نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟
گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی، من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.
گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟
گفت: عزیزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.
گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟
گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید.
گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟
گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی. آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی.
گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟
گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.
گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت ...
گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...
.
http://www.cloob.com/clubname/gardenclub
http://www.cloob.com/clubname/like_as_God
http://www.cloob.com/clubname/sokotclub
نوشته شده توسط: الهه ناز
بسم الله الرحمن الرحیم
وداع حضرت علی علیه السلام با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
قَالَ لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ ع دَفَنَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص
حسین بن على علیه السلام فرمود: چون فاطمه علیها السلام وفات کرد،
امیرالمؤمنین او را پنهان بخاک سپرد و جاى قبرش را ناپدید کرد، سپس برخاست و رو بجانب قبر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله کرد و گفت:
فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْک یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِکَ
ای پیغمبر خدا! از من و از دخترت که به دیدن تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است، بر تو درود باد! همان که خداوند سرعت ملحق شدنش به تو را اختیار کرد.
قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ لِی فِی التَّأَسِّی بِسُنَّتِکَ فِی فُرْقَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ نَفْسُکَ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ لِی أَنْعَمُ الْقَبُولِ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ
ای رسول خدا! پس از دختر برگزیده ات شکیبایی من کم شده و خویشتن داری من به خاطر سیده زنان جهان از دست رفته است. اما برای من پیروی از سنت تو [که همان صبر باشد] در جدایی تو موجب تسلیت است.
[ای پیامبر خدا!] تو را به دست خود در دل خاک سپردم! و تو بر روی سینه من جان دادی! آری، قرآن خبر داده است که همه از خدائیم و به سوی او باز میگردیم. اکنون امانت به صاحبش رسید، و آنچه در گرو بود گرفته شد و زهرا از دست رفت
فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا یَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا
[پس از او] آسمان و زمین زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید و شبم بی خواب است و غم از دلم نمیرود، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند.
[مرگ زهرا] ضربتی بود که دل را خسته و غصه را پیوسته گردانید، چه زود جمع ما به پریشانی کشیده شد.
وَ إِلَى اللَّهِ أَشْکُو وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِیلًا وَ سَتَقُولُ وَ یَحْکُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ*
شکایت [خود را] به خدا میبرم و دخترت خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستمها کردند. آنچه خواهی از او بپرس و احوال را از او جویا شو. تا سر دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید. او به زودی خواهد گفت و خدا که بهترین داور است [میان او و ستمکاران داوری] نماید.
سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَیْمَنُ وَ أَجْمَلُ
[سلامی که به تو میدهم] سلام وداع کننده است نه از روی ملالت و کسالت. اگر میورم ملول [و خسته جان] نیستم و اگر میمانم به وعده خدا بد گمان نیستم، به خاطر وعده ای که خداوند به شکیبایان داده است. در انتظار پاداش میمانم که شکیبایی نیکوتر است.
وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَى عَلَى جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ فَبِعَیْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ یَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلَقْ مِنْکَ الذِّکْرُ وَ إِلَى اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَکَى وَ فِیکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَان
اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم میراندم.
خدا گواه است که دخترت پنهانی به خاک میرود و در حالی که هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبانها نرفته، حق او برده میشود و از میراث او منع میشود.
ای رسول خدا! شکایت را به سوی خدا میبرم و دل را به یاد تو خوش میدارم، که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه.
اصول کافی، ج ?، ص ??? و??? ; بحار الانوار، ج ?? ص ???
نوشته شده توسط: الهه ناز
فاطمه مجلله ای بود که پیامبر هر زمان مشتاق بوی بهشت می شدند او را می بوییدند و می فرمودند (هر گاه فاطمه را می بوسم بوی درخت طوبی را از وی استشمام می کنم )
اهمیت حجاب در دیدگاه فاطمه زهرا (سلام الله علیها )
روایت شده است که بانو فاطمه (علیها سلام ) به اسما بنت عمیس فرمودند : من آنچه را که به پیکر زنان (به هنگام مرگ ) می سازند زشت می انگارم جامه ای را بر او می افکنند که ان پیکر را به هر بیننده ای می نمایاند و ….
اسما گفت : وقتی من در سرزمین حبشه بودم دیدم انها چیزی را می ساختند شاید شما را به شگفتی بیاورد می خواهید ان را برای شما بسازم ؟ حضرت پاسخ فرمود : اری
اسما تختی را طلبید و ان را واژگون بر زمین نهاد و سپس چند چوب خواست و انها را بر پایه های تخت محکم کرد . بعد هم پارچه ای به روی ان کشید و گفت : این طور دیدم درست می کنند .
فاطمه (سلام الله علیها ): مانند همین را برای من بساز . مرا بپوشان خداوند تو را از آتش بپوشاند .
همچنین روایت شده است که وقتی بانو شکل ان تصویری را که اسما ساخته بود را دید تبسمی بر لب اورد و تا ان زمان به غیر از همان لحظه خنده بر لبش نیامده بود و فرمود این چه زیبا و نیکو است . در ان نمی توانند زن را از مرد تشخیص دهند .
کلوب نسل جوان مجری طرح های بزرگ مذهبی در سایت کلوب
نوشته شده توسط: الهه ناز
زیارت حضرت فاطمه زهرا (س)
زیارت ائمه (ع)، صله و نیکی به خود آنان، رسول خدا (ص)، امیرالمومنین (ع)، فاطمه (س) و شیعیان و دوستدارانشان و بلکه نیکی به سایر انبیاء و اوصیای الهی است و موجب خوشحالی آنان، اجابت دعوت، تجدید عهد با ولایت، زنده نگه داشتن مرام و غلبه بر دشمنان میگردد. همه اینها عبادت خداست و سبب میشود که انسان به فضایل و برکاتی که نزد خداست برسد و به رضای او دست یابد؛ زیرا خوشحال کردن مؤمن عادی اگر آن همه فضیلت و ثواب دارد، فضیلت و ثواب خوشحال کردن پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، که از خطا و گناه معصومند و خداوند آنان را امام مومنان و پیشوا و پیشرو در دین قرار داده، غیرقابل وصف است.
«قال رسول الله (ص): ان الله قد وکلّ بفاطمة رعیلاً من الملائکة یحفظونها من بین یدیها و من خلفها و عن یمینها و عن یسارها و هم معهم فی حیاتها و عند قبرها بعد موتها، یکثرون الصلاة علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها، فمن زارنی بعد وفاتی فکانّما زار فاطمة و من زار فاطمة فکانّما زارنی، من زار علی بن ابیطالب فکانمّا زار فاطمة و من زار الحسن و الحسین فکانمّا زار علیاً و من زار ذریّتهما فکانما زارهما» (خدای سبحان گروهی از فرشتگان را مأمور کرده تا فاطمه زهرا (س) را از پیشرو و پشت سر، سمت راست و چپ محافظت کنند، در مدت حیاتش با او باشند و بعد از مرگ نیز وی را در قبر همراهی کنند، بر او، پدرش، شوهرش و فرزندانش صلوات بفرستند. پس کسی که مرا بعد از وفاتم زیارت کند، گویا فاطمه را زیارت کرده است و کسی که فاطمه را زیارت کند، گویا مرا زیارت کرده است. کسی که علی ابن ابیطالب را زیارت کند، گویا فاطمه را زیارت کرده است. کسی که حسن و حسین را زیارت کند، گویا علی را زیارت کرده است و هر کس ذریه حسن و حسین را زیارت کند گویا آن دو را زیارت کرده است) (مجلسی، 1404ق: ج97، ص122).
زائر گاهی از زبان معصوم ثنا میخواند که اصطلاحاً این گونه زیارت نامهها را زیارت مأثور مینامند. چنین زیارتنامههایی نه تنها کیفیت اظهار ارادت و ابراز تولّی و تبرّی را میآموزد، بلکه متنی است برای شناخت مزور و آگاهی از منزلت او؛ زیرا هر کس به مقدار معرفت خویش سخن میگوید و کلام هر کسی بیانگر میزان شناخت و آگاهی اوست. در این زیارتنامهها، اوصاف مزور هنگام سلام دادن تکرار میگردد و به ذکر اسم بسنده نمیشود. این از آن جهت است که مرتبت شخص مزور برای زائر روشنتر گردد و توجه پیدا کند که معشوق و محبوب او برای اعلای کلمة توحید، اقامة نماز، ادای زکات، احیای امر به معروف و نهی از منکر، تلاوت کتاب خدا و... چه رنجهایی کشیده است. این زیارتنامهها اثبات نقلی فضایل و کمالات برای حجج طاهره است.
زیارت زائر باید با معرفت همراه باشد؛ زیرا آن چه مایة کمال زیارت میگردد، معرفت و شناخت مقام و موقعیت مزور است، نه اعمالی بیروح و همراه با غفلت. ثوابهای اخروی و آثار دنیوی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتب است، یعنی جایی که ارتباط قلبی با مزور برقرار شود و منشأ تحول در زائر گردد، نه بر سیاحت و زیارت جسمی و صدری. چنین آگاهی و معرفت به مقام و منزلت امام میتواند زمینة اطاعت و تسلیم در مقابل اوامر و نواهی مزور را - که همان فرمان خداست- فراهم کند (جوادی آملی، 1381: صص47-37).
یکی از راههای درک اسرار وجودی سرور زنان عالم، فاطمه زهرا (س) دقت در مضامین زیارتنامههای مأثور است تا در آینة کلام آن بزرگواران، اشارات و نشانههایی در جهت معرفت مقام و نقش ایشان بیابیم.
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
فاطمه زهراء سلام الله علیها در قرآن (قسمت اول )
در قرآن آیات مختلفی درباره مقام و منزلت حضرت زهراء سلام الله علیها وجود دارد که عمده آنها با استفاده از روایات اهل سنت نیز می باشد . این آیات را در چند بخش ذکر خواهیم کرد
آیة اول: آیة تطهیر
إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا.
خدا چنین میخواهد که رِجس (هر آلایش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه گرداند..سوره احزاب (??) ، آیه 33.
در شأن نزول این آیه، روایات متواتری در دست است که حاکی است آیة تطهیر در خانة امّ سلمه نازل شده است و در آن هنگام رسول اکرم(ص)، حضرت صدّیقه(س)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) حضور داشته اند. جناب امّ سلمه از رسول اکرم(ص) تقاضا میکند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کِساء نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم؟ حضرت او را نهی کرد و فرمود: «نه ، تو داخل نشو! هر چند تو برخیری. چون این آیه مخصوص است به ما پنج تن».
نام جماعتی از صحابه که شأن نزول این آیه را در خصوص پنج تن نقل کرده اند و روایات آنها متواتر است به این شرح میباشد: سعد بن ابی وقّاص، انس بن مالک، ابن عبّاس، ابو سعید خدری، عمر بن ابی سلمه، وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر، ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عایشه، ابو هریره، معقل بن یسار، ابوالطفیل، جابر بن عبدالله، ابو برزة اسلمی و مقداد بن اسود.
پس با توجه به مطلب فوق، جای هیچگونه تردیدی نیست که حضرت صدّیقة زهرا(س) نیز مشمول آیة تطهیر است و در کلمة «اهلالبیت»، او نیز مراد میباشد. گذشته از اینها، پیامبر اکرم(ص) برای اثبات و روشن شدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کردند که 9 نفر از صحابه آن را نقل کردهاند. به این شرح که بعد از نزول این آیه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل که برای اقامة نماز صبح به مسجد تشریف میبرد، به در خانة حضرت صدّیقه میآمد و میفرمود:
السّلام علیکم یا اهل البیت ، إنّما یرید الله لیذهب عنکُم الرّجسَ أهل البیت یطهرّکم تطهیرا.
سلام بر شما ای اهل بیت؛ خداوند تنها میخواهد آلودگیها را از شما بزداید و پاک کند، پاک شدنی.
راوی میگوید: من شش ماه در مدینه بودم و این جریان را هر روز مشاهده کردم(.
مسند احمد، ج 2، ص 259 ـ 285 ، شواهد التنزیل، ج 2، ح 637 ـ 639 و 644 .)
همین یک آیه، برهانی است کافی و نشانگر اینکه حضرت صدّیقه(س) معصومه است، و عصمت از جمله شئون و مناصب ولایت است؛ و ما غیر «ولی» که معصوم باشد، سراغ نداریم.
برگرفته از کتاب برگرفته از: کتاب فاطمهالزهرا(س)، به کوشش حبیب چاپچیان، چاپ امیرکبیر.
نوشته شده توسط: الهه ناز
نوشته شده توسط: الهه ناز
بی شک "برایان ترسی" یکی از بزرگترین نویسندگان قرن در باره رموز موفقیت در زندگی و کسب و کار است.
کمتر کی را میتوان پیدا کرد که با کتاب سر و کار داشته باشد و نام این نویسنده بزرگ را نشنیده باشد.یکی از خصوصیات بارز او عمل به تک تک دستورالعملهایش قبل از انتشار آنهاست. وی یکی از بهترین مشاوران کسب و کار در امریکا و یکی از محبوب ترین سخنرانان حرفه ای در جهان است.بیش از 5000 شرکت که 500 شرکت برتر دنیا در این بین است با او همکاری مشاوره ای داشته وسالانه بیش از 300000 نفر در سراسر جهان از سخنرانی های حرفه ای او استفاده میکنند.
یکی از کتاب های ارزشمند او کتاب ترمز را رها کن است که خواندن ان در برطرف کردن موانعی که انسان به طور نا خود آگاه و غیر ارادی در برابر پیشرفت خود قرار میدهدبسیار موثر است.
انسان به تاثیر از جامعه و محیط تربیتی, رفتار خانواده,خاطرات دوران کودکی,ناکامی های مسیر زندگی,تبلیغات فرهنگی و تجاری موجود در جامعه]اموزه های درست و غلط نظام آموزشی, و دهها عامل روشن و مخفی دیگر بدون آنکه متوجه باشد عواملی در درون ذهن و اراده خود بوجود میاورد که باعث توقف او در پیشرفت میشود.
کتاب ترمز را رها کن دارای 18بخش اصلی است که در زیر لینک 9 بخش آن قرار داده شده است.
2-باورهایتان واقیعت پیدا میکنند
8-مسئولیت کامل زندگی تان را بپذیرید
نوشته شده توسط: الهه ناز
خاطرهای از زبان حضرت علی علیه السلام