا شدی و ارتباط پیوسته ی شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمی او به شمار آمدی، در هنگام نیاز به خانهاش میروی. شرط دوستی را به جا میآوری و میثاق و محبت را استوار میسازی. او نیزدر را باز میکند و شما را در اندرون پذیرایی مینماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد.
برای استجابت دعا نیز باید شرایطی را مهیا نمود و موانعی را برطرف ساخت. در ذیل به برخی از شرایط و موانع اشاره میشود:
الف) شرایط استجابت دعا.
1- ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
خداوند به پیامبرش دستور میدهد که “نفس خویش را در کمال شکیبایی در هر بامداد و شامگاه به دعا کردن و جلب خشنودی خدا وادار کن”.(1)
قرآن کسانی را که فقط در هنگام گرفتاری و مشکلات دعا میکنند، مورد نکوهش قرار داده است: “وقتی به انسان گرفتاری و غمی روی میآورد، ما را در هر حال (خواب و بیداری، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهی قطع نماید، به گونهای که) گویی اصلاً ما را برای گرفتاری که به او رسیده بود، نخوانده است!”.(2)
امام صادق (ع) میفرماید: “کسی که پیشدستی در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم”. در روایت دیگری آمده که “به او میگویند: تا امروز کجا بودی؟!”.(3)
2- دعا باید از صمیم قلب باشد.
تمام ذرات وجود انسان یک چیزی را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3- اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق(ع) فرمود: “خدا دعایی را که از دل غافل و بی خبر برخیزد، مستجاب نمیکند پس وقتی دعا کنی، از عمق دل به او روی آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش”.(4)
4 – قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: “هرگاه یکی از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست میکند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدی جز به درگاه خدا نداشته باشد”.(5)
5- دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: “الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ کسی که دعا میکند و به دنبال آن تلاش و عمل نمیکند، مانند آن است که بی چله کمان تیر میاندازد”.(?)
6 – دعا باید با حالت تضرع و دلی شکسته باشد.
امام صادق(ع) فرمود: “هرگاه دلتان شکست، دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود، شکسته نمیشود”.(7)
7- مکان دعا در استجابت تأثیر دارد، مثلاً دعا در حرم امامان (ع) مخصوصاً حرم امام حسین(ع) و کنار خانه خدا به خصوص مقام حضرت ابراهیم(ع) و کنار حجرالاسود.
8- زمان دعا: دعای پنهانی و در تاریکی شب زودتر به اجابت میرسد، مخصوصاً در قنوت یا سجده نماز “وتر” که بعد از خواندن هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع خوانده میشود.(8)
قرآن میفرماید: “پروردگار خود را به حالت تضرع و تذلل و در پنهانی و خفا بخوانید”.
دعا در شبهای ماه رمضان و رجب و دهه اول ذیالحجه و غیر آن دعا را به اجابت نزدیک میکند.
9 – توسل به چهارده معصوم(ع) و آنها را بر پایه آیه شریفه “وابتغوا الیه الوسیله” وسیله و شفیع قرار دادن. و …
به این ترتیب شخص در جاده دعا قرار میگیرد و باید مراقب باشد تا راه دعا را درست بپیماید، و به بیراهه نرود. نشانی راه دعا را ذکر خواهیم کرد.
ب) موانع استجابت دعا:
امام علی(ع) میفرماید: “المعصیة تمنع الاجابة؛(9) گناه مانع اجابت دعا است”.
گناهان سه نوع تأثیر منفی در دعا میگذارند:
1 – لذت دعا و مناجات را سلب میکنند.
2- مانع استجابت دعا میشوند.
3 – توفیق دعا کردن یا شرکت نمودن در مجالس دعا را از انسان سلب میکنند.
برخی از گناهان در عدم اجابت دعا تأثیر بیشتر دارند که در ذیل به نمونهای از آنها اشاره میکنیم.
امام سجاد(ع) فرمود: “گناهانی که مانع استجابت دعا میشوند، عبارتند از: بددلی و سوءظن به مؤمنان و کارهای آنان؛ طینت و درونی ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویی با برادران و خواهران ایمانی؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهای واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانی و فحاشی و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهای نیک”. (10)
نیز فرمود: “از جمله گناهانی که مانع استجابت دعا میگردد، نافرمانی و رنجاندن خاطر پدر و مادر است”.(11)
در برخی از روایات، بداخلاقی سبب باز گرداندن دعا معرفی شده است.
چند تذکر:
1- گاهی با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمیشود، چون به مصلحت ما نیست، یعنی چیزی را طلب میکنیم که به سود ما نیست، اگر چه میپنداریم به نفع ما و خیر است.(12)
2- گاهی دعا مستجاب میشود، ولی از روی مصالحی تحقق عملی آن به تأخیر میافتد، حتی ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
3- در روایت است خداوند وقتی بندهای را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر میاندازد تا بندهاش با او راز و نیاز گوید.
از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمیشوند، بلکه میگویند:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید.
4- گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنابر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق(ع) می فرماید: “روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بنده من! تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند”.(13)
از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد.
امام سجاد(ع) می فرماید: “دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد، از وی می گرداند”.(14)
علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا و غیره، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا، صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است.(15)
منبع:وبلاگ زن در اسلام
پینوشتها:
1- کهف (18) آیه 28. 2 – یونس (10) آیه 12. 3 – اصول کافى، ج 4، ص 219. 4- بحارالانوار ج 93، ص 305. 5- عدة الداعى، ص 97. 6- عدة الداعى، ص 97. 7- مکارم الاخلاق، ص 315.
8- پیامبر(ص) فرمود: «براى خدا منادى هست که هنگام سحر ندا مىکند: آیا دعا کنندهاى هست تا اجابت نمایم؟ آیا استغفار کنندهاى هست تا مورد بخشش قرار دهم؟ آیا درخواست کنندهاى هست تا به او عطا نمایم؟» رساله «لقاءالله»، میرزا جواد آقا ملکى تبریزى، ص 119.
9- غررالحکم، ترجمه محمد على انصارى، ج 1، ص 32.
10- معانى الاخبار، ص 271به نقل از کیفرگناه و عواقب آن، سید هاشم رسولى محلاتى.
11- همان، ص 270.
12- قرآن کریم در این مورد مىگوید: «چه بسا چیزى را خوش ندارید، حال آن که خیر و منفعت شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر و ضرر شما در آن است. خدا مىداند، ولى شما نمىدانید». سوره بقره، آیه 216.
1. همان، ص 247. 14. تحف العقول، ص 202. 15. مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ص 56.
نوشته شده توسط: الهه ناز
در منابع حدیث و کتب اخلاق روایات زیادى در نکوهش غیبت وارد شده; مضمون این روایات به قدرى شدید و تکان دهنده است که درباره کمتر گناهى مى توان اینگونه تعبیرات را یافت که از میان آنها ده روایت زیر برگزیده شده است.
1- روزى پیغمبر با صداى بسیار بلند خطبه خواند به گونه اى که به گوش زنانى که در خانه هایى که نزدیک بودند رسید فرمود:
« اى گروهى که به زبان ایمان آورده اید و در قلبتان ایمان نیست، غیبت مسلمان نکنید، و در صدد کشف عیوب آن ها نباشید، چرا که هر کس درصدد کشف عیوب برادر مسلمانش باشد خداوند در صدد کشف عیوب او خواهد بود تا آنجا که در درون خانه اش رسوایش مى کند».
2- در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم که روزى خطبه خواند و درباره اهمیت گناه ربا سخنانى فرمود تا آنجا که گناه یک درهم از ربا را بدتر از سىوشش زنا شمرد، سپس فرمود:
« بدترین ربا بردن آبروى مسلمان (از طریق غیبت و مانند آن) است».
این تعبیر (اهمیت گناه غیبت نسبت به زنا) در روایات متعددى آمده و در بعضى از روایات آمده است علت آن این است که زناکار پس از توبه حقیقى بخشوده خواهد شد، ولى غیبت کننده چون حق الناس را ضایع کرده مشمول رحمت الهى نخواهد شد، تا صاحب غیبت را راضى کند.
3ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود:
« غیبت بر هر مسلمانى حرام است و حسنات را از میان مى برد، همانگونه آتش هیزم را مى سوزاند و نابود مى کند».
این ویژگى نیز به خاطر آن است که غیبت جنبه حق الناس دارد، و حسنات غیبت کننده را به نامه اعمال غیبت شونده منتقل مى کنند تا جبران تضییع آبروى او شود.
4ـ در یک حدیث قدسى آمده است که خداوند به موسى(علیه السلام) خطاب کرد و فرمود
« کسى که بمیرد در حالى که توبه از غیبت کرده باشد، آخرین کسى است که وارد بهشت مى شود، و کسى که بمیرد و اصرار بر آن ورزد و توبه نکند، اولین کسى است که وارد دوزخ مى شود».
5ـ در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم تعبیر تکان دهنده دیگرى دیده مى شود، فرمود:
« کسى که در طریق غیبت برادر مسلمانش و کشف عیوب پنهانى او گام بردارد، اولین گامى را که برمى دارد در جهنم مى گذارد».
6ـ در حدیث دیگرى از همان بزرگوار مى خوانیم
«هیچ مجلسى با غیبت آباد نمى شود مگر اینکه از نظر دین ویران مى گردد، حال که چنین است گو خود را از شنیدن غیبت پاک دارید چرا که گوینده و شنونده هر دو در گناه شریکند».
7ـ در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)در مورد زیانهاى فوق العاده معنوى غیبت چنین مى خوانیم:
« کسى که غیبت مرد مسلمانى یا زن مسلمانى بکند خداوند نماز و روزه او را چهل شبانه روز قبول نمى کند مگر این که صاحب غیبت از او راضى گردد».
8ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:
«کسى که سخنى درباره فرد با ایمانى نقل کند و هدفش این باشد که عیبى بر او نهد، و شخصیتش را در هم بشکند تا از چشم مردم بیفتد، خداوند او را از تحت سرپرستى خودش به تحت سرپرستى شیطان مى فرستد، و شیطان او را نمى پذیرد».
روشن است که مصداق واضح روایت بالا شخص غیبت کننده است که هدفش از غیبت عیب نهادن بر مؤمنین، و در هم شکستن شخصیت اجتماعى آن ها است و چنین افرادى به قدرى گناهانشان عظیم است که حتى شیطان از پذیرفتن ولایت آنها وحشت دارد.
9ـ در حدیث مناهى رسول الله(صلى الله علیه وآله) آمده است
«پیامبر(صلى الله علیه وآله) از غیبت نهى کرد و فرمود: کسى که مسلمانى را غیبت کند، روزه اش باطل مى شود، و وضویش مى شکند، و روز قیامت از دهان او بویى خارج مى شود که متعفن تر از بوى مردار است، به گونه اى که اهل محشر از آن ناراحت مى شوند».
10ـ این بحث را با حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) پایان مى دهیم، هر چند روایاتى که در این زمینه باقى مانده بسیار بیش از آن است که در بالا آوردیم، اما آنچه در بالا آمد براى درک اهمیت گناه غیبت کافى است فرمود:
«از غیبت بپرهیز که تو را در پیشگاه خدا و مردم مبغوض مى کند، و اجر و پاداش تو را (در برابر اعمال صالحه) بر باد مى دهد».
*****
به یقین حتى یکى از این احادیث به تنهایى براى پى بردن به اهمیت گناه غیبت از دیدگاه پیشوایان اسلام کافى است تا چه رسد به این که همه آنها را در کنار هم بچینیم و یکى را در نظر بگیریم!!
شکی نیست که علاوه بر شهادت قرآن مجید و روایات متواتره اسلامى و اجماع مسلمین بر حرمت غیبت، عقل نیز آن را زشت و قبیح و در خور سرزنش و مجازات مى شمرد، چرا که یکى از مصادیق بارز ظلم و ستم است که قبح و زشتى آن از مستقلات عقلیه(مقصود اموری است که عقل مستقل از شرع آنها را درک میکند) مى باشد، بنابراین دلیل حرمت غیبت، تمام ادله اربعه فقهى مى باشد.