نوشته شده توسط: الهه ناز
گرچه در اسلام سنّ مشخصى براى ازدواج مقرّر نگردیده است، اما احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است. از نظر قرآن، ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمى است و خود از نشانه هاى رحمت و بزرگى خداوند است.1
تشویق به ازدواج، بخصوص در سن جوانى و کراهت اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیارى از سخنان معصومان(علیهم السلام)آمده است. آثارى همچون بزرگداشت سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله)،2 قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند،3 به خشم آمدن شیطان،4حفظ و کامل شدن ایمان جوانان،6مضاعف شدن ثواب عبادت،6 زیاد شدن روزى،7و مانند آن، در کلام معصومان(علیهم السلام) از برکات ازدواج شمرده، و از کسانى که اسباب ازدواج جوانان را فراهم مى کنند، تمجید شده است.8
همچنین تجرّد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته، و تأکید شده است که هیچ چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر.9
روایتى مردان بدون همسر را سرزنش مى کند،10 و تجرّد را سبب شرور شدن مى داند.11در روایتى دیگر مى خوانیم: یکى ازحقوق فرزند بر پدر، آن است که پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد،12
اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زود هنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.
و در روایت دیگر، به کسانى که صاحب دخترند سفارش مى کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند: امام رضا(علیه السلام)مى فرماید: جبرئیل امین بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل شد و عرض کرد: اى محمّد(صلى الله علیه وآله)پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى فرماید: دختران مانند میوه درختان هستند و همان گونه که میوه وقتى مى رسد، چاره اى جز چیدن ندارد، وگرنه تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد مى کند، دختران باکره هم وقتى به سن بلوغ و ازدواج مى رسند، چاره اى جز ازدواج ندارند، وگرنه از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مردم را جمع کرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ نمود.13
همچنین روایت دیگرى بهترین سن ازدواج دختران را ابتداى سن بلوغ مى داند.14
بنابراین، مى توان نتیجه گرفت: اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زودهنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.15 روشن است که با گسترش برنامه هاى آموزشى، بهداشتى و فرهنگى و نیز بهبود وضع اقتصادى مردم، بسیارى از این مشکلات مرتفع خواهند شد.
نتایج تحقیقات تجربى وینچ ( Robert F.Winch) در جامعه آمریکا نیز تا حدى با این جهت گیرى همخوانى دارد. به گفته وى، مشکل ازدواج زودهنگام ازخودآن برنمى خیزد،بلکه برخاسته از عدم آمادگى براى پذیرش تعهدات ازدواج و نقش هاى ناشى از آن است. از این رو، ازدواج هاى زودهنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
1. آنجا که افراد نوجوان آمادگى پذیرش نقش هاى بزرگ سالان را دارند مانند اعضاى قشرهاى پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیرماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند.
2. آنجا که انتظار نمى رود چنین نقش هایى را بپذیرند; مانند اعضاى قشرهاى بالا که معمولا از سوى والدین حمایت مالى مى شوند.
برای اینکه سن ازدواج روز به روز بالاتر نرود ، راهکارهای زیادی موجود است که در این مقاله به راه های فرهنگی اشاره می کنیم :
تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد کمک زیادى به تغییر رفتار آنان مى کند، و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت. وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند.
کارهایى که مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:
1. ارزش دانستن تأهّل: اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یک ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان گونه که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.16لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مى کردند17
جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند.
2. درجه بندى ملاک هاى انتخاب همسر: در فرهنگ دینى، مهم ترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاک هاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند.18این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند. اما به دلیل آنکه رسیدن به این ملاک ها، زمان زیادى مى طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد. اگر مسئولان فرهنگى کشور ارزش هاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا مى کند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.
3. گسترش فرهنگ حجاب: در جامعه اى که فرهنگ «حجاب» حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار کم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى گردد. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنها زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود چنان که یکى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است زیرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.
4. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى: اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امکانات مادى ارزش گردد و یا ـ دست کم ـ ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا مى کنداما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نکرده است، ازدواج نکند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.
5. ازدواج در خلال تحصیل: همان گونه که گفته شد، یکى از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر، که مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا مى کند.
این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهدید مى کند و چه مشکلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید که با ازدواج کردن تمام یا بیشتر این مشکلات حل مى شود; ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و کمک دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط به گونه اى برنامه ریزى کنند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از برکات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنى دارد و مى تواند مسئولیت زندگى را، که با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش کشد، کمتر به دنبال فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود، بلکه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر کردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى کند.
نوشته شده توسط: الهه ناز
زن بر وزن گلستان سعدی:
منت خدای را عز و جل که
لذت زن را قندو عسل که ازدواجش موجب محنت است وبه طلاق اندرش مزید رحمت.هر
لنگه کفشی که بر سر ما میخورد مضر حیات است وچون مکرر موجب ممات. پس درهر
لنگه کفش دو ضربت موجود و برهر ضربت آخی واجب .
مرد همان به که بوقت نزاع عذر به درگاه نساء آورد
ورنه زنش ازاثر لنگه کفش حال دلش خوب به جا آورد
ضربت لنگه کفش لاحسابش هم از راه رسیده، وجیب شوهر بدبخت را به قیچی خیاطی
درآورده وحقوق یکماهه او را به بهانه جوئی بخورد.
شوهر و نوکر و کلفت همگی درکارند تا که تو پول بدست آری وماشین
بخری شوهرت با کت وشلوار پراز وصله بود شرط انصاف نباشد که تو مانتو بخری.
نوشته شده توسط: الهه ناز
روزی از دانشمندی ریاضی دان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند...جواب داد
اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ است
پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت
نوشته شده توسط: الهه ناز
- همیشه با رفتارت امنیت و آرامش را به همسرت هدیه کن.
- به او اطمینان کن و تا وقتی که دلیل محکمی یرای سوء اطمینان به تو ثابت نشده به او شک نکن و نگذار همسرت چنین احساسی کند.
- هیچ گاه به همسرت بی احترامی نکن حتی زمانی که از او عصبانی هستی.
- کوچک شمردن او پیش روی فرزندان آفت خانواده است.
- تو باید کاری کنی که فرزندتان به همسرت احترام بگذارد و همسرت باید طوری رفتار کند که فرزندتان به تو احترام بگذارد.
- هرچه بیشتر همسرت را درک کنی به او نزدیک تر می شوی.
- خانواده اش را خانواده خودت بدان.
- به همسرت نشان بده که به خاطر او حاضری نظر و تصمیمت را عوض کنی.
- بگو و نشان بده که دوستش داری.
- هدیه حتما نباید گرانقیمت یا به مناسبتی باشد. گاهی اوقات یک گذشت از اشتباه یا اختصاص زمان غیرمنتظره به وی از هر چیزی ارزنده تر است.
- اغلب ما وقتی از کسی عصبانی می شویم فقط بدیهای او را به خاطر می آوریم اما بهتر است یادمان باشد که لحظات خوشی را هم با او داشته ایم.
- هنگامی علاقه همسرت را نسبت به خود بیشتر می کنی که بپذیری شادی و مشکلات او، شادی و مشکلات تو هم هست.
- اگر زندگیت را دوست داری به او سرکوفت نزن.
- دروغ گفتن به همسر می تواند مانند گام برداشتن در میدان مین، شخصیت و اعتبار تو را متلاشی کند.
- از اعتماد، محبت و مهربانی او سوء استفاده نکن.
- در مورد اختلاف ها و سوء تفاهم ها به گرمی با یکدیگر مذاکره کنید.
- لباس مورد علاقه او را بپوش و از عطری که دوست دارد استفاده کن.
- به علاقه مندی هایش توجه کن و همیشه سعی کن تا به آن ها برسد.
- اگر از موضوعی ناراحت و غمگین است، سعی کن در آن لحظات کنارش باشی.
- هیچ گاه روبروی هم قرار نگیرید، همیشه کنارهم و تکیه گاه هم باشید.
- لجبازی با همسر، لجبازی با روان، زندگی و آینده خود است.
- بی دلیل او را از علاقه مندیهایش دور نکن.
- با او عامرانه صحبت نکن، استفاده از کلماتی مانند لطفا، خواهشا، هرچی تو بگی و ... گناه و ضرری ندارد!
- هیچ گاه از شدت علاقه ات نسبت به او کم نکن، زیرا بی اندازه در ذهن او و زندگی تو تاثیر منفی می گذارد.
- هر کار خوبی که برای همسرت قصد انجام دادنش را داشتی و به دلایلی محقق نشد صادقانه برایش تعریف کن.
- همیشه از خوبی های او سخن بگو، من این طرز فکر را قبول ندارم که با تعریف از همسر یا فرزندان آن ها را مغرور و سودجو می کنیم چراکه تعریف از حسنات دیگران باعث می شود تا او بفهمد که کار خوبش برای اطرافیان مهم است و برایش ارزش قائلند و آن را درک می کنند، همین دلیل خوبی برای ادامه و ارتقای آن کار خوب می شود.
- به همسرت در هر کاری انرژی مثبت بده و آشکارا برای موفقیتش دعا کن.
- برای احساساتش بیش از هرچیزی ارزش قائل شو.
- نزد دیگران مخصوصا خانواده هایتان او را کوچک نکن.
- زود در مورد او قضاوت نکن، با یکی دو بار نتیجه گیری نمی توان فورا نظر قطعی صادر کرد چون شرایط و موقعیت های مختلف و خیلی چیزهای دیگر در نوع برخورد و رفتار افراد در زمان های مختلف متفاوت است که برای رسیدن به کلیات آن زمان و بررسی های زیادی لازم است.
- هیچ گاه همسرت را به عمد آزمایش نکن، سعی کن صبور و منطقی باشی و با زیر نظر داشتن او در شرایط طبیعی به خواسته ات برسی زیرا در آزمایش های عمدی به این علت که او از تو توقع چنین رفتار غیرمنتظره ای را نداشته احتمال دارد عکس العملی خلاف میل باطنی اش انجام دهد، ضمن اینکه از اعتمادش نسبت به تو شدیدا می کاهد.
- بهتر است چند مدتی یکبار در مورد رفتار و اعمال خود از یکدیگر نظر سنجی کنید، البته در صورتی که از ظزفیت انتقاد پذیری بالایی برخوردار هستید این کار را بکنید و به هیچ عنوان کار را به جرو بحث نکشانید.
- تهدید او مانند شلیک به مغزِ زندگی مشترکتان عمل می کند.
- هنگام بروز مشکلات امید دهنده باش نه امید گیرنده.
- با هر مشکل کوچکی راه خودت را جدا نکن، صبور و مستحکم باش تا پایه ای زندگیت قدرتمند باشد.
- از نبخشیدن اشتباه احساس افتخار نکن.
- هیچ گاه نگذار کار به جایی برسد که او تو را فردی قدر نشناس و بی معرفت بداند.
- از خانواده همسرت در هنگام بروز مشکلات دلجویی کن و یاری رسان آن ها باش.
امیر دشتکیان
mardoman.net
نویسنده administrator
Monday, 06 September 2010 07:24
نوشته شده توسط: الهه ناز
سیره و گفتار ائمه (ع) در تعامل با همسران
زیباترین روش زن داری
بدون تردید رسیدن به سعادت دنیا و آخرت و حیات طیبه انسانی، آرزوی مشترک تمامی انسان ها است که ریشه در فطرت آنان دارد. در این راستا زنان و مردان هر کدام جایگاه و نقش خاص خود را دارند که در صورت ایفای نقش و رسالت واقعی و درست خود غرض خلقت را حاصل می کنند. این همان مطلبی است که خداوند با عبارت و عاشروهن بالمعروف (سوره نساء آیه 19) آن را مورد تاکید قرارمی دهد.امام صادق (ع) درحق زنان می فرماید: من اخلاق الانبیاء حب النساء؛ محبت نسبت به زن از اخلاق انبیاء است.یک مرد فهیم که دارای سلامت روحی و روانی است، به دور از تعصب و خودخواهی، خویش را در غم و شادی همسرش شریک می داند و سعادت خانواده را درگرو یاری و همکاری متقابل با همسر خویش می شناسد و زمانی احساس خوش بختی می کند که همسر او نیز از دل و جان لبخند رضایت برلب داشته باشد. بدین گونه برای حفظ و بقای یک زندگی موفق، هر دو عنصر اصلی زندگی، یعنی «زن و مرد» باید آگاهانه رفتار کنند. دانش و آگاهی دراین زمینه، بسیار وسیع و گسترده است و نیاز به مطالعات و کسب تجارب و تمرین دارد.
در سیره پیشوایان می توان موارد زیر را به عنوان مجملی از مفصل مشاهده کرد:
1- ابراز محبت: امام صادق (ع) می فرماید: العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فی الایمان فضلا؛ هرچه محبت همسر در قلب مرد زیادتر می شود، فضیلت ایمانش زیادتر گردد.
صفا و شادابی کانون خانواده، بستگی به حضور بانشاط یک «زن» دارد، اما نشاط و سرزندگی یک زن به محبت «مرد» وابسته است.
حضرت علی (ع) درمورد زن فرموده اند:«زن گل بهاری است نه پهلوانی سخت کوش» (نهج البلاغه نامه 13) زن همانند گل است و به راستی طراوت یک گل، مرهون مراقبت باغبانی مهربان است. تا در سایه مواظبت و انس با آن، از جلوه و زیبایی و عطر و رنگش، بهره و لذت برد و روحش از دیدار آن تازه گردد. بنابر این هر گونه رفتار خشونت آمیز و قهرگونه نادرست است.
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
اصلاح اساسی اختلافات زن و شوهر
زمانی که عوامل آگاه و ناآگاه، دست به دست یکدیگر داده و در روابط بین زن و شوهر جراحتها و آلام روحی را عمیقتر و دردناکتر می کنند، باید هر چه زودتر این جراحتهای روانی را التیام بخشید و تنشهایی را که در زندگی آسیب وارد می کنند، زدود.
گام اول برای تنش زدایی از خانواده این است که زن و شوهر، مصمّم به حفظ و ادامه زندگی خود باشند و اراده جدّی خود را برای ترمیم روابط آسیب دیده ،به کار گیرند. در بدترین لحظات بحرانی، می توان حداقل یک وجه مشترک بین زن و شوهر یافت و آن علاقه مندی به سعادت و شادکامی فرزندان است. توجه دادن به وجه مشترک زوجین، انگیزه ای نیرومند برای رفع بحران می باشد. نکته ای را که زوجین باید در همه مراحل به عنوان یک اصل به طور جدّی مراعات کنند، این است که پای فرزندانشان را به این بحران باز نکرده، آنها را درگیر مشکلی که خود نقشی در پیدایش آن نداشته اند، ننمایند. در مواردی یکی از زوجین با اعمال نفوذ خود بر فرزند، سعی در جلب حمایت او در درگیری میان خود و همسرش می نماید. این عمل، نه تنها ذهن فرزند را مشوب و نگران می سازد بلکه بر بی اعتمادی او نسبت به والدین خواهد افزود؛ والدینی که از نظر او کفایت لازم را در زندگی احراز نکرده اند.
معنویت و تفاهم پایدار
بی تردید، حفظ تفاهم زندگی، مهمتر از ایجاد تفاهم است، همانگونه که حفظ موفقیت مهمتر از دستیابی به موفقیت و یا حفظ و نگهداری دوست، از برقراری رابطه دوستانه، مهمتر و دشوارتر است.
بررسی و تجزیه و تحلیل برخی از عوامل اثرگذار بر تفاهم زوجین نشانگر این واقعیت است که برخی از آنها تأثیر زودگذر و نسبتاً سطحی بر مناسبات مطلوب زوجین دارند و برخی دیگر از تأثیرات بادوامی در حیات ارتباطی آنان برخوردارند. از جمله این عوامل می توان به معنویت و جنبه های اخلاقی زوجین اشاره نمود. می توانید زن و شوهری را تصور نمایید که زمینه ارتباط با خدا در آنها، نیرومند و چشمگیر است. آنها به واسطه برخورداری از چنین خصلتی، به مرز تفاهم پایدار بسیار نزدیکند زیرا در تحلیل روابطشان با یکدیگر سه جنبه برجسته را مشاهده می کنیم:
ابتدا وجود ارتباط با خداوند، موجب می شود که از احساس تنهایی رها شده و نوعی پیوند همیشگی با خدا آنها را از رنج بی کسی و تنهایی نجات بخشد، زیرا عقیده دارند که «هرکس با خدا باشد، خدا با اوست».
دیگر اینکه، راز دنیا با خداوند که لازمه معنویت می باشد، آنها را از فشارهای روحی و روانی تخلیه می کند، در حقیقت، نیایش، دریچه ای برای خروج فشارها و استرسها و راهی به دنیای آرامش درون است. و لذا آستانه مقاومت زوجین بالا می رود و زندگی آنها از آسیبهایی این چنین مصون می ماند. و سرانجام رابطه معنوی با پروردگار، احساس مطلوبی از معنا و مفهوم زندگی بدانها می بخشد که در پرتو آن می توانند، پایه های زندگی خود را بر اساس درک صحیح از گذشت عمر، پی ریزی نمایند.
توصیه های تربیتی برای بحران زدایی
مواردی را که در بحران زدایی خانواده جنبه کاربردی دارد و می تواند در بهبود روابط زوجین مؤثر واقع شود، با عنوان توصیه های تربیتی ارائه می نماییم:
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
این محبت و علاقه با شروع زندگی مشترک تولد می یابد و با ادامه زندگی، استحکام پیدا می کند و تثبیت می شود . البته گاهی هم به نوعی قبل از ازدواج نیر کمی وجود داره که اون هم باید هدایت بشه و گرنه باعث سر در گمی خواهد شد
امام صادق ( علیه السلام) در رابطه با اهمیت محبت به زن می فرماید: «من اخلاق الانبیاء حب النساء» ; (2) از اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است .
و نیز در جایی دیگر فرمودند: «کل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا ...» ; (3) هر کس ما را بیشتر دوست بدارد، زنان را بیشتر دوست خواهد داشت .
البته بدیهی است که مهر و محبتی دارای ارزش است که در مسیر الهی و مطابق با دستورات شرع باشد وگرنه، چه بسا مهر و محبتی، که هیچ ثمره معنوی نداشته باشد و حتی باعث سقوط فرد به ورطه نابودی شود .
در فرهنگ غنی اسلام، اظهار محبت، یکی از لوازم دوست داشتن است . اما در روابط بین زوجین که مظهر کامل عشق و علاقه هستند، این اظهار محبت، جایگاه ویژه ای دارد تا آن جا که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده اند: «قول الرجل للمراة انی احبک لایذهب من قلبها ابدا» ; (4) گفتار مرد به همسرش: «همانا من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب همسرش محو نمی گردد .
قوانین و توصیه های اسلام، بر اساس فطرت و خصوصیات کلی انسان هاست . این حدیث، با توجه به خصوصیات خاص زن که دارای احساسات و عواطفی بیش از مرد است، توصیه به اظهار محبت مرد نسبت به همسرش می نماید; چرا که زن از نظر روحی، نیاز به دوست داشتن و محبوب بودن دارد، و با این جمله همسر، نیاز روحی و روانی او تامین و به زندگی دلگرم می شود، و می تواند همسری مهربان برای شوهر و مادری دلسوز و با عاطفه برای فرزندان باشد . در این راستا کارهای متفاوت و متنوعی هست که به شدت این محبتها و علاقه ها کمک میکند.
1) و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة; سوره روم/آیه 21 .
2) محمدبن حسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج 20، پیشین، باب استحباب حب النساء ... ص 22، حدیث 2 .
3) همان، ص 24، حدیث 12 .
4) همان، ص 23، حدیث 9 .
نوشته شده توسط: الهه ناز
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
بعد از ازدواج :
متن قبلی رو از پایین به بالا بخون